eitaa logo
فداییان بانوی دمشق
917 دنبال‌کننده
27.9هزار عکس
11.2هزار ویدیو
151 فایل
#شهدا_علمداران_سپاه_عشق با مطالب شهدایی، مهدویت، تحلیلی_بصیرتی و فرهنگی🌷 با ما همراه باشید 🌸ارتباط با خادم کانال🌸 @tasnim2060
مشاهده در ایتا
دانلود
🌙 🍃«امتیاز حسین» اهل پاراچنار پاکستان بود. آنجا بار‌ها با وهابی‌ها که به مناطق شیعه‌نشین تجاوز می‌کردند، مبارزه کرده بود. 🍃 بعدهابه ایران آمد و عازم جبهه مقاومت در سوریه شد و طی سه بار حضور در این جبهه به عنوان یکی از فرماندهان لشکر زینبیون با تکفیری‌ها مبارزه کرد. 🍃مدیحه دختر ۱۳ ساله این شهید می‌گوید می‌دانم دختر شهید بودن مسئولیت‌آور است و باید مراقب خیلی چیز‌ها در زندگی‌ام باشم، اما مصمم هستم طوری زندگی کنم که پدرم به من افتخار کند. 🍃همسر «امتیاز» هم می‌گوید همه سختی‌های نبودنش از این جهت برای من لذتبخش است که او یک شهید است. به همسرم افتخار می‌کنم و خوشحال هستم که خون «امتیاز»‌ها به ثمر نشست و مقاومت در سوریه و عراق پیروز شد. 🍁 🍁 🕊🥀 🍁 💫
🌙 🌹شهید محمد حسین حسینی یکی از شهدای تیپ زینبیون بود که در سال ۹۵ در حلب سوریه به شهادت رسید. وی دارای ۳ دختر و یک پسر بود. وی که در وصیت نامه اش هدفش را از حضور در جبهه های نبرد سوریه یاری امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) عنوان می کند با آگاهی تمام و با وجود داشتن چند فرزند کوچک، قدم در این راه گذاشت و بالاخره در این مسیر به شهادت رسید. 🌹 🌹 🕊🥀 🌹 💫
🌙 💠 مقام معظم رهبری خطاب به خانواده یکی از شهدای مدافع حرم در تاریخ ۱ آذر ۱۳۹۵ توجه کنیم که فرمودند: «زینبیّون خیلی خوب می‌جنگند؛ خیلی خوب مجاهدت می‌کنند. سلام من را به پدر‌ها و مادر‌ها و خانواده‌هایشان برسانید». 🌷 🌷 🕊🥀 🌷 💫
🌙 💠 مقام معظم رهبری خطاب به خانواده یکی از شهدای مدافع حرم در تاریخ ۱ آذر ۱۳۹۵ توجه کنیم که فرمودند: «زینبیّون خیلی خوب می‌جنگند؛ خیلی خوب مجاهدت می‌کنند. سلام من را به پدر‌ها و مادر‌ها و خانواده‌هایشان برسانید». 🌷 🌷 شهید_میثم_علی🕊🥀 🌷 💫
🌙 🌹فردای روزی که حشمت علی از سوریه برگشت با پسرعمویم که در حوزه تحصیل می‌کرد تماس گرفتم و گفتم که به خانه ما بیاید و با علی صحبت کند تا دیگر نرود. می‌خواستم علی به پاکستان و پیش مادر و خواهرمان برگردد. با خودم گفتم پسرعمویم بزرگ است. قطعاً علی حرفش را گوش می‌کند. 🌹 پسرعمو به خانه ما آمد و با علی حرف زد. از علی پرسید: «این چه وظیفه‌ای است؟ این جنگی است که شما رفته‌اید در کجای اسلام آمده؟ این جنگ یک جنگ سیاسی است.» به یکباره دیدم چهره علی از ناراحتی سرخ شد. علی حرفی زد که با شنیدنش من هم که مخالف بودم دیگر سکوت کردم و اذن رفتنش را دادم. 🌹علی در پاسخ گفت: «شما تا به حال به سوریه رفته‌اید؟ شما تا به حال خدمت بی‌بی رفته‌اید؟ شما گنبد خانم را دیده‌اید. می‌دانید که داعشی‌ها می‌خواهند مزار خانم را خراب کنند؟ بعد از من می‌خواهید اینجا بنشینم؟ آیا این رسم شیعه بودن است. من از شما سؤال می‌کنم اگر امام زمان(عج) بیاید و از ما بپرسد که وقتی قبر عمه‌ام را خراب می‌کردند و پیکر ایشان را بیرون می‌آوردند، شما چه می‌کردید، چه جوابی داریم به آقا بدهیم؟» 