فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیتالله بهجت و سیدالشهدا
بریدههایی از کتاب رحمت واسعه آیتالله بهجت
🔸آنچه معاویه و یزید بالفعل داشتند، ما بالقوه داریم. خیلی به خود مغرور نشویم. اینطور نیست که آنها از جهنم آمده باشند و ما از بهشت. به خدا پناه میبریم!
🔸وای بر کسانی که مدعی قرب به خدا هستند؛ اما ولیّ او را نمیشناسند!
🔸در آخرالزمان این دعای فرج را که دعای تثبیت در دین است، بخوانیم: «یا اللهُ،یا رَحْمَنُ،یا رَحیمُ، یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ،ثَبِّتْ قَلْبی عَلی دینِک» (ای خدا، ای رحمتگستر، ای مهربان، ای زیروروکنندۀ دلها،دل مرا بر دینت ثابت و استوار گردان)
🔸همیشه حق و باطل مثل حسین(ع) و یزید وجود دارد و کار مردم هم یا جنگ در کنار یزید یا در رکاب امامحسین(ع) است.
🔸این کسانی که میگویند: این مداحی چیست؟ مصیبتخوانی چیست؟ اشک ریختن چیست؟اینقدر احمق هستند که نمیفهمند این اشک طریقۀ تمام انبیا(ص) بود برای شوق لقاءالله،برای تحصیل رضوانالله
🔸ما باید اهل محاسبه باشیم،هرچند اهل توبه نباشیم،خودِ محاسبه مطلوب است.اگر بدانیم فلان روز حسینی و فلان روز یزیدی هستیم، بهتر از این است که اصلاً ندانیم یزیدی هستیم یا حسینی.
🔴 #معاملهی_حسینی
🏴 امشب سنگینترین شب سال است. شبی که قلب قطب عالم امکان یعنی امام عصر علیهالسلام به خاطر شهادت جدّشان، سیّدالشهدا علیهالسلام به درد میآید.
امشب و فردا امام زمان علیهالسلام، خون گریه میکنند. تمام #ملائک در آسمانها شیون میکنند. مصیبت #عاشورا عظیمترین مصیبتی است که در تاریخ عالم هستی رخ داد. از شهادت فرزندان و اصحاب حضرت گرفته تا اسارت زن و بچّههای ایشان و شهادت فجیع سیدالشهدا علیهالسلام با لب تشنه و گرسنگی شدید همه و همه مصداقهای کوچکی از این دریای پر بلای عاشوراست.
🏴 #معاملهی_حسینی این است که در این یکی دو روز، تمام سختیها و گرفتاریها و مشکلات زندگی فردی و دنیایی خود را فراموش کنیم و همسر و اطرافیان خود را عفو کنیم و غرق در مصیبتهای فرزند فاطمه و خانوادهاش شویم. بگرییم و غصهدار شویم. #توسّل کنیم و اشک بریزیم. عزاداری کنیم و آرزوی واقعی کنیم که ای کاش روز #عاشورا در رکاب حضرت بودیم. کمتر بنوشیم و کمتر بخوریم تا قلبمان برای عزای سیدالشهدا رقیق و آماده شود.
🏴 میدانی با این کار چه اتفاق زیبایی در زندگیت میافتد؟ اهل بیت علیهمالسلام #معاملهگران خوبی هستند. یقین بدانید که مادرش فاطمه سلاماللهعلیها خواهد گفت چون غصهدار فرزندم بودی و غبار غم بر چهرهات نشست و چون بخاطر حسینم از دنیای خودت روی برگرداندی و غمها و گرفتاریهای خود را فراموش کردی من هم کاری میکنم تا غم و غصههای زندگیت برطرف شود کاری میکنم تا غصّههایت به #شادی و #آرامش تبدیل شود کاری میکنم تا مشکلاتی که در زندگی داری یک به یک حل شود.
🏴 اهل بیت علیهمالسلام خیلی کریم هستند مطمئن باش مَنِش و اخلاق آنها احسان و جبران چندینبرابری است. امشب صدقه برای سلامتی امام زمان علیهالسلام فراموش نشود.
🌹السلام علیک یا اباعبدالله
لطف حسین ما را تنها نمیگذارد
گر خلق واگذارد او وا نمیگذارد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 نذر عباس
🔹 روایت ویژه مادر شهید مصطفی صدرزاده برای رهبر انقلاب از شهادت فرزندش در ظهر تاسوعا
➕ سخنان شهید سلیمانی در وصف شهید صدرزاده
@tollabolkarimeh
♡••
نام معشـوق مبر نزد من از عشـق مگو عشقدیریستکهدرپیچوخم عبّاساست...
