پایداری
🌹 شهید لاجوردی یارِ صادق و پولادین انقلاب ♦️شهید «سیداسدالله #لاجوردی» یکی از چهرههای اصیل مبارزه
خاطراتی کوچک از شهید بزرگ حاج سید اسدالله لاجوردی
بخش اول
از همان سال 60 که با نام حاج "سید اسدالله لاجوردی" و قاطعیت و شجاعتش در برابر عملیات وحشیانه تروریست های منافق آشنا شدم، دوست داشتم او را از نزدیک ببینم. همه از او می گفتند که چگونه سد راه جنایتکاران شده و برای منافقین نیز کابوسی شده که خواب راحت از چشم آنان گرفته بود.
دست بر قضای روزگار، سال 69 در قوه قضائیه استخدام و در "هیئت مرکزی گزینش" مشغول به کار شدم. بعد از مدتی به گزینش دادستانی مستقر در ساختمانی مقابل زندان اوین منتقل شدم. طی زمان کوتاهی که در آن جا مشغول بودم، گاهی برای انجام امور اداری به ساختمان اداری وسط زندان اوین رفت و آمد می کردم. در همان جا بود که چندین نوبت با چهره مومن و باصفای حاج اسدالله روبه رو شدم.
بچه ها راست می گفتند که:
"هیچکس نمی تونه در سلام کردن، بر حاج اسدالله پیشی بگیره ..."
با بچه ها سر این موضوع قرار گذاشتیم و گفتم که من می توانم.
من که او را می شناختم، ولی او اصلا مرا نمی شناخت و حتی نمی دانست در آن ساختمان چه کار دارم. یک ساعتی به اذان ظهر مانده بود که برای وضو گرفتن رفتم طرف دستشویی. ناگهان حاج اسدالله که صورتش از وضو خیس بود، وارد راهرو شد. تا آمدم به خودم بجنبم و سلام کنم، با لبخندی بسیار زیبا، نگاهی انداخت و گفت:
- سلام عزیزم، چطوری ... خوبید شما؟
فقط این بار نبود. دفعات بعد هم همین طور شد.
بچه ها راست می گفتند. اصلا نمی شد در سلام کردن بر حاج اسدالله پیشی گرفت.
تازه، فقط سلام نبود. هر کس که بودی، کارمند، پاسدار، خانواده زندانی، و حتی خود زندانی، همین که مقابل دیدگان حاج اسدالله قرار می گرفتی، اولین کسی که سلام و احوال پرسی می کرد او بود.
گفتم زندانی، یکی از نکات جالب حاج اسدالله این بود که با زندانی ها که بیشتر هم منافقین و چپی بودند، آن قدر راحت بود که گاهی با آنها والیبال یا فوتبال بازی می کرد. گاهی نیز به سلول آنها می رفت و غذایش را در جمع آنان می خورد. و البته این کار با مخالفت شدید بچه های حفاظت روبه رو می شد، ولی لاجوردی وقتی به کسی اطمینان می کرد، دیگر کسی نمی توانست به او بگوید این قدر راحت به میان زندانیان نرو، هر چه باشد تو رئیس کل زندانها یا دادستان و ... هستی!
در اتاق خودش هم که بود، همان غذایی را می خورد که برای زندانیان می بردند.
چند وقتی می شد که حاج اسدالله سیستم جدیدی برای امور اداری زندان اوین راه اندازی کرده بود.
دیوارهای طبقه دوم ساختمان را برداشتند و سالن بزرگی ایجاد کردند. چندین میز اداری چیدند و همه مسئولین سازمان زندان ها در پشت آن میزها مستقر شدند.
هر کس از پله ها بالا می آمد، درست مقابل رویش میزی می دید که سه نفر پشت آن نشسته بودند.
غالبا در اولین برخورد فکر می کردی مثل همه اداره ها میز اطلاعات و راهنمای مراجعین است. چه بسا همین طور هم بود.
جلو که می رفتی، مرد مسنی با لبخندی بسیار زیبا سلام و احوال پرسی می کرد و با همین لحن می پرسید:
- چیه عزیزم با کدوم قسمت کار داری؟
نامه ات را می گرفت، زیر آن چیزی نوشته و امضا می کرد، بلند می شد و از همان جا مسئول مورد نظر را صدا می زد و می گفت که کارت را راه بیندازد.
و اگر شکایتی داشتی، نامه ات را می گرفت، خودش بلند می شد همراهت می آمد تا میز مربوط و دستور می داد که مشکلت را رفع کن.
و چه بسا اکثر مراجعه کنندگان که خانواده زندانیان بودند، متوجه نمی شدند آن که این گونه دنبال کارشان است، کسی نیست جز حاج اسدالله لاجوردی رئیس کل سازمان زندان های کشور!
و چه زیبا بود وقتی دو سه بار به او مراجعه کردم و خودش بلند شد آمد دنبال کارم تا به نتیجه رساند و آخر سر خندید و گفت:
- راضی شدی عزیزم؟
غالب جمعه ها که برای نماز جمعه به دانشگاه تهران می رفتیم، حاج اسدالله را می دیدیم که همراه با پنج شش نفر از بستگانش، داخل پیکان مدل پایین چپیده اند و به نماز می آیند.
