فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 امشب خواب بیخواب 😂😂
سپاه یقه اینا رو ول نمیکنه ✌️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به به 😁😁😁
عاشق صدای این پهپاد انتحاری شاهدم اصن😂
👈این روزهایی که فشار شدیدی دشمنان بر تیم ملی فوتبال می آورند ناخودآگاه آدم یاد این فراز دعای مرزداران صحیفه میفته .
اللَّهُمَّ وَ أَيُّمَا غَازٍ غَزَاهُمْ مِنْ أَهْلِ مِلَّتِكَ ، أَوْ مُجَاهِدٍ جَاهَدَهُمْ مِنْ أَتْبَاعِ سُنَّتِكَ لِيَكُونَ دِينُكَ الْأَعْلَى وَ حِزْبُكَ الْأَقْوَى وَ حَظُّكَ الْأَوْفَى فَلَقِّهِ الْيُسْرَ ، وَ هَيِّىْ لَهُ الْأَمْرَ ، وَ تَوَلَّهُ بِالنُّجْحِ .
خدايا، هر جنگجوى اهل آيين تو كه با مشركان در جنگ است و هر مجاهد پيرو سنت تو كه با ايشان به جهاد برخاسته تا دين تو برترى يابد و حزب تو تواناتر گردد و بهرهى تو كاملتر شود . كارهاى او را آسان كن و هر چه خواهد برايش آماده ساز و خود پيروزىاش را بر عهده گير
#تا_پای_جان_برای_ایران
فوری😊خبرخوب❇️بالاخره به مددالهی موفق شدیم اقتصاد ایرانو زنده کنیم ودوباره جان جدیدی بهش بدیم ✅
ببینید پمپئو چی گفته:
🛑😱👈 اعتراف و ترس پمپئو از رشد اقتصادی ایران
🔹مایک پمپئو، وزیر خارجه پیشین آمریکا گفت:
متاسفانه ما اجرای تحریم ها علیه ایران را کاهش داده ایم.
شما می توانید تحریم ها را رفع کنید یا آن ها را اجرا نکنید،
👈👈👈چون تاثیرشان یکی است.✅✅✅
‼️😱🔹اقتصاد ایران در سال جاری ۶ تا ۸ درصد رشد خواهد کرد و این بسیار خطرناک است.
---
👈پ.ن: درسته طول میکشه این در سفره مردم دیده بشه ولی این یک موفقیت عالی وخوشحال کننده است ✅
🔴تا میتونید فورا نشرش بدید مردم بدونند🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌍 قطعی کامل برق منطقه
🔹از حجم آتش و زمان حمله (چون معمولا صبح مقر تروریستها رو میزدن نه شب) میشه فهمید هدف، زدن چنتا کله گنده بود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨فوری‼️‼️‼️
🚨هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مقر ترویست های جدایی طلب در اقلیم شمالی عراق در منطقه کوسنجق را باپهپاد های انتحاری در هم کوبید
الهم انصر جیوش المسلمین و عساکر الموحدین
واخذل الکفار و المنافقین و المعاندین الملعون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌍 پایگاه های اشغالگر آمریکا در استان اربیل در نتیجه حملات سپاه پاسداران به مقر مخالفان ایران در اقلیم کردستان، وضعیت آماده باش حداکثری را اعلام کردند
﹏﹏⃟🌻﹏﹏
مرحوم حجّة الاسلام ملاَّ اسد الله بافقی به نقل از برادرش مرحوم آیت الله محمّد تقی بافقی میگوید: «قصد داشتم از نجف اشرف پیاده، به مشهد مقدّس برای زیارت حضرت علیّ بن موسی الرّضا (علیه السلام) بروم. فصل زمستانی بود که حرکت کردم و وارد ایران شدم. کوهها ودرّههای عظیمی سر راهم بود وبرف هم بسیار باریده بود. یک روز نزدیک غروب آفتاب که هوا هم سرد بود وسراسر دشت را برف پوشانده بود، به قهوه خانهای رسیدم؛ که نزدیک گردنهای بود، با خودم گفتم: «امشب در میان این قهوه خانه میمانم، صبح به راه ادامه میدهم».
