فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ویدئو
موضوع : اینک پفی پف استار
به مناسبت شب یلدا تخفیف گذاشتیم
4تا بخر5تا ببر🤭🤭🤭🤭
این خوشمزه هامون رو دیشب یکی از دوستان دیده بودن درمغازه ی همین سهرخودمون جاجرم
250گرمی:57تومان😵💫😵💫😳😳😳
May 11
برای خالقِ لبخندهای علی (ع)
.
آرام و دل شکسته خاک را زیر و رو میکرد. آرام، با دیدگان تار.
قلبِ خاک را برای قلبش میشکافت و با دانههای اشک آن حفرهی غم را پر میکرد.
همچنان با وسواس خاک را کنار میزد و نغمهی عاشقانهاش دل خاک را آب میکرد...
_ ای خاک، امشب دردانهی خاتم الانبیا مهمان توست.
بهارِ جهان و محبوب خدا مهمان.
همراه کلمهها، قطرههای اشک به خاک آمیخته میشد و زمین را میسوزاند.
_ ای خاک، عزیزترینِ علی را برایت آوردم.
با عزیزِ علی مهربان باش که مردم این شهر نبودند.
ای خاک، بانوی من خسته و استخوان شکسته به دیدارت آمده. بر او سخت مگیر.
تمام شد شکافتن گمنامترین گوشهی زمین.
_ مراقب جانِ علی باش!
چشمهای تنهایش سمت تابوت رفت. نااستوار و بیرمق قدم برمیداشت خیبرشکن!
زهرایش را روی دو دست بلند کرد.
قدمهایش آهسته آهسته به حفرهی غم نزدیک میشد.
شاید زیر لب میخواند: مِنها خَلَقناکُم
شما را از زمین آفریدیم.
نزدیکتر شد: وَ فیها نُعیدُکُم...
و به آن بازمیگردانیم.
سایهاش در حفره افتاد: وَ مِنها نُخرِجُکَم تارَةً أخرَی...
و بار دیگر از آن بیرونتان میآوریم!
قصد کرد برای پا گذاشتن به خانهی همیشگی فاطمه (س). دستهایی آشنا از قبر بیرون آمد و زهرا (س) را طلب کرد.
شرمگین شد چشمهای علی (ع). سر خم کرد و پریشان خالقِ لبخندهایش را به دستهای منتظر که دلتنگ امانتش بود، سپرد.
و کوثر در دلِ خاک مدینه جاری شد...
زانو زد و سرش را داخل قبر برد تا خوب بشنود شریکِ غربتش، شهیدِ حقانیتش.
_ مِنها خَلَقناکُم وَ فیها نُعیدُکُم وَ مِنها نُخرِجُکُم تارَةً أخرَی زهرای من.
شما را از زمین آفریدیم و به آن باز میگردانیم و بار دیگر از آن بیرونتان میآوریم.
لبخند زد به روی نیلیِ جهانش. محزون و مهربان!
_ آسوده بخواب همدم و بهارم.
ما دوباره به هم برمیگردیم حیاتِ علی...
.
.
.
.
.
.
التماس دعا
امروز در کانال فعالیتی نخواهیم داشت.
سوالات شما پاسخ گو هستم و سفارش های شما ثبت میشود 🖤
تا برگهای به هنوز هست جمع کنید بشورید و بریزید داخل قوری و آب جوش روش ببندید
و بعداز ۲ساعتی نوش جون کنید