🌹 بعد گفت: «شما طلبه‌اید، من هم طلبه هستم، شما از بیت‌المال امام استفاده می‌کنید اما امروز به وقت نیاز وارد میدان عمل نمی‌شود. این بی‌توجهی شما حرام است. به جای اینکه اینجا بنشینید و بیت‌المال را بخورید و وظیفه‌تان را انجام دهید، آمده‌اید و به من می‌گویید بروم یا نروم!» 🌹 از آن به بعد من دیگر با رفتنش مخالفت نکردم و گفتم فی‌امان الله. 👤 راوی: برادر شهید 🌷 🌷 🕊🥀 🌷 💫
🌙 🌴با فروکش کردن جنگ‌های داخلی و رفع خطر وهابیت، پدر و عموها ثاقب را به دبی نزد عموی دیگرش فرستادند تا از جنگ و خطر دور شود. او در دبی صاحب یک تویوتا و بعد یک اتوبوس شد و شروع به کار کرد. اما زندگی مرفه و درآمد بالای ثاقب، هیچگاه او را از فکر دشمن و حفظ اسلام ناب دور نکرد.🪴🌳🪴 🌴در دبی بود که خبر حمله تکفیری‌ها به سوریه و قتل و غارت وحشیانه آنها را شنید. از همانجا در اولین فرصت و بی‌خبر، خود را به اعزام رساند و جزو مدافعین حرم پا به سوریه گذاشت. 🪴 🌴تجربه جنگی و شجاعت و اعتقاد راسخ او، خیلی زود توجه فرماندهان را جلب کرد و در عملیات‌ها و شناسایی‌های خطیر نقش‌آفرینی نمود.🪴🎍🪴 🌷 🌷 🕊🥀 🌷 💫
🌙 🌹«خوشبوعلی» پسری زیبا، قدبلند و تودل‌برو است. ادب و نظم و انضباطش، بارزترین ویژگی‌های اخلاقی اوست که در خاطره‌ها برجای‌مانده است. اخم به صورتش راه ندارد و لبخند، هم‌نشین همیشگی لب‌های اوست. 🌹عشق و علاقه‌ عجیبی بین او و مادرش برقرار است ولی زمانی که سخنِ دفاع از حریم اهل‌بیت (علیهم‌السلام) به میان می‌آید، همه‌ وابستگی‌ها و علایقش را پشت سر می‌نهد و برای مبارزه با جبهه ظلم و تکفیر و دفاع از مظلوم راهی میدان نبرد می‌شود. 🌹و درنهایت بی‌آنکه لحظه‌ای در مقابل ظالم، زانو خم کند، ایستاده و عاشقانه برای رسیدن به معبود جان می‌دهد. 🌷 🌷 🌷 💫
🌙 🌹ددَ ( سیدافتخار حسین) از طرفی نگران جبهه‌ها بود. جنگ کمی فروکش کرده بود؛ ولی من حس می‌کردم ددَ طاقت دیدن جای خالی پدر و مادرش را ندارد. در بین مردم پاراچنار، افراد زیادی برای کار و امرار معاش، به کشورهای عربی و اروپایی می‌رفتند. 🌹ددَ از بین شلوزانی‌ها، تنها کسی بود که می‌گفت: «می‌خوام برم ایران. اونجا کشور شیعه‌ست؛ دوست دارم توی ایران کار کنم.» به فکر درآمد بیشتر نبود. تمام فکر و ذکرش، دین‌اش بود. بالاخره تصمیمش را برای هجرت گرفت. ما قبلا به نبودن‌های طولانی ددَ عادت داشتیم؛ ولی الان ماجرا فرق می‌کرد. 🌹ددَ داشت به کشوری خارجی می‌رفت. آخرین شبی که پیش ما بود، همه فامیل‌ها و آشناها در خانۀ ما جمع شده بودند. دیگر بیشتر است. ددَ لبخند می‌زد و می‌گفت: «اونجا امام رضا(ع) و حضرت معصومه(س) داره. بیشتر کار می‌کنم؛ ان‌شاءالله ائمه برکت می‌دن.» 🌷 🌷 🕊🥀 🌷 💫
🌙 🌴زینبیون؛ رزمندگان دلاور پاکستانی هستند که به محض مشاهده تهدید شدن حرم حضرت زینب (س) به وسیله گروه های تکفیری در سوریه به صورت داوطلبانه به نبرد با آنان برخاستند.🪴🎋 🌴 بعضی از شهدای پاکستانی تیپ زینبیون شناخته شده نیستن😔💔 مثل شهید ایجاب حسین 🌹 🌹 🕊🥀 🌹 💫