⭕ سیدحسننصرالله: ما سرباز ولیفقیه هستیم اما برده کاخسفید نیستیم
🔸️دبیر کل حزب الله لبنان:
🔹ایران هیچوقت از دوستانش دست برنداشته و دوستان خود را ذلیل نکرده، دست بریده حاجقاسم سلیمانی شاهد قوی ادعای من است. برخلاف آمریکا، ایران کوهی استوار است که میتوانیم به او تکیه کنیم.
🔹کشتیهای حامل سوخت خریداری شده از ایران تا ساعاتی دیگر به سوی لبنان حرکت میکنند. به آمریکا و صهیونیستها اعلام میکنم، از زمانی که این کشتیها حرکت کنند، خاک لبنان قلمداد میشوند. کسی وارد چالش نشود چون این امر با عزت ملت ما گره خورده است.
#تحلیل_سیاسی
⚔ فصل محاکمه
🔹 چرا سازنده فایزر، واکسن نمی زند؟
سفر مدیر عامل فایزر به اسراییل به دلیل نداشتن گواهی انجام واکسناسیون، لغو شد!
چرا خود مدیر عامل فایزر واکسن نزده است؟!
آیا اطلاعاتی در مورد تولید خودش دارد که ترجیحش بر نزدن واکسن قرار گرفته است؟!
#کروناهراسی
#واکسن
#مهدوی_ارفع
🆔 @mahdavi_arfae
اگر عباس پروری، کار هر مادری بود،
غربتی هزارساله،
گریبانِ آخرین حسینِ زمین را نمیگرفت!
#Hussain
#علمدار
"saeideh.ha.sa"
@fanoosebasirat
18.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 فی کربلاء خسف القمر
فضا سازی مقتل قمر منیر بنی هاشم و روایت تلاش سقا برای رفع عطش کودکان...😭😭
#یا_حسین
@fanoosebasirat
سستی کوفیان رقم می زند :
صلح را برای امام حسن (ع)
قتلگاه را برای امام حسین (ع)
و تو ..
هر روز از خودت بپرس،
سستی ما چه رقم می زند برای مهدی موعود
@fanoosebasirat
#حتما_بخوانید
*مقبل کاشانی*
شاعری بوده که خیلی آرزوی زیارت امام حسین علیه السلام رو داشته اما از نظر مالی در مضیقه بوده.
هر وقت سایر افراد کربلا می رفتند اشک حسرت می ریخته و آرزوی زیارت ارباب بی کفنش رو داشته.
یک روز یکی از دوستان خرج سفرش رو تقبل میکنه و از کاشان راه میفتن به سمت کربلا.
در راه و نزدیکی های گلپایگان دزدان، قافله رو تاراج میکنند.
یک عده از افراد بر میگردند کاشان.
یک عده هم میرن سمت گلپایگان و از اونجا با توجه به اعتباری که داشتند و یا از فامیلاشون پول قرض میکنن و سفر رو ادامه میدن .
اما مقبل در گلپایگان نه آشنایی داشت و نه اعتباری.
از یک طرف هم دوست نداشت دیگه راهی رو که اومده برگرده. دلش هوای امام حسین علیه السلام رو داشت.
با خودش می گفت یک قدم نزدیکتر به امام حسین علیه السلام هم یک قدمه.
همینجا میمونم کار میکنم تا خرج ادامه سفرم جور بشه.
چند وقتی تو گلپایگان موند تا محرّم از راه رسید .
مثل همه شیعیان در مجالس عزاداری شب و روز محرّم شرکت میکرد تا اینکه شب عاشورا شد، اشعاری رو که سروده بود در شب عاشورا خوند و غوغا کرد ….
همون شب پس از اتمام مجلس و در عالم رویا خواب دید مشرّف شده به کربلا و وارد صحن شد . خواست بره طرف ضریح که از ورودش جلوگیری کردن.
*مقبل میگه* ؛ با خودم گفتم خدایا نباید در رابطه با دخول به حرم کسی دیگری را مانع شوند .
یکی گفت درست میگویی مقبل اما الان فاطمه زهرا (س) و خدیجه کبری(س) و آسیه و هاجر و ساره با عده ای از حوریان در حرم مشغول زیارتند چون تو نامحرمی اجازه ورود نخواهی داشت .
پرسیدم توکیستی ؟ گفت : من از فرشتگان حافّین هستم ، حالا برای اینکه ناراحت نشوی بیا تا تو را به قسمتهای دیگر حرم هدایت کنم .
در سمت غربی صحن مطهر مجلسی با شکوه بود .
از وی راجع به حاضرین در مجلس سوال کردم .
گفت : پیامبرانند از آدم تا خاتم که همه برای زیارت قبر سید الشهدا (ع)آمده اند.
*مقبل میگه* : حضرت رسول صلی الله علیه و آله را دیدم که فرمود بروید به محتشم بگویید بیاید.
ناگاه دیدم محتشم با همان قیافه ، قدی کوتاه و چهره ای نورانی و عمامه ای ژولیده وارد شد.