پس وارد قهوه خانه شدم، دیدم جمعی از کردهای ایزدی در میان قهوه خانه نشسته ومشغول لهو ولعب وقمار هستند، با خودم گفتم: «خدایا چه بکنم؟! اینها را که نمیشود نهی از منکر کرد، من هم که نمیتوانم با آنها مجالست نمایم، هوای بیرون هم که فوق العاده سرد است».
همینطور که بیرون قهوه خانه ایستاده بودم وفکر میکردم و کم کم هوا تاریک میشد، صدائی شنیدم که میگفت: «محمّد تقی! بیا اینجا». بطرف آن صدا رفتم، دیدم شخصی باعظمت زیر درخت سبز وخرّمی نشسته ومرا بطرف خود میطلبد.
نزدیک او رفتم واو سلام کرد وفرمود: «محمّد تقی آنجا جای تو نیست».
من زیر آن درخت رفتم، دیدم، در حریم این درخت، هوا ملایم است وکاملاً میتوان با استراحت در آنجا ماند وحتّی زمین زیر درخت، خشک وبدون رطوبت است، ولی بقیّه صحرا پُر از برف است وسرمای کُشندهای دارد.
به هر حال شب را خدمت حضرت ولیّ عصر (علیه السلام) که با قرائنی متوجّه شدم او حضرت بقیّة الله (علیه السلام) است بیتوته کردم وآنچه لیاقت داشتم استفاده کنم از آن وجود مقدّس استفاده کردم.
صبح که طالع شد ونماز صبح را با آن حضرت خواندم، آقا فرمودند: «هوا روشن شد، برویم».
من گفتم: «اجازه بفرمائید من در خدمتتان همیشه باشم وبا شما بیایم».
حضرت فرمود: «تو نمیتوانی با من بیائی».
گفتم: «پس بعد از این کجا خدمتتان برسم؟»
حضرت فرمود: «در این سفر دوبار تو را خواهم دید ومن نزد تو میآیم. بار اوّل قم خواهد بود ومرتبه دوّم نزدیک سبزوار تو را ملاقات میکنم». ناگهان آن حضرت از نظرم غائب شد.
من به شوق دیدار آن حضرت، تا قم سر از پا نشناختم وبه راه ادامه دادم، تا آنکه پس از چند روز وارد قم شدم وسه روز برای زیارت حضرت معصومه (سلام الله علیها) ووعده تشرّف به محضر آن حضرت در قم ماندم، ولی خدمت آن حضرت نرسیدم.
از قم حرکت کردم وفوق العاده از این بی توفیقی وکم سعادتی متأثّر بودم، تا آنکه پس از یک ماه به نزدیک شهر سبزوار رسیدم.
همین که شهر سبزوار از دور معلوم شد با خودم گفتم: «چرا خُلف وعده شد؟! من که در قم آن حضرت را ندیدم، این هم شهر سبزوار باز هم خدمتش نرسیدم».
در همین فکرها بودم، که صدای پای اسبی شنیدم، برگشتم دیدم حضرت ولیّ عصر (ارواحنا فداه) سوار بر اسبی هستند وبطرف من تشریف میآورند وبه مجرّد آنکه به ایشان چشمم افتاد ایستادند وبه من سلام کردند ومن به ایشان عرض ارادت وادب نمودم.
گفتم: «آقا جان! وعده فرموده بودید که در قم هم خدمتتان برسم، ولی موفّق نشدم؟!»
حضرت فرمود: «محمّد تقی! ما در فلان ساعت وفلان شب نزد تو آمدیم، تو از حرم عمّه ام حضرت معصومه (سلام الله علیها) بیرون آمده بودی، زنی از اهل تهران از تو مسألهای میپرسید، تو سرت را پائین انداخته بودی وجواب او را میدادی، من در کنارت ایستاده بودم وتو به من توجّه نکردی، من رفتم» .
🌴گوهر معرفت 🌴