eitaa logo
اسماعیل فخریان
11.3هزار دنبال‌کننده
723 عکس
393 ویدیو
47 فایل
مدیر: @im_enqelabi
مشاهده در ایتا
دانلود
در جریان سفرهای استانی به جهت عرض ارادت محضر مسئولین و اعضای مجموعه‌ی تبیین و بررسی میدانی روند آموزشی، از دیشب میهمان مردم عزیز و خون‌گرم خوزستان و شهر اهواز هستیم. طبق هماهنگی انجام شده، امروز ساعت ۱۰ صبح خدمت حاج‌آقای موسوی - امام جمعه اهواز و نماینده ولی‌فقیه در این استان - رسیدیم. از بدو ورود با صحنه‌های عجیب و اما زیبا مواجه شدیم: ۱. جمعیت زیادی که برای دیدار با ثبت‌نام و در دفتر ایشان حاضر بودند. ۲. عدم تشریفات برای ملاقات با . ۳. وجود همه‌ی اقشار در میان این جمعیت، کارگران و دانشجویان و طلاب و روحانیون و بازاری‌ها و... ما رو به اتاقی راهنمایی کردند که از قضا از همان اتاق وارد دفتر شدن. خوش و بش کوتاه و عرض ارادت و گزارش مختصری از فعالیت‌ها انجام شد. به جهت کثرت جمعیت، به همین زمان کوتاه ملاقات اکتفا کردیم. از جدا شدیم که یکهو صدای سروصدا دفتر رو فراگرفت. نماینده‌ی کارگران یک بخش - که از فرط ناراحتی تقریبا کنترل خودش رو از دست داده بود - شروع کرد با مخاطب قرار دادن سر ایشون داد زدن. هم خیلی آرام، ایشون رو دعوت به آرامش می‌کرد. کم‌کم صدا خوابید، تمام جمعیت معترض رو به سالنی بزرگ و البته مجهز به سرمایش و صندلی راهنمایی کردن تا مجزا و مفصل مساله‌ی این افراد رو پیگیری کنند. در این فاصله، بد‌ون هیچ تشریفاتی روی زمین به دیوار تکیه داده بود و مسائل سایر مردم رو گوش و پیگیری می‌کرد. پ.ن۱: بی‌آلایشی این دفتر و عدم تشریفات من‌درآوردی، زیبا و ستودنی بود. پ.ن۲: وقار و آرامش و حلم و سعه‌ی صدر دیدنی بود. پ.ن۳: اینکه مردم در دیدار با امام جمعه، راحت بودند و بدون لکنت و دور از بازی‌های منزجر کننده مسائل‌شون رو می‌گفتند، عالی و امیدوار کننده است. پ.ن۴: نوکر مردم بودن زیبا و اما نیاز به خودسازی عمیق دارد. پ.ن۵: باید دست چنین ائمه‌جمعه را بوسید و میدان کار را برایشان فراخ‌تر کرد. پ.ن۶: مردم و دفتری‌ها و... آقای موسوی را فقط با کلمه‌ی خطاب می‌کردند. شنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۰ - اهواز @fakhrian_ir