♻️ علامه مصباح؛ «انقلابی»، امّا «محذوف» و «غیررسمی»!!
[1]. آیتالله خامنهای بهصراحت، آیتالله مصباح را «عقبۀ تئوریکِ نظام» خوانده بود. نمیخواهم اینک و در اینجا دربارۀ دلالتهای مفهومی و معنایی این لفظ بنویسم و فضایلِ مصباح را بازگویم، بلکه میخواهم مخاطبِ خویش را در برابرِ «پرسشی سرسخت و تلخ» قرار دهم که شاید او را نسبت به من، بدبین سازد و ... . اکنون آنچهکه در نظرِ من مهمّ است، هیچ محاسبه و معادلهای نیست جز «گفتنِ حقیقت» و «شخمزدنِ گذشته» و «بیرونکشیدنِ ریشههای گندیده و مسموم»! هیچ اتّفاقی بدتر از آنچهکه برای علامه مصباح رخ داد، در میان نیست ... . پس باید مصلحت و سکوت را کنار نهاد و ناگفتهها را نگاشت.
[2]. «عقبۀ تئوریکِ نظام»! تعبیریست فاخر و وزین و گوشنواز، که البتّه تبعات و لوازمی دارد، و از آن جمله، این است که چنین شخصیّتی باید در «رسانۀ ملّی و رسمی»، جای پای محکمی داشته باشد و محلِ رجوع باشد. امّا آیا اینگونه بوده است؟! بهطورِ قاطع باید گفت خیر!!
[3]. در سه دهۀ گذشته، «صداوسیمای جمهوری اسلامی»، هیچگونه مصاحبهای با آیتالله مصباح نداشته و هیچگاه از سخنرانیهای انقلابی و سیاسیِ ایشان، استفاده نکرده است!! هیچگاه! برنامۀ صداوسیما دربارۀ آیتالله مصباح در طولِ سه دهۀ گذشته، فهرستِ مفصّلی نیست: یکی سخنرانیهای اخلاقیِ ایشان که بهصورتِ «سانسورشده» و «تقطیعشده»، تنها از شبکۀ تلویزیونیِ قرآن پخش میشد؛ و دیگری، سخنرانیهای اخلاقیِ ایشان که در «انتهای شب»، از شبکۀ رادیوییِ معارف پخش میشد!! همین و لاغیر! هیچ برنامۀ منظم و مستمری در میان نبود و هیچگاه مواضعِ سیاسی و انقلابیِ وی، پوششِ رسانهای داده نشد!
[4]. معاملهای که «صداوسیمای جمهوریاسلامی» با علامه مصباح کرد، بهگونهای بود که گویا ایشان، یک «اپوزیسیونِ سیاسی» است که تنها میتوان از جوانب و ابعادِ «اخلاقی» یا «فلسفیِ» ایشان بهره گرفت و بقیّۀ لایهها، با «سیاستهای نظام»، سازگار نیستند! «سیاستهای نظام» که از «عقبۀ تئوریکِ نظام» بودنِ ایشان حکایت میکند!! این چه تناقضیست؟!
[5]. تفاوتی هم میانِ علی لاریجانی و عزتالله ضرغامی و علی عسگری در میان نبوده است! همگی در «حذفِ عامدانۀ علامه مصباح»، دست در یک کاسه داشته و همگرا و همنظر بودهاند! نظریۀ رسانه در میان اینان، همان «نظریۀ جذابیّت» است، نه «نظریۀ حکمت»، و چون چنین است، همگی یک «فوتبالیست» یا «بازیگر» را بر «حکیمِ زمانه»، ترجیح میدهند! محاسبه کنید که در طولِ سه دهۀ اخیر، چه میزان از حجمِ آنتنهای زندۀ صداوسیمای جمهوریاسلامی را کسانی از این دست، اشغال کردند: «هزار ساعت»؟! «دههزار ساعت»؟! «صدهزار ساعت»؟! ... نمیدانم، ولی بهخوبی میدانم که در این میان، حتّی «یک ساعت» هم نصیبِ علامه مصباح نشد!! نه «آنتنِ زنده»! نه «سخنِ سیاسی»! نه در «شبکههای پُرمخاطب»! نه در «ساعاتِ خاص»! ...
[6]. «مسئولانِ فرهنگیِ جمهوریاسلامی»، باید سرافکنده و شرمسار باشند که علامه مصباح را از «عرصۀ رسمی» حذف کردند و «چهرهای حداقلی و رقیق» از او ساختند که هیچ نسبتی با «عقبۀ تئوریکِ نظام» نداشت! مصباحی که نسلِ جوان شناخت - یا بهعبارتِ درستتر، به آنها شناسانده شد! – یک «عالمِ اخلاقی» بود، یا حداکثر یک «فیلسوفِ مسلمان»! همین و نه بیشتر! آنان وظیفه داشتند که در تمامِ مسائل راهبردی و کلان، «عقبۀ تئوریکِ نظام» را به صحنۀ بازی آورند تا ذهنِ جوانان با تحلیلها و منطقِ فکریِ او، آشنا شود و انس بگیرد، ولی چنین نکردند!
[7]. مینویسم مسئولانِ فرهنگیِ «جمهوریاسلامی»!! چون اشکال را در «ساختار» میبینم، نهفقط در «این شخص» و «آن شخص»! حماقت و ندانمکاریِ مسئولان بهجای خود، امّا مسأله و معضلۀ من، با «اساسِ بنای فرهنگیِ رسمی» است که در نظرم، همچون افیونِ مخدّر و مخرّبی است که فضیلتسوز و نخبهکُش است. دیروز، قصّۀ جانسوزِ «حذفِ آوینی»؛ و امروز، قصّۀ تلخِ «حذفِ مصباح»! حیاتِ «غیررسمیِ» نخبگانِ انقلابی، چه زمانی پایان مییابد؟! چه کنیم با اینهمه جفاکاریِ «مسئولانِ فرهنگیِ جمهوریاسلامی»؟! کدام محکمه، دادِ ما را میستاند؟! شاید هم بیشتر گفتن، سبب شود که محکمه بهجای «دادِ ما»، «خودِ ما» را بستاند!!
[8]. علامه مصباح، «انقلابی» بود، امّا انقلابیِ «محذوف»! انقلابیِ «غیررسمی»! انقلابیِ «مظلوم»! یک شخصیّتِ تاریخیِ بینظیر در اکنونِ ما، که بیرحمانه و حماقتبار، از عرصۀ رسمی، «حذف» شد و «ناشناخته» یا «بدشناخته» ماند، تاآنجاکه در انتخاباتِ اخیر مجلسِ خبرگان، بهدستورِ «بیبیسی فارسی»، بخشی از مردمِ تهران به او رأی ندادند!!
✍ مهدی جمشیدی
✳️ اندیشمندان ما و این روزهای آمریکا
⭕️ هواداران ترامپ پس از حمله به کنگره آمریکا و تسخیر آن به تخریب کنگره پرداخته و شیشه های آن را شکستند.
🔺 دیدگاه برخی اندیشمندان اصلاح طلب درباره حوادث این روزهای آمریکا:
🔹 پرفسور تاجزاده : وقتی در کشور ما افراد زیادی از شذت گرسنگی، معتاد می شوند نباید پولهای مردم توسط سپاه خرج ایجاد ناآرامی در آمریکا شود. استخدام شبه نظامیان خارجی برای حمله به کنگره از سوی سپاه، موجب افزایش تحریمها می شود.
🔹استاد زیباکلام : حضور مردم آمریکا در کنگره، اوج دموکراسی و تجلی حاکمیت مردم در آمریکاست.
🔹حسن روحانی : اگر کسی شیشه بشکند و توبه کند باید او را بخشید. حتی اگر شیشه کنگره آمریکا باشد.
🔹دکتر شهیندخت مولاوردی : مهم این است که در آمریکا، زنان در شرایط برابر با مردان به کنگره حمله کرده اند و در این مورد هم «تساوی میان زن و مرد» رعایت شده است.
🔹استاد مریم ابتکار : مردم آمریکا در موضوع حفاظت از محیط زیست هم الگو هستند، چون برای آتش زدن کنگره و پرچم کشورشان هم از «بنزین یورو ۵» استفاده میکنند.
🔹 والاحضرت آشنا : خوش به حال مردم آمریکا، چون « دولت تفنگ بدست» ندارند تا آزادی آنها برای تصرف کنگره را سلب کند.
دکتر #کوشکی
#تحلیل_سیاسی
هدایت شده از بولتن محرمانه
🚨 کدام نهاد مسئول CLEAR کردن آسمان کشور در آن شبِ مهم بود؟
▪️علی رغم وضعیت جنگی کشور پس از عملیات موشکباران پایگاه تروریستی عین الاسد و درخواست پدافند هوایی، علت عدم اعلام ممنوعیت پروازهای مسافری و تجاری در آسمان کشور چه بود؟!
