eitaa logo
فدائیان رهبر
2هزار دنبال‌کننده
47.7هزار عکس
38.2هزار ویدیو
205 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
. این ترامپ، بَدَلی است ترامپ واقعی پیدا شد ! 🔹دونالد ترامپ؛ 🔻نه دنبال اشغال گرینلند و کانادا و کانال پاناماست. 🔻نه حرفی درباره آرزوی اخراج چند میلیون فسطینی از خانه و کاشانه شان در غزه می زند. 🔻نه برای مکزیک خط و نشان می کشد و تهدید به اقدامات نظامی می کند و نام خلیج مکزیک را تغییر می دهد. 🔻نه اتحادیه اروپا را تهدید به بستن تعرفه های گمرکی سنگین می کند و باج می خواهد. 🔻نه برای روسیه و چین، خط و نشان های تحریمی و تعرفه ای می کشد. 🔻نه صادر کننده دستور ترور جنایتکارانه سردار سلیمانی است. 🔻نه برجام را که مورد تایید قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت بود، زیر پا گذاشت. 🔻نه اولین دیدارش بعد از ریاست دوباره را با جنایتکار تحت تعقیبی به نام نتانیاهو ترتیب داد. 🔻نه یادداشت اجرایی را برای احیای فشار حداکثری امضا کرد و زبان به تهدید ایران گشود. 🔹او، یک تاجر مودب و خوش برخورد و متعادل است که می خواهد به ملت ها احترام بگذارد و با تعامل محترمانه، صلح و آرامش را در جهان برقرار کند (!) 🔹او همچنین، در به در، به دنبال مذاکره است محترمانه تا بهانه ای برای لغو تحریم ها بیاید و موانع را از سر راه پیشرفت ایران بردارد(!) 🔹خنده تان گرفته؟! باور نمی کنید؟! از شبه اصلاح طلبان و برخی مشاوران و مدیران دولت بپرسید که انگار، بَدَلی از ترامپ را پیدا کرده اند، و مهاتما گاندی و نلسون ماندلان، و یا -نعوذ بالله- عیسی مسیح (ع) را مشغول صلح طلبی و برقراری امنیت و آرامش برای آحاد بشر یافته اند! 🔻براستی چه فعل و انفعال منحطّی در شخصیت برخی سیاست بازان رخ می دهد که خیانتکاران و جنایتکاران بزرگ را با قدّیسان اشتباه می گیرند/ یا جا می زنند؟!
. عبور نتانیاهو از ترامپ؛ حماس، در حال به زانو در آوردن اسرائیل
. عبور نتانیاهو از ترامپ؛ حماس، در حال به زانو در آوردن اسرائیل 🔹ششمین دور مبادله اسیران رژیم صهیونیستی و مقاومت غزه، امروز در حالی انجام می شود که اسرائیل ناچار شد از لاف گزاف ترامپ عبور کند و به مبادله ۳۷۰ اسیر فلسطینی با فقط سه اسیر خود تن بدهد. 🔹این در حالی است که ترامپ تهدید کرده بود اگر حماس تا شنبه (امروز) همه اسیران اسرائیل را آزاد نکند، غزه را به جهنم تبدیل می کند! 🔹ترامپ همچنین خواستار خروج دو میلیون ساکن غزه از موطن خود شده بود، اما مقاومت غزه بنری را در محل تبادل اسیران نصب کرد که روی آن تاکید شده بود: "مهاجرتی در کار نیست، مگر به قدس". 🔹آزادی اسیران صهیونیست از کنار خانه شهید یحیی سنوار انجام می شود، در حالی که رزمندگان مقاومت، سلاح های به غنیمت گرفته شده را در دست دارند. 🔹واکنش رسانه های صهیونیست هم خواندنی است: 🔻"هنوز ۷۳ گروگان [اسیر] در غزه نگهداری می شوند و حماس قصد دارد از آنها به عنوان ابزار چانه زنی برای سال ها، احتمالا تا پایان دهه استفاده کند. این به عنوان بیمه نامه و راهبردی برای به زانو درآوردن اسرائیل عمل می کند. همیشه کار کرده است! 🔻حماس: ما ترامپ را شکستیم، تا او یاد بگیرد که با قسام درگیر نشود. او همه آنها را مطالبه کرد و طبق تصمیم ما، سه تا را به او دادیم. 🔻یایر هورن [نظامی اسیر صهیونیست] یک ساعت شنی در دست دارد که خطاب به خانواده ها تاکید می کند "زمان در حال تمام شدن است". این جنگ روانی است. 🔻عکسی از Matan و Einav Tsangauker در کنار یک ساعت شنی با عنوان "زمان در حال اتمام است" قرار داده شده است. بنر دیگری نصب شده که قبه الصخره را در اورشلیم [بیت المقدس] نشان می داد و روی آن نوشته شده بود: «هجرت نیست، مگر به بیت المقدس".
۱۲ به وقت مونیخ، غزه و تهران ۱) شصت و یکمین نشست سالیانه "کنفرانس امنیتی مونیخ"، ۲۶ تا ۲۸ بهمن برگزار شد. این کنفرانس که سال ۱۹۶۳ میلادی بنیان گذاشته شد، به عنوان "داووس امنیتی" (معادل "مجمع جهانی اقتصاد") شناخته می شود. هر چند که اعتبار کنفرانس به تبع تزلزل موقعیت جهانی غرب، طی چند سال اخیر زیر سوال رفته، اما نشست امسال، نمایشی بی سابقه از این تزلزل بود. کنفرانسی که چند سال قبل، فرصتی برای اهانت به نماینده ایران شده بود، این بار، موقعیتی را برای توهینی بزرگتر به اروپا و آلمان فراهم کرد، تا ثابت شود که دنیا چقدر کوچک، و زمین چقدر گرد است. ۲) برگزاری یک نشست در سطح مقامات عالی رتبه، از ثبات امنیتی میزبان حکایت می کند. اما شهر مونیخ، در روز قبل از شروع کنفرانس، با حمله خودرویی به تجمع اتحادیه‌های کارگری مواجه شد که طی آن، حداقل ۳۷ نفر مجروح و دو نفر کشته شدند. این رویداد امنیتی هولناک، پیش درآمد بدی برای کنفرانس مونیخ بود و یک روز بعد، آمریکا و آلمان، مقابل چشم ناظران به تیپ هم زدند. به هم ریختگی تدارکات نشست تا حدی بود که دعوت نامه ای هم برای شاهزاده علّاف پهلوی ارسال، و بعدا پس گرفته شد. به دنبال این اتفاق، شازده عصبانی گفت: "کنفرانس مونیخ، به دستور دولت آلمان و تحت تهدید جمهوری اسلامی، دعوت خود را پس گرفت. این نشان می‌ دهد که [آیت الله] خامنه ‌ای برای برلین تصمیم می ‌گیرد". ۳) مثل معروفی است که می گوید "سگ می زد و گربه می رقصید". این، حکایت امسال کنفرانس مونیخ است؛ جایی که فرستاده ترامپ، به دولت میزبان و اروپایی ها توهین کرد و میزبان، مجبور به مواجهه شد. میزبانان آلمانی در حالی با توهین طرف آمریکایی مواجه شدند که بهمن ۱۳۹۶، وزیر امور خارجه ایران را به کنفرانس دعوت کردند، اما هنگام بازگشت آقای ظریف، به بهانه تحریم ها، از دادن سوخت‌ به هواپیمای حامل وی خودداری کردند. هفت سال بعد، معاون رییس ‌جمهور آمریکا، در جریان سفر به آلمان، با رهبر حزب «آلترناتیو برای آلمان» دیدار کرد و از این حزب راست‌گرای افراطی به عنوان شریک سیاسی آمریکا نام برد. ونس در عین حال، در اقدامی توهین آمیز، حاضر نشد با صدراعظم آلمان دیدار کند. در این باره نشریه پولیتیکو نوشت: "ملاقات نکردن جی دی ونس با شولتس در حاشیه کنفرانس مونیخ، نشان ‌دهنده تحقیر جدی کشور میزبان در زمانی است که تنش میان آمریکا و اروپا بالا گرفته است. یک مقام آلمانی گفت: «من از شولتس خوشم نمی ‌آید، اما او صدراعظم ماست؛ این بی احترامی، جای تعجب ندارد. دولت ترامپ به متحدانش اهمیتی نمی ‌دهد". یک دیپلمات ارشد اروپایی هم رفتار ونس را «شکستی خجالت‌آور» توصیف کرد و گفت: «این نشان می ‌دهد که تیم ترامپ، آلمان را به عنوان یک قدرت بزرگ در اروپا جدی نمی‌ گیرد. ایلان ماسک، دستیار ترامپ، مکررا از حزب راستگرای ای‌اف‌دی حمایت کرده است". ۴) ماجرا به همین جا ختم نشد. معاون ترامپ در کنفرانس مونیخ، با حمله به اتحادیه اروپا و آلمان گفت: "تهدید اصلی علیه امنیت غرب، نه از سوی روسیه و چین، بلکه از داخل اروپا و انحراف از ارزش‌های دموکراتیک نشأت می ‌گیرد. لغو انتخابات در رومانی و اظهارات برخی مقامات درباره امکان تکرار این اتفاق در آلمان، تهدید دموکراسی است. برخورد های پلیسی در آلمان و محدود کردن رسانه ‌ها و حذف محتوای به ‌اصطلاح نفرت ‌پراکنی از سوی برخی دولت های اروپایی، قابل پذیرش نیست. رهبران اروپا به ‌جای سرکوب جریان ‌های راست‌ گرا، با آنها همکاری کنند و نگرانی ‌های شهروندان را جدی بگیرند". سخنان بی پروای فرستاده ترامپ، صدر اعظم