🌙 🌴زینبیون؛ رزمندگان دلاور پاکستانی هستند که به محض مشاهده تهدید شدن حرم حضرت زینب (س) به وسیله گروه های تکفیری در سوریه به صورت داوطلبانه به نبرد با آنان برخاستند.🪴🎋 🌴 بعضی از شهدای پاکستانی تیپ زینبیون شناخته شده نیستن😔💔 مثل شهید ناورخان 🌹 🌹 🕊🥀 🌹 💫
🌙 🌹مشهور است که در بسیاری از اوقات، انجام سخت‌ترین قسمت‌های جنگ‌ها و عملیات‌ها به زینبیون سپرده می‌شد. 🌹 اعتماد و اطمینان فرماندهان جبهه مقاومت به عملکرد لشکر زینبیون آن‌قدر بالا بود که نبرد پایانی و تعیین‌کننده با داعش در سوریه که منجر به نابودی این شجره خبیثه شد، به فرماندهی شهید حاج قاسم سلیمانی و با دلاوری و خط‌شکنی نیروهای زینبیون در منطقه البوکمال انجام شد. 🌹گلزار شهدای قم مزار بسیاری از شهدای دو لشکر محبوب «زینبیون» پاکستان و «فاطمیون» افغانستان است. 🌷 🌷 🕊🥀 🌷 💫
🌙 🍃پدر و مادرم از شما می‌خواهم که بعد از شهادت من برای من گریه نکنید بلکه به مظلومیت سالار شهیدان آقا اباعبدالله الحسین(ع) فکر کنید و گریه کنید. 🍃دوستان و آشنایان یک لحظه از فرهنگ جهاد و شهادت و امر به معروف و نهی از منکر غافل نباشید که اگر خون شهدای کربلا و پیام زینب(س) نبود، امروز اسلام و قرآن در عالم پیشرفت نمی‌کرد. 🌹 🌹 🕊🥀 🌹 💫
🌙 🌹فضای جهاد فضای بروز مکنونات قلبی و جوهره انسان است. نفس آدم دچار غرور و عجب می‌شود. هر بار که در عملیاتی شرکت می‌کنی، شیطان و نفس سرکش بیکار ننشسته دچار غروری می‌شوی که باید از خودت مراقبت کنی. هیچ‌گاه در زینت عجب و غرور ندیدم. ویژگی شاخصش فروتنی بود.🪵🌱 🌹روز‌ها از پشت هم می‌گذشت و من زینت را بیشتر شناخته و استعداد‌هایش را کشف می‌کردم. زینت سحر‌های ماه مبارک رمضان زودتر از همه نیرو‌ها از خواب بیدار می‌شد و به حسینیه می‌رفت و مشغول نماز و قرائت قرآن می‌شد. اهل عبادت و تعبد بود و مراقب نفسش بود. بعد از نماز صبح جزو آخرین نفرات بود که حسینیه را ترک می‌کرد.🪵🌿 🌷 🌷 🕊🥀 🌷💫
🌙 🌹دو سه روز قبل از شهادتش، توی واتس آپ وضعیت زده بودم: عاشقان، ایستاده می‌میرند. عدیل فارسی بلد نبود. البته کم حرف می‌زد، ولی متوجه می‌شدم. 🌹 بهم پیام داد: «آبجی این جمله یعنی چی؟» گفتم: «خب خودت که فارسی بلدی دیگه...» گفت: «نه، منظورم اینه که معنی‌اش را توضیح بده». انگار داشت ذهنم را آماده می‌کرد. 🌹از یک ماه قبل مدام این حرف‌ها را می‌زد. گفتم: «یعنی عاشق واقعی هیچ وقت به زانو نمی‍‌افتد»، وقتی گلوله خورد، تک تیراندازی که زد به پهلویش، ندید زمین بیفتد...» 🌷 🌷 🕊🥀 🌷 💫
🌙 🌴لاغر بود و قد بلند. ابهتى خاص داشت. یه جورایى من رو یاد حاج احمد متوسلیان مینداخت. با همون صلابت فرماندهى. از همراه دیگه مون، غیور، پرسیدم چرا بهش مى‌گید چمچه مار؟ 🪴 غیور همون جور که شیفته، قد و بالاى چمچه مار رو تماشا مى‌کرد گفت: مثل مار کبرا می‌مونه. با همین هیبت میره تو مواضع طالبان و چند روزى باهاشون سر می‌کنه، تو جلسات شون شرکت می‌کنه. نظر میده و نظر مى‌گیره. بدون اینکه کوچک‌ترین شکى از شیعه و پاراچنارى بودنش ایجاد کنه. 🌿🪵 بعد خیلى خون سرد میاد این ور و عملیات بچه‌ها رو فرماندهى می‌کنه. به همین راحتى. نه پنهون شدنى، نه استتارى، نه حتا خم شدنى. مثل یه مار کبرا. مثل چمچه مار. 🌷 🌷 🕊🥀 🌷 💫