▪️پس از عملیات موشکی هدف قرار دادن پایگاه آمریکایی عین الاسد،که کشور در شرایط جنگی قرار گرفت چرا پروازهای مسافربری و درواقع غیرنظامی همچون شرایط عادی در آسمان تهران در حال پرواز بوده است و بهعبارتدیگر چرا آسمان کشور کلییر نشد؟
▪️از طرفی اپراتور پدافندی چندین بار درخواست توقف کلیه پرواز ها(کلیر) کرده که در شرایط سه- سه طبیعی است که درخواست شود.
▪️شکی نیست که بروز این فاجعه دلایل متعددی داشته است و بررسی قضائی و تحقیقات کارشناسان میتواند بسیاری از ابهامات را برطرف کند. ابهامی که مهمترین آن علت و چرایی انجام پرواز تهران-اوکراین در شرایط بحرانی است. یعنی تکرار این سؤال که مسئول کلییر (CLEAR) تهران در آن شب مهم کدام نهاد یا سازمان بوده است؟
▪️اولین نکتهای که میتواند پرده از این ابهام بردارد، مراجعه به قوانین کشوری در این زمینه است؛ بهویژه اینکه در حوزه هواپیمایی کلیه امور مبتنی بر قانون انجام میشود. ماده ۱۰ قانون هواپیمایی کشور دراینباره صراحتاً توضیح میدهد که «اداره کل هواپیمایی کشوری میتواند در مواردی که امنیت عمومی یا علل نظامی ایجاب مینماید، با تصویب «هیئتوزیران» پرواز هواپیمای ایرانی یا خارجی را بر فراز قسمتی از خاک کشور ممنوع یا محدود یا مقید به شرایط خاصی بنماید»
▪️با توجه به اینکه پس از شهادت سردار سلیمانی شورای عالی امنیت ملی تشکیل جلسه میدهد و ریاست شورای عالی امنیت ملی کشور نیز بر عهده شخص رئیسجمهور است، جای سؤال است که چرا هیئتوزیران به قانون بیتوجهی کرده و چنین مسئله مهمی را نادیده میگیرد؟!
▪️ بهاینترتیب آنچه از ظاهر امر پیداست، آن است که در موضوع اخیر که علل نظامی دخالت داشته و حفظ امنیت کشور در اولویت بوده است، بالطبع رئیسجمهور میبایست با توجه به اشراف اطلاعاتی لازم، جلسه هیئتوزیران را بهصورت فوقالعاده تشکیل میداد و با تصویب موضوع، مراتب را برای ممنوعیت یا محدودیتهای پروازی به سازمان هواپیمایی کشوری ابلاغ میکرد،که چنین اقدامی از ناحیه دولت انجام نشده و در این راستا، قصور دولت محرز است.
▪️ در شرایط عادی حتی برای برگزاری مانورهای نظامی و انجام رژههای نظامی، بسیاری از پروازها برای زمان معینی لغو میشود. اینکه در چنین شرایطی پرواز تهران ـ اوکراین و دیگر پروازها لغو نشده جای تعجب است؛ زیرا در شرایط حساس و بهاصطلاح ۳ - ۳ یکی از اقدامات اولیه که باید انجام شود لغو پروازهای تجاری و مسافری است.
▪️ مدیرعامل شرکت فرودگاهها و ناوبری هوایی ایران نیز میگوید که «ما موظف هستیم برنامههای روتین پروازی را انجام دهیم و از این موضوعات بیاطلاع بودیم. اختیار لغو یا تأخیر در پروازها به دلیل شرایط امنیتی در کشور را نداریم مگر اینکه از مرجعی به ما دستور بدهند.»
▪️هرچند طبق قوانین هواپیمایی کشور هیئتوزیران وظیفه اصلی کلییر اعلام کردن آسمان کشور را داشته اما نمیتوان به نقش پدافندی خاتمالانبیا در این زمینه بیتوجه بود؛ ضمن اینکه برای روشن شدن ابعاد این فاجعه بزرگ و با توجه به تأکیدات قانون در ماده ۱۰ قانون هواپیمایی کشوری، بایستی منتظر نتایج دقیق حاصل از بررسیهای نهاد قضائی و احکام صادره باقی ماند.
🇮🇷 بولتن محرمانه 🇮🇷
https://t.me/Boltan
http://sapp.ir/Boltan
@boltan1