در جریان سفرهای استانی به جهت عرض ارادت محضر مسئولین و اعضای مجموعهی تبیین و بررسی میدانی روند آموزشی، از دیشب میهمان مردم عزیز و خونگرم خوزستان و شهر اهواز هستیم. طبق هماهنگی انجام شده، امروز ساعت ۱۰ صبح خدمت حاجآقای موسوی - امام جمعه اهواز و نماینده ولیفقیه در این استان - رسیدیم.
از بدو ورود با صحنههای عجیب و اما زیبا مواجه شدیم:
۱. جمعیت زیادی که برای دیدار با #آقا_سید ثبتنام و در دفتر ایشان حاضر بودند.
۲. عدم تشریفات برای ملاقات با #آقا_سید.
۳. وجود همهی اقشار در میان این جمعیت، کارگران و دانشجویان و طلاب و روحانیون و بازاریها و...
ما رو به اتاقی راهنمایی کردند که از قضا #آقا_سید از همان اتاق وارد دفتر شدن. خوش و بش کوتاه و عرض ارادت و گزارش مختصری از فعالیتها انجام شد.
به جهت کثرت جمعیت، به همین زمان کوتاه ملاقات اکتفا کردیم.
از #آقا_سید جدا شدیم که یکهو صدای سروصدا دفتر #سید رو فراگرفت. نمایندهی کارگران یک بخش - که از فرط ناراحتی تقریبا کنترل خودش رو از دست داده بود - شروع کرد با مخاطب قرار دادن #آقا_سید سر ایشون داد زدن.
#آقا_سید هم خیلی آرام، ایشون رو دعوت به آرامش میکرد. کمکم صدا خوابید، تمام جمعیت معترض رو به سالنی بزرگ و البته مجهز به سرمایش و صندلی راهنمایی کردن تا #آقا_سید مجزا و مفصل مسالهی این افراد رو پیگیری کنند.
در این فاصله، #سید بدون هیچ تشریفاتی روی زمین به دیوار تکیه داده بود و مسائل سایر مردم رو گوش و پیگیری میکرد.
پ.ن۱: بیآلایشی این دفتر و عدم تشریفات مندرآوردی، زیبا و ستودنی بود.
پ.ن۲: وقار و آرامش و حلم و سعهی صدر #سید دیدنی بود.
پ.ن۳: اینکه مردم در دیدار با امام جمعه، راحت بودند و بدون لکنت و دور از بازیهای منزجر کننده مسائلشون رو میگفتند، عالی و امیدوار کننده است.
پ.ن۴: نوکر مردم بودن زیبا و اما نیاز به خودسازی عمیق دارد.
پ.ن۵: باید دست چنین ائمهجمعه را بوسید و میدان کار را برایشان فراختر کرد.
پ.ن۶: مردم و دفتریها و... آقای موسوی را فقط با کلمهی #آقا_سید خطاب میکردند.
شنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۰ - اهواز
@fakhrian_ir