🌙🔴🌎به این عدالتخواهی دلخوش نباشیم!
▪️#عدالت_خواهی، به مبارزه با مفاسد اقتصادی و #رانتهای_خرد، تقلیل پیدا کرده است. همین مبارزهی با فساد هم، چون دیگر یکی دو تا نیست، عملاً دلخوشکنکیست برای بقا، برای زنده ماندن، برای حیات بدنهای که هنوز آرزوی تحقق آرمان عدالت، در تمامِ شئون آن را دارند.
▪️وگرنه چه کسیست که نداند، قوارهی فسادهای اصلی، نه در حد این مثلاً دانهدرشتها، که فراتر است. در جایگاههایی که بازار را بالا و پایین میکنند. در همین بانکهایِ مثلا خصوصی که خلق پول میکنند و هم از آخور گرانیها میخورند و هم از توبرهی سلطه و اعتبارشان در اقتصاد.
▪️در پیوندِ رسمیشدهی بخش مثلاً خصوصی با دولت و #کارتل_های_بزرگ_اقتصادی، که حاکمیتی هستند. در گرهها و نقطههایی که اصلاً دست من و شما نیست. بحثهای اساسی عملاً در سوژههای روزمره گم میشوند. منفعتهای اقتصادی با ادبیات و صورتبندیِ ایدئولوژیک، سیاسی و اجتماعی، پنهان میشوند.
▪️تصمیمهای کلان مدیریتی، به نابودی مردمی میانجامد که راه اعمال نظرشان، #صرفا_در_انتخابات محدود شده است. ساختارهای اساسی برای تغییر و تحویل و نظارت، مثل مجلس، در چنبرهی #منافع_اقتصادی_قبیلهها، قرار میگیرد. بیسوادی و عدم اشراف نمایندگان، خوشبینانهترین تحلیل است.
▪️رسانهها، در اتصال با قدرت شکل گرفته و میگیرند. اتاق بازرگانی و کارتلهای اقتصادی مثلاً خصوصی، رسانههای خود را دارند و ادبیاتِ شبهعلمی، تریبونهایشان را به سمت تغییر تصمیمهای مدیریتی کلان، به نفع اصحاب تجارت و پول، میل میدهد.
جالب اینکه کسانی مدیر هستند، که خود منتفعاند.
▪️نه عدالت این چیزهاییست که به صورت روزمره «مصرف» میشوند و نه سطح فساد، در همین سطوحِ جرمانگاریشده، قرار دارد. بله، ما مجبوریم تمرین کنیم و گرم کنیم برای روزی که بشود، قدمهای بزرگتری برداشت؛ اما باید متوجه باشیم که این، چیزی خیلی خیلی کوچک و کم، به نسبت آن اتفاقِ اساسی است.
رشته توییتی از میثم رمضانعلی