آلمان را مجبور کرد تا در کنفرانس مونیخ بگوید: "آلمان اجازه دخالت خارجی را نمی ‌دهد. هرگونه مداخله خارجی در امور کشور ما محکوم است. مردم آلمان اجازه نخواهند داد اشخاص ثالث به نفع حزب راست افراطی مداخله کنند. تنها ما خودمان تصمیم می ‌گیریم که دموکراسی چه مسیری را طی کند، نه هیچ کس دیگر. احزاب دموکرات در آلمان با توجه به تجربه نازیسم (دوران هیتلر) دیدگاه مشترکی دارند و این، دیوار آتشی در برابر احزاب راست ‌افراطی است... آلمان هرگز از صلح تحمیلی در اوکراین حمایت نخواهد کرد". 💢 ادامه دارد
. . ۱۲ به وقت مونیخ، غزه و تهران ۵) رئیس ‌جمهور فرانسه در صدد برگزاری نشستی اضطراری‌ با حضور رهبران اروپایی برآمده است. در حالی که بوریس جانسون، نخست وزیر اسبق انگلیس گفته "اروپا در موضوع اوکراین و موضع آمریکا، مثل مرغ سرکنده بال بال می ‌زند"، کیت کلاگ، فرستاده ویژه آمریکا در امور اوکراین، در اجلاس مونیخ گفت: "آمریکا، روسیه و اوکراین مستقیما در گفتگوهای صلح شرکت خواهند داشت، اما از اروپا دعوت نخواهد شد". گزارشگر شبکه BBC می گوید: "در قسمت خبرنگاران در کنفرانس مونیخ، همه ناباورانه به شکاف عمیق میان آمریکا و اروپا نگاه می ‌کنند و نگرانند. برگزار کنندگان کنفرانس، صحبت از این می ‌کنند که آمریکای تحت رهبری ترامپ، دیگر لنگر ثباتی برای غرب نیست، بلکه یک تهدید است و باید محتاطانه با آن برخورد شود. آمریکای ترامپ، بزرگترین چالش برای اتحاد و انسجام اروپاست". ۶) ولودیمیر زلنسکی رئیس جمهور اوکراین در کنفرانس مونیخ گفت: «بیایید صادق باشیم، ما نمی ‌توانیم احتمال اینکه آمریکا در لحظه ‌ای حساس به اروپا 'نه' بگوید را رد کنیم. آمریکا ممکن است زمانی که اروپا مورد تهدید قرار بگیرد از آن حمایت نکند. بنابراین داشتن یک ارتش واحد اروپایی ضروری است". او که ملت و کشورش را قربانی اعتماد به آمریکا کرده، یک روز قبل هم گفته بود: "ایالات متحده، هرگز اوکراین را به ‌عنوان عضوی از ناتو در نظر نگرفته است". این در حالی است که دولت ترامپ از اوکراین خواسته، ۵۰ درصد مالکیت مواد معدنی کمیاب خود را به آمریکا واگذار کند(!) قابل تامل این که معاون ترامپ قبل از عزیمت به مونیخ و در مصاحبه‌ با وال استریت ژورنال، روسیه را هم تهدید کرده و گفته بود: "اگر پوتین با توافق صلحی که ضامن استقلال بلند مدت اوکراین باشد موافقت نکند، آمریکا تحریم ‌های بیشتری اعمال خواهد کرد و احتمالا دست به اقدام نظامی می‌ زند". ۷) در حالی که برخی محافل در ایران می خواستند از ترامپ، تصویر تاجری محترم، تعامل پذیر و حتی قابل شراکت بسازند، از گرینلند و کانادا و پاناما گرفته تا آلمان و اوکراین، تصویری دقیق از ماهیت غیر قابل اعتماد و خیانتکار شیطان بزرگ را به دست می دهند. فراعنه متوهم آمریکایی، فقط سودای مالکیت و بلعیدن غزه مقاوم را ندارند، بلکه خیانت و تحقیر را حتی به نزدیک ترین متحدان هم روا می دانند؛ چنان که "تد کروز" سناتور آمریکایی درباره دیدارش با سفیر دانمارک به فاکس نیوز گفته است: «سفیر دانمارک، ناراحت و دلخور بود و گفت گرینلند فروشی نیست. خندیدم و گفتم می‌ دانید چیست؟ همه‌ چیز فروشی است! شما یک دوست و متحد مهم هستید، اما دوستان می‌ توانند درباره منافع مشترک مذاکره کنند[!] از زمانی که پرزیدنت ترامپ در ادین باره صحبت کرده، جنبش استقلال گرینلند در حال رشد بوده و اگر استقلال خود را اعلام کند، دانمارک چیزی به دست نخواهد آورد». ۸) فوریه ۲۰۱۷ که هنوز معادلات جهانی به اندازه امروز تغییر نکرده بود، "ولفگانگ ایشینگر" رئیس کنفرانس امنیتی مونیخ، در گزارش سالانه تصریح کرد: "جهان در حال عبور از غرب به عصر پساغرب است. کاهش نفوذ اروپا و آمریکا، زمینه را برای کشورهای دیگر فراهم کرده تا نظم جهانی جدیدی را شکل دهند. فضای امنیتی جهان مسلما بی ‌ثبات ‌تر از هر مقطع دیگر از زمان جنگ جهانی دوم تاکنون است. خروج انگلیس از اتحادیه اروپا و انتخاب ترامپ، نهادهایی همچون اتحادیه اروپا و ناتو را در وضعیت متزلزلی قرار داده... دولت جدید آمریکا ممکن است به منزله کاتالیزور [شتاب دهنده تحولات] عمل کند. احتمالا ما در آستانه دوره عبور از غرب هستیم؛ دوره‌ ای که در آن بازیگران غیر غربی، امور بین‌ المللی را شکل می ‌دهند. برخی از اساسی ‌ترین ارکان غرب و نظم جهانی لیبرال تضعیف شده است". 💢 ادامه دارد
. ۱۲ به وقت مونیخ، غزه و تهران -۳ ۹) هفت سال بعد، گزارش تازه «شاخص امنیتی کنفرانس مونیخ» می گوید: "پس از روی کار آمدن دونالد ترامپ، درک و دریافت عمومی از آمریکا به عنوان تهدید افزایش یافته و شهروندان کشورهای بزرگ صنعتی، نگرانی بیشتری دارند. نگرانی‌ ها درباره اقدامات واشنگتن، به ‌ویژه در آلمان و کانادا، روندی افزایشی را نشان می ‌دهد. برای تهیه این شاخص، هزار نفر از هر یک از کشورهای عضو گروه هفت (۷ کشور صنعتی) و کشورهای اصلی گروه بریکس (به استثنای روسیه) یعنی برزیل، هند، چین و آفریقای جنوبی مورد پرسش قرار گرفتند و در همه این کشورها (جز آفریقای جنوبی)، درک و دریافت از آمریکا به عنوان تهدید، افزایش یافته است. روی کار آمدن ترامپ، به معنای روگردانی آمریکا از جهان‌گرایی لیبرال و احتمالاً فاصله گرفتن از نقش تاریخی "قدرت تأمین‌کننده امنیت اروپا" خواهد بود. در حالی که سیاست خارجی آمریکا در سال‌های آینده را احتمالاً رقابت با چین تعیین خواهد کرد، همین امر می‌ تواند به تسریع روند چند قطبی شدن نظام بین ‌الملل بینجامد. شهروندان کشورهای عضو گروه "جی۷" نسبت به این تحول، در مقایسه با مردم کشورهای گروه "بریکس"، خوش ‌بینی کمتری دارند. چند قطبی شدن نظم جهانی، با شکافی ایدئولوژیک همراه است. لیبرال دموکراسی ‌ها، تحت فشار و حتی در حال عقب ‌نشینی هستند". ۱۰) در حالی که وابستگی تاریخی به آمریکا، اوکراین و اروپا و کانادا را در مقابل فشارهای باج خواهانه ترامپ منفعل کرده است، اقتدار مقاومت غزه موجب شد تا حتی نخست وزیر رژیم صهیونیستی، به اولتیماتوم ترامپ بی محلی کند و به اراده حماس برای مبادله سه اسیر صهیونیست در ازای آزادی ۳۷۰ اسیر فلسطینی تن بدهد. ترامپ هفته گذشته تهدید کرده بود که " اگر تا ساعت ۱۲ شنبه، همه گروگان‌ ها از غزه آزاد نشوند، دروازه‌های جهنم باز می ‌شود". اما حماس، پای موضع خود ایستاد و اعلام کرد که طبق توافق و در مرحله ششم مبادله اسیران، فقط سه نظامی صهیونیست را آزاد می کند. حماس، مجاورت خانه شهید یحیی سنوار را برای آزادی سه اسیر صهیونیست تعیین کرد، در حالی که در پاسخ به لاف ترامپ درباره تخلیه غزه از مردم، روی بنرها نوشته شده بود: "مهاجرتی در کار نیست، مگر به قدس". نتانیاهو، تن دادن به خواست حماس را بر اعتماد به لاف ترامپ ترجیح داد و مبادله را پذیرفت. مقارن این رویداد مهم، ترامپ در یک عقب نشینی آشکار گفت: "اکنون، اسرائیل باید تصمیم بگیرد که در ساعت ۱۲ ظهر شنبه، چه کاری انجام خواهد داد. ما از هر تصمیمی که اسرائیل بگیرد، حمایت خواهیم کرد"! ۱۱) روزی نیست که تحلیلگر یا سیاستمداری در آمریکا و اروپا، درباره افتادن نقاب از چهره تمدن لیبرال و نابودی قدرت آمریکا هشدار ندهد. آنها از اینکه حربه قدرت نرم آمریکا پس از قدرت سخت آن، کُند و ناتوان شده، بشدت ابراز نگرانی می کنند و می گویند قدرت اجماع ساز و رهبری کننده آمریکا، به قدرت "خود ویرانگر" تبدیل شده است. نظریه "پایان تاریخ" (استیلای اخلاقی لیبرالیسم) کجا، و یاغیگری دولت آمریکا کجا؟! در این شرایط، باید از ملت بزرگ ایران تجلیل و قدرشناسی کرد که در مقابل تهدیدات دشمن، جا نزدند، حماسه کم نظیر ۲۲ بهمن را در کف میدان پدید آوردند، و تومار عملیات فریب دولت ترامپ را در هم پیچیدند. این، نتیجه لبیک ملت و رئیس جمهور، به رهنمود های رهبر حکیم انقلاب است. چند هفته قبل، خبرنگار از ترامپ پرسید: «ایران ضعیف شده، چرا به تاسیسات هسته ‌ای ‌اش حمله نمی‌ کنید!؟"؛ و او در حالی که نتانیاهو در کنارش نشسته بود، پاسخ داد: «ممنونم که این را می ‌گویی! اما ایران در حال حاضر، نه‌ تنها ضعیف نیست، بلکه آنها بسیار قدرتمند هستند.». وحدت و همدلی است که این پیام اقتدار ایران را بر چشم و ذهن و جان دشمنانش مستولی می کند. 💢 یادداشت روز کیهان
. 🔹ضد و نقیض گویی ظریف: 🔻"همه تندروها را ناامید می کنیم". (۳۰ خرداد) 🔻"نه تندرو داریم و نه کندرو. همه ما در یک جاده هستیم". (۲۸ بهمن) 🔹سخن اخیر او مبنی بر اینکه "همه ما در یک جاده هستیم؛ نه تندرو داریم و نه کندرو. ما در جهان به جایی رسیده‌ایم که می‌توانیم لقمه چربی برای کسی نباشیم"، اذعان به این واقعیت است که تقلای چند ماه قبل وی و برخی از هم طیفانش برای دو قطبی سازی "تندرو/ میانه رو"، بازی در زمین دشمنان برای بلعیدن ایران بوده است.
. مدیریت گران و گردن نگیر!
. مدیریت گران و گردن نگیر! 🔹آقای پزشکیان، با حضور در وزارت اقتصاد (که به حمایت از آقای همتی تعبیر شد) گفته است: 🔻"تمام سیاست های پولی و بانکی و ارزی در جلسه سران قوا با حضور تیم اقتصادی دولت و روسا کمیسیون های اقتصادی مجلس و کارشناسان تصمیم گیری شده است. اینکه بگوییم همه تقصیرها مربوط به یک نفر [وزیر اقتصاد] می‌شود، بی انصافی است". 🔹چرا ایشان، تصمیات اقتصادی مدیران و مشاوران دولت خود را گردن نمی گیرد؟ 🔻این که رژیم خبیث آمریکا را می شناختند و با این وجود، پنج ماه فرصت را صرف تعلیق و انتظار و شرطی سازی اقتصاد، کردند، مدیریت بود، یا بی مدیریتی منفعل و مدیریت شده از سوی حلقه هایی مانند معاونت راهبردی؟! 🔹دستور حذف ارز نیمایی و استارت زدن گرانی ارز، و دستور گران کردن خودرو و برخی اقلام دیگر، جز با مدخلیت کامل خود دولت و تصورات معیوب برخی مدیران و مشاوران گرفته شد؟! قطعا نه! 🔻آیا بی تدبیری در تنظیم بازار و گرانی بی سابقه اقلامی مثل سیب زمینی و میوه، جز به وزارت جهاد کشاورزی بر می گردد؟! 🔹آیا سران دو قوه دیگر باید به جای رئیس جمهور و مشاوران تصمیم ساز وی، پاسخگوی عملکرد وزارتخانه هایی مثل اقتصاد و صمت و کشاورزی و نیرو و نفت و ... باشند؟ 🔻آقای پزشکیان قبلا گفته بود از اقتصاد سر در نمی آورد. همین گونه است معاون اول. بنابراین فرمانده اقتصادی کابینه کیست؟ آقای طیب نیا که ادعا می شد قرار است فرمانده اقتصادی و طبیب تورم باشد، الان کجاست؟ فقط مصرف تبلیغات انتخاباتی داشت؟ 🔹فرمان دولت، دست آقای پزشکیان است یا "شورای راهبری کابینه"، متشکل از برخی مجرمان و متهمان امنیتی که پس از چیدن ۷۰ درصد کابینه و معاونان رئیس جمهور، سراغ مهره چینی در سطح معاونان و مدیران کل برخی وزارتخانه ها و همچنین مدیران شرکت های اقتصادی بزرگ مثل شستا رفتند؟! 🔻مشکل اصلی معاونت راهبردی، تابعیت فرزندان آقای ظریف نیست، بلکه شبکه ای از مشاوران ناصالحی است که دور هم جمع کرد تا اتوبوس دولت را به بی برنامگی، سیاسی کاری و بیراهه منحرف کنند.
. استیضاح وزیر اقتصاد و امید خانه‌تکانی در دولت -۱ ۱) نمایندگان مجلس، دیروز پس از چند ساعت بحث و بررسی، به برکناری وزیر اقتصاد رای دادند.۱۸۴ نماینده ملت از مجموع ۲۷۳ نماینده حاضر در جلسه، در حالی به عملکرد آقای همتی رای منفی دادند که ۱۹۲ نفر از نمایندگان شش ماه قبل اعتماد کرده و سکان وزارت را به او سپرده بودند. اکثریت نمایندگان با وجود کارنامه ناموفق همتی در بانک مرکزی، با آقای پزشکیان همدلی کرده و فرصت مجدد به همتی داده بودند؛ هر چند که اغماض برای وفاق، موجب هزینه های اقتصادی شد. ۲) متاسفانه وزیر برکنار شده، اصرار عجیبی در دفاع از گران سازی اقلام مختلف (خودرو، ارز و...) داشت. این اصرار موجب شد که حتی صدای اعتراض برخی کارشناسان حامی آقای پزشکیان در انتخابات هم بلند شود و رویکرد مذکور را شوک درمانی و تکرار سیاست شکست خورده تعدیل ارزیابی کنند. در حالی که روند گرانی اقلام مختلف ظرف شش ماه گذشته تداوم داشت، وزیر اقتصاد علیه "سرکوب قیمتی"(!) سخن می گفت؛ گویا که قدرت خرید مردم در اولویت نیست. حتما وزیر اقتصاد، مسئول اول و آخر وضعیت اقتصادی و تورم نیست. اما اولا از نظر قانونی، وزارت امور اقتصادی و دارایی، مسئولیت "تنظیم سیاستهای اقتصادی و مالی کشور و ایجاد هماهنگی در امور مالی و اجرای برنامه سیاست های مالی" را بر عهده دارد؛ ثانیا ادبیات و مواضع آقای وزیر، در شکل گیری رویکرد اقتصادی دولت تعیین کننده است؛ تا جایی که برخی کارشناسان، وزیر اقتصاد را "فرمانده" یا "هماهنگ کننده کابینه اقتصادی" تلقی می کنند. رفتارهای معطوف به شوک دهی و افزایش تورم در کنار بی برنامگی، به جایی رسید که غیر از نهاد گرایانی مثل فرشاد مومنی، امثال محمد باقر نوبخت (رئیس سازمان برنامه و بودجه در دولت روحانی) نیز زبان به هشدار گشودند. آقای نوبخت، یکبار خطاب به آقای پزشکیان نوشت: "با وجود آگاهی حضرت عالی از سه سال فشار تورم بالای ٤٠ درصدی به مردم (ناشی از همبستگی نرخ تورم با نرخ‌ های ارز آزاد و ترجیحی)، چرا اولویت مهار تورم در چنین شرایطی از دستور کار دولت شما خارج شده است؟". نوبخت بار دوم هشدار داد: «نظریه ‌های اقتصادی لیبرال مبتنی بر بازار، رافع مشکلات اقتصادی مردم نیست. دولت باید برای رفاه نسبی مردم تا عادی شدن شرایط، وظایف اجتماعی خود را مسئولانه انجام دهد". ۳) این که چرا مهار تورم هنوز در اولویت دولت قرار نگرفته، می تواند چند علت داشته باشد: اول، آقای پزشکیان چند بار گفته که از اقتصاد سر در نمی آورد و کارشناسان باید نظر بدهند. علت دوم، فقدان "ستاد و فرمانده اقتصادی مشخص" در دولت است. علت سوم، بلا تکلیفی دولت درباره "برنامه اقتصادی" است که موجب می شد جناب وزیر به جای برنامه، درباره فیلترینگ و FATF و ... حرف بزند، یا دستگاه های دولتی بدون ضابطه مشخص، خودرو، نان، شیر و لبنیات، دارو، گاز، برق، بلیت قطار، کالاهای اساسی، ارز و... را گران کنند! علت چهارم، سیاست بازی و حاشیه سازی است. اتاق فکری که در ستاد جبهه اصلاحات بنا داشت به جای ارائه برنامه اقتصادی، روی دوقطبی سازی متمرکز شود، پس از انتخابات، ابتدا در قالب "شورای راهبری کابینه"، ۷۰ درصد وزیران، معاونان و مدیران را با نگاه غالبا سیاسی چید؛ و سپس، به "معاونت راهبردی" نقل مکان کرد تا عقل منفصل دولت باشد. قطعا از جمع سیاست باز (بعضا مجرمان و محکومان امنیتی)، تدابیر اقتصادی بیرون نمی آید. مقدمه ضروری برای مهار تورم، بازنگری در تیم اقتصادی و تعیین تکلیف فرمانده و برنامه، در کنار انسداد مجاری مشورت ضد کارشناسی است. ۴) برخی عناصر تندرو با تعابیری مانند "پایان ماه عسل"، " پایان وفاق" و "مجلس ختم وفاق" (!) آقای پزشکیان را به رویکرد مقابله جویانه در برابر تصمیم مجلس دعوت کردند و حال آن که رئیس جمهور می تواند با استقبال از رای مجلس، آن را فرصتی برای تغییر ریل اقتصادی دولت