5.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨عملیات دستگیری قاتل فراری مأمور پلیس
🔹به دنبال شهادت شهید «محمدرضا کوشکی» یکی از ماموران پلیس آگاهی شهرستان ساوجبلاغ در درگیری با یک سارق مسلح، دستگیری قاتل این شهید والامقام در دستورکار پلیس قرار گرفت.
🔹پس از شناسایی هویت قاتل، با انجام اقدامات اطلاعاتی و پلیسی گسترده مخفیگاه قاتل در حوالی جاده چالوس شناسایی و بامداد روز گذشته چند اکیپ از کارآگاهان پلیس آگاهی استان و شهرستان ساوجبلاغ به محل مورد نظر اعزام میشوند.
🔹پس از استقرار پلیس در محل اختفاء قاتل، باتوجه به نوع مأموریت و مسلح بودن این متهم، پلیس چندین مرتبه با فرد مورد نظر مذاکره نموده که این قاتل خطرناک به هشدارهای مأموران توجهی ننموده و به صورت مستقیم با اسلحه گرم اقدام به تیراندازی نمود که طی آتش متقابل این فرد شرور به هلاکت میرسد.
🔹این مقام ارشد انتظامی تصریح کرد: از ابتدای آغاز عملیات شناسایی و دستگیری این متهم، تاکنون ۱۶ نفر از مرتبطان و همدستان قاتل که در اقدامات مجرمانه نامبرده مشارکت داشته اند، توسط پلیس آگاهی شناسایی و دستگیر شده اند.
#مظلوم_مقتدر
#مدافعان_امنیت
#امنیت_اتفاقی_نیست
https://t.me/Farhang_Mojahed_Gilan
https://eitaa.com/farhang_mojahed_gilan
https://splus.ir/farhang_mojahed_gilan
https://gap.im/farhang_mojahed_gilan
https://rubika.ir/farhang_mojahed_gilan
https://ble.ir/farhang_mojahed_gilan
🌹روابط عمومی فرماندهی انتظامی استان گیلان🌹
🔅#پندانه
✍️ همیشه وقت برای جبران نیست
🔹کلاس را همهمه گرفته بود تا اینکه استاد وارد کلاس شد. کلاس را سکوت فراگرفت. از اینکه روز اول دانشگاه بود هیجان خاصی داشتم؛ رشته حقوق.
🔸برای واردشدن به این رشته خیلی تلاش کرده بودم و این باعث میشد احساس غرور کنم.
🔹در همین افکار بهسر میبردم که ناگهان گویی استاد ذهن تمام دانشجوها را خوانده بود، با صدایی رسا قبولی در کنکور و قبولی در این رشته را به همه تبریک گفت.
🔸ایشان یکی از استادهای باتجربه بودند که از آوازه زیاد بینصیب نبودند. آن روز برایمان خاطرهای را تعریف کردند که باعث شد تمامی سالهایی که مشغول به تحصیل بودم، خطومشی من قرار بگیرد.
🔹استاد یک مرد میانسال با موهای جوگندمی بود که در منصب قضاوت قرار داشت. از آن روز سالها میگذرد اما بهخوبی خاطرهای که برایمان تعریف کرد ملکه ذهنم است.
🔸استاد سرفهای کرد، سینهاش را صاف کرد و با لحن آرامی گفت:
دانشجوهای عزیزم، میدانم که همه شما رویای قضاوت و وکالت را در سر دارید و به این امید وارد این رشته مقدس شدهاید. ولی آگاه باشید وظیفه شما بسیار سنگین است. وجدان بیدار میخواهد که هر لحظه شما را نهیب بزند.
🔹آهی کشید. دستی بر موهای لختش کشید و این بار با افسوس گفت:
سالها پیش قاضی یکی از شعبهها بودم. تازهکار نبودم اما مثل الان خبره هم نبودم. روزی برای پروندهای مجبور به صدور حکم اعدام شدم.
🔸آن روز را هنوز به یاد دارم. بسیار ناراحت و غمگین بودم. یک ماهی گذشت و بعدا مشخص شد شخص به ناحق این حکم برایش صادر شده.
🔹سعی در شکستن حکم کردیم اما متاسفانه دیر شده بود. بعضی اشتباهها قابل جبران نیست.
🔸روزها گذشت تا اینکه روزی وقتی خواستم از شعبه خارج شوم، خودکارم روی زمین افتاد. مردی سیاهپوش فریاد زد:
آهاااااای اسلحهات افتاد.
🔹با خشم نگاهش کردم و او در جواب نگاهم گفت:
تو با همین قلمت پدر مرا کشتی و به چوبه دار آویختی.
🔸اشک در چشمان استاد حلقه بست. آهی کشید و گفت:
مراقب باشید، شاید اشتباه شما هیچوقت قابل جبران نباشد.
#سرهنگ_جوانمردی
#نه_به_اعدام_مدافع_امنیت
#پلیس_خدمتگزار
#مظلوم_مقتدر
🔻روابط عمومی ف.انتظامی استان گیلان
در سروش، ایتا، روبیکا، بله، گپ، تلگرام
🆔 @farhang_mojahed_gilan