#یادداشت
برای کراجکی کتابی است به نام «التعجب» است.
در این کتاب میگويد یک وقت بانویی که در عالم دومی ندارد،
مثل صدیقه کبری سلاماللهعلیها، چندین شب و روز مردم را دعوت کرد، فرمود:
بیائید علی بن ابی طالب را یاری کنید، حاضر نشدند!!
در همین شهر زنی برخاست گفت بیائید علی بن ابیطالب را بکشید، هزارها نفر آماده شدند؛ «العجب»!
چگونه میشود که دختر پیامبر از این مردم دعوت کرد بیائید علی را یاری کنید، کسی جواب نداد؛ دختر ابوبکر آمده گفته علی را بکشید هزارها نفر شمشیر کشیدند.
شما و ما باید بدانیم که داریم در این عالم زندگی می کنیم؛ آن وقتی که عصر، عصر عصمت بود؛ اینطـــــــور گذشـــــت.
نکته:
1⃣ این شگفتانه نشان میدهد عنصر اثرگذار در جریانهای اجتماعی، اعتبار و اعتماد اجتماعی است، نه حقانیت و حتی عصمت!
2⃣ این شگفتانه نشان میدهد گاه جریان عصمت نیز (که پاک از اشتباه است) اعتبار و اعتماد اجتماعی را از دست میدهد؛ هر چند نادرست است.
3⃣ این شگفتانه نشان میدهد ناکامی جبهه حق، فقط به خاطر اشتباه حقمداران نیست! گاه گفته میشود ببینید چه کردهاید که مردم به شما اعتماد نمیکنند! هرچند اشتباه عملکردها و نقش آنها را در کاهش اعتماد اجتماعی نمیتوان نادیده گرفت؛ اما باید دانست که اعتماد و عدم اعتماد اجتماعی تابع حق و باطل نیست؛ میشود معصوم و بر حق بود، اما افکار عمومی و اعتماد اجتماعی را نداشت.
4⃣ این شگفتانه نشان میدهد پدیدههای اجتماعی تابع قوانین خاص خود است که نیازمند شناخت دقیق، سپس تئوریزه کردن و در نهایت برنامهریزی اجتماعی است...
🇮🇷
🔷 هنر آمریکا در ماجرای سقوط بشار اسد چه بود؟
به روایت دکتر حسین صمصامی (نماینده تهران)
خلاصهای از این برنامه تقدیم شما مخاطبان گرامی حکمران میشود
1️⃣ وضعیت سوریه و دلایل فروپاشی:
سوریه نمونهای از تأثیرات مخرب تحریمهای اقتصادی و سیاستهای نادرست است. از عوامل کلیدی سقوط سوریه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- تحریمهای شدید:
کاهش ارزش پول ملی سوریه از ۶۰ لیر به ۱۳۵۷۸ لیر طی سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۴ (۷۷برابر کاهش).
- سیاستهای نادرست اقتصادی:
خصوصیسازی غیرشفاف، آزادسازی یارانهها، و تلاش برای یکسانسازی نرخ ارز، که باعث افزایش هزینههای زندگی و جدایی مردم از دولت شد.
- فقر و نارضایتی:
سیاستهای اقتصادی و تحریمها مردم را دچار فشار معیشتی کرد و ارتش و مردم را از حمایت از دولت بازداشت.
2️⃣ مقایسه با ایران:
دکتر صمصامی معتقد است که برخی از سیاستهای اقتصادی ایران شباهت زیادی به مسیری دارد که سوریه پیمود:
- کاهش ارزش پول ملی:
در ایران، ارزش دلار از ۱۰۰۰ تومان در سال ۱۳۹۳ به ۷۴۰۰۰ تومان در سال ۱۴۰۳ افزایش یافته (۷۴ برابر).
- سیاستهای ارزی ناکارآمد:
تلاش برای یکسانسازی نرخ ارز و افزایش نرخ نیمایی (از ۴۰۰۰۰ تومان به ۵۵۰۰۰ تومان) که باعث رشد تورم و نارضایتی شده است.
- فشار بر معیشت مردم:
دولت بودجهای تورمی ارائه داده که افزایش قیمت کالاهای اساسی را به همراه دارد و از طبقات ضعیف حمایت نمیکند.
3️⃣ سیاستهای بودجهای و نقدها:
بودجه پیشنهادی دولت برای سال آینده با افزایش نرخ ارز (۵۵۰۰۰ تومان) همراه است که:
- تورمزا است:
افزایش قیمت کالاهای اساسی، انرژی و سایر نهادههای تولیدی.
- تشدید شکاف طبقاتی:
منافع بودجه به نفع اقلیت ثروتمند و به ضرر اکثریت جامعه است.
- کاهش قدرت خرید مردم:
تورم ناشی از افزایش نرخ ارز، معیشت مردم را تحت فشار بیشتری قرار میدهد.
4️⃣ هنر تحریم و نقش آمریکا:
تحریمهای اقتصادی آمریکا با هدف جدایی مردم از حاکمیت طراحی شده است. تجربه سوریه نشان میدهد که کاهش ارزش پول ملی و ایجاد فشار اقتصادی، مردم را به سمت اعتراض و رویگردانی از حکومت سوق میدهد.
دکتر صمصامی معتقد است سیاستهای فعلی ایران به نوعی در راستای همان اهداف تحریمهاست.
5️⃣ پیشنهادات و نگرانیها:
- لزوم اصلاح سیاستهای اقتصادی:
کاهش تورم، تثبیت نرخ ارز، و جلوگیری از سیاستهای اشتباه در خصوصیسازی.
- اهمیت سرمایه اجتماعی:
حفظ حمایت مردم از حکومت با جلوگیری از افزایش فشار اقتصادی.
- ضرورت استفاده از ظرفیتهای داخلی:
کاهش وابستگی به خارج و بهبود مدیریت منابع.
6️⃣ نتیجهگیری:
اگر چه ایران نسبت به سوریه منابع و ساختار قویتری دارد، اما سیاستهای اقتصادی و تحریمها میتوانند خطراتی مشابه ایجاد کنند. تحلیلگر بر اهمیت اصلاح سیاستها، حفظ سرمایه اجتماعی، و مدیریت کارآمد تأکید دارد تا از مسیر سوریه دوری شود.
#یادداشت
#برنامههای_حکمران
حکمران؛ روایت عمیق سیاست و اقتصاد