eitaa logo
فلسفه نظری
2.1هزار دنبال‌کننده
451 عکس
73 ویدیو
57 فایل
🔮شناخت عقلانی پیرامون حقیقت‌ موجودات‌ را فلسفه‌نظری گویند. ✔والحّقُ لایعرفُ الّا بِالبُرهان لابِالرِجال @eshragh1300
مشاهده در ایتا
دانلود
✅الهیات تاریخ فلسفه . . (شروع از غرب ویونان بوده است) این عبارت وکلمات مشابه آن،چیزی است که در کتب تاریخی تکرار شده، تاحدی که هیچکس از منتقدین فلسفه وحتی دانشجویان ومحققین این علم تردید ندارد که زادگاه فلسفه از و میباشد. این اعتقادبیش از آنکه حاصل تحقیقات تاریخی باشد،ابتنای بریک جهان بینی خاص و باور مرکزی دارد.وآن مساله عبارت است از تفسیر کلامی_مسیحی ازمساله ایمان وعقلانیت وهمچنین نگاه نژادپرستانه به فلسفه وتاریخ می‌باشد. (غرب زادگاه عقلانیت وشرق مبداایمان است) این سخن نزد متکلمان مدرسی مسیحی بیش ازآنکه ستایش ومدح غرب باشد، نگاهی مذموم به عقلانیت وتحقیری تاریخی نسبت به آنهاست.چه اینکه در کلام مسیحی مقوله ایمان درتباین ذاتی باهرگونه تفکرحصولی واستدلال عقلانی است. در تاریخ مسیحیت هرگزعقل حجیت ومرجعیت نداشت.حتی دراواخرقرون وسطا هم که عده‌ای معدودبه تاثیراز ابن‌رشد سخنانی به‌نفع مرجعیت عقل می‌گفتند تکفیر شدند و آراءشان مردوداعلام شد.لذا در طول تاریخ مسیحی همواره ایمان اصل بوده واگر هم فرقه‌هایی مانند برای عقل اعتباری قائل بودند ذیل ایمان ودرخدمت آن بوده. درتاریخ سه موضع اصلی دراین‌باره وجود داشته‌: ۱_موضع : که ایمان را فراتر از عقل و معارض آن می‌دانست. ۲_موضع :که ایمان رامقدم ولی غیرمعارض آن میدانست. ۳_موضع :که ایمان رامقدم ولی مؤید به عقل،وعقل راکنیز ایمان می‌دانست. درهر سه موضع،عقل هیچگاه حجت ومعیارباور مومنین نبوده. چنانچه متکلم هم عصرکانت واز جمله منتقدان جدی روشنگری باآنکه برفلسفه تسلط داشت ودرکتاب (گفتگوهای سقراطی) به مذاق اهل استدلال سخن گفته وازطلایه‌داران فلسفه مبتنی بر ایمان در آلمان بود بااین حساب اعتقاد داشت که ایمان نمی‌تواندصورت عقلانی داشته باشد لذاهمواره با برخی اسرار همراه است.واساسا ایمان بدون چنین اسرار غیرعقلانی قابل تصور نیست.او درمواجهه باجریانی که سعی درعقلانی کردن مسیحیت داشتند،عمل آنهارا احمقانه توصیف میکرد.مواضعی شبیه به این حتی پس ازقرون وسطی وبااوج گیری جریان عقل‌گرا در غرب ودرمتن آئین مسیحیت وجود داشته. ازاین رو به سبب تاثیرالهیات مسیحیت، که عقل را رهزن ایمان ومعارض اهل تقوا میدانستند،درتاریخ غرب به نحوارتکازی هرگونه تفکرحصولی وازجمله فلسفه،رقیب ایمان ودر نزاع با ادراکات حضوری تلقی میشد.چنانچه درمقدمه نقداول،هدف فلسفه نقادی را محدودسازی عقل به نفع ایمان میداند. بنابراین لازمه تحقق فرهنگ دینی، معارضت باعقلانیت ونفی ساختار تحصلی_استدلالی وفلسفه ورزی میباشد.مضاف آنکه باظهور مدرنیته وگسترش عقلانیت اتونوم وخودبنیاد، این معارضت افزایش یافت به نحوی که عقل خارق حجب ظلمانی دین ومُخرِج انسان از ظلمات جهل میباشد. براین اساس از نگاه مورخین مدرن، انسان یادروضعیت عقل است ویادر پایگاه ایمان. مومن متفکر وفلسفه دینی، از جمله پارادوکسهای معرفتی است که به اعتقاد کانت براثر فراروی عقل از نقادی خویش رخ میدهد. لذا درطول تاریخ انسان یادر وضعیت دینی بوده، که دراینصورت فلسفه نداشته، ویا در حالت توجه به عقل وفلسفه بوده که دراین حالت از قیود ایمان رهایی داشته. البته چنین نگاه مسیحی به دومقوله ایمان وعقل وبالتبع دین وفلسفه، درنگرش برخی از اندیشمندان معاصر ایران وجهان اسلام هم تاثیر گذاشته.چنانچه عصر امت واحده را مبدا ایمانی تاریخی میدانند، که درآن انسان با ساحت معنوی عالم انس حضوری داشته واز هرگونه خردورزی استدلالی وحتی تفکر حصولی احتراز داشته وبا فراموشی عهد الست وغفلت از ساحت حضوری به عقلانیت حصولی وتفکرساختاری ارتسامی تنزل یافته واز بدحادثه به فلسفه ورزی دچار شده. لذا متافیزیک حاصل غفلت انسان از ساحت معنوی عالم است. باآنکه در اسلام معارضتی بین عقل وایمان نیست وبر عقلانیت وحتی حجیت عقل حصولی ارتسامی تاکید شده وحتی در سنت اهل بیت(ع)امامان شیعه به بحث حصولی وبرهانی بامخالفین خود وارباب سایر مذاهب میپرداختند وشاگردان آنها باتشویق حضرات معصومین(ع) باتاسی به عقل به خردورزی استدلالی وکشف وضبط حقایق مبادرت می‌ورزیدند، اما این افراد وجریانها با بی‌توجهی به تراث اسلامی، وتحت تاثیر تاریخ نگاری مدرن، عقلانیت حصولی ومفهومی وفلسفه را تنزل ایمان وغفلت از وجود ونسیان حضور میدانند، وآنچه از کلام مدرسی مسیحیان برآمده را به نام معرفت دینی وعرفان وحکمت اُنسی مینامند. ➖➖➖➖➖➖➖➖ 💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari