🔰 کلاس درس حسینی
گاهی شرایط آماده است و گاهی آماده نیست. زمان امام حسین (علیهالسلام)آماده بود، زمان ما هم آماده بود. امام همان کار را کرد. هدف یکی بود.
منتها وقتی انسان به دنبال این هدف، راه میافتد و میخواهد علیه حکومت و مرکز باطل قیام کند، برای اینکه اسلام و جامعه و نظاماسلامی را به مرکز صحیح خود برگرداند، یک وقت است که وقتی قیام کرد به حکومت میرسد؛ یک وقت است که این قیام، به حکومت نمیرسد، به شهادت میرسد؛آیا در این صورت واجب نیست؟
چرا، به شهادت هم برسد واجب است.
آیا در این صورتی که به شهادت برسد، دیگر قیام فایدهای ندارد؟
چرا، هیچ فرقی نمیکند.
این قیام و این حرکت در هر دو صورت فایده دارد چه به شهادت برسد چه به حکومت، منتها هرکدام یک نوع فایده دارد. باید انجام داد؛ باید حرکت کرد.
ادامه دارد ↓•|کتاب انسان ۲۵۰ ساله📚|• #جهاد_تبیین @farhangi_esf
🔰 کلاس درس حسینی
این، آن کاری بود که امام حسین (علیهالسلام) انجام داد. پس میتوانیم این طور جمع بندی کنیم، بگوییم امام حسین (علیهالسلام) قیام کرد تا آن واجب بزرگی را که عبارت از تحدید بنای نظام و جامعه اسلامی یا قیام در مقابل انحرافاتِ بزرگ در جامعه اسلامی است، انجام دهد.
این از طریق قیام و از طریق امر به معروف و نهی از منکر است؛ بلکه خودش یک مصداق بزرگ از امر به معروف و نهی از منکر است.
البته این کار گاهی به نتیجه حکومت میرسد_امام حسین (علیهالسلام) برای این هم آماده بود_گاهی هم به نتیجه شهادت میرسد؛ برای این هم آماده بود.
اما به چه دلیل این مطلب را عرض میکنیم؟
این را از کلمات خود امام حسین (علیهالسلام) به دست میآوریم. من در میان کلمات حضرت ابیعبدالله(علیه السلام) چند عبارت را انتخاب کرده ام، البته بیش از اینهاست که همه همین معنا را بیان میکند.
ادامه دارد ↓
•|کتاب انسان ۲۵۰ ساله📚|•#جهاد_تبیین @farhangi_esf
🔰 کلاس درس حسینی
اول در مدینه آن شبی که ولید حاکم مدینه حضرت را احضار کرد و گفت معاویه از دنیا رفته است و شما باید با یزید بیعت کنید.
▫️حضرت به او فرمود:
باشد تا صبح برویم فکر کنیم ببینیم ما باید خلیفه شویم یا یزید باید خلیفه شود.
مروان فردای آن روز حضرت را در کوچههای مدینه دید، گفت اباعبدالله تو خودت را به کشتن میدهی. چرا با خلیفه بیعت نمیکنی؟
بیا بیعت کن، خودت را به کشتن نده، خودت را به زحمت نیانداز.
حضرت در جوابِ او این جمله را فرمود:
📌دیگر باید با اسلام خداحافظی کرد و بدرود گفت، آن وقتی که حاکمی مثل یزید بر سر کار بیاید و اسلام به حاکمی مثل یزید مبتلا گردد. (بحار الانوار ج ۴۴ ص۳۲۵ و ۳۲۶)
قضیهِ شخص یزید نیست، هرکس مثل یزید باشد. حضرت میخواهد بفرماید که تا به حال هرچه بود قابل تحمل بود؛ اما الان پای اصل دین و نظام اسلامی در میان است و با حکومت کسی مثل یزید نابود خواهد شد.
به اینکه خطر انحراف، خطر جدی است اشاره میکند. مسئله عبارت از خطر برای اصل اسلام است.
