eitaa logo
♡قـرارگـاه فـرهـنگی فـاطـمة‌ الـزهرا♡
275 دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
6.5هزار ویدیو
49 فایل
؛✧❁﷽❁✧ 🌴عالم فدڪ فاطمه(س)است.🌴 حمایت🌹👇 کانال استیکر شمیم یاس 👈 @shamim_yaass
مشاهده در ایتا
دانلود
♡قـرارگـاه فـرهـنگی فـاطـمة‌ الـزهرا♡
💕 • • • • ༻﷽༺؛ #عفیفه‌🔮 #جذآب‌ترینای‌زندگی‌بانو(:🥰 #ادامه‌خواستگاری😌🎊و.. #جشنی‌درعرش!😍 {؛😋؛}بعد
༻﷽༺؛ •♥️• 💒 ⛱🤩 این‌داستان!😅 ..😌😍 ؛🦚؛ یڪ‌ماه‌ازخاستگاری‌گذشت! روزی‌جمعی‌ازهمسران‌پیامبر{ص}به‌حضرتِ‌علی‌‌‌گفتند: آیا ازپیامبرنخواهیم‌ڪه‌فاطمه‌را نزدتوبفرستد؟!😉😅 حضرت:بله؛انجام دهید(: ؛🐚؛ آن‌هانزدپیامبر‌رفتندوگفتند.. پیامبر:مانیزانتظار‌داشتیم‌خوداین خواسته‌رامطرح‌ڪند😁 علی{ع} : (: پیامبرمیفرماید:خانم‌ها.. برویداتاقی‌رابرای‌دخترم‌وپسر‌عمویم آماده ڪنید؛.. وبه‌زنان‌دیگرهم‌بگویید؛ وفاطمه‌را برای‌عروسیش‌آماده‌ڪنید!🥰 ؛🌹؛ علی‌علیه‌السلام‌میفرماید : پیامبرفرمود:علی‌جان!(: ما نان‌وگوشتِ‌عروسی‌رامیدهیم وتوخرماوروغن‌راتهیه‌ڪن؛ بعدازتهیه‌آن‌ها؛پیامبر‌خرمارا‌در‌روغن خردڪردوحلوا‌ساخت‌وگوسفند‌چاقی فرستاد،سر‌بریدیم و‌نان‌زیادی‌پخت. ؛🌧؛ سپس‌فرمود : برو و‌هرڪه‌را‌میخواهی‌دعوت ڪن.. رفتم‌مسجد،‌پرازصحابه‌بود ‌خجالت‌ڪشیدم‌برخی‌را‌دعوت‌ڪنم برخی‌را‌نه،‌ازاین‌رو‌به‌بلندیی‌قرارگرفتم وگفتم؛همه‌شما‌به‌ولیمه‌ی‌حضرت‌زهرا دخت‌نبی‌خدا‌دعوتید .💌. ؛📍؛ مردم‌همه‌آمدند‌و‌من‌ڪمی‌نگران شدم ڪه‌پیامبر‌فرمود:نگران‌مباش! ازخدامیخواهم‌برڪت‌دهد ؛🙂 و‌مردم‌ڪه‌بیش‌ازچهارهزارنفربودند همه‌سیر‌شدندوازغذاچیزی‌ڪم‌نشد!((: !🥰 ☔️ ⌈🌻↝ @fadak_velayat •°⌋
♡قـرارگـاه فـرهـنگی فـاطـمة‌ الـزهرا♡
.. #عفیفه‌😍🍃 این‌داستان!🥰 سـر‌پائینـیِ‌زندگـی!💔 {☔️} ڪلینی‌از امام‌باقرنقل‌می‌ڪندڪه جابربن‌عبدالله
💕 💭 این‌قسمت!😍 برگردیم‌بـه‌عقب..🥳 ٬٬⛱،، هنگامى ڪه حضرت خدیجه با پیغمبر خدا صلّى اللّه علیه و آله ازدواج ڪرد، زنان مڪّه با او به مخالفت برخاستند و خدیجه از این امر بسیار نگران و اضطراب داشت ، تا آن ڪه بعد از مدّتى ، نطفه حضرت زهراء سلام اللّه علیها منعقد گردید.. ٬٬⚡️،،پس از گذشت اندڪ زمانى ، جنین مونس مادر خود شد و از درون شڪم با وى سخن مى گفت و خدیجه این راز را پنهان مى داشت تا آن ڪه روزى حضرت رسول صلّى اللّه علیه و آله وارد منزل گردید و متوجّه شد ڪه خدیجه با ڪسى سخن مى گوید، فرمود: با چه ڪسى سخن مى گفتى ؟ ٬٬🎀،، خدیجه پاسخ داد: با جنین و بچّه اى ڪه در شڪم دارم ، سخن مى گفتم ؛ چه این ڪه او انیس و مونس من مى باشد. ٬٬🎁،،حضرت رسول فرمود: اى خدیجه ! جبرئیل علیه السلام به من خبر داد ڪه این نوزاد، است و خداوند متعال از نسل او امامان و پیشوایان دین را برگزیده است ، تا در روى زمین خلیفه و براى جهانیان حجّت باشند. ٬٬💌،، لحظه‌ بانو فرا‌رسید آن گاه خدیجه براى زنان قریش پیام فرستاد تا او را در مورد زایمانش ڪمڪ نمایند؛ لیڪن آنان با طرح سخنانى تلخ و شماتت آمیز، از انجام ڪار اجتناب ڪردند. ٬٬🤍🖇،، خدیجه سخت دل تنگ شد و در غم و اندوه فرو رفته بود، ڪه ناگاه چهار زن گندمگون و رشید وارد منزل وى شدند وگفتند: ٬٬🦋،، اى خدیجه ! ما از جانب پروردگار، به یارى تو آمده ایم ، من ساره همسر ابراهیم و مادر اسحاق هستم و این آسیه دختر هم نشین تو در بهشت خواهد بود، و آن دیگرى مریم دختر عمران و مادر عیسى است و آن یڪى هم ، حوا مادر عالمیان.. ٬٬🌱،، و سپس آن چهار زن بهشتى در اطراف بستر خدیجه نشستند و او را ڪمڪ و یارى نمودند تا این ڪه ناگهان نور وجود حضرت سلام اللّه علیها در حالى ڪه پاڪ و پاڪیزه بود دیده به جهان گشود.. ٬٬🌸،، پس از آن ، ده فرشته با در دست داشتن ظرف هاى بهشتى و آب ڪوثر وارد شدند و نوزاد عزیز را غسل دادند و او را با دو پارچه سفید و خوشبو پوشاندند. ٬٬🌙،، در همین لحظه ، نوزاد لب به سخن گشود و به یگانگى خداوند و رسالت پدرش ، حضرت و امامت شوهرش ، حضرت و یازده فرزندش صلوات اللّه علیهم داد.. ؟!🌈 🌧 ☔️⚡️ ⌈🌻↝ @fadak_velayat •°⌋
♡قـرارگـاه فـرهـنگی فـاطـمة‌ الـزهرا♡
♥️🖇 #عفیفه‌ •🎀• #جذآب‌ترینای‌زندگی‌بانو🥰 این‌داستان!😋 یاللعجـب!!😯 {🍒} بـحرانی‌آورده‌است:: پیامبـر
°[♥️☔️]° 💕 🎊 این‌داستان!😍 وضعیت‌اقتصادی‌خراب🥺 »🐝«•• ابو جعفر طبری با سند خود از امام صادق نقل میڪند ڪه فرمود :: سلمان فـارسی میگوید :: روزی به قصد رفتن به نماز از خانه بیرون آمدم .. روبـه‌روی در خانه حضرت عـلی {ع} قرار گرفتم وصدایی شـنیدم ڪـه میگفت‌دستانم‌ازآسیاب‌زخمی‌شده!💔 »🪔«•• اندوهگین شدم نزدیڪ در رفتم و به درڪوبیدم فضّه در راباز ڪرد• من داخل شدم و دیدم‌آسیابی در پیش روی‌حضرت‌زهرا قراردارد و جو ارد می‌ڪند وخون دستانشان از گوشه آسیاب به سنگ آسیاب روان است‌💔 🥺 »💢«•• متوجه شدم ڪه حسن{ع} از گرسنگی به خود می پیچید🥺 💔 »🔮«•• عرض ڪردم بانو؛ اجازه دهید من آسیاب ڪنم.. ایشان نشستند و من مقداری جـو ، آرد ڪردم تا آنڪه صدای اذان بلند شد و من به مسجد رفتم.. بعدنـمازنزد عـلی{ع}رفتم آرام گفتم؛فاطمه{س}دستانش ازآسیاب زخمی شده،خـبرت‌هست؟! »💌«•• درچشمانِ‌عـلـی‌{ع}.. اشڪ‌بسیاری‌جمع‌شدامـابغض‌خویش را‌نشڪست،وباچشمانـی‌اشڪباربرخواست و بیرون رفت😞.. »🌸«•• بعد دقائـقی‌شادمـآن‌برگشت! ‌پیامبر{ص}فرمودند:قضیـه‌چیست؟! عـلی{ع}فرمودپدرومادرم‌به‌فدایت 🙂 :: وقتی‌بـه‌خانه رسیدم دیدم فاطمه‌‌وحسن‌‌ازگرسنگی‌خوابیده‌انـد وآسیاب‌‌درڪنارفاطـمه{س}.. خود بـه‌خودمیچرخد🥺😍 »🌈«•• پـیامبر‌‌تبسم‌ڪردندو فرمودند : آیا خبر نداری ڪه فرشتگانی.. تا قیامت در زمین سـِیر میڪنند و بـه ؟(:⚡️ 💥 💛 ⌈🌻↝ @fadak_velayat •°⌋