▪️ در ایام سالگرد شهادت مظلومانه شهید روح الله عجمیان، دیدار با خانواده شهید روزی‌مان شد. روح اللهِ بیست هفت ساله، از دیار کوهدشت لرستان بود و عاشق وطن. ▫️مادر با لهجه شیرین لری‌اش می‌گوید: "خیلی خوش آمدید ... به خدا وقتی مدتی می‌گذره و کسی نمیاد دیدنمون دلم می‌گیره ...!" 💔 مادر از روح الله گفت و مردانگی هایش. از این که پسر حرف گوش کنی بوده و نجابت و سر به زیری‌اش توی محله زبانزد همسایه‌ها بوده. از این که مدام توی پایگاه بسیج بوده و عاشق رفتن به #سوریه و روزهای کرونا برای سمپاشی و ضدعفونی معابر مدام میرفته توی محلات و خیابان‌های کرج. ✨ ▫️مادر می‌گوید: «چند سال پیش که سربازی‌اش توی ارتش افتاد مدام تلاش می کرد برود سوریه و #مدافع_حرم شود. خیلی بی تاب بود. لب به غذا نمی زد.🪖 روح الله انگار بین آسمان و زمین بود. یک روز نشستم سر سجاده و سه چهار ساعت برای رسیدن به آرزویش دعا کردم. ولی قسمتش نشد. ثبت نام کرد تا اعزامش کنند، برای با مبارزه با قاچاق فروش های سیستان و بلوچستان. تمام این چند سال منتظر بود که نوبتش شود. درست روز بعد از چهلمش خبر دادن، اسمش برای اعزام به سیستان درآمده" از پایگاه ۴۱۷ شهدای #کمال_شهر زنگ می زنند که برود برای مأموریت و ادامه ماجرا، داستان بی رحمی های پاییز ۱۴۰۱ است ...🍂 باورش سخت است که داعشی های وطنی قساوت‌شان طعنه می‌زند به حیوانات درنده. 🚑 آمبولانس می رسد و پیکر خون آلود و نیمه برهنه روح الله را بلند می کند. روح الله هنوز شلوار نظامی پایش است. راننده می گوید: این شلوار خودش مشکل درست می‌کنه اغتشاشگرها اگه بفهمند بسیجیه سد راهمون میشن و جلوی امداد و نجات را میگیرن." به هر زحمتی شلوار از پایش درمی‌آورند. در طول مسیر اغتشاشگرها به سمت آمبولانس سنگ پرتاب می‌کنند. ترافیک مانع است که سمت بیمارستان هشتگرد بروند. تغییر مسیر می‌دهند تا برسند به بیمارستان دیگر ولی دیر می شود و روح الله از دست می‌رود....🖤 ▫️مادر می گوید: "ما لُرها رسم داریم توی عزا شیون می کنیم و صورت زخمی می کنیم. آقا روح الله روزهای قبل از شهادت به من گفت: مادر اگه اتفاقی افتاد، نه لباس مشکی بپوش و نه صورتت رو خراش بده. "دشمن نباید شاد بشه" .... #شهید_روح_الله_عجمیان 🥀 #شهیدامنیت 🇮🇷 🌱 @fadak44_ir