eitaa logo
✨فانوس شب✨
1هزار دنبال‌کننده
14.8هزار عکس
9.6هزار ویدیو
84 فایل
جهاد تبیین را جدّی بگیرید، شبهه‌زدایی از ذهن مخاطبین را جدّی بگیرید! بعضی‌ها در مقابل تیر و شمشیر ایستادند، در مقابل شبهه نتوانستند بِایستند!
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 اکبری ها از مریخ نیامده اند... 🔹 ماه رمضان سال ‌۱۴۰۰ بود که ایشون رو توی زندان اوین در برنامه خلوت با خدا تو نمازخونه زندان اوین(یه چیزی مثل اعتکاف بدون رعایت احکام شرعی اون) دیدم. چنان با سوز خاطرات جبهه رو تعریف می کرد که آه حسرت از نهاد هر آدمی بلند میشد، واقعا گذشته اش آرزوی خیلی از ماهاست. 🔹 خیلیای دیگه هم بودن که سابقه جبهه و ... داشتن اما با جرم های امنیتی و اقتصادی زندان بودن، یادمه یه جانباز بود که یکی از پاهاش مصنوعی بود، نماز شبهای دو ساعتش و سجده های طولانیش ترک نمیشد" اما گفته میشد مستقیما با ملکه انگلیس مرتبط بوده و جاسوسی میکرده.. برای انسان این سوال پیش میاد که واقعا چطور میشه آدم به اینجا میرسه؟ کنار جذابیت های دنیایی که هر کسی رو میتونه به چالش بکشه بنظرم فقط یه چیز میرسه: اونهم همون نقطه ضعفی که شیطان رو زمین گیر کرد و یک شبه از اعلی علیین برد به اسفل السافلین: تکبر این بنده خدا مرحوم اکبری خیلی خودشو قبول داشت، بخاطر همین مسئله هم بود که من از اول سمتش نرفتم، یادمه شعر حافظ رو میخوند و گریه میکرد و روی خودش تطبیق میداد و سربازان گمنام امام زمان عج رو سربازان گمراه خطاب می کرد. 🔹 سرگذشت امثال اکبری باید برای ماها تجربه و درس باشه. خیلیا فقط یه نشتی داشتن و این طور سرنگون شدن ما که تمام وجود مون نشتیه.. خدا رحم کنه، اعاذنا الله من شرور انفسنا 🔹 یادمه مرحوم ارادت ویژه ای به منم داشت، بعد دو روز که از میون همه رفقایی که باهم اونجا بودیم فقط من خدمتشون نرسیده بودم، یه وقتی که تنها شد که البته اینقدر جاذبه کلامیش زیاد بود که معمولا کمتر تنها میشد، صدام کرد بهم گفت: چرا شما تا حالا سمتم نیومدی!! گفتم کم توفیقی از ماست، گفتن حتما وقت بزار بیا پیشم با هم حرف بزنیم من از روز اول که دیدمت خوشم اومد ازت😁 نمیدونم مرحوم چی توی ما دیده بود😁 🔺خاطرات یک از تبلیغ در زندان و روبرو شدن با مرحوم علیرضااکبری، جاسوسی که اعدام شد.