eitaa logo
فداییان بانوی دمشق
919 دنبال‌کننده
27.9هزار عکس
11.2هزار ویدیو
151 فایل
#شهدا_علمداران_سپاه_عشق با مطالب شهدایی، مهدویت، تحلیلی_بصیرتی و فرهنگی🌷 با ما همراه باشید 🌸ارتباط با خادم کانال🌸 @tasnim2060
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶 میدانی چرا همه ظالمان عالم از قیام و مراسم و شهدای می هراسیدند؟ از تا تا و و و چون واقعی یک روضه است👆 آنها با روضه مرده هیچ کاری ندارند.. و..
20181129_005.amr
1.22M
صدای شهیـد محـرابی🌹 شب شهـادت 💔 التماس دعا از همگی 🌙 @fadayiane_banoye_damshgh
🍃🌸 💠توی عملیات شد، تیر به ناحیه سراصابت کرد. ❌شرایط درگیری به نحوی بود که راهی برای عقب کشیدن رضا نبود بجز اینکه پیکر پاکش رو روی زمین ‌بکشیم ‌و آروم‌ آروم ‌بیایم ‌عقب... 😔رضا زنده بود و پیکرش رو سنگ و خاک کشیده میشد و چاره‌ای ‌نبود. اگر این کار و نمی کردیم زبونم لال می افتاد دست تکفیری ها...❌ 💔رضا توی عشق به (س) سوخت،پیکرش تو مسیر شام‌ روی ‌سنگ ‌و خار کشیده ‌شد... مثل کاروان اسرای اهل بیت (ع) رضا زنده موند و زخم این سنگ و خار رو تحمل‌ کرد و بعد روحش پرکشید و آسمونی شد.💔 🌵فرمانده ‌می گفت: این مسیری ‌که ‌پیکر رضا روی زمین کشیده شد همون‌ مسیر ورود اهل بیت علیهم السلام به ‌شام‌ است .... به روایت همرزم شهید 🥀 شهادت: ۲۵مهر۹۴
💝 همسر شهید نعمائي : ۲۷ بهمن بود که پیکر شهید رو آوردند معراج شهدا . آنجا درخواست کردم چند دقیقه با مهدی تنها باشم و برای این کار بیست دقیقه فرصت دادند... به ریحانه گفته بودیم رفیق بابا شهید شده💔 ، وقتی پیکر آقا مهدی رو آوردند ، عکس آقا مهدی روش بود ! ریحانه که عکس باباش رو دید به من نگاه کرد و گفت : مامان اگه رفیق بابا شهید شده ، چرا عکس بابا روشه ⁉️ خیلی سوال میپرسید ، گریه میکرد ، همه میخواستند ریحانه رو از من بگیرند ولی میگفت نه ! میخوام بغل مامانم باشم☝️.... مهرانه خب کوچیک تر بود ، بغل بقیه بود . من همیشه گفته بودم دوست دارم پای مهدی رو ببوسم☺️ . کنار تابوت مهدی که نشستیم ، وقتی پرچم رو باز کردند ، دیدم دقیقا کنار پای مهدی نشستیم ... ریحانه که بغل من نشسته بود گفت عکس بابا روشه ❗️ گفتم آره مامان جون ، من رو ببخش که این رو بهت میگم ، الان بدونی بهتره مامان ، این خود باباست 😔 وقتی گفتم خود باباست . نگاهم کرد ، شروع کرد به گریه کردن😭😭 به ریحانه گفتم ، پاشو اول پای بابا رو ناز کن بعد هم ببوس . گفت : چرا پای بابا رو ببوسم ؟ گفتم آخه پای بابا خسته ست😔 بابا همش میرفت سوریه قدم بر میداشت تو راه ... ریحانه گفت نمیخوام. گفتم هر جور تو دوست داری ، ولی اگه پا میشدی بوس میکردی ، یک بوسم از طرف مامان میکردی ، منم آروم میشدم💔.... گفت خب خودت ببوس . گفتم آخه اینجا همه هستند ، من خجالت میکشم ...😔 ریحانه بخاطر این حرف من ، بلند شد پای باباشو ناز کرد . بعد از طرف دو تامون پای پدرشو بوس کرد و اومد کنارم نشست گفت خیالت راحت مامان بوس کردم ❤️💔
همسر شهید : 🍃من واقعاً نمی‌دانم حجت چطور توانست دخترش را بگذارد و برود! می‌دانم که زیبایی کارشان در همین گذر از تعلقات دنیایی است اما باز هم می‌گویم همت می‌خواهد که همسرم به لطف خدا چنین همتی داشت. النا یک ماهه بود ، وقتی گریه می‌کرد و من او را روی سینه پدرش می‌گذاشتم ، آرام می‌شد🍃 حجت‌الله ارادت خاصی به اهل بیت داشت و همین ایمان و اراده او را به میدان جنگ کشاند. عشق به بی‌بی و (س) و حضرت زینب (س) او را رزمنده کرد..✨ 🌹 🌙✨
🌹رقیه جان ▪️ عمه قربانت شود کمتر ببر نام حسین (ع) ▪️ اندکی دیگر تو هم مهمان بابا مى شوی (س)
عاشق بود❤️ چند روز آخر اقامتش در دمشق ،مڪرر به زیارت حضرت رقیه می‌رفت🌹 شب آخر،چند ساعت قبل از آن انفجار هم به زیارت حضرت رقیه رفته بود💔 شاید هم حاجت بیست و چند ساله‌اش را از دختر سه ساله امام حسین (علیه السلام) گرفت در همان روزهاے شهادت حضرت رقیه ، شهید شد✨🕊 ✌️🌺 هدیه به شهدا وعماد مغنیه فاتحه وصلوات🌹🍀🌹🍀 ❣❣❣❣❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید امر به معروف، (دقایقی قبل از شهادت) تاریخ شهادت:۱۴۰۱/۶/۱۰ محل شهادت: کازرون نحوه شهادت: شب وفات شخصی با مشروبش قصد ورود به هیئت داشته که شهید بهروز نبیئی پور به فرد مست تذکر میدهد و فرد مست به ایشون حمله ور میشود....🥀😔 ❣❣❣❣❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شباهت چند دختر به ♨️ ماجرای بی‌خوابی دختر شهید 💢 وقتی که عروسک‌ها برای دخترها رنگ می‌بازند... _________________________ 🔷 برشی از سخنرانی ، به مناسبت سالروز شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها