هدایت شده از قرن مستضعفین
🔺برآورد اولیه حمله زمینی به لبنان!
فضای «جشن و پیروزی» در اسرائیل پس از دستاوردهای بزرگ امنیتی در لبنان از زمان انفجار پیجرها تا ترور سیدحسن نصرالله تحتالشعاع وقایع سه روز اخیر قرار گرفته است؛ از حمله سه شنبه شب گذشتهِ حماس در یافا و کشته شدن 7 اسرائیلی و زخمی شدن 16 نفر و حمله موشکی سنگین ایران تا تحولات حمله زمینی در جنوب لبنان.
پس از شروع حمله زمینی اسرائیل، عملیات حزبالله در نقطه صفر مرزی افزایش چشمگیری داشته است؛ تا جایی که تلفات بالای این دو روز نیروهای اسرائیل، درگیریهای شدید و پاتکهای مکرر حزبالله روند پیشروی حمله زمینی در داخل لبنان را با مشکل جدی مواجه کرده است.
در کنار درگیریهای شدید زمینی، حملات راکتی و موشکی نیز بیشتر شده است. مجموعه این اتفاقات نشان میدهد که توان رزمی نیروهای حزب الله در جنوب لبنان به ویژه در نقاط مرزی در سه بخش شرقی (ثقل تمرکز نظامی اسرائیل)، مرکزی و غربی در جنوب لبنان در نتیجه حوادث اخیر آسیب چندانی ندیده است.
نقطه ثقل حمله زمینی اسرائیل تقریبا در بخش شرقی و سپس بخش مرکزی مرز است. به نوشته روزنامه عبری زبان یدیعوت احرونوت، دهستان العدیسه در بخش شرقی که دیروز در آن نزدیک به 40 نظامی اسرائیلی کشته و زخمی شدند، قبل از شروع حمله زمینی 650 بار بمباران شده بود.
تحولات میدانی مرزی دو روز اخیر پس از حملات هوایی و توپخانهای سنگین میتواند سنجه و نشانهای از چشمانداز حمله زمینی برای اسرائیل و چه بسا تکرار تجربه 2006 باشد. هر چند فعلا در آغاز حمله زمینی برای قضاوت درباره سرنوشت آن زود است، اما "اگر" روند پرتلفات این دو روز در سایه پاتکها و کمینهای پی در پی علیه نیروهای اسرائیلی به ویژه پس از ورود تانکها در هفتههای آتی نیز ادامه یابد، میتوان گفت که در این حالت نتانیاهو با صدور مجوز حمله زمینی به لبنان اشتباه عمر خود را کرده است و به احتمال زیاد با بنبستی شبیه غزه در جنوب لبنان نیز مواجه خواهد شد.
نتانیاهو پس از موفقیتهای تاکتیکی در لبنان و تصویر برساخته از آن میپنداشت که شرایط برای تکمیل این روند و تبدیل این موفقتها به پیروزی راهبردی با شکست تاریخی حزبالله به عنوان نقطه عزیمت بازآفرینی موازنهها و نظم امنیتی و ژئوپلیتیکی خاورمیانه فراهم است و سخنان او درباره تغییر چهره منطقه نیز معطوف به این برآورد بود.
این شکست هم جز با حمله زمینی، ایجاد منطقه حائل در داخل لبنان و دستکم پایان دادن به حضور نیروهای حزبالله در جنوب لیتانی و سپس حرکت در جهت خلع سلاح و حذف آن از معادلات داخلی لبنان میسر نمیشد. برگردان اولیه چنین وضعیتی نیز فراهم شدن شرایط بازگشت حدود صد هزار آواره اسرائیلی به شهرکهای تخلیه شده خود در شمال بود.
اسرائیل از قبل هم تقریبا حمله زمینی را در نظر داشت، اما سه عامل در شروع آن تاثیرگذار بود، نخست این برآورد که ضربات سنگین وارده به حزبالله به ویژه در ترور فرماندهان میدانی و شبکه وسایل ارتباطی آسیبی جدی به سیستم فرماندهی و کنترل آن و به نوعی قطع ارتباط آن با جنوب وارد کرده است.
عامل دوم نیز بمباران بسیار شدید و بعضا با بمبهای سنگرشکن مناطق گستردهای در نوار مرزی لبنان در همین دو هفته اخیر بود.
اما عامل سوم این که در دو هفته اخیر تمرکز حزبالله بیشتر بر شلیک موشکهای دوربرد به مناطق فراتر از مناطق مرزی بود و حملات راکتی و موشکی از مناطق مرزی به پایگاهها و مراکز نظامی اسرائیل در نزدیکی مرز کاهش داشت.
به نظر میرسد همین امر تکِ فریب و تلهِ حزب الله بوده و در کنار دو عامل دیگر به تقویت برآورد اسرائیلیها مبنی بر ناتوان شدن حزبالله در دفع حمله زمینی کمک کرده است. اما حملات متوالی حزبالله در دو روز اخیر و تلفات بالای ارتش اسرائیل موجب نوعی غافلگیری آن شده است.
نتانیاهو پس از ضربات امنیتی سخت و ترور رهبران رده بالای حزبالله و در فضای بهبودی چشمگیر موقعیت داخلی خود میتوانست به سمت توافقی برای پایان جنگ غزه و لبنان حرکت کند که تصویر برآمده از توافق در این شرایط، هم بن بست غزه را تحت شعاع قرار میداد، هم به ویژه با ترور دبیر کل حزبالله خاطره حمله هفتم اکتبر تا حدودی در محاق میرفت، اما حمله زمینی میتواند او را در برابر دو انتخاب سخت و پردردسر قرار دهد؛ نخست ادامه حملهِ زمینیِ پرتلفات بدون دورنمای روشن آن و دوم نیز دستور پایان سریع حمله زمینی که او را با دشواره عدم تحقق اهداف جنگ مواجه میکند. در هر دو صورت هم ممکن است دوباره با تنزل جایگاه داخلی و فشار معترضان و بازگشت دوباره آنها به خیابان مواجه شود.
آنچه شرحش رفت برآوردی اولیه است و در این شرایط باید منتظر واکنش احتمالی اسرائیل به حمله موشکی ایران و نتایج آن و تاثیراتش بر روند کلی تحولات منطقه با شمولیت جبهههای مشتعل آن بود.
#صابر_گل_عنبری
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌐 قرن مستضعفین
@Cen_Mostazafin
هدایت شده از قرن مستضعفین
🔺حصرشکنی عراقچی؟!
سفر وزیر خارجه ایران در بحبوحه جنگ لبنان، تهدیدهای اسرائیل برای پاسخ به حملات موشکی ایران و ساعاتی پس از حملات هوایی «هدفمند» به اطراف فرودگاه بیروت را صرفا نباید از منظر اقدامی دیپلماتیک و اعلام حمایت از حزب الله دید، بلکه این سفر در واقع تلاشی از حکومت ایران برای جلوگیری از از شکلگیری حصری است که اسرائیل تلاش دارد بر ایران تحمیل و ارتباط آن با لبنان را قطع کند.
در دو هفته اخیر به ویژه پس از ترور دبیرکل حزبالله، اسرائیل به دنبال تحمیل محاصره زمینی، هوایی و دریایی کامل بر لبنان با هدف قطع عقبه لجیستیکی حزبالله است. در این راستا هم شنبه گذشته مانع فرود هواپیمای ایرانی در فرودگاه بیروت شد و متعاقب آن ایران ایر پروازهای خود به لبنان را لغو کرد.
هم اکنون اسرائیل تقریبا مرز دریایی لبنان در غرب در دریای مدیترانه و همچنین جنوب لبنان را در محاصره خود دارد و تنها امکان تردد زمینی محدود به لبنان از طریق سوریه در شمال و شرق لبنان میسر است. اما جنگندههای اسرائیلی از یک هفته پیش نیز همزمان با جلوگیری از فرود هواپیمای ایرانی به شدت در حال بمباران گذرگاه مرزی «المصنع» به عنوان مهمترین کریدور میان سوریه و لبنان بوده و زیرساختهای آن را برای عبور کامیون و سواری تخریب کردهاند.
البته منع کامل هر گونه تردد و انتقال اسلحه در طول مرزی 375 کیلومتری لبنان و سوریه دشوار است، اما به نظر میرسد که هدف اسرائیل فراتر از منع ارسال هر نوع محموله سلاح به حزبالله، محاصره جغرافیایی کامل محور ایران در منطقه از طریق قطع ارتباط رسمی آن با متحدانش است.
داستان غزه که جداست و از 17 سال پیش در محاصره است و کلا از چهار دهه قبل امکان هیچ گونه دسترسی مستقیم به این منطقه برای ایران وجود ندارد، اما موفقیت احتمالی اسرائیل در محاصره لبنان و قطع ارتباط ایران با آن در واقع نقطه عزیمتی برای اقدامی مشابه در سوریه است. یمن نیز وضعیتی مشابه دارد و رفت و آمد ایران با آن از کانالی رسمی انجام نمیشود. از این رو، هدف تکمیل حلقه محاصره دسترسی طبیعی و رسمی ایران به متحدان خود است.
از این منظر، سفر عراقچی به لبنان در این شرایط جنگی ریسکی پرخطر بود و به نظر میرسد که دستور رئیس جمهور برای انجام این سفر معطوف به درک استراتژی طرف اسرائیلی برای قطع ارتباط طبیعی و رسمی ایران با بلوک خود در منطقه است. اکنون پس از این سفر باید دید پروازهای ایران ایر به شکل طبیعی از سرگفته میشود یا لغو آنها ادامه مییابد.
البته همه شرکتهای هواپیمایی جهان برای حفظ ایمنی مسافران، پروازهای خود به لبنان را به حالت تعلیق درآورده و امروز تنها هواپیمایی لبنانی میدل ایست پرواز انجام میدهد. اگر از این منظر به توقف پروازهای ایران نگریسته شود، امری طبیعی است، اما جلوگیری اسرائیل از فرود هواپیمای ایرانی شنبه گذشته و متعاقب آن توقف پروازها، به آن بعدی دیگر نیز میدهد.
کما این که احتمالا دولت لبنان نیز از بیم بمباران فرودگاه بیروت مایل به تداوم این محدودیت برای پروازها از ایران باشد؛ امری که خواه ناخواه شکلی از محاصره را رقم میزند.
#صابر_گل_عنبری
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌐 قرن مستضعفین
@Cen_Mostazafin
هدایت شده از قرن مستضعفین
🔺پاسخ احتمالی اسرائیل!
از زمان حملات موشکی ایران به اسرائیل، صرف نظر از اظهارات رسمی مقامات اسرائیلی و آمریکایی، شاهد اخبار و پیامهای رسانهای متعدد، پیچیده، چند لایه، هدفمند و بعضا متناقض، ناهمگون و گیج کننده در رسانههای اسرائیل و آمریکا به نقل از «مقامات ناشناختهای» هستیم که در نوع خود کیس مطالعاتی جالب و جذابی است.
صورت مشترک این پیامها آماده شدن اسرائیل برای یک حمله است؛ اما ماهیت و زمان آن روشن نیست و این هم طبیعی است. درباره زمان حمله در صورت اتخاذ تصمیم نهایی برای آن میتوان گفت که چه بسا اسرائیل در سالگرد حمله هفتم اکتبر (فردا یا پس فردا) اقدام کند که خاطره تلخ اسرائیلیها از این روز را تحت الشعاع قرار دهد.
گفته میشود که اسرائیل به دنبال «حملهای بزرگ و جدی» است؛ اما نمیخواهد منجر به یک جنگ تمام عیار شود و حملات دو سویه بعدی را به همراه داشته باشد. واقعا این چه حملهای است که هم بزرگ و جدی باشد و هم این که واکنش ایران را به دنبال نداشته باشد؟
آیا به معنای این است که ارتش اسرائیل میخواهد حملهای «موثر» و متضمنِ پیامهای متعدد انجام دهد و بعد از آن واکنش بعدی ایران را بیپاسخ بگذارد که این دور حملات دو جانبه یک جایی متوقف و ادامه پیدا نکند؟ فعلا نمیتوان پاسخی به این پرسشها داد.
در این چند روز، رسانههای اسرائیلی و آمریکایی چند هدف احتمالی را مطرح کردهاند؛ از تاسیسات نفتی و هستهای تا مراکز نظامی. هنوز روشن نیست که اسرائیل در این دور به تاسیسات نفتی و هستهای حمله کند؛ اما پر واضح که در هر حمله، احتمال هدف قرار دادن سایتهای نظامی به ویژه سایتهای موشکی به دو دلیل بیشتر است؛ نخست این که حملات به اسرائیل موشکی و از این اماکن بوده است و دوم این که موشک و پهپاد دو رکن دکترین نظامی ایران هستند و اگر قرار بر یک دور حملات رفت و برگشتی باشد، به احتمال زیاد، هدف تاثیرگذاری بر واکنشهای بعدی ایران و همچنین تضعیف قدرت موشکی و پهپادی در حمله احتمالی پیشرو نصب العین اسرائیلیهاست.
در عین حال، ممکن است که حمله مشتمل بر اقدامات متعددی باشد؛ از حمله هوایی به هدف یا اهدافی خاص گرفته تا حمله سایبری به تاسیسات حیاتی جامعهمحور (مثل شبکه سوخت).
اما «بعید نیست» که منظور از حملهای «بزرگ» با شمول دیگر جبههها نیز باشد؛ به این معنا که اسرائیل برای خلق تصویری از «قدرتنمایی» در سالگرد هفتم اکتبر همزمان حملاتی شدید در سوریه، عراق، یمن، غزه و لبنان انجام دهد. در این سناریو نیز ممکن است حمله در اين چند کشور گستردهتر از حمله به اهدافی در ایران باشد تا هم آن تصویر خلق شود و هم بر حمله بر ایران سایه افکند و به نوعی واکنش احتمالی تهران کنترل شود.
در صورت اتخاذ تصمیم نهایی برای یک حمله نظامی، باید دید که آیا از جنگندهها به ویژه اف 35 استفاده خواهد شد که این هم مستلزم عبور از آسمان برخی کشورهاست یا موشکهای دوربرد «اریحا» که در این صورت میتواند به معنای حملهای محدود باشد.
در هر صورت چنان که قبلا نیز گفته شد، احتمال حملاتی رفت و برگشتی وجود دارد.
#صابر_گل_عنبری
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌐 قرن مستضعفین
@Cen_Mostazafin
هدایت شده از قرن مستضعفین
🔺نتانیاهو و «جنگ قیامت»!
شبکه 12 اسرائیل اعلام کرد که نتانیاهو پیشنهاد تغییر نام جنگ غزه از «شمشیرهای آهنین» به «جنگ قیامت» را مطرح کرده است.
جنگ قیامت هم یعنی نگاهی آخر الزمانی به جنگ کنونی و تحولات جاری. واقعیت هم این است که بدون این نامگذاری، آنچه در طول یک سال اخیر در غزه و اخیرا در لبنان رخ داده و میدهد، صحنههای یک نبرد آخرالزمانی است.
اما این که نتانیاهو پس از یک سال درصدد انتخاب این نام برای جنگ کنونی است، به این معناست که اولا او فعلا قصد کوتاه آمدن ندارد و به جنگ از منظری آخر الزمانی مینگرد. ثانیا این که «شمشیرهای آهنین» نتوانسته است که اهداف را محقق کند و چاره کار را در قیامتی کردن و آخر الزمانی کردن جنگ و ریختن بیشتر خون مردم غزه و لبنان دیده است.
نتانیاهو در اصل یک سکولار راستگرای تندرو است، اما پیشنهاد تغییر نام جنگ و رویکرد او در یک سال اخیر نشان از چرخش افکار او به سمت راست مذهبی افراطی دارد که آرماگدون یا نبرد آخرالزمانی ستون اندیشه دینی این جریان را تشکیل میدهد.
حمایت بیچون و چرای آمریکا از اسرائیل نیز ریشه در همین باور آخرالزمانی اوانجلیستهای آمریکا (متنفذترین گروه مسیحی) دارد که به نابودی فلسطین و مخالفان اسرائیل برای فراهم کردن شرایط ظهور مسیح و آغاز دوره آخر الزمان عقیده دارند.
اوانجلیستها در دو حزب آمریکا به ویژه جمهوریخواهان نفوذ دارند و عمده آنها طرفدار دونالد ترامپ هستند. بر اساس نظرسنجی مرکز تحقیقات پیو در 2023 یک سوم مردم آمریکا حامی کلیسای انجیلیِ طرفدار اسرائیل میباشند. جریان مسیحی صهیونیستی و لابی یهودی اسرائیلی دو بال هدایتگر سیاست خاورمیانهای آمریکا هستند. مواضع اوانجلیستها حتی تندتر از لابی یهودی است.
مخلص کلام این که جنگ «قیامت» نتانیاهو یعنی جنگ بقا و سرنوشت اسرائیل (نه صرفا شخص او) و رفتن تا آخر به منظور تحقق پیروزی و تضمین بقا و آینده. چنین جنگهایی با عقبه ایدئولوژیک بیقاعدهترین جنگها و غیراخلاقیترین آنهاست. از این منظر، واقعا باید بیش از قبل برای آینده منطقه و جهان نگران بود. این تفکر آخرالزمانی حتی ابایی از استفاده از بمب اتم هم ندارد.
#صابر_گل_عنبری
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌐 قرن مستضعفین
@Cen_Mostazafin
هدایت شده از قرن مستضعفین
🔺چرا تمرکز بر تاسیسات هستهای و نفتی؟
هنوز بحث و جدل درباره ماهیت حمله احتمالی اسرائیل داغ است و سیل اخبار و اظهارات مختلف و ناهمگون از اسرائیل و آمریکا هم ادامه دارد. بایدن نیز با نتانیاهو تماس گرفته که محور گفتگوی آنها بررسی و هماهنگی نهایی درباره شیوه پاسخ اسرائیل به ایران بوده است.
کانال 14 اسرائیل (نزدیک به نتانیاهو) امروز گفت که بایدن از اسرائیل خواسته است که به تاسیسات هستهای و نفتی ایران حمله نکند. بنا به اعلام این کانال، نتانیاهو در پاسخ گفته است: «این یک فرصت تاریخی است».
قبلا نیز گفته شد که در هر صورت، نباید بدترین سناریو را هم از نظر دور داشت و این شرط عقل است. هیچ احتمالی به طور کامل منتفی نیست.
به نظرم، در این دور از واکنش اسرائیل، «حمله مستقیم» به تاسیسات هستهای و نفتی زیاد محتمل نیست.
اما تمرکز کنونی اسرائیل در پیوست رسانهای خود بر حمله احتمالی آتی به تاسیسات هستهای و نفتی میتواند بیشتر ناظر به دو هدف باشد؛ نخست کنترل و تاثیر بر هر نوع واکنش بعدی تهران نسبت به اقدامات اسرائیل از رهگذر تهدید حمله به تاسیسات هستهای و نفتی از هم اکنون؛ به نحوی که ایران در هر گونه پاسخ به اقدام اسرائیل احتمال حمله به این تاسیسات در دور بعدی را در نظر داشته باشد. هدف دوم نیز عادی سازی این مساله و نوعی مقدمهسازی برای آن در حملات واکنشی بعدی اسرائیل.
چنان که قبلا نیز گفته شد به احتمال زیاد واکنش اسرائیل به حملات موشکی اخیر ایران شامل طیفی از اقدامات ایذایی مستقیم و غیرمستقیم باشد.
در اقدام مستقیم احتمالی، بیشتر هدف قرار دادن اهداف نظامی مطرح است و در اقدام غیرمستقیم خرابکاری و انفجار (با شمول تاسیسات راهبردی نفتی و هستهای)، حمله سایبری، ترور و...
احتمالا در واکنش پیشرو، تمرکز بیشتر بر همین طیف از اقدامات غیرمستقیم و «غافلگیر کننده» باشد و چه بسا همزمان هم نباشد و با فاصله زمانی در چند روز و شاید هم بیشتر.
هر گونه اقدام اسرائیل، در نهایت محصول هماهنگی نهایی و اطلاع پیشینی آمریکا خواهد بود و بسیار دور از انتظار است که اسرائیل راسا و بدون موافقت آن اقدامی کند. بر خلاف برخی تحلیلها و اخبار معتقد هستم که تصمیمگیر نهایی هم تنها نتانیاهو نیست.
#صابر_گل_عنبری
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌐 قرن مستضعفین
@Cen_Mostazafin