eitaa logo
فدائیان رهبر
2هزار دنبال‌کننده
47.7هزار عکس
38.2هزار ویدیو
205 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔘 داستان کوتاه بهلول و قیمت پادشاهی هارون روزی بهلول بر هارون وارد شد. هارون گفت: ای بهلول مرا پندی ده. بهلول گفت: اگر در بیابانی هیچ آبی نباشد تشنگی بر تو غلبه کند و می خواهی به هلاکت برسی چه می دهی تا تو را جرعه ای آب دهند که خود را سیراب کنی؟ گفت: صد دینار طلا. بهلول گفت اگر صاحب آن به پول رضایت ندهد چه می دهی؟ گفت: نصف پادشاهی خود را می دهم. بهلول گفت: پس از آنکه آشامیدی، اگر به مرض حبس البول مبتلا گردی و نتوانی آن را رفع کنی، باز چه می دهی تا کسی آن مریضی را از بین ببرد؟ هارون گفت: نصف دیگر پادشاهی خود را می دهم. بهلول گفت: پس مغرور به این پادشاهی نباش که قیمت آن یک جرعه آب بیش نیست. آیا سزاوار نیست که با خلق خدای عزوجل نیکوئی کنی؟ ─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
روزی در جايی می‌خواندم كه شيطان، حضرت مسيح را به بالای برج اورشليم برد و گفت: اگر تو وابسته و عزيز خدايی، از اين بالا بپر تا خدای تو، تو را نجات دهد! مسيح آرام آرام شروع به پايين آمدن از برج كرد. شيطان پرسيد، چه شد؟ به خدايت اعتماد نداری؟! مسيح پاسخ گفت: مكتوب است كه تا زمانی که ميتواني از طريق عقلت عاقبت کاری را بفهمی، خدايت را امتحان نكن! تا آنجا كه می‌توانیم برای هر كاری سر به آسمان نگيرم و استمداد نطلبیم چون او بزرگترين یاری‌اش را كه عقلانيت است، قبلا هديه داده است. نکته جالب متن فوق اینجاست که بزرگترین موهبت الهی که عقل است را نمی‌بینیم و باز دنبال معجزات دیگر هستیم 🍃🌸🌺🌸🍃