حاج "محسن رفیق دوست" دوست و همرزم قبل و بعد از انقلاب حاج اسدالله، خاطره زیبایی ازاو نقل می کرد. می گفت:
- حاج اسدالله از قبل در بازار یک حجره کشبافی داشت. بعد که از سازمان زندانها رفت کنار، برگشت همان جا و به کارش ادامه داد. با وجودی که توان خرید حداقل یک ماشین پیکان را داشت، ولی همواره با یک دوچرخه 28 قدیمی، وسایل را در ترک آن می بست و از خانه شان می رفت طرف بازار. هر چه به او گفتم: آخه حاجی، منافقین و دشمنان این همه به خون تو تشنه اند و منتظرند تا فرصتی پیدا کنند و عقده شان را سر تو خالی کند. حداقل یه ماشین بخر. با دوچرخه، هم اذیت میشی هم خطرناکه. می خندید و می گفت:
- حاج محسن، منو راحت بذارید. همین دوچرخه هم از سرم زیاده. منم که آماده شهادتم مگه چیه.
پایداری
🌹 شهید لاجوردی یارِ صادق و پولادین انقلاب ♦️شهید «سیداسدالله #لاجوردی» یکی از چهرههای اصیل مبارزه
حاج اسدالله لاجوردی، سرانجام اول شهریور ۱۳۷۷ درمحل کسب خود در بازار تهران و در حالی که هیچ سمت رسمی در نظام نداشت، در اوج مظلومیت و سادگی، توسط دو نفر از تروریست های منافق مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید.
حمید داودآبادی
-------------------------------------------
💠 گروه واتساپ #پایداری
https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl
پایداری
حاج اسدالله لاجوردی در حال والیبال با زندانیان منافق در اوین!
حاج اسدالله لاجوردی درحال صرف غذا داخل سلول در کنار زندانیان
پایداری
حاج اسدالله لاجوردی درحال صرف غذا داخل سلول در کنار زندانیان
حاج اسدالله لاجوردی درصف نماز جمعه دوش به دوش زندانیان منافق تواب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سید حسن نصرالله: در روز قیامت، دنیا عظمتِ کاری که رهبر انقلاب در قبال ما و مردم لبنان و جهان اسلام انجام دادند، خواهند فهمید.
🔹 باید از جمهوری اسلامی ایران و حضرت آیتالله خامنه ای قدردانی کنیم که همواره در کنار ما بودند.
🔹 همچنین باید از دوستان عزیزمان در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تشکر و قدردانی کنیم که از ابتدا با ما بودند و در پادگانهای آموزشی تجربههای خودشان را به ما منتقل کردند و روحیه جنگیدن و شهادت را به ما آموختند.
🔹 سپاه پاسداران در مسیر حمایت و کمک به ما شهدایی دادند که نمونه بارز آن شهید بزرگ حاج قاسم سلیمانی بود
-------------------------------------------
💠 گروه واتساپ #پایداری
https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حرکت جالب حجتالاسلام قرائتی در اجلاس آموزشوپرورش
🔹 رئیس ستاد اقامه نماز کشور در سیوششمین اجلاس مدیران و رؤسای آموزشوپرورش کشور:
رئیس دانشگاه فرهنگیان گفت 40 هزار نفر آمدهاند گزینش شدهاند میخواهند معلم بشوند ولی خوابگاه نداریم. طرح تحول یعنی کسی مثل شهید رجایی می خواهیم که بیاید و همین سالنی را که داخل آن هستیم به دانشگاه فرهنگیان بدهد. تمام سالنهای وزارتخانهها، بانکها و باشگاهها تعطیل شوند. طرح تحول چنین جگری میخواهد.
🔹 امام زینالعابدین(ع) در حال سخنرانی بود، جمعی هم نشسته بودند، یک نفر آمده بود جا نبود و سر پا ایستاده بود. امام(ع) پا شد عبای خود را جمع کرد گفت «بسم الله روی عبای من بشین». چند تا آخوند اینطوری داریم؟! چندتا معلم این طوری داریم؟! الان ظهر میشود چند نفر از شماها جگر دارید الله اکبر بگویید؟! مدام کنگره، مدام سمینار، بررسی، جمعبندی، هماهنگی... با اینها به جایی نمیرسیم. آن چیزی که میخواهیم جگر است.
-------------------------------------------
💠 گروه واتساپ #پایداری
https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl
📷 بیروت - مزار شهدای مدافع حرم
زمستان 1394
https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl
شهید سید مرتضی آوینی:
این چنین مردانی
مأمور به تحول تاریخ هستند
و آمده انـد تا عاشقانه
زمینه سٰاز ظُهور باشند ...
-------------------------------------------
💠 گروه واتساپ #پایداری
https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl
شهید سید مرتضی آوینی:
راه ما راه سیدالشهداءست
و آنانکه پای یقین در این راه
نهادهاند، آرزوی سَر باختن دارند
تا به ذبیح ا...اعظم
از همه نزدیک تر شوند ...
-------------------------------------------
💠 گروه واتساپ #پایداری
https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl
7.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 2 شهریور 1357 - سالروز شهادت مبارز نستوه سید علی اندرزگو
🔴چریک مبارز مسلمان...
🌹روایت حضرت آقا از ۱۴سال مبارزه مخفیانه یک چریک مبارز مسلمان به نام سید علی اندرزگو
-------------------------------------------
💠 گروه واتساپ #پایداری
https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl
پایداری
🌷 2 شهریور 1357 - سالروز شهادت مبارز نستوه سید علی اندرزگو 🔴چریک مبارز مسلمان... 🌹روایت حضرت آقا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹پیش بینی عجیب شهید اندرزگو درمورد آینده انقلاب (از زبان همسرش):
۲ سال بعد از انقلاب #سیدعلی نامی رئیس جمهور خواهد شد و بعد از چند سال #امام_زمان (عج) ظهور میکنند.
-------------------------------------------
💠 گروه واتساپ #پایداری
https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl