eitaa logo
❇️ فانوس ❇️⁩
98 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
4.7هزار ویدیو
102 فایل
✨امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: «كسى كه به اوضاع زمان خود آگاه باشد، گرفتار هجوم اشتباهات نمى شود.»✨
مشاهده در ایتا
دانلود
بخش اول 🔻بخوانید و باز نشر دهید 🔻عاشقانه زندگی می کرد و تمام آرزویش این بود که سخنان امام خمینی را به گوش مردم پاکستان برساند شب و روز تلاش می کرد و با اینکه بارها از سوی افراط گرایان تهدید شده بود به این دلخوش بود که وظیفه اش را انجام می دهد. 🔻انجمن دانشجویان امامیه را که در پاکستان به راه انداخت دیگر هیچ شهر و محله ای نبود که سخنان انقلاب و امام خمینی را نشنود. 🔻همین باعث شد تا تروریست های سپاه صحابه به فکر شهید کردنش باشند بی آنکه بدانند او آرزوی شهادت در سر داشته وقتی وصیت نامه اش منتشر شد همه متعجب شدند: « ای کاش به خیل لشکر خمینی ملحق شده وبا خون پاک آن جوانان بخشیده می شدم» 🔻تروریست های کور دل تنها او را به آرزوی خود رسانده بودند..... گرامی باد بیست و ششمین سالگرد شهادت شهید محمد علی نقوی
2 🔻شکنجه گر سعودی سیگارش را خاموش کرد و با لحنی تمسخر آمیز گفت: به تو چه ربطی داشت که جای ایرانی ها به عربستانی بیایی و در نبود آنها شعار برائت از مشرکین سر بدهی!؟ خمینی ایرانی است و تو پاکستانی نمی خواهی این را بفهمی؟ امیدوارم این 3 ماه شکنجه حسابی حالت را جا آورده باشد تا دیگر به فکر این غلط ها نیفتی. 🔻محمد علی چشمان بی رمق و کم سوی خود را باز کرد و آرام ولی محکم گفت: اگر تمام این شکنجه ها و دردها باعث یک لبخند روی لب امام خمینی شده باشد حاضرم صدها بار دیگر شکنجه شوم. 🔻دندان های شکنجه گر سعودی به هم ساییده شدند و یک بار دیگر صدای ضربات مشت و لگد از اتاق بلند شد. 🔻و محمد علی همچنان خوشحال بود که اجازه نداده فرمان امام خمینی روی زمین بماند حتی به قیمت شکنجه های طاقت فرسا در زندان های عربستان 🔹گرامی باد بیست و ششمین سالگرد شهادت شهید محمد علی نقوی
3 🔹شنیده بود جبهه های دفاع مقدس به دارو احتیاج پیدا کرده و کشورهای جهان هم ایران را تحریم کرده اند. با این که پزشک بود وظیفه خود را چیز دیگری دید، یک کامیون اجاره کرد و به هر جا که می توانست سر زد تا دارو جمع کند. 🔹وقتی خوشحال با کامیون پر از دارو به مرز میرجاوه رسید تا راهی خوزستان شود تازه متوجه شد که این داروها باید مجوز لازم را از کنسولگری ایران در شهر کویته داشته باشند! مسیر نزدیکی نبود باید 600 کیلومتر راه را بر می گشت. هر شخص دیگری بود شاید منصرف می شد ولی محمد علی بزرگتر از این حرفها بود. دو روز بعد بازهم به میرجاوه بر گشت این بار با مجوزی که مهر کنسولگری ایران در شهر کویته را داشت. 🔹داروها به خوزستان رسیدند بعدها یکی از همرزمان شهید چمران می گفت: پزشکی پاکستانی را در دهلاویه دیدم که هیچ خستگی در وجودش راه نداشت و از همه فعال تر بود. محمد علی را می گفت.... 🔻گرامی باد بیست و ششمین سالگرد شهادت شهید محمد علی نقوی