فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلتنگ توام...
ای تو همانی که ندارم💔
7.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ببینید | روایت شهید سلیمانی از ماندگارترین کار تاریخ انقلاب در عراق
زائران درگهت را بر در خلد برین
میدهند آواز "طبتم فادخلوها خالدین"
-------------------------------------------
💠 گروه واتساپ #پایداری
https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl
تلگرام
10.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥حاج قاسم از دیده شدن فرار می کرد...
-------------------------------------------
💠 گروه واتساپ #پایداری
https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl
🔰وصیت حاج قاسم خطاب به علما و مراجع تقلید
✍️برخی خناسان میخواهند شما را به انزوا و سکوت بکشانند/ راه امام، مبارزه با آمریکا تحت پرچم ولی فقیه است من آیتالله خامنهای را مظلوم و تنها میبینم، او نیازمند همراهی شماست
بخشی از وصیتنامه حاج قاسم سلیمانی: سخنی کوتاه از یک سرباز چهل ساله در میدان به علمای عظیم الشأن و مراجع گرانقدر که موجب روشنایی جامعه و سبب زدودن تاریکی ها هستند، خصوصاً مراجع عظام تقلید.
سربازتان از یک برج دیده بانی، دید که اگر این نظام آسیب ببیند، دین و آنچه از ارزش های آن [که] شما در حوزه ها استخوان خُرد کرده اید و زحمت کشیده اید، از بین میرود. این دوره ها با همه دوره ها متفاوت است. این بار اگر مسلّط شدند، از اسلام چیزی باقی نمیماند.راه صحیح، حمایت بدون هر گونه ملاحظه از انقلاب، جمهوری اسلامی و ولیّ فقیه است. نباید در حوادث، دیگران شما را که امید اسلام هستید به ملاحظه بیندازند.
همه شما امام را دوست داشتید و معتقد به راه او بودید. راه امام مبارزه با آمریکا و حمایت از جمهوری اسلامی و مسلمانان تحت ستم استکبار، تحت پرچم ولیّفقیه است.من با عقل ناقص خود میدیدم برخی خنّاسان سعی داشتند و دارند که مراجع و علماء مؤثر در جامعه را با سخنان خود و حالت حق به جانبی به سکوت و ملاحظه بکشانند.
حق واضح است؛ جمهوری اسلامی و ارزشها و ولایت فقیه میراث امام خمینی (ره) هستند و میبایست مورد حمایت جدی قرار گیرند. من حضرت آیت الله العظمی خامنه ای را خیلی مظلوم و تنها میبینم. او نیازمند همراهی و کمک شماست و شما حضرات معظّم با بیانتان و دیدارهایتان و حمایت هایتان با ایشان می بایست جامعه را جهت دهید.اگر این انقلاب آسیب دید، حتی زمان شاه ملعون هم نخواهد بود، بلکه سعی استکبار بر الحادگری محض و انحراف عمیق غیر قابل برگشت خواهد بود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 حاج قاسم سلیمانی:
خداوند را سپاسگزاریم که رایجترین کلمه ای که بر زبان همه ی ما، روزانه و در هر مسئلهای در هر حادثه ای حتی بدون حادثه ای جاری کرده است، ساری کرده است و ورد زبان ما شده است؛ کلمهی "یاحسین" است.
👈 این نام مبارکی که معنویت میبخشد به انسان و هر جامعهای و ناخودآگاه با خود این نام یک احساس طراوت و معنویت خاصی در هر بیانی و هر جامعهای و هر حرکتی میشود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 واکنش سردار سلیمانی نسبت به کسی که دستش را بوسیده بود: یک بار دیگر دستم را ببوسی میدهم محافظها بگیرنت و پاهایت را میبوسم
-------------------------------------------
💠 گروه واتساپ #پایداری
https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl
🔰بخش هایی از وصیتنامه سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی
🔴خدایا! به عفو تو امید دارم
✍️ای خدای عزیز و ای خالق حکیم بیهمتا ! دستم خالی است و کولهپشتی سفرم خالی، من بدون برگ و توشهای بهامید ضیافت عفو و کرم تو میآیم. من توشهای برنگرفتهام؛ چون فقیر [را] در نزد کریم چه حاجتی است به توشه و برگ؟!
سارُق، چارُقم پر است از امید به تو و فضل و کرم تو؛ همراه خود دو چشم بسته آوردهام که ثروت آن در کنار همه ناپاکیها، یک ذخیره ارزشمند دارد و آن گوهر اشک بر حسین فاطمه است؛ گوهر اشک بر اهلبیت است؛ گوهر اشک دفاع از مظلوم، یتیم، دفاع از محصورِ مظلوم در چنگ ظالم.
خداوندا! در دستان من چیزی نیست؛ نه برای عرضه [چیزی دارند] و نه قدرت دفاع دارند، اما در دستانم چیزی را ذخیره کردهام که به این ذخیره امید دارم و آن روان بودن پیوسته بهسمت تو است. وقتی آنها را بهسمتت بلند کردم، وقتی آنها را برایت بر زمین و زانو گذاردم، وقتی سلاح را برای دفاع از دینت به دست گرفتم؛ اینها ثروتِ دست من است که امید دارم قبول کرده باشی.
خداوندا! پاهایم سست است، رمق ندارد. جرأت عبور از پلی که از جهنّم عبور میکند، ندارد. من در پل عادی هم پاهایم میلرزد، وای بر من و صراط تو که از مو نازکتر است و از شمشیر بُرندهتر؛ اما یک امیدی به من نوید میدهد که ممکن است نلرزم، ممکن است نجات پیدا کنم. من با این پاها در حَرَمت پا گذاردهام دورِ خانهات چرخیدهام و در حرم اولیائت در بینالحرمین حسین و عباست آنها را برهنه دواندم و این پاها را در سنگرهای طولانی، خمیده جمع کردم و در دفاع از دینت دویدم، جهیدم، خزیدم، گریستم، خندیدم و خنداندم و گریستم و گریاندم؛ افتادم و بلند شدم. امید دارم آن جهیدنها و خزیدنها و به حُرمت آن حریمها، آنها را ببخشی.
خداوندا! سر من، عقل من، لب من، گوش من، قلب من، همه اعضا و جوارحم در همین امید بهسر میبرند؛ یا ارحم الراحمین! مرا بپذیر؛ پاکیزه بپذیر؛ آنچنان بپذیر که شایسته دیدارت شوم. جز دیدار تو را نمیخواهم، بهشت من جوار توست، یا الله!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 استوری | چقدر خوبه آخرش شهادت باشه حسین جانم، آخرین عبارت باشه
دیدار با یک اعدامی!
اول بهمن 1358
یکی از شبها، من و رضا با موتور محمد عازم ستادانتخاباتی "صادق قطبزاده" شدیم. مقابل پمپبنزین بالای پل کریمخان، اول کوچهای در سمت چپ، جلوی آپارتمانی موتور را پارک کرده، از دری که باز بود داخل ساختمان شدیم.
کل محوطهی پارکینگ پر بود از پوسترهای بزرگ قطبزاده. پوسترها و کارت پستالهایی با کیفیت عالی چاپ کرده بودند که عکس قطبزاده در کنار امام داخل هواپیمایی که از پاریس به تهران میآمد، بود.
سرگرم گرفتن عکسها بودیم که مسئولین ستاد بیشتر پوستر میدادند و ما درخواست کارت پستال داشتیم؛ ولی او ترجیح میداد با توجه به اینکه فرصت چندانی برای تبلیغات نمانده بود، پوسترها را ببریم و بچسبانیم.
ناگهان متوجه شدیم صادق قطبزاده از درِ ساختمان وارد شد. تا آن زمان او را از نزدیک ندیده بودم. تیپ جذاب و قشنگی داشت. بلوز آستینکوتاه و شلوار آبی رنگ لی برتن داشت. با دیدن ما که پوسترهای او را در دست داشتیم، جلو آمد و با تکتکمان دست داد و روبوسی کرد. خیلی بشاش و خوش برخورد بود.
درحالی که مشغول روبوسی با او بودم، چشمم افتاد به خانمی که پشتسر او وارد پارکینگ شد. زنی تقریبا بیست - سی ساله، درحالی کاملا بیحجاب بود، پیراهن آستین حلقهای و دامن بسیار زنندهای هم برتن داشت. جلو آمد و با خندهای جلف، با ما سلام و احوالپرسی کرد.
باورم نمیشد این زن، همراه قطبزاده باشد. قطبزاده به ما خسته نباشید گفت و امید داد که تلاشمان بی فایده نخواهد بود.
سه - چهار جوان ریشویی که محافظ او بودند، پهلوی ما ماندند و قطبزاده درحالی که میخندید، همراه زن، دونفری از پلهها بالا رفتند. منکه شنیده بودم قطبزاده زن ندارد و مجرّد است، شوکه شدم. جلو رفتم و به یکی از محافظانش گفتم:
- ببخشید برادر ... این خانم همسر آقای قطبزاده است؟
که ابروانش را درهم کشید و با عصبانیت گفت:
- بهتو چه بچه، کار خودت رو بکن زود برو.
بدجوری خورد توی حالم. قطبزاده که اینگونه عکس خودش را با امام چاپ کرده بود، این کی بود که همراهش بود؟
پوسترها و کارت پستالها را که برداشتیم، بهزور خندیدیم و درحالی که سه ترکه سوار موتور شدیم، با اعضای ستاد خداحافظی کردیم و راه افتادیم طرف لانه. در کوچهای محمد موتور را پارک کرد و نیّتی را که بهخاطر آن به ستاد انتخابات قطبزاده رفته بودیم، عملی کردیم. همهی پوسترها را از وسط تا کردیم و بریدیم.
تصاویر قطبزاده را با عصبانیت و ناراحتی داخل جوی آب ریختیم و عکسهای امام را که خندهای زیبا بر لب داشت، لوله کردیم. کارت پستالها را نمیشد همینطور پاره کرد؛ نیاز به تیغ یا قیچی بود. آنها را به سه قسمت تقسیم کردیم. همراه محمد که همیشه تا میدان امام حسین (ع) میرفت، من و رضا هم رفتیم.
آن شب در خانه، هنگامی که خطکش را بین امام و قطبزاده گذاشتم و عکسها را نصف کردم، از اینکه دیده بودم یکی از همراهان امام و مسئولین جمهوریاسلامی که میخواهد رئیسجمهوری هم بشود، اینگونه بیبند و بار باشد، حالم بههم خورد.
صادق قطبزاده متولد 1314 در تهران، به جرم ارتباط با بیگانگان و طراحی کودتا، بازداشت و محکوم به اعدام شد که رای صادره چهارشنبه 24 شهریور 1361 اجرا شد. وی درآخرین لحظات اجرای حکم اعدامش، در جمع زندانیان اوین سخنرانی کرد و ضمن اعتراف به کودتا علیه جمهوریاسلامی، از اقدامات خود اظهار پشیمانی و ندامت نمود.
نقل از کتاب "چادر وحدت"
-------------------------------------------
💠 گروه واتساپ #پایداری
https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl
25.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 اعتراف تلویزیونی صادق قطب زاده
⏳ ۲۴ شهریور سال ۱۳۶۱ - سالگرد اعدام صادق قطبزاده است که به براندازی و از بین بردن همه سران حکومت از جمله امام(ره) اعتراف کرد
-------------------------------------------
💠 گروه واتساپ #پایداری
https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl
✳️ مردم باید یاد بگیرند بدون کالاهای اساسی زندگی کنند!
شنبه، 24 شهریور 1352
«... سر شام موضوع صحبت کمبود بعضی از کالاهای اساسی بود، که شاه عقیده دارد مردم باید یاد بگیرند بدون آنها زندگی کنند.»1
1. #اسدالله_علم ، گفتگوهای من با شاه (خاطرات محرمانه امیر اسدالله علم)، ج 2، تهران، طرح نو، چ اول، بهار 1371، ص 501.
-------------------------------------------
💠 گروه واتساپ #پایداری
https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl