eitaa logo
فدائیان رهبر
2.1هزار دنبال‌کننده
53.1هزار عکس
44.2هزار ویدیو
239 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ اگر نبود سیدروح الله امین‌آبادی ، 1 شهریور 96 امروز سالگرد شهادت بزرگ مردی است که نقش‌آفرینی او در برخورد با گروهک نفاق در طول هرگز از یادها نخواهد رفت، شخصیتی که رافت او با مومنین و برخوردش با تروریست‌، مصداق بارز کلام الله است که در وصف مومنین می‌فرماید؛ «مُحَمَّدٌ رَسولُ اللَّهِ وَالَّذينَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّارِ رُحَماءُ بَينَهُم تَراهُم رُكَّعًا سُجَّدًا يَبتَغونَ فَضلاً مِنَ اللَّهِ وَرِضواناً سيماهُم في وُجوهِهِم مِن أَثَرِ السُّجودِ» رهبر معظم انقلاب اسلامی در مراسم بیست‌وهشتمین سالگرد رحلت امام خمینی(ره) بر نکته‌ای تاکید کردند که شاید بتوان گفت شهید مصداق بخشی از آن است؛ «دهه‌۶۰ یعنی دهه اول پیروزی انقلاب و دهه حیات بابرکت امام یک دهه مظلوم است؛ دهه تعیین‌کننده سرنوشت ایران و ایرانی، دهه فوق‌العاده مهم و درعین‌حال ناشناخته که اخیراً مورد تهاجم قرار می‌گیرد؛ دهه۶۰ دهه خشن‌ترین تروریسم درکشور است؛ درطول چندسال هزاران نفر به‌وسیله تروریست‌ها به‌شهادت رسیدند. اما ملت ایران محکم ایستادند و برهمه اینها پیروز شدند. من توصیه می‌کنم به کسانی که راجع‌به دهه۶۰ قضاوت می‌کنند، جای شهید و جلاد عوض نشود...» در سال‌های گذشته رسانه‌ها و شخصیت‌های مدعی اصلاحات با قرائت ناقص و تحریف شده از دهه شصت و رویدادهای آن، سعی دارند جای شهید و جلاد را عوض کنند، شهید لاجوردی را چونان جلادی تصویرگر شده‌اند که فرزندان این آب و خاک را سبعانه مورد شکنجه قرار‌داده و اعدام کرده است و منافقین را که در خیابان‌ها به کوچک و بزرگ رحم نکرده و 17 هزار ترور در پرونده آنان ثبت و ضبط شده است در این صحنه آرایی انسان‌هایی بی‌گناه خوانده‌اند! جایگاه شهید لاجوردی در طول دهه شصت و در مقام دادستانی انقلاب زمینه ساز این کینه‌ها شده بود ، عمیق منافقین در بیوت برخی شخصیت‌های تاثیرگذار کشور در آن برهه مبین این واقعیت است که گروهک‌ها هرگز از تصویرسازی ناامید نشده اند، گذشت زمان عده‌ای را فراموشکار کرده است تا جایی که جای ظالم و مظلوم ، شهید و جلاد عوض شود، آنان که 17 هزار انسان بی‌گناه را در خانه و خیابان سلاخی کرده و به شهادت رسانده‌اند در جایگاه شاکی و بزرگ مردی چون شهید لاجوردی که نهایت تلاش خود را مصروف هدایت منحرفین و برخورد با جنایتکاران کرده بود را در صندلی متهم بنشینند! به درستی می‌توان را نسخه امروزی گروهک نفاق دانست، داعش فقط ظاهرسازی منافقین را ندارد، این گروهک پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و با نفوذ در نهادهای تاثیرگذار خود را تا سرحدتوان مسلح ساخت تا در روز مبادا از این تسلیحات برای رسیدن خود به قدرت استفاده کند، ظاهرسازی ضد امپریالیستی منافقین نیز زمینه ساز عضویت جوانان ساده دل و منحرف در این گروهک شد و زمانی که عدم کفایت سیاسی در مجلس تصویب و وی از سوی امام برکنار گردید، منافقین سلاح برداشته و هر که را دیدند ترور کردند، از شهیدمظلوم بهشتی ، رجایی و باهنر گرفته تا « عملیات مهندسی» که روی ابرجنایتکاران قرن چون «داعش» را سفیدکرده است! بی شک مرور جنایات منافقین، مثنوی هفتاد من کاغذ می‌طلبد و جای آن در این نوشتار نیست ولی شهید لاجوردی در مقابل این جنایتکاران چه کرده بود که این چنین مورد کین مدعیان اصلاحات قرار گرفته است؟ کافی است به یادداشت‌ها و گزارش‌های روزنامه‌ها و رسانه‌های زنجیره‌ای در‌باره شهید لاجوردی نگاهی از سر دقت بیندازید ، خواهید دید که آنان حتی از به‌کار بردن عنوان شهید برای لاجوردی ابا می‌کنند تا اتحاد خود را با منافقین نشان دهند. حاشا که بتوان چنین افرادی را انسان خواند، کسانی که در قامت «وکیل مدافع شیطان » نشسته و جای شهید و جلاد را عوض می‌کنند را چه کار با انسانیت، اگر نبود قاطعیت انقلابی حضرت روح الله ، امام مظلومان و محرومان و حضور پرصلابت شهیدانی چون لاجوردی بی‌شک منافقین پس از پذیرش قطعنامه 598، در عملیاتی که آن را « فروغ جاویدان » نام نهاده بودند کار را یکسره کرده و دمار از روزگار افرادی درآورده بودند که برای این دیوسیرتان دل می‌سوزاندند. اینان گمان می‌کنند که اگر تروریست‌هایی چون منافقین آزادی ظهور و بروز داشته باشند و یا بر پلنگ تیزدندان رحم شود خواهند توانست از آزادی بیشتری برخوردار شوند، کافی است حضرات کمی تاریخ بخوانند و بدانند که سرکرده متوهم منافقین به نیروهای خود دستور داده بود زمانی که به تهران رسیدند تا 48 ساعت خون و مال مردم برای آنان مباح و حلال است تا او برسد و فرمان عفو عمومی صادر کند! «شهید لاجوردی»‌ها در برابر چنین جنایتکارانی ایستادند تا امروز عده‌ای راحت بتوانند در مبارزات انتخاباتی شرکت کرده، نماینده و رئیس‌جمهور شوند و تکلیف کرسی‌های مسئولیت و قدرت به جای سفارتخانه‌های خارجی در صندوق‌های رای مشخص شود.
ماجرای نیمروز شنبه ۳۱ شهریور ۹۷ تبدیل به یکی از روزهایی شد که مانند آن فقط خاطره‌ای تلخ است از روزهای پرالتهاب . گروهکی که تمام امکانات و آموزشهای خود را مستقیما از سازمان اطلاعات عربستان سعودی دریافت میکند، در روزی که رژه نیروهای مسلح به مناسبت هفته دفاع مقدس در حال برگزاری بود در دومرحله با حمله مسلحانه به مراسم و مردم باعث شهادت بیش از ۳۰ تن از هموطنانمان شد . شاید برای ما که تا کنون در سایه رهبری و توامندی نیروهای نظامی و امنیتی در یک سطح امنیتی بالاتر از استانداردهای جهانی زندگی میکنیم چنین حوادثی بسیار غریبه به نظر بیاید اما در منطقه ما ، این حوادث جزء روزمره جامعه شده. در سالهای اخیر حجم حملات تروریستی به طور محسوسی افزایش یافته .