هدایت شده از محفلِ ایده
#محرم
#ما_ملت_امام_حسینیم👆
🌷امام صادق (ع):
🏴هرکس در ایام عزای جد ما حسین (ع) بر سر در خانه خود #پرچم_مشکی نصب نماید ، مادرم حضرت زهرا (سلام الله علیها) هر روز او و اهل خانه را دعا میکند
محفل ایده ؛پنجره رو به آینده ای بهتر
@mahfel_69
با معرفی ما به دوستان همسنگر دست به دست هم می دهیم تا بهترین ها را برای ایران عزیز رقم بزنیم
https://eitaa.com/joinchat/2160591104C08f9da0248
فـرهنـگ اراڪ
#اطلاعیه 📌معاونت فرهنگی ناحیه اراک به مناسبت سالروز #عید_غدیر «مسابقه نقاشی؛ ویژه کودکان زیر ده سال
بسم الله الرحمن الرحیم
اسامی برندگان مسابقه نقاشی عید غدیر .
🎁با برگزیدگان جهت اهدای جوایز تماس گرفته خواهد شد.
۱-معین اروجی
۲-حسین کمال پور
۳-فاطمه جعفری
۴-رها فضلی
۵-ماهان سلطانی
۶-مهدیس هاشمی
۷-امید انصاری نیا
۸-مریم السادات سجادی
۹-زهرا جعفری
۱۰-فاطمه نظامی
۱۱-محمد مهدی عبدی
۱۲-مریم السادات سجادی
۱۳-زینب عروجی
۱۴-محمد امین روحی
#معاونت_فرهنگی_ناحیه_اراک
#مسابقه_نقاشی
─┅═🇮🇷 💠 🇮🇷═┅─
#فرهنگ_اراک
@farhang_arak
https://eitaa.com/joinchat/3492216849C6e1424eaac
هدایت شده از پنجِ پنج
📚 #داستانک
وطنِ پایدار
تیر ماه از نیمه گذشته بود که زمزمهی عملیات رمضان را شنید. دلش در سینه بیتابی میکرد.
در جای خود، غلطی زد. خواب به چشمهایش نیامد.
آرام از جایش برخاست. سکوت همهی سنگر را فرا گرفته بود.
کار هر شبش بود. یکی یکی نیروهایش را از نظر گذراند.
انگار خود را مسئول مراقبت از جان تک تکشان میدانست. بار امانتداری روی دوشش سنگینی میکرد.
از سنگر بیرون رفت. وضو گرفت و در دل شب با خدای خودش نجوا کرد.
از خدایش خواست که فردا نیز مثل همیشه هوایش را داشته باشد.
مبادا فرماندهی گردان مغرورش کند. مبادا جلوتر از او رزمندهای برای فدا شدن پا تند کند.
آخر چهار ساله بود که دیگر گرمای دستان پدر را بر سرش حس نکرد. شاید امروز و اینجا دلش نمیخواست فرزندی مثل او، طعم یتیمی را بچشد.
عملیات که شروع شد مثل همیشه جلودار بود. فریاد زد:
_تيرها و تركشها! اگر با كشته شدن من، وطنم پايدار میماند، مرا در برگيريد.
چیزی نگذشت که در اولین روز عملیات رمضان، تیر سربی از میانهی پیکرش رد شد. خون بر زمین جاری شد. وطن پایدار ماند.
✍اعظم چهرقانی
تقدیم به شهید محمد طاهر لطفی (فرمانده گردان)
🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷
۹روز مانده تا.......
روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ
پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱
پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵
پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷
روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـےها
https://eitaa.com/panj_panj
📣📣📣 مهم و فوری 🆘
🔔 فارس من منتشر کرد 🇮🇷
🖌 فقط با یک امضا از اقدام شجاعانه و انقلابی سردار رادان حمایت کنید ✅
ضد انقلاب سعی داره از الان برای ناامن کردن جامعه در شهریور اقدام کنه. با حمایت از پویش زیر فتنه دشمنان را خنثی کنید:
https://www.farsnews.ir/my/c/209700
این پویش را برای همه دوستاتون بفرستید. برای تمام کسایی که فکر می کنید برای حجاب دغدغه دارن و احتمال می دید که امضا کنه بفرستید.
یاعلی
#بیرق
#این_خانه_عزادار_حسین_علیه السلام _است
قیمت با احترام ۱۰۰هزار تومان
#محرم
#کتاب_طلائیه_پاتوقی_برای_همه_خانواده_ها
#کتاب_طلائیه_همراه_همیشگی_شما
#کتاب_خوب_بخوانیم_تا_رشد_کنیم
#کتاب_خوب_نشر_دهیم
https://eitaa.com/booktalaeieh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پناهیان: شنیدم مساجدی هستند که صفهای ابتدایی آن را بازنشستگان تشکیل میدهند؛
مسئول بسیج آن محل زنده است یا مرده؟!
┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
─┅═🇮🇷 💠 🇮🇷═┅─
#فرهنگ_اراک
@farhang_arak
https://eitaa.com/joinchat/3492216849C6e1424eaac
ماه حزن
🏴هرگاه ماه محرم فرا میرسید، پدرم موسی بن جعفر علیه السلام دیگر خندان دیده نمیشد و غم و افسردگی و اندوه بر او غلبه مییافت تا آن که ده روز از محرم میگذشت، روز دهم محرم که میشد، آن روز، روز مصیبت و اندوه و گریه پدرم بود.
آغاز ماه عاشقی حضرت ارباب اباعبدالله الحسین (علیهالسلام)خدمت همه عاشقان حضرت، تسلیت باد🖤
#ماه_محرم
─┅═🇮🇷 💠 🇮🇷═┅─
#فرهنگ_اراک
@farhang_arak
https://eitaa.com/joinchat/3492216849C6e1424eaac
هدایت شده از پنجِ پنج
📚 #داستانک
به نام خلق میکشیم
دیوارنگاره میدان امام خمینی(ره) من را به سی سال قبل برد. سوم تا پنجم مرداد سال ۶۷. جنازههایی که در این میدان، هرکدام به یک طرف افتاده بودند. از کودکِ عروسک به بغل که در خون خود می غلطید تا زنِ باردار که در راه بیمارستان، ترور شد و هیچ وقت فرصت در آغوش کشیدن فرزند را به خود ندید.
روزی که همه بیماران بیمارستان را به روی هم ریختند و به رگبار بستند. برایشان فرقی نداشت. از بیمارانِ بستری که صدای ناله و نفرینشان بلند بود تا آنهایی که سِرُم به دست، در انتظار خالی شدن تختها، از درد به خود میپیچیدند. از پزشکان و پرستاران تا نیروهای امدادی و بسیجی، همه و همه از دم گلولهها گذشتند.
بیمارستانی که در طول جنگ، مجروحین زیادی را نجات داد، قتلگاه عده زیادی از پیرمردان، کودکان و زنان بیگناه شده بود.
تمام شهر مثل آتش میسوخت. سهم مردمش از شعار آزادیِ خلق؛ کشتار در روزهای تابستانی بود که منافقین ازشان به تنگ آمده بودند.
همه جا رنگ ترس و وحشت داشت. هرکسی که میتوانست با زن و بچه فرار میکرد. کسی هم که نمی توانست، محکوم بود به مرگ. همان روز من هم پا تند کردم به سمت خانه تا همسرم را راضی کنم، دست از خانه و زندگی بکشد و محله را ترک کنیم. در را که باز کردم همسرم با رنگ پریده و صورت خراشیده جلویم ظاهر شد. وحشت زده بود. مدام انگشت اشارهاش را به سمت اتاق تکان میداد. به داخل اتاق که پا گذاشتم و دخترک سه سالهام را دیدم، شوکّه شدم. او هنگام بازی در حیاط، سرش از دمِ تیغ شغالها گذشته و حالا در گوشهای از اتاق به تماشای ما نشسته بود. نمی توانستم تصمیم بگیرم:
"برای عزایش اشک ماتم بریزم و سینه چاک کنم، یا اول دفنش کنم تا همین سر جدا شدهاش دوباره به دست شغالان نیفتد؟! نکند پوست سرش را مثل کودک همسایه، جلوی چشمهایمان جدا بکنند؟"
به خودم نهیب زدم: " نه. نه! نباید مجال از دست داد. باید برای زن و بچهام کاری کنم. حداقل آنها را نجات بدهم."
زبان پسرم بند آمده بود. بالاخره پا روی دلم گذاشتم و دخترم را به خدا سپردم. دست پسر را گرفتم و با مادرش، خانه را به قصد کوه و بیابان ترک کردیم.
رادیوِ مجاهدین خلق بعد از سه روز جنایت، به مردم کرمانشاه نوید داد که فردا به سوی آنها روانه میشوند.
اما اینبار فردایی به خود ندیدند...
💠💠💠💠
🍃 برگی از جنایات مجاهدین خلق در اسلام آباد غرب و شکستشان توسط دلاورمردان اراکی در پنجِ پنجِ شصت و هفت
✍فرهوده جوخواست
🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷
۸ روز مانده تا.....
روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ
پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱
پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵
پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷
روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـےها
https://eitaa.com/panj_panj