#روایت_سیویکم
#جانبازان_حادثه_پیجر
#ابوالفضل
#محمد
💠 قسمت اول روایت
🟡 به دیدار ابوالفضل( ابو مصطفی) و محمد، رفقای صمیمی که منزلشون نزدیک هم و در محدوده منزل سیدحسن نصرالله بود رفتیم.
▫️ اسم برادر دوقلوی محمد، یوسف بود که سال ۲۰۱۳ در سوریه شهید شد. محمد درمورد برادرش میگه: یوسف در آخرین اعزام، دوماه در جبهه موند و میگفت باید بایستم و از حرم دفاع کنم🥺 تا اینکه در سوریه برای دفاع از حرم ماند تا به شهادت رسید😭.
دو روز قبل از حادثه پیجرها، خواهرم خواب یوسف رو میبینه که با ناراحتی میگه من نگران محمد هستم.....😔
روز حادثه خونه بودم و میخواستم برای کار اداری بیرون برم که پسر کوچکم گفت منو سرویس ببر. داخل سرویس پبجر صدا داد وقتی پیجیر رو باز کردم، حادثه اتفاق افتاد.😞
🔺 همسرم وقتی اومد که ببینه چه اتفاقی افتاده چون من پشت در افتاده بودم، به سختی گوشه در رو باز کرد و دید چه اتفاقی افتاده. برای همین با چند تا از همسایه ها تماس گرفت تا برای کمک بیان.
🔹 بعداً همسایه ها گفتن دیدیم روی زانوها افتادی و داری دعا میکنی ولی من انگار بیهوش بودم و متوجه نبودم.
#راوی_مقاومت🎙
#لبنان_مقاوم✊
#جانبازان_حادثه_پیجر📟
#ابوالفضل
#محمد
#قرارگاه_نصرالله
🌐 فانوس قرن:
http://eitaa.com/joinchat/81461248Cc536844d89
فانوس قرن
#روایت_سیویکم #جانبازان_حادثه_پیجر #ابوالفضل #محمد 💠 قسمت اول روایت 🟡 به دیدار ابوالفضل( ابو مصط
#روایت_سیودوم
#جانبازان_حادثه_پیجر
#ابوالفضل
#محمد
💠 قسمت دوم روایت
❇️ وقتی رسیدم بیمارستان به همراهان گفتن چون خیلی خون از بدنش رفته، اگر نیم ساعت دیرتر میومدید تموم میکرد.
🔰 در بیمارستان ده روزی بیهوش بودم که کلیه هام آسیب دید و بدنم پر از آب و متورم شده بود. وقتی به هوش اومدم، فقط سیاهی میدیدم و به زمان آگاه نبودم و گفتم دو ساعتی هست اینجوری شدم!
🔸 به من گفتن ده روز هست که اینجایی. ما چشمت رو عمل کردیم و عینک سیاه روی چشم شماست. منم گفتم خدا چشمان رو داده بخواد میگیره و یحی العظام و هی رمیم هست.
🔘 ۶۰ روز نمیتونستم اصلا ببینیم، بعد از ۶۰ روز یه خیال میدیدم تا اینکه خدّام امام رضا علیه السلام روز ولادت امام رضا علیه السلام که روز شهادت یوسف هم بود پرچم امام رضا علیه السلام رو آوردن و روی چشمام کشیدم و از اون روز چشمام کمی بینایی پیدا کرده.
🔵 از اینکه شما اینجا تشریف آوردید خیلی خوشحالم و روحیه گرفتم. حس میکنم نگاه آقا هم به زندگی ما افتاد. امیدوارم این جراحات آغاز دیگه ای برامون باشه و عاقبتمون با حضرت ختم به شهادت بشه.
♦️ وقتی دوستم از همسر محمد پرسید بعد از تغییر چهره چجوری به محمد نگاه میکنی؟ گفت: من به اخلاق و صبرش نگاه میکنم، چون محمد مثل شهدا میمونه.
🟢 حتی محمد به دوستش هم که ملاقات اومده بود و خیلی گریه میکرد گفت: صبور باش، درسته سید حسن نصرالله رفت ولی ما راهش رو ادامه میدیم.
▪️ خواهر محمد برامون گفت که در ایام بیهوشی محمد، از دوستش که طلبه هست پرسیدم چه دعایی بخونیم؟ ایشون گفت کنارش زیارت ناحیه مقدسه بخونید. محمد چون بخش مراقبت های ویژه بود، این کار ممکن نبود.
🔻 یک روز که میخواستن پانسمان محمد رو عوض کنند من هم داخل رفتم و کنار محمد شروع به خوندن کردم؛ دیدم در همون حالت بیهوشی، از گوشه چشم راستش اشک میریزه. وقتی این صحنه رو دیدم مطمئن شدم چشم راستش شفا پیدا میکنه...
🌹 محمد خیلی به زیارت عاشورا اصرار داشت، و در عین ناامیدی از به دست اوردن مجدد بیناییش، یک روز از صبح تا شب زیارت عاشورا رو با صد لعن و صد سلام خوند.
پسرش نصف شب از خواب بیدار شد و گفت من امام حسین علیه السلام رو دیدم که من رو در آغوش گرفت و گفت من پدرت رو شفا میدم.💔🥺
#راوی_مقاومت🎙
#لبنان_مقاوم✊
#جانبازان_حادثه_پیجر📟
#ابوالفضل
#محمد
#قرارگاه_نصرالله
🌐 فانوس قرن:
http://eitaa.com/joinchat/81461248Cc536844d89
فانوس قرن
#روایت_سیودوم #جانبازان_حادثه_پیجر #ابوالفضل #محمد 💠 قسمت دوم روایت ❇️ وقتی رسیدم بیمارستان به
#روایت_سیوسوم
#جانبازان_حادثه_پیجر
#ابوالفضل
#محمد
💠 قسمت سوم روایت
▫️ حالا نوبت به گفتگو با ابوالفضل یا ابومصطفی شد. ایشان اول نمیپذیرفت که از خودش بگه ولی با اصرار ما شروع به صحبت کرد.
🔺 گفتگو رو با داستانی خاص از سیدعیسی ترهینی بچه ای که در حادثه پیجر مجروح شد، شروع کرد. وقتی پیجر ارور میده، سیدعیسی برمیداره و باعث میشه کل صورت آسیب ببینه و چشم هاش نابینا بشه.😔
او ۱۸ روز به اهلبیت علیهم السلام توسل کرد که یک چشمش ببینه.📿🤲
وقتی او را داخل اتاق عمل آوردن، گفت دارم میبینم که کنار در اتاق عمل، عده ای سفید پوش کنار اتاق عمل از اول تا آخر عمل ایستادن و میگفتن چشمت برمیگرده. که به لطف خدا ۹۵ درصد بینایی چشم راستش برگشته.🤲🌷
🔻 همسر ابومصطفی در مورد روز حادثه نقل میکنه: وقتی این حادثه اتفاق افتاد همه در یک اتاق بودیم که کل اتاق خونی شد و در کل این اتفاق ابومصطفی فقط یک آخ گفت و تمام.
▪️ حتی خودش میخواست لباس بپوشه و به بیمارستان بره که ما به کمک اطرافیان به بیمارستان بردیمش. وقتی به بیمارستان رفتیم، من متوجه شدم چشمش نمیبینه.
🔸 ابومصطفی گفت من تحمل میکنم، نگران نباشید فقط به من بگید چه اتفاقی افتاده. همسر ابومصطفی میگه من حاضرم چشمم رو به شوهرم بدم که بتونه این مسیر رو ادامه بده!
🔹 رفیق ابومصطفی معتقده که خدا همونطور که شهدا رو انتخاب کرده این عزیزان رو هم انتخاب کرده.