قرار دهد و پیام آرامش و ثبات به اقتصاد بدهد. او می داند که مجلس، برادری خود را با دادن رای اعتماد (با وجود کارنامه ناموفق قبلی همتی) ثابت کرده و اکنون، ایرادی بر تصمیم نمایندگان وارد نیست. اگر وزارت اقتصاد، مسئول "تنظیم سیاستهای اقتصادی و مالی کشور و ایجاد هماهنگی در امور مالی" است، بنابراین می تواند نقش تعیین کننده ای در سکانداری کابینه اقتصادی ایفا کند و استیضاح از این جهت، یک فرصت است. استیضاح، اقدامی لازم، اما نا کافی است. و کفایت و کمال کار، به این است که تغییر وزیر، به تغییر رویکرد اقتصادی دولت هم بینجامد. 💢 ادامه دارد
. استیضاح وزیر اقتصاد و امید خانه‌تکانی در دولت -۲ ۵) یکی از افراطیون ادعا کرده: "رأی عدم‌ اعتماد مجلس، اتلاف وقت و نوعی سرگرمی است و تا تحریم ‌ها برقرار باشد، وضعیت اقتصادی تغییر نخواهد کرد". کارشکنی استکبار، قابل انکار نیست؛ اما این عامل را نباید چنان پررنگ کرد که از متن آن، ناتوانی مدیریتی نتیجه گرفته شود. اگر فقط تحریم تعیین کننده بود، نباید تفاوت های چشمگیر در عملکرد دولت های روحانی و رئیسی پدید می آمد. می توان سه سال آخر دولت آقای روحانی را با سه سال دولت شهید رئیسی مقایسه کرد که چگونه: صادرات سقوط کرده نفت، دوباره احیا شد؛ رشد اقتصادی منفی، به بالای ۵ درصد بازگشت؛ واردات واکسن کرونا بدون FATF، از مرگ روزانه ۷۰۰ نفر جلوگیری کرد؛ قطع گسترده برق در تابستان و زمستان مهار شد؛ واردات ۸ میلیون تن گندم متوقف شد و خودکفایی تحقق یافت؛ ۸ هزار کارخانه تعطیل و نیمه تعطیل احیا شد؛ تورمی که در کانال ۵۰ درصد حرکت می کرد به کانال ۳۰ درصد تنزل یافت؛ ۱۱۰۰ پروژه عمرانی به ارزش بیش از ۵۰۰ هزار میلیارد تومان فقط در سال گذشته به بهره برداری رسید؛ و دولت رئیسی با وجود مضایق به ارث رسیده توانست ۵۰۰ هزار میلیارد تومان اصل و سود اوراق سررسید شده را به علاوه بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان تعهدات قانونی جدید (مانند متناسب ‌‌سازی حقوق فرهنگیان و برخی اقشار دیگر) تامین و پرداخت کند. البته که دو سال و ۹ ماه، زمان کمی برای جبران کم کاری های هشت سال قبل تر بود، اما مدیریت خستگی ناپذیر و سرشار از امید نشان داد که بی اعتنا به تحریم ها می توان به جبران عقب ماندگی ها پرداخت. راز این توانمندی (و بستن راه شرطی سازی اقتصاد نسبت به دشمن) را باید در صراحت روزهای آغازین ریاست جمهوری شهید رئیسی یافت، آنجا که خبرنگاری در کنفرانس مطبوعاتی پرسید "آیا در صورت رفع تحریم‌ ها حاضر به ملاقات با رئیس ‌جمهور آمریکا هستید؟" و رئیسی با قاطعیت پاسخ داد: "خیر!". ۶) در جلسه استیضاح، هم رئیس جمهور و هم آقای همتی، از جنگ اقتصادی دشمن گفتند. روشن است که تکرار ناشیانه و پر بسامد "مذاکره" چقدر می توانسته به این جنگ اقتصادی ضریب بدهد. رسانه ها و شخصیت های بسیاری در آمریکا و غرب اعتراف می کنند که سیاست "فشار حداکثری" شکست خورده است، اما خطای برخی دولتمردان و حامیان آنها در تاکید بر مذاکره، از نظر روانی، به معنای دمیدن در آتش فسرده "فشار حداکثری" بود و باید بررسی کرد که کدام مشاوران نااهل در این آتش دمیدند؟ آنها می خواستند بساط تحقیر شدگی زلنسکی و برخی مقامات دیگر اروپایی را برای مقامات ایرانی تدارک کنند. در عین حال باید دید که اگر دشمن، ستاد جنگ اقتصادی فعالی دارد، آیا دولت ما هم متقابلا "ستاد دفاع و مقاومت اقتصادی" را تدارک کرده است؟ اگر اختیار تحریم دست ما نیست، آیا تدابیری برای رفع خود تحریمی های مختلف اندیشیده ایم تا مثلا دلالی و سفته بازی و سوداگری کاذب و قاچاق، عرصه را بر تولید کنندگان تنگ نکند، یا منابع و تسهیلات اقتصادی کمیاب، به جای هدر رفت، صرف حمایت از تولید و رونق معیشت مردم شود؟! آیا صادرات بی موقع برخی محصولات و ایجاد تورم در داخل و اختصاص دوباره ارز برای تنظیم بازار (مثلا درباره سیب زمینی)، کاهلی در مقابل قاچاق اقلام مختلف، عدم تامین به موقع سوخت نیروگاه ها، غفلت از اخلالگران ارزی و یا شیطنت برخی صادر کنندگان در بازگرداندن ارز در حالی که یارانه ها و امتیازات حمایتی دریافت می کنند و... هم به دشمن بر می گردد؟! ۷) رونق اقتصادی، راه‌ حل جادویی ندارد. کالا هم نیست که پول بدهید و از بازار جهانی بخرید. هر کشوری موفقی شد، بی ‌تردید به نسخه اقتصاد مقاومتی (صیانت و تقویت داشته‌ های خود در مقابل رقبای خارجی، و تامین امنیت اقتصادی درونزا) عمل کرد. ما هم نیازمند اصلاحات اقتصادی هستیم، از جمله: -اصلاح ساختار بودجه که ضد هدفمندی عمل می ‌کند؛ ساماندهی واگذاری ارز برای واردات و بازگشت ارز‌های صادراتی. -اصلاح نظام پولی و مالی تورم‌ ساز و هدایت نقدینگی به سمت سرمایه ‌گذاری مولد. - اهتمام به رونق تولید در حوزه پیشران ‌هایی مثل مسکن، شرکت ‌های دانش ‌بنیان، کشاورزی، خودرو، لوازم خانگی و نظایر آن. - شفاف‌ سازی معاملات، تسهیلات، گردش مالی و مالیات ‌های پرداختی از طریق سامانه ‌های شفافیت. - اخذ مالیات کمرشکن از فعالیت های دلالی که گردش مالی هنگفت دارند و بازارها را مختل می کنند - فعال کردن معاونت اقتصادی در وزارت خارجه و برخی وزارت های دیگر برای تعدد بخشیدن به صادرات و شرکای تجاری. 💢 ادامه دارد
استیضاح وزیر اقتصاد و امید خانه‌تکانی در دولت -۳ ۸) دولت در معرض جنگ اقتصادی دشمن، هم باید به حمایت از تولید و تنوع صادرات اهتمام ورزد، و هم واگذاری منابع ارزی و ریالی را هدفمند کند. بدون عادلانه و هوشمند سازی "تسهیلات/ امتیازات/ یارانه های پرداختی"، ناترازی های موجود مرتفع نمی شود. این ماموریت، معارضان جدی هم دارد. میان حذف مطلق "یارانه ها/ تسهیلات/ امتیازات" - که تورم و فشار بر مردم را به دنبال دارد- یا پرداخت بی ضابطه، مسیر سومی هم وجود دارد و آن، "هوشمند/ عادلانه سازی پرداخت هاست. علت نقصان فعلی را باید در عدم اهتمام کافی به سامانه‌ ها و ساز و کار‌های شفافیت ساز در عرصه‌ هایی مثل «تولید و تجارت و صادرات و واردات» و شناسایی دقیق «دهک‌های درآمدی و میزان برخورداری» دید. بعضا هم سامانه های موجود مورد بی اعتنایی قرار می گیرد. ۹) برای ثبات اقتصادی و رونق معیشت مردم، همچنان که باید "لوازم" تدارک شود، با "موانع" و "معارضان" هم باید مبارزه شود. بخشی از تورم موجود ، "انتظاری/ مصنوعی" و حاصل دستکاری است. نه تولید بدون زدودن علف های هرز جان می گیرد و نه ثبات اقتصادی، بدون مبارزه با التهاب آفرینان در بازار و فضای مسموم رسانه ای، تامین شدنی است. ذی نفعانی هستند که مصلحت خود را در زمین خوردن تولید و رونق دلالی و قاچاق می بینند. این منافع نامشروع، منطبق با مدار بزرگتر اخلال است که از سوی اتاق جنگ اقتصادی دشمن هدایت می شود. از دو حال خارج نیست: یا باید بر مردم سخت گرفت، یا بر رانت جویان و مفسدان و اخلالگران. باید در کنار اصلاح روند‌های غلطی که موجب رانت و قاچاق و... می ‌شود، ارتکاب جرائم اقتصادی را پر هزینه کرد. انتظار جدی از دولت و دو قوه دیگر، این است که زنجیره «لیبرالیسم اقتصادی گله ‌گشاد» و «نسخه مطلوب اتاق جنگ دشمن» را قطع کنند. در این برخورد حکیمانه، هرگز نباید از انگ «مداخله دستوری» ترسید. سیاست ‌گذاری و هدایت هوشمندانه، غیر از اقتصاد دولتی و دستوری است. کسانی که خون مردم را در شیشه می‌کنند، باید مجازات خیانت در میانه جنگ اقتصادی دشمن را متحمل شوند. مجازات بازدارنده هم، منحصر به حبس و اعدام نیست (که در جای خود لازم است)، و در بسیاری از موارد، جریمه ‌ها و مجازات ‌های سنگین اقتصادی می ‌تواند بازدارنده باشد. حاکمیت می ‌تواند و باید، عرصه را بر رفتار‌ های زیان رساننده به اقتصاد ملی و معیشت عامه مردم تنگ کند. این، قاعده پذیرفته حکمرانی در همه اقتصاد های پیشرفته است. 💢 یادداشت روز کیهان