ادامه دارد ↓
•| کتاب انسان ۲۵۰ساله📚|•#جهاد_تبیین @farhangi_esf
🔰 کلاس درس حسینی
حضرت اباعبدالله(علیه السلام)، هم هنگام خروج از مدینه، هم هنگام خروج از مکه صحبت هایی با محمدبن حنفیه داشت؛ به نظر میرسد که این وصیت مربوط است به هنگامی که میخواست از مکه خارج شود، در ماه ذیالحجه هم که محمد بن حنفیه به مکه آمده بود صحبتهایی با حضرت داشت.
حضرت به برادرش محمد بن حنفیه چیزی را به عنوان وصیت نوشت و داد. آنجا بعد از شهادت به وحدانیت خدا به اینجا میرسد:
﴿اَنّی لَم اَخرُج اَشِراً وَ لا بَطِراً وَ لا مُفسِداً وَ لا ظالماً﴾
یعنی کسانی اشتباه نکنند و تبلیغات چیها تبلیغ نکنند که امام حسین (علیهالسلام) هم مثل کسانیکه این گوشه و آن گوشه خروج میکنند برای اینکه قدرت را به چنگ بگیرند، برای خودنمایی، برای عیش و ظلم و فساد وارد میدان مبارزه و جنگ میشود.
کار ما از این قبیل نیست.
﴿وَ اِنّما خَرَجَت لِطَلبِ الاِصلاحِ فی اُمَّتِ جَدّی﴾
عنوان این کار همین "اصلاح"است.
میخواهم اصلاح کنم. این همان واجبی است که قبل از امام حسین (علیهالسلام)
انجام نگرفته بوده است.
این اصلاح از طریق "خروج" است.
خروج یعنی قیام.
ادامه دارد↓
•|کتاب انسان ۲۵۰ ساله📚|•#جهاد_تبیین @farhangi_esf
🔰 کلاس درس حسینی
حضرت در این وصیتنامه این را ذکر کرد، تقریبا تصریح به این معنی است یعنی اولاً میخواهیم قیام کنیم و این قیام ما هم برای اصلاح است نه برای این است که حتما باید به حکومت برسد؛ نه برای این است که حتما باید برویم شهید شویم. نه؛ میخواهیم اصلاح کنیم. البته اصلاح کار کوچکی نیست.
یک وقت شرایط طوری است که انسان به حکومت میرسد و خودش زمام قدرت را به دست میگیرد؛ یک وقت نمیتواند این کار را بکند، نمیشود، شهید میشود.
در عین حال هر دو، قیام برای اصلاح است.
📌بعد میفرماید: "من برای سرکشی و دشمنی و فساد کردن و ظلم نمودن خارج نشدم، بلکه من به منظور ایجاد اصلاح در میان امت جدم خارج شدم، من در نظر دارم امر به معروف و نهی از منکر نمایم، من میخواهم مطابق سیرهِ جدم رسول خدا رفتار نمایم".
(بحارالانوار_ج۴۴،ص۳۲۹)این اصلاح مصداق امر به معروف و نهی از منکر است. این هم یک بیان دیگر.
ادامه دارد ↓
•| کتاب انسان ۲۵۰ ساله📚|•#جهاد_تبیین @farhangi_esf
🔰 کلاس درس حسینی
حضرت در مکه دو نامه نوشته است که یکی به روسای بصره و یکی به روسای کوفه است.
📌در نامه حضرت به روسای بصره این طور آمده است:
وَقَد بَعَثتُ رَسولی اِلیکُم بهذالکِتاب، و انّی اَدعُکُم اِلی کِتابِ اللهِ و اِلی نَبیّهِ،فَاِنّ السُنَّتَ قَد اُمیتَت،و اِنّ البِدعَتَ قَد اُحییَت فَاِن تُجیبوا دَعوتی و تُطیعُوا اَمری اَهدکُم سَبیلَ الرَّشاد (بحارالانوار.ج۴۴.ص۳۴۰)
من میخواهم بدعت را از بین ببرم و سنت را احیا کنم؛ زیرا سنت را میراندهاند و بدعت را زنده کردهاند، اگر دنبال من آمدید راهِ راست با من است؛ یعنی میخواهم همان تکلیف بزرگ را انجام دهم که احیای اسلام و احیای سنت پیغمبر و نظام اسلامی است.
