#تلنگرانہ ✨
#لحظه_جان_دادن🥀
همان طور که در بیمارستان در بیهوشی بودم دیدم که پیر مردی که با اتاق من خیلی فاصله داشت در حال جان دادن بود شیاطین با انواع و اقسام حیله ها دورش را گرفته بودند
برخی شبیه حیوانات ترسناک وبرخی شبیه زنان نیمه برهنه بالای سر او عشوه گری می کردند این پیر مرد که ظاهرا رابطه ای با معنویات نداشت هر چه میخواست خدا را صدا بزند نشد و به طرز بدی از دنیا رفت
#برگرفته_از_کتاب_شنود
ʝσiŋ🌱↷
『@fadaei_hazrat_zahra