حضرت به منبری که در آنجا بود اشاره فرمودند که ای محتشم برو بالا و هر چه بالا میرفت
حضرت میفرمود برو بالاتر تا پله نهم رسید ایستاد ومنتظر دستور پیامبر بود.
حضرت فرمود ای محتشم امشب شب عاشوراست ، از آن اشعار جانسوزت بخوان.
و محتشم شروع کرد به خواندن اشعارش :
*کشتی شکست خوردهٔ طوفان کربلا*
*در خاک و خون طپیده میدان کربلا*
*گر چشم روزگار بر او زار میگریست*
*خون میگذشت از سر ایوان کربلا*
*نگرفت دست دهر گلابی به غیر اشک*
*زآن گل که شد شکفته به بستان کربلا*
*از آب هم مضایقه کردند کوفیان*
*خوش داشتند حرمت مهمان کربلا*
*بودند دیو و دد همه سیراب و میمکید*
*خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا*
*زان تشنگان هنوز به عیوق میرسد*
*فریاد العطش ز بیابان کربلا*
- اینجا بود که صدای گریه و ناله از پیامبران بلند شد …
حضرت رسول صلی الله علیه و آله گریه کنان می فرمود :
ای پدران من ای عزیزان ببینید با فرزندم حسین چه کرده اند ، آب فراتی که همه حیوانات از آن مینوشند بر فرزندم حرام کردند . سپس اشاره کرد که محتشم باز هم بخوان .
*محتشم ادامه داد :*
*روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار*
*خورشید سر برهنه برآمد ز کوهسار*
- در این لحظه گریه آنقدر زیاد شد که گویی صدای گریه به عرش میرسید.
محتشم خواست تا پایین بیاید حضرت فرمود ؛
باز هم بخوان زیرا هنوز دلها از گریه خالی نشده.
محتشم اطاعت امر کرد و در حالیکه عمامه اش را از سر برداشت و فریاد کنان صدا زد یا رسول الله :
*این کشتهٔ فتاده به هامون حسین توست*
*وین صید دست و پا زده در خون حسین توست*
*این نخل تر کز آتش جان سوز تشنگی*
*دود از زمین رسانده به گردون حسین توست*
*این ماهی فتاده به دریای خون که هست*
*زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست*
- با رسیدن محتشم به این قسمت از اشعارش رسول الله غش کرد و انبیا همه بر سر میزدند و گریه میکرند.
و مَلَکی این شعر محتشم را میخواند:
*خاموش محتشم که دل سنگ آب شد*
*بنیاد صبر و خانهٔ طاقت خراب شد*
*خاموش محتشم که از این حرف سوزناک*
*مرغ هوا و ماهی دریا کباب شد*
- محتشم لب فرو بست و از منبر پایین آمد.
پس از ساعتی که مجلس به حالت عادی بازگشت پیامبر (ص)عبای خود را بر دوش محتشم انداخت.
*مقبل میگوید* : من هم شاعر اهل بیت بودم و دوست داشتم پیامبر به من هم بگوید تو هم اشعارت را بخوان . هر چه انتظار کشیدم نفرمود .
مایوسانه از حرم خارج شدم که دیدم حوری مرا صدا میزند ای مقبل ، فاطمه زهرا سلام الله علیها به نزد پدر آمد و فرمود به مقبل هم بگویید تا اشعارش را بخواند.
ادامه دارد......
....ادامه
*مقبل گوید* رفتم روی منبر پله اول ولی دیگر پیامبر(ص) به من نفرمود برو بالاتر فهمیدم مقام محتشم از من خیلی بالاتر است. شروع کردم به خواندن اشعارم:
*نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت*
*نه سید الشهداء بر جدال طاقت داشت*
*هوا زجور مخالف چو قیرگون گردید*
*عزیز فاطمه از اسب سر نگون گردید*
*بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد*
*اگر غلط نکنم، عرش بر زمین افتاد*
تا این اشعار را خواندم حوریه ای آمد و گفت مقبل دیگر نخوان که زهرا سلام الله علیها
غش کرد .
مقبل گوید : از منبر فرود آمدم و پیامبر (ص) به عنوان صله چیزی به من عطا نفرمود .
ناگهان امام حسین علیه السلام را درهمان حالت رویا دیدم که ازآن حلقوم بریده صدا زد :
ای مقبل من خودم خلعت تو را خواهم داد .
مقبل گوید در این حال از خواب بیدار شدم .
فردای آن روز قافله ای به قصد زیارت کربلا حرکت کرد و مرا همراه خود بردند.
#محرم
@fanoosebasirat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای امشبی که شام غریبان آل ا... است .
وای از دل زینب ،امان از دل زینب 😭😭😭😭
◾️ صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین
#ثامن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عاشورا در پاکستان و حضور میلیونی عاشقان ابا عبدالله