حملات گروهک پژاک در مرزهای غربی، عملیاتهای گروهک جندالشیطان در سیستان، تحرکات گروهک الاحوازیه در جنوب غرب و استان خوزستان ، غائله دراویش گنابادی، آشوبهای تیمهای منافقین در سال ۹۶ و ۹۷ . قدرت اجرائی در این ۵ سال اخیر در دستان تفکر اصلاحات بوده ، به جرات میتوان گفت کابینه دولتهای یازدهم و دوازدهم از امنیتی‌ترین کابینه‌های پس از انقلاب بوده است . اغلب وزرای مهم کابینه و مشاورین در گذشته از افراد سازمانهای امنیتی بودند ( البته به غیر از امنیتی‌ترین فرد کابینه ، وزیر اطلاعات که به گفته خودشان هیچ آورده‌ای برای وزارت نداشتند) . از عباد و شریعتمداری گرفته تا آذری جهرمی و آشنا . دور نبود زمانیکه که سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی ایران عبدالمالک ریگی را در آسمانها شکار میکردند و عملیاتهای تروریستی در مبدا در نطفه خفه میشد . چه اتفاقی افتاده؟ جواب ساده است ، هرگاه در جمهوری اسلامی تفکری سازشکارانه حاکم بر دولت باشد ، دشمن با تمام توان حالت تهاجمی به خود میگیرد . تفکرات لیبرالیستی بدون واهمه و مطمئن از عدم برخورد قهری سازمانهای امنیتی در کف جامعه جولان میدهند ، هزینه برخورد با تفکرات تروریستی را بالا میبرند و امنیت روانی جامعه را به خطر می‌اندازند. کافیست به اتفاقات اخیر نگاهی گذرا بیاندازیم . در قائله دراویش سلبریتی‌ها به میدان آمدند و فشار رسانه‌ای را آنقدر بالا بردند تا حدی که پلیس بدون سلاح در مقابل آشوبگران قرار گرفت و شد آنچه نباید میشد. در موضوع اعدام تروریستهای گروهک تروریستی پژاک مانند رامین حسین پناهی باز هم این سلبریتی‌ها بودند که به میدان آمدند و هزینه برخورد با تروریستها را بالا بردند. سکوت سوال برانگیز دستگاههای امنیتی در مقابل ارگان رسانه‌ای تروریستها در داخل و عدم برخورد جدی قوه قضائیه با این بازوها ، باعث شده شاخه‌های نظامی گروهکها با فراق بال بیشتری به فکر تهاجم باشند و توسط بازوی رسانه‌ای خودشان درون کشور ، چهره خود را تطهیر کنند . پازلهای امنیتی چند سال اخیر سازمانهای حریف با کمک بازوهای نفوذی خود در ساختارهای اجرایی کشور راحت‌تر تکمیل میشود . شبکه جاسوسی در سازمان محیط زیست که توسط اطلاعات سپاه کشف شد نمونه‌ای از نفوذ در سطح بالا در کشور بود . در همین مقوله نیز شاهد به میدان آمدن تمام قد مهره‌های نفوذی دشمن بودیم . جاییکه حتی برخی نمایندگان مجلس هم به طرفداری از شبکه جاسوسان محیط زیست برآمدند . یک عملیات تروریستی برای اینکه با موفقیت در کشور هدف انجام شود نیازمند چیده شدن پازلهای متعددی است که به اختصار برخی از آنها برا برشمردیم . اگر میخواهیم امنیت پایدار در کشور وجود داشته باشد باید دستگاه امنیتی دولت از حالت تدافعی بیرون آمده و مانند گذشته حالت تهاجمی به خود بگیرد و قبل از انجام هر عملی ، عکس العملهای کوبنده نشان دهد . واکنشهای قدرتمند سپاه در مقابل عملیاتهای تروریستی در مجلس و کردستان را در این نظریه جای دهید. امروز در خاورمیانه کشوری از امنیت پایدار برخوردار خواهد بود که در مقابل دشمنان خارجی نه از دیپلماسی لبخند و سیاست کاهش تنش بلکه از دریچه دیپلماسی مقاومت و هزینه سازی برای دشمنان استفاده کند . حادثه ۳۱ شهریور اولین حادثه تروریستی کشورمان نبود اما اگر میخواهیم جزء آخرینها باشد باید هزینه انجام این دست عملیاتها را برای آمران (نه تنها مجریان) آنقدر بالا ببریم که فکر انجام آن را از سر خود بیرون کنند . ابزار اینکار را در دست داریم و فقط کافیست دولت اراده کند .