#راوی_مقاومت🎙
#لبنان_مقاوم✊
#جانبازان_حادثه_پیجر📟
#ابوالفضل
#محمد
#قرارگاه_نصرالله
🌐 فانوس قرن:
http://eitaa.com/joinchat/81461248Cc536844d89
فانوس قرن
#روایت_سیوچهارم
#شهید_علی_حسین_الاطرش
💠 قسمت اول روایت
پدر شهید از ویژگی های شهید برامون نقل میکنه👇🏻
🔘 شهید خالد بزی از شهدای تموز هست که پسرم خیلی به ایشون ارادت داشت.پسرم شدیدا عاشق کشور ایران بود. سال ۲۰۱۱ بود که شنید ایران دوره آموزشی گذاشتن.
▪️ اما چون تک پسر بود بهش اجازه ندادن بره. هروقت حرم امام حسین علیه السلام میرفت بعدش حتما قم و مشهد هم میرفت. جنگ که شد، چون سنش کم بود اجازه نمیدادن اعزام بشه. برای همین شناسنامه ش رو دستکاری کرد تا بتونه به جنگ بره.☺️
▫️ وقتی به سوریه اعزام شد، یکی از عملیات هاش، محافظت از کلیسا بود. سعی میکرد اکثر اوقات روزه دار باشه. عاشق حاج قاسم شده بود. روز شهادت حاج قاسم، با تولد شهید مصادف بود. دیگه از اون سال به کسی اجازه نمیداد تا تولدش رو تبریک بگه.
علی حسین دفاع شخصی هم تدریس میکرد💪🏻. کامل روستاها رو میشناخت، رفت و آمد اسرائیلی ها رو کنترل و رصد میکرد و آمارشون رو داشت.
🟢 وقتی در جنگ مجروح شد و برگشت، دوباره به فاصله زمانی کمی به جنگ برگشت. هر دفعه که از جنگ برمیگشت به مادرش میگفت از ته قلب دعا نکردی شهید بشم، این بار از ته قلبت برای شهادت من دعا کن.🙏
🌹 پسرم مفقود الاثر هست و فعلا دو تکه از استخوان هاش رو پیدا کردیم. چون از محل اصابت موشک تا جایی که کلاهش افتاده بود، ۱۰۰ متر فاصله بود.
🌷 ما ارادت خیلی زیادی به امام خمینی رحمة الله علیه و امام خامنه ای و شهید سید حسن نصرالله داریم. هرچه رهبری بفرمایند ما انجام میدهیم و فدای رهبری هستیم و در این مسیر خواهیم ماند.
ما رأینا الا جمیلا... شهدا فرزندان ما هستند و به ما شرف و عزت میدن. ما به فرزندانمون هم آموزش خواهیم داد تا پیروی از ولایت داشته باشن تا آزادی قدس رو ببینیم.🤲✊
#راوی_مقاومت🎙
#لبنان_مقاوم✊
#شهید_علی_حسین_الاطرش🌹
#قرارگاه_نصرالله
🌐 فانوس قرن:
http://eitaa.com/joinchat/81461248Cc536844d89
💐 ولادت ابن الرضا، حضرت جوادالائمه (علیهالسلام) و طفل شش ماهه اباعبدالله، حضرت علی اصغر(علیهالسلام) و روز پسر مبارک باد.🌸
🌐 فانوس قرن:
http://eitaa.com/joinchat/81461248Cc536844d89
هدایت شده از فانوس قرن
امروز هم در خدمتتون هستیم با روایت هایی از لبنان🌿🇱🇧
همراه ما باشید...🙏
#راوی_مقاومت🎙
#لبنان_مقاوم✊
🌐 فانوس قرن:
http://eitaa.com/joinchat/81461248Cc536844d89
9.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #کلیپ
از مادر شهید امیر برجی سوال کردیم که برای شهادت پسرت دعا میکردی🤔⁉️
ایشون گفتند: نه! چون من از بچگی پسرم رو برای شهادت تربیتش کرده بودم...🥀💔😔
روایت این شهید عزیز رو خواهم نوشت✍
منتظر باشید...⏳
#راوی_مقاومت🎙
#لبنان_مقاوم✊
#شهید_امیربرجی
#قرارگاه_نصرالله
🌐 فانوس قرن:
http://eitaa.com/joinchat/81461248Cc536844d89
فانوس قرن
#روایت_بیستونهم #شهید_ابراهیم_جزی #حاج_نبیل 💠 قسمت اول روایت 🟡 دیشب جای شما خالی محضر خانواده شه
#روایت_سیوپنجم
#شهید_ابراهیم_جزی
#حاج_نبیل
💠 قسمت دوم روایت
🔺 پسر بزرگ حاج نبیل از ویژگی های پدر برامون گفت: حاج عماد اسم حاج نبیل رو براشون انتخاب کرد و حقا هم مناسب بود چون اخلاقش عالی بود، خیلی رئوف و مهربون بود، با وجود مشغله های فراوانش و زمان کمی که داشت، تلاش می کرد مشکلات همکاران رو حل کنه.
▫️ زیردست براش معنایی نداشت و با همه رفیق بود. برای حل مشکلات نیروها، یک مجموعه راه اندازی کرد تا مشکلاتشون رو حل کنن. حتی برای یکیشون که مجرد بود همسر پیدا کرد🤩.
✅ یکی دیگه از صفات خاصش این بود که خودش دنبال فقرا میرفت و بهشون رسیدگی میکرد و مشکلاتشون رو حل میکرد.
🔹 خیلی خانواده دار بود. هروقت منزل بود و مهمان برامون میومد، نمیذاشت مادرم کاری کنه و حتی چای دم کنه. همه کارها رو خودش انجام میداد.
▪️ رابطه ش با بچه ها و نوه ها عالی بود، بچه میشد و باهاشون بازی میکرد. حتی الان اگر از بچه ها بپرسید پدر رو بیشتر دوست دارن یا پدربزرگ رو؟ میگن پدربزرگ رو😍🥺.
🔰 خیلی وقتها به پدر میگفتیم فلان ماشین یا خونه یا سلاح رو بگیریم که جواب میداد: این ها لذت دنیاست و سعی کنید خیلی سمتش نرید.
🔴 کار پدر خیلی سری بود و کسی نمیدونست دقیقا داره چکار میکنه🤔 برای همین هم بنا به دلایل امنیتی رفت و آمد راحتی نمیتونستن داشته باشن.
🟡 علاقه شدیدی به سید حسن نصرالله داشت، محافظ سید بود و انگیزه اش محافظت از نماینده و نایب رهبری بود.
منتظر امر و نهی سید نبود، سعی میکرد قبل از امر و نهی سید، نیت سید حسن نصرالله رو بخونه و اقدام کنه.
❤️ علاقه شدیدی به حاج قاسم داشت. ایشون رو از اولیای خدا میدونست. پدرم در سال ۲۰۱۴، ۶ ماه در حلب بودن. البته من هم اونجا بودم ولی نمیدونستم که پدر هم اونجا هست.
🔸 سه ماهی میشد که بابا رو ندیده بودم؛ حاج قاسم که فهمیدن بهم گفتن به دفترشون تو حلب برم و بعدش حاج قاسم واسطه شدن تا بابا رو ببینم.
🔻 پسر کوچک حاج نبیل گفت پدرم بهم گفت که هر زمان که فرصت داشتم روضة الحوراء پیش حاج عماد میرفتم و توسل میکردم تا مشکلم حل بشه.
زیارت عاشورا زیاد میخوندن و وقتی مجلس روضه میرفتن یه گوشه مینشستن که راحت بتونن عزاداری کنن.😔
#راوی_مقاومت🎙
#لبنان_مقاوم✊
#شهید_ابراهیم_جزی🌹
#حاج_نبیل🌷
#قرارگاه_نصرالله
🌐 فانوس قرن:
http://eitaa.com/joinchat/81461248Cc536844d89