eitaa logo
فدائیان رهبر
2هزار دنبال‌کننده
47.7هزار عکس
38.2هزار ویدیو
205 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴چی دادیم، چی گرفتیم! هادی نجف زاده #حقارت #شاه
*🔹تحلیلی گذرا بر تحولات احتمالی پیش رو و طعمه مذاکره* 🔴 سفری مضحکانه: سفر نماد به ایران ❇️وقتی مقامات یه کشوری به یه کشور دیگه میرن معمولا برا بستن قرارداد اقتصادی، سیاسی و نظامی هست. گاهی هم برا فضولی یا دخالت و میانجی گری پا میشن میرن یه کشور دیگه که بیشتر شبیه دلالهای میدون میوه و تره بارن ❇️ هفته آینده قراره نخست وزیر ژاپن برا اولین بار بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بیاد ایران سفر این آقا برا بستن قرارداد و محکم کردن روابط بین دو کشور نیست بلکه بیشتر برا دلالیه تا آمریکا به اهدافش برسه ایشون قبل از اومدنشون از کدخدای محلشون یعنی ترامپ دستور میانجیگری گرفته و راهی شده ⁉️اما سوال: چرا وقتی عمان و سوییس پیشنهاد این میانجیگری رو به ترامپ دادن اجازه دلالی بهشون نداده؟ چرا باید ژاپن بشه میانجی مسایل آمریکا؟ ✅همه خوب میدونیم زمانه امروز برای آمریکا در قبال ایران زمانه جنگ نظامی نیست جنگ جنگِ اقتصاد و سیبل هم هست. اگه امریکا پله پله از تهدید نظامی به 12 شرط رسید و بعدش به شماره دادن افتاده مثل پسران خیابانی و حالا مودب شده و بدون پیش شرط تقاضای مذاکره داده بیشتر برا در گیر کردن افکار عمومی و تصمیمات مسئولان بوده برا دوقطبی سازی و و حالا هم جنگ روانیش رو با فرستادن شینزو میخواد کامل کنه ⚠️اونم ژاپنی که سالگرد حمله اتمی به دو شهر بزرگشو با سکوت برگزار میکنه نه فریاد و هیچوقت به دنبال گرفتن حق کشورش و مردمش از آمریکا نبوده و حاضر شده رو به جون بخره ✅سفر شینزو این رو میخواد بگه که برای حل مشکلات اقتصادی باید مثل ژاپن بشی. متاسفانه می‌بینیم عملکرد سیاسی دولت چقدر ضعیف بوده و پالسهایی مبنی بر ضعف در مقابل آمریکا رو داده که ژاپنی‌ها رو به این نتیجه رسونده که برا دلالی بعد از 42 سال به خودشون اجازه بدن بیان ایران تا بشن الگویی برای ما! ✅اما یه نکته مهمی که باید بهش توجه بشه در کنار نقش ژاپن، تکرار عقب نشینی های آمریکا از مواضعشونه و نتیجه این عقب نشینی هاست. ✅این عقب نشینی ترامپ از مواضعش و فرستادن میانجی به ایران خیلی آشناست و در سالهای 88 و 91 تکرار شده. 1⃣ اوباما قبل از فتنه 88 نامه هایی رو به ایران مینویسه مخصوصا به رهبر عزیزمون و در این نامه ها اعلام میکنه که داشتن هست و ما این حق رو می پذیریم و همچنین اظهار عجز میکنه که در باتلاق افغانستان گیر افتاده و از ایران کمک میخواد به عنوان 🔺این وسط پادشاه عمان هم به عنوان میانجی در رفت و آمد با ایران بود اما متاسفانه به خاطر فتنه 88 و نامه غربگرایان فتنه گر به آمریکا برا تشدید تحریم‌ها، اوباما از عقب نشینی دست برمی‌داره و دست به حمایت از فتنه گران میزنه و تحریم‌های شدیدی رو بر علیه ایران اعمال میکنه 2⃣این اتقاق بازم سال 91 و 92 تکرار میشه تلاشهای تیم مذاکره کننده در دولت قبل بر سر گرفتن حق غنی سازی ایران به ثمر میشینه و باز دوباره با میانجی گری عمان اوباما رو قبول میکنه و در آلماتی همین امتیازات برجام و چه بسا بیشتر رو پیشنهاد دادن چون هم ایران تحریم‌ها رو شکسته بود و بی اثر نشون میداد به دنیا و هم متحدان آمریکا ناراضی بودن و آمریکا داشت اونها رو از دست می‌داد اما با روی کار آمدن دولت غربگرای روحانی عقب نشینی آمریکایی‌ها متوقف و زیاده خواهی هاشون دوباره شروع میشه که نتیجش میشه همین که این همه بدبختی و ذلت رو برا مردم به بار آورده 🔴و حالا آمریکا در حال حاضر در از مواضع خودشه آقایان مسئول بیائید نگذارید تاریخ دوباره و چندباره تکرار بشه و با دادن پالسی یا عملکرد نادرستی آمریکا رو امیدوار کنید و از عقب نشینی دست برداره و ضررهای بیشتری به کشور وارد کنه بیاید برا اولین بار ذهنیتی درست از خودتون به جا بذارید و در برابر این عقب نشینی آمریکا زود وا ندید و شل نشید و امیدوارش نکنید آقایان مسئول، آمریکا عقب نشینی رو شروع کرده و ترامپ به خاطر کسب امتیاز سیاسی با هدف پیروزی در انتخابات 2020 آمریکا دنبال فقط یه عکس با شماست، تاکید می‌کنیم فقط یه عکس و بعدش هم یجوری لگد میزنه که تا فیها خالدینتون.... 😒 *هوشیار باشید...* ** *ماترکتک یاحسین💚*
🌙🔴🌎 *داستانی درس آموز /حتما بخوانید*🔴 ♦در زمان اشغال هند توسط بریتانیا، روزی افسر انگلیسی بدون هیچ دلیلی سیلی محکمی به یک شهروند هندی زد! . شهروند ساده هندی چنان با مشت به صورت افسر بریتانیایی کوبید که او بر اثر شدت ضربه به زمین افتاد . 🔸افسر بریتانیایی از این عکس العمل هندی وحشت زده و خشمگین شده بود؛ ولی چون تنها بود چیزی نگفت و بطرف مقر سربازان بریتانیایی رفت تا با گرفتن نیرو برگردد و جواب مرد هندی را بدهد که جرات کرده به افسر امپراطوری بریتانیا که آفتاب در قلمرو آن غروب نمی کند مشت بکوبد... ♦پیش ژنرال انگلیسی رفت و از او خواست؛ سرباز به او بدهد تا برگردد و جواب این بی ادبی را به مرد هندی دهد. اما ژنرال انگلیسی بدون این که جواب او را بدهد، او را به اتاقی برد که در آن پول نگهداری میشد و گفت: 50000 روپیه بردار و برو نزد آن هندی و در مقابل کاری که انجام دادی به او بده و معذرت بخواه! 🔸افسر با شنیدن این حرف معترضانه گفت: هندی بدبخت به یک افسر ملکه سیلی زده است و این یعنی بی احترامی به امپراطوری انگلیس، ولی شما بجای مجازات به من می گویید به او پول بدهم و عذر بخواهم؟! ژنرال با خشم گفت: این یک دستور است، باید بدون چون و چرا اجرا کنی. ♦افسر به ناچار پول را به مرد هندی داد و عذر خواست. هندی پذیرفت و با خوشحالی تمام پول را از او گرفت و یادش رفت که او حق داشته اشغالگر وطنش را بزند! پنجاه هزار روپیه آن زمان پول هنگفتی بود. او با آن خانه خرید و با بقیه اش چندین ریکشا (وسیله ی حمل و نقل درون شهری در هندوستان) گرفت و با استخدام چند راننده آن ها را به کرایه داد... 🔸روزگار گذشت و وضع زندگی او بهتر شد تا این که تاجر معروفی شد ، او فراموش کرده بود که با گرفتن پول از کرامتش گذشته ولی انگلیسی ها آن سیلی او را فراموش نکرده بودند. ♦روزی ژنرال انگلیسی، افسرِی را که از هندی سیلی خورده بود فراخواند و به او گفت: آیا آن هندی را که به تو سیلی زده بود به یاد داری؟ افسر پاسخ داد: بلی چگونه می توانم او را فراموش کنم. 🔸ژنرال گفت: حال وقتش است که بروی و انتقام آن سیلی را ازش بگیری، ولی او را در حالی با سیلی بزن که مردم در دور و برش جمع باشند. ♦افسر گفت: آن روز که هیچ کسی نداشت مرا از زدن او بازداشتی حال که صاحب جاه و جلال و خدمه شده است می گویی برو او را بزن؟ می ترسم افرادش مرا بکشند. 🔸ژنرال گفت: خاطرت جمع باشد، نمی کشند، فقط برو و آن چه را که گفتم انجام بده و برگرد. ♦وقتی افسر انگلیسی داخل خانه هندی شد او را در میان جمع کثیری از مردم یافت در حالی که خادمان و محافظانش او را احاطه کرده بودند، بدون مقدمه بطرف او رفت و با سیلی چنان محکم به رویش کوبید که بر زمین افتاد، افسر ایستاده بود تا عکس العمل او را ببیند ولی هندی بدون هیچ عکس العملی از جایش هم بلند نشد و به طرف انگلیسی حتی چشم بالا نکرد! 🔸افسر از تعجب دهنش باز مانده بود ولی خوشحال از گرفتن انتقام نزد ژنرال خود برگشت. ژنرال به افسرش گفت : خیلی خوشحال به نظر می آیی و فکر میکنم متعجب شدی. ♦افسر پاسخ داد: بله، برای بار اول که او را با سیلی زدم او از من محکم تر بر رویم کوبید در حالی که فقیر بود. ولی امروز که او صاحب جاه و جلال و خدمه است حتی پاسخ سیلی ام را با حرف هم نداد، این مرا به تعجب واداشته است. 🔸ژنرال در پاسخ افسرش گفت: دفعه اول او «کرامت» داشت و آن را بالاترین سرمایه خویش می پنداشت، برای همین از آن دفاع کرد. ♦ولی دفعه دوم، او کرامت خود را به پول فروخته بود، برای همین از آن نتوانست دفاع کند «چون می ترسید که مصالح و منافع خود را از دست بدهد». 🔻این داستان، حکایت افراد زیادی است! آنان که با گرفتن پول و مقام، حقوق و وام نجومی، ملک و زمین و اموال، رانت و اختلاس و پارتی و سایر امتیازات، فرستادن فرزندان شان به اروپا و آمریکا و... کرامتِ خویش را فروخته اند‌، از ترس باختن اندوخته های کاذب خود لال شده اند و حرفی نمی زنند! *داستانی آشنا برای همه ما...* ⛔️📛⛔️📛⛔️ #دولت_#تابعیت_ اندوزی_🛑 ❌ التماس # به هر قیمتی فروشی_