بعد در نامه به اهل کوفه فرمود:
فَلَعَمرِی مَا الاِمامُ اِلّا الحاکِمُ بِالکِتابِ القائِمُ بِالقِسطِ الدّائِنُ بِدِینِ الحَقِّ الحابِسُ نَفسَهُ عَلَی ذِلکَ لله (بحارالانوار ج ۴۴ ص ۳۳۴)
▫️امام و پیشوا و رئیس از جامعه اسلامی نمیتواند کسی باشد که اهل فسق و فجور و خیانت و فساد و دوری از خدا و اینهاست.
باید کسی باشد که به کتاب خدا عمل کند.
یعنی در جامعه عمل کند؛ نه اینکه
خودش در اتاق خلوت، فقط نماز بخواند بلکه عمل به کتاب را در جامعه زنده کند، اخذ به قسط و عدل کند و حق را قانون جامعه قرار دهد؛
الدّائِنُ بِدِینِ الحَقِّ یعنی آیین و مقررات جامعه را حق قرار دهد و باطل را کنار بگذارد.
▫️اَلحابِسُ نَفسَهُ عَلی ذِلکَ لله،
ظاهرا معنای این جمله این است که خودش را در خط مستقیم الهی به هر کیفیتی حفظ کند و اسیر جاذبه های شیطانی و مادی نشود، والسلام. بنابراین هدف را مشخص میکند.
ادامه دارد ↓
•|کتاب انسان ۲۵۰ ساله📚|•#جهاد_تبیین @farhangi_esf
🔰 کلاس درس حسینی
امام حسین (علیهالسلام) از مکه خارج شد. آن حضرت در بین راه در هرکدام از منازل صحبتی با لحنهای مختلف دارد. در منزلی به نام "بَیضَه"، در حالی که حرّبن یزید هم در کنار حضرت است؛ حضرت میرود، او هم کنار حضرت میرود. به این منزل رسیدند و فرود آمدند.
شاید قبل از اینکه استراحت کنند یا بعد از اندکی استراحت، حضرت ایستاد و خطاب به لشکر دشمن اینگونه فرمود: " ایّها الناس،اِنَّ رسول الله(صلّی الله علیه و آله) قال: مَن رَاَی سُلطاناً جائِراً مُستَحِلًّا لِحُرُمِ اللهِ ناکثاً لِعَهدِاللهِ مُخالفاً لِسُنّهِ رَسولِ اللهِ یَعمَلُ فی عِبادِاللهِ بِالاِثمِ وَالعُدوَان لَم یُغَیِّر بِقَولِِ وَ لا فِعلِِ کانَ حَقّاً عَلَی اللهِ اَن یُدخِلَهُ مُدخَلَه"
یعنی اگر کسی ببیند حاکمی در جامعه بر سر کار است که ظلم میکند، حرام خدا را حلال میشمارد، حکم الهی را کنار میزند، عمل نمیکند و دیگران را به عمل وادار نمیکند، یعنی در میان مردم با گناه، با دشمنی و با ظلم عمل میکند. -حاکمِ فاسدِ ظالمِ جائز که مصداق کاملش یزید بود- "لَم یُغَیِّر بِقَولِِ وَ لا فِعل" و با زبان و عمل علیه او اقدام نکند، "کانَ حَقّاً عَلَی اللهِ اَن یُدخِلَهُ مُدخَلَه"(بحارالانوار.ج۴۴.ص۳۸۲)
🔺خدای متعال در قیامت این ساکتِ بیتفاوتِ بیعمل را هم به همان سرنوشتی دچار میکند که آن ظالم را دچار کرده است؛ یعنی با او در یک صف و