🌙 🌹مرتضی جوانی مذهبی، شجاع، صبور و باغیرت بود، بسیار به من و مادر و بزرگ‌تر از خودش احترام می‌گذاشت. روی ناموس خیلی حساس بود. غیرتی می‌شد و می‌گفت ناموس شیعه آنجاست، ما باید برویم از ناموس شیعه دفاع کنیم. 🌹 غیرت دینی داشت و برای همین حس وظیفه‌شناسی‌اش که باید برود و بماند و از حریم آل‌الله دفاع کند رفت. من می‌گویم پسرم مرتضی به خاطر همین حس وظیفه‌شناسی‌اش شهید شد. 🌹یکی از دوستان در پیام تبریک شهادت مرتضی برایم نوشت: شهادت مرتضی هدیه‌ای از سوی امام حسین (ع) بود. گفتم چطور؟ 🌹گفت شما ۳٠ سال خادم امام حسین بودی خدمت به ایشان باعث شد که مرتضی برای عمه جان بدهد و این شهادتش بشود هدیه‌ای از سمت امام حسین (ع). 🌷 🌷 🕊🥀 🌷 💫
🌙 🌹در یکی از عملیات‌ها تعداد زیادی از دوستانش شهید شدند که خواهرزاده پدرم هم یکی از آن‌ها بود، تلاش زیادی برای پیدا کردن پیکر این شهید انجام دادند اما به نتیجه‌ای نمی‌رسند. 🌹 پدرم که هم با تجربه بود و هم بزرگتر از سایرین، دوستانش را دلداری داده و می گوید ناراحت نباشید عصر امروز به کربلا می‌روم و پیکر خواهر زاده ام را از امام حسین(ع) مطالبه می‌کنم. 🌹دوستانش می گویند؛ تو الان حلب سوریه هستی چطور عصر می‌خواهی کربلا باشی؟ هنوز خورشید غروب نکرده بود که آتش دشمن بر سر زینبیون شدید شد و پدرم بر اثر این حملات به شهادت رسید؛ نیم ساعتی از شهادت پدرم نگذشته بود که پیکر خواهرزاده اش هم پیدا می‌شود. 🌹 آن موقع دوستانش متوجه منظور سخن پدرم شدند که بیان کردن اینکه عصر به کربلا می‌رود یعنی از شهادت خودش آگاه بوده است. 🌷 🌷 🕊🥀 🌷 💫
🌙 🌹تیپ زینبیون گروهی متشکل از رزمندگان پاکستانی مدافع حرم است، رزمندگان این تیپ طی سال های اخیر در استان حلب سوریه به نبرد با تروریست های تکفیری پرداختند. یکی از، این رزمندگان، شهید یوسف علی است. 🌷 🌷 🕊🥀 🌷 💫
🌙 🌹تیپ زینبیون گروهی متشکل از رزمندگان پاکستانی مدافع حرم است، رزمندگان این تیپ طی سال های اخیر در استان حلب سوریه به نبرد با تروریست های تکفیری پرداختند. یکی از، این رزمندگان، شهید محمدمقدادمهدی است. 🌷 🌷 🕊🥀 🌷 💫
🌙 🍃قصد داشتیم برای واجد به خواستگاری برویم، اما او به مادرش گفت: من آرزوی شهادت در راه دفاع از حرم را دارم، اگر ازدواج کنم و شهید شوم همسرم در خانه تنها می‌ماند و این درست نیست و دوباره عازم شد.💔 🍃واجد علی سه ساعت قبل از شهادتش در روز ۲۸ آبان ۹۶ با مادرش تماس گرفت و گفت: عملیاتی سخت در پیش داریم، اگر من شهید شدم برایم گریه نکنید، نکند حضرت زینب (س) ناراحت شود، با بی‌تابی‌های‌تان ایشان را نرنجانید. واجد علی همان روز در بوکمال سوریه به شهادت رسید.💔 🌹 🌹 🕊🥀 🌹 💫
🌙 🍃یاد دمشق غرق غم می باشم در بین همین نوحه و دم می باشم با پرچم سرخ یا اباعبدالله سرباز مدافع حرم می باشم💔 🌹 🌹 🕊🥀 🌹 💫
🌙 🌴زینبیون؛ رزمندگان دلاور پاکستانی هستند که به محض مشاهده تهدید شدن حرم حضرت زینب (س) به وسیله گروه های تکفیری در سوریه به صورت داوطلبانه به نبرد با آنان برخاستند.🪴🎋 🌹 🌹 🕊🥀 🌹 💫