🍃فَأَوْحی إِلَی: بِسْمِ الله الرَّحْمانِ الرَّحیمِ، یا أَیُهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ - فی عَلِی یَعْنی فِی الْخِلاَفَةِ لِعَلِی بْنِ أَبی طالِبٍ - وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَالله یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ
«پس آنگاه خداوند چنین وحی ام فرستاد: «به نام خداوند همه مهرِ مهرورز. ای فرستادی ما! آن چه از سوی پروردگارت درباری #علی و خلافت او بر تو فرود آمده بر مردم ابلاغ کن، وگرنه رسالت خداوندی را به انجام نرسانده ای؛ و او تو را از آسیب مردمان نگاه می دارد.»
فرازی از #خطبه_ی_غدیر
💮کس نیست این چنین اسد بی بدل که تو
کس نیست این چنین همه علم و عمل که تو
کس نیست این چنین همه زهر و عسل که تو
احمد نرفت بر سر دوش تو بلکه تو
رفتی به شان احمد مکی تبار را💮
🌸🌹🌼عید سعید غدیر خم بر شیعیان مولا علی (علیه السلام) مبارک باد.
ألحَمدُلِلَّهِ الَّذي جَعَلنَا مِنَ المُتَمَسِّکینَ بِوِلاَیَةِ أمیرِالمُؤمِنینَ 🌼🌹 🌸
🆔️ @fadak44
💠اینجا پاوه است، همان سرزمینی که دکتر #چمران در موردش میگفت: "...از جویبارها و چشمه سارها و مرغزارها و بوستان هایش، نسیم ملایمی می وزد، بوی خون بی گناهان را پخش می کند و ناله زنجیریان و شیون مادران داغ دیده را منتشر می نماید."
در محاصره شهر پاوه در مرداد 58 به وسیله نیروهای #ضدانقلاب، تعدادی از مدافعان مجروح بومی و غیربومی شهر در بیمارستان پاوه بستری شدند که نیروهای ضدانقلاب پس از درگیری نابرابر، مجروحان را از بیمارستان خارج و همگی را در محوطه بیمارستان، قتل عام می کنند.
پس از این واقعه و رسیدن نیروهای آزادیبخش و شکست حصر پاوه، شهدای بومی را در قبرستان محلی و ۹ نفر رزمنده غیر بومی را در این محل به خاک می سپارند.
در این سرزمین نفس میکشیم با با یاد #شهید ستوان یکم "#محمد_نوژه "
خلبانی که برای پشتیبانی از بالگردهای نیروی زمینی ارتش به #پاوه اعزام شد و مورد اصابت عناصر ضد انقلاب قرار گرفت.
یادش گرامی باد🌷
🆔️ @fadak44
#راهیان_نور_غرب
#تابستان ۹۷
#سفرنامه_فدک٩٧
#پاوه
#خادمین_شهدا_فدک
عصر روز پنجشنبه رسیدیم به #مریوان، دریاچه ی #زریوار و مزار ۴ #شهید_گمنام دفاع مقدس... مریوانی که قدم گاه #حاج_احمد_متوسلیان است.
تیر ماه سال ۵۸، «#شهید_چمران » به همراه «#شهید_فلاحی » در این شهر حضور یافتند و پادگان ارتش مریوان را از محاصره ضد انقلاب خارج کردند. بعد از انتصاب حاج احمد متوسلیان به فرماندهی سپاه مریوان، به او ماموریت داده شد تا این شهر را از حضور ضد انقلاب پاک کند و در نهایت در تاریخ ۳ تیر ۱۳۵۹، مریوان پاکسازی شد.
یاد شهدای عملیات #والفجر٤ بخیر 🌷
٣٣ روز نبرد جانانه ای که مریوان را آزاد کرد.
🆔️ @fadak44
#راهیان_نور_غرب
#تابستان۹۷
#سفرنامه_فدک٩٧
#مریوان
#خادمین_شهدا_فدک
💠#دولـت تو اگر رنگ و بوی #علـی را ندهد مفت نمی ارزد
🔹️این جمله ای است که در آستانه پیروزی قیام مختار به خونخواهی شهدای #کربلا، ابراهیم مالک اشتر از #سرداران سپاه مختار خطاب به او می گوید.
در آن صحنه که یاران #مختار در حال فتح کوچه به کوچه #کوفه تا دارالعماره هستند، وقتی اندکی شبهه اختلاف بین #عرب و #عجم و فضیلت یکی بر دیگری پیش می آید، ابراهیم اشتر خطاب به مختار چنین می گوید: «...عرب بر عجم فضیلتی ندارد ابواسحاق ! همه برادریم. این شیوه پیشوایمان #علی است.#دولت تو اگر رنگ و بوی علی را ندهد مفت نمی ارزد!»
✒برگرفته از صفحهی استاد سعید مستغاثی
🆔️ @fadak44
🌷 "روزی که امام حسین ندای "هل من ناصر ینصرنی" سر داد کسایی که لبیک گفتن رستگار شدن و اونا که ساکت موندن هیچی ازشون باقی نموند، برای هر کی یه روزی تو دنیا روز عاشوراس، روزی که باید به ندای امامش لبیک بگه و اون روز برای من رسیده مامان. اگه الان سکوت کنم تا ابد کر میشم! ..." 🌷
💠 این آخرین گفت و گوی شهید مصطفی موسوی با مادر است. روز عاشورای مصطفی 21 آبان ماه سال 94 بود. «زینت سادات موسوی» با وجود داغ بزرگی که بر سینه دارد، مثل اکثر مادران شهدا، چهرهای صبور و آرام دارد. روز #عید_غدیر برایمان از پسرش که حالا عنوان جوانترین شهید مدافع حرم را دارد، سخن میگوید:
« از کودکی باهوش و خلاق، شاگرد ممتاز مدرسه و بسیار اهل مطالعه بود. تابستانها با زبان روزه گچکاری میکرد. میگفتم چرا سر کاری میری! به پولش که احتیاجی نداری... بمون خونه و روزه هاتو بگیر اما قبول نمیکرد. طرح ناو زیردریایی را به #بنیاد_نخبگان ارائه داده بود. بعد از یک سال رفت و آمد به بنیاد، به او گفتند هزینهی اجرایش را ندارند. مصطفی طرحش را به #کانادا فرستاد. او را برای تحصیل دعوت کردند. خیلی موافق بودیم برای ادامهی تحصیل برود، نمیپذیرفت. میگفت:" میترسم برم اونجا همه چیزم عوض بشه". سکه هایی که بخاطر ارائه طرح هایش به او داده بودند بدون این که در جعبه اش را باز کند به شیرخوارگاه آمنه هدیه داد.
الگویش #شهید_عباس_بابایی بود. بعد از پخش سریال #شوق_پرواز تحول عجیبی پیدا کرده بود. بهطور جدی دنبال یادگیری مهارت خلبانی رفت. هوای رفتن به #سوریه به سرش افتاده بود. برای این که آرامم کند، میگفت: «مامان نگاه کن اینها وسیلههای دانشگاهم است، خیالت راحت باشد شهید نمیشوم، میروم و بر میگردم.» یک حسی بهم میگفت که قرار است به همین زودی به سوریه برود اما نمیتوانستم و نمیخواستم باور کنم.
روزی که برای همیشه رفت، منتظر اذان ظهر و نماز خواندن من شد. در پذیرایی شروع به نماز خواندن کردم، رکعت اول را که خواندم صدای کمربندش را شنیدم، فهمیدم که میخواهد از خانه بیرون برود. یک حسی در درونم گفت که آخرین باری است که او را میبینم اما نخواستم قبول کنم. سجده رکعت دوم بودم که متوجه بسته شدن در شدم و صدای مصطفی که گفت: «مامان من رفتم خداحافظ» دو رکعت بعدی نماز را اصلا نفهمیدم چه جوری خواندم. خیلی سریع، نماز را تمام کردم و رفتم در را باز کنم تا او را ببینم، اما رفته بود. پایین رفتم و در کوچه را باز کردم، هر چه کوچه را نگاه کردم ندیدمش، به قدری سریع رفته بود که نتوانستم او را ببینم. این دیدار آخر ما بود تا زمانی که پیکرش به معراج آمد.
چند روز قبل از رفتنش به من گفته بود: "مامان اگه شنیدی روزی من رفتم سوریه مطمئن باش بر میگردم". معراج که دیدمش بهش گفتم بی معرفت گفتی برمیگردی اما نگفتی چه طوری برمیگردی!!...»
🆔️ @fadak44
#دیداری_برای_بیداری
#شهید_سید_مصطفی_موسوی
#مدافع_حرم #مدافعان_حرم
#کلنا_عباسک_یا_زینب
#خادمین_شهدا_فدک