✅ زلزله، بیش از ۱۰۳ میلیارد دلار به ترکیه خسارت زد
🔹وزارت خزانهداری و دارایی ترکیه خسارت مادی زلزله ۴۰ روز پیش در ۱۱ استان جنوبی این کشور را تقریباً ۲ تریلیون لیر معادل ۱۰۳.۶ میلیارد دلار اعلام کرد.
🔹مهمترین بخش خسارت زلزله اخیر را مربوط به تخریب واحدهای مسکونی و اقامتی مردم عنوان و اعلام کرد: در جریان این زلزله ۵۴.۷ میلیارد دلار به بخش مسکن ترکیه خسارت وارد شده است.
✅ امسال پایان پاندمی کرونا است
رئیس سازمان جهانی بهداشت:
🔹من مطمئن هستم که امسال میتوانیم بگوییم که کووید-۱۹ به عنوان یک وضعیت اضطراری و نگرانی بینالمللی به پایان رسیده است.
🔹جهان امروز به وضوح در موقعیت بسیار بهتری در مقایسه با هر لحظه دیگر از دوران همهگیری قرار دارد.
🔹من فکر میکنم به نقطهای رسیدهایم که میتوانیم به کرونا همانند یک آنفولانزای فصلی نگاه میکنیم.
اعلام برائت مورخان و نظریه پردازان مطرح دنیا از شورش هرزه ها برای حفظ آبروی علمی خود/ دیروز گلدستون، امروز آبراهامیان، فردا؟
چند روز بعد از مصاحبه تاریخی #جک_گلدستون علیه "شورش زن، زندگی، آزادی" که پرسشهای جدی را نسبت به وقوع انقلاب در ایران مطرح کرد و گفت: "اگر کسی فکر کند همینکه اعتراض کند و خشمش را نشان بدهد اوضاع دگرگون میشود خوشباوری است" این بار پرفسور #آبراهامیان استاد تاریخ دانشگاه های آکسفورد، پرینستون و باروک که کتابهایش جزو کتب مورد علاقه جریان روشنفکری در ایران است آب پاکی را روی دست اپوزیسیون ریخته و ضمن تاکید بر اینکه جمهوری اسلامی پابرجا خواهد ماند، حتی حاضر نشده نام انقلاب را برای ناآرامی های اخیر به کار ببرد و آن را "شورش" توصیف کرده است.
وی این تحولات را صرفا چندپارگی های اجتماعی دانسته و حتی وارد میدان شدن فردی مثل رضاپهلوی را هم به ضرر جریان اپوزیسیون تحلیل نموده و ظاهرا با گذشت ۶ماه از ناآرامی های اخیر که بیشتر از آنکه ریشه در داخل داشته باشد حاصل یک جریان مهندسی شده تحمیلی از خارج از کشور بود، حالا یکی یکی اندیشمندان علوم سیاسی مختلف که هیچکدام شان هم سمپات جمهوری اسلامی نیستند با اعلام برائت از این شورش، درصدد حفظ آبروی علمی خود هستند
زیرا به خوبی میدانند که مواضع آنها درباره این اتفاقات در تاریخ ثبت خواهد شد و هر نوع سخن هیجانی و غیرواقع بینانه، اعتبار علمی و تئوریک آنها را به شدت مخدوش خواهد کرد.
شاید حتی اگر امروز سید جواد طباطبایی نیز در قید حیات بود از اظهار نظر عجولانه قبلی اش که این شورش های کور را انقلاب ملی! توصیف کرده بود برائت می جست چون هر فرد آگاه و واقع بینی از همان ابتدا میفهمید نام انقلاب برای این شورش کور که ریشه اش نیز توطئه خارجی بود، چقدر مضحک و خیال پردازانه است. در ادامه اهم سخنان آبراهامیان با یورونیوز را میخوانید:
در مورد اعتراضات در ایران یا آنطور که من آنها را شورش مینامم، انتظارات اغراقآمیز یا خوشبینانهای ایجاد شد که این شورشها به انقلاب منجر میشود.
انقلاب به فرآیندی گفته میشود که یک قیام عمومی از پایین صورت گرفته و رژیم را سرنگون میکند. با این توصیفها آنچه در سال ۱۹۷۹ در ایران رخ داد یک انقلاب واقعی بود.
مردمی که در خیابانهای ایران حضور داشتند امیدوار بودند که همان اتفاقات سال ۱۹۷۹ بار دیگر رخ دهد اما مسئله این است که حکومت شاه هیچ مشروعیتی نداشت و این مشکل اصلی رژیم او بود... هنوز جمهوری اسلامی مشروعیت دارد.
ما هیچ نشانهای مبنی بر اینکه رژیم به سمت فروپاشی برود، نداریم من فکر میکنم حضور شاهزاده جوان یا هر چیز دیگری که میتوان اسمش را گذاشت به عنوان رهبر، باعث تضعیف اعتراضات و تقویت رژیم خواهد شد. چراکه مردم خواهند پرسید اعتبار دموکراتیک و سکولار او از کجا آمده؟
در ادامه خبرنگار که ظاهرا از پاسخهای آبراهامیان تعجب کرده از او می پرسد: "گروهی از مخالفان جمهوری اسلامی معتقدند که آرام شدن نسبی اعتراضات در یک روند انقلابی عادی است. ممکن است مردم خشمگین دوباره پس از مدتی به خیابانها بازگردند و روند سقوط جمهوری اسلامی را تسریع بخشند.
آیا میتوان شرایط امروز را با مقطعی پیش از انقلاب ۵۷ مقایسه کرد؟" اما پاسخ آبراهامیان جالب است:
"خیر. چون همچنان مسئله مشروعیت است. شاه در ۲۸مرداد مجبور شد از نیروهای خارجی برای ادامه حکومت خود استفاده کند در نتیجه دیگر نمیتوانست از مشروعیت سخن بگوید. اما در مورد جمهوری اسلامی هنوز بخشی از مردم مشروعیت رژیم را قبول دارند ضمن اینکه هیچ نشانهای مبنی بر ریزش در سپاه پاسداران وجود ندارد."
این بار خبرنگار با سماجت بیشتری از آبراهامیان می پرسد: "شما به مشروعیت مذهبی در ایران اشاره کردید اما در جنبش اخیر ما شاهد این بودیم که اتفاقا حملاتی به روحانیون صورت گرفت. از عمامه پراکنی گرفته تا حملات لفظی وفیزیکی. آیا این به معنی پایان تقدس روحانیت در ایران مدرن نیست؟"
اما بازهم پاسخ آبراهامیان جالب است:
"خیر. اینطور فکرنمیکنم. این قبلا هم بوده. ۲۰سال قبل هم مثلا بعضی تاکسیها در خیابان روحانیون را سوار نمیکردند.
همواره شاخصهایی در تاریخ بوده که این نگاه نسبت به روحانیون وجود داشته. از صادق هدایت نمیتوانید کسی را ضد روحانیتتر پیدا کنید یا مثلا کسروی. با این حال هنوز رابطهای بین بخشی از جوامع محلی وروحانیت وجود دارد که جایگاه روحانیت را محترم میشمارند وفکر نمیکنم این از بین برود"
امیرحسین ثابتی
🛑دلایل گرایش کشور امارات به سمت ایران؛
🔴علت گرایش کشور امارات به سمت جمهوری اسلامی ایران را باید در ۳ سطح داخلی امارات، منطقهای و بینالمللی جستجو کرد:
✅ سطح داخلی امارات:
1⃣ مخالفت و انتقاد امیرنشینهای دبی، شارجه و راسالخیمه از سیاستهای بنزاید(ولیعهد ابوظبی) زیرا محمدبنزاید برخلاف پدرش بیشترین تمرکزش بر اقتصاد نفتی، بلندپروازیهای نظامی و سیاسی است.
2⃣ مشارکت ابوظبی در ائتلاف علیه یمن و رویکرد تنشزا علیه تهران باعث اختلاف بین امیرنشینهای هفت گانه شده است.
3⃣ محمدبنراشد آل مکتوم (حاکم دبی) مخالف سیاستهای بنزاید و دخالت در امور داخلی دیگر کشورها است.
4⃣ یکی از مولفههای تنشِ داخلی امارات، روابط با تهران بود. حجم معاملات ایران و امارات در سال ۲۰۱۷ میلادی ۱۳ میلیارد دلار بود که ۹۰ درصد از طریق دبی انجام میشد. شرکتهای فعال ایرانی در امارات به دلیل تبعیت ابوظبی از تحریمهای آمریکا، مجبور به ترک امارات و رفتن به سوی عمان، قطر و ترکیه شدند که این باعث تنش بین دبی و ابوظبی شده است.
5⃣ مسئولین اماراتی به این نتیجه رسیدند که هرگونه شیطنت علیه ایران، اقتصاد امارات را ویران میکند و خواستار حل بحران شدند.
✅ سطح منطقهای:
1⃣ نگرانی و هراس امارات از راهبرد تهاجمی انصارالله یمن در بهرهگیری از پهپادها، موشکهای کروز، ایجاد اختلال در رادارها و دستیابی به اهدافشان در داخل عربستان و نگرانی امارات از اینکه این استراتژی یمن، علیه امارات هم به کار گرفته شود.
2⃣ امارات در مقایسه با عربستان در برابر حملات یمن از سطح آسیبپذیری بالاتری برخوردار است.
3⃣ از نظر امارات انصارالله یمن بازوی تهران قلمداد میشود و فرماندهان انصارالله، تبعیت پذیری زیادی از تهران دارند.
4⃣ در تحلیل اماراتیها، درصورت جنگ بین ایران و آمریکا، ناامنی در منطقه به خصوص در کشورهای متحد آمریکا از جمله امارات خواهد شد.
5⃣ افزایش تنش و جنگ در منطقه خلیج فارس به ضرر امارات میشود. با بسته شدن احتمالی تنگهی هرمز امکان صادرات نفت امارات به صفر میرسد که باعث خسارات سنگینی برای امارات خواهد بود.
6⃣ از نظر اماراتیها گرایش به سمت ایران و مذاکره با تهران باعث بیطرف نگهداشتن امارات در درگیری منطقه میشود.
✅ سطح بینالمللی:
1⃣ در تحلیل مقامات اماراتی در زمان ترامپ، فرجام تهران و واشنگتن جنگ است. با سرنگونی پهپاد پیشرفته گلوبال هاوک، نهتنها جنگ نشد، بلکه به دلیل سرنگون نشدن هواپیمای ۵۵ سرنشین، ترامپ از ایران تشکر کرد. عدم توانایی آمریکا در مقابل ایران موجب ناامیدی امارات از آمریکا شد. اصرار رئیس جمهور آمریکا بر گفتگو و عدمتمایل به جنگ با ایران، باعث شد مقامات اماراتی به تدریج به سمت ایران قوی متمایل شوند.
2⃣ بعد از توقف نفتکش انگلیسی استیناایمپرو، مقامات انگلیسی گفتند: پیامد سختی برای ایران دارد. اما در ادامه مخالف برخورد نظامی با ایران شدند. مقامات آمریکا گفتند: کشتیهای انگلیسی مربوط به خود انگلستان است و آمریکا مسئول امنیت تردد کشتیهای سایر کشورها نیست. پیام آمریکا به امارات این بود که آمریکا برای مهمترین متحدش اقدامی نمیکند چه رسد به کشورهای عربی که در اولویت دوم آمریکا قرار دارند. در ادامه حتی عربستان هم نفتکش ایران را آزاد کرد.
3⃣ ناکامی آمریکا در ائتلاف بینالمللی دریایی و عدم موفقیت پمپئو در بهکارگیری فرانسه، ژاپن و کره جنوبی برای حفاظت از کشتیهای آمریکایی در خلیج فارس، از دلایل تغییر سیاست امارات به سمت ایران است.
4⃣ نزدیک شدن عربستان، بزرگ کشورهای عربی به سمت ایران و اینکه دوام، استمرار و ماندگاری خود را در تکیه بر قدرت جمهوری اسلامی ایران می دیدند، باعث گرایش امارات به سمت ایران شد.
♦️نتیجه:
1⃣ یکی از راههای منزوی کردن و اخراج آمریکا از منطقه، متحد کردن کشورهای منطقه با خودمان است، که این فرصت در حال شکلگیری است.
2⃣ کشور ایران می تواند برای خنثیسازی تحریم های آمریکا با کشور امارات در حوزه های تجارت، خدمات مهندسی و فنی ،انرژی های تجدیدپذیر و صنایع پتروشیمی همکاری داشته باشد.
3⃣ مقامات ایرانی میتوانند برای ایجاد امنیت اقتصادی در کشورمان علاوه بر اینکه اقتصاد ایران را در اقتصاد امارات تثبیت کنند، از تجارب امارات در زمینه گردشگری، سرمایهگذاری در حوزه های مختلف اقتصادی، برقراری سیستم تهاتر و تبادل، برقراری توافقنامه های امنیتی و بهبود زیرساخت های صادرات محصولات کشاورزی استفاده کنند.
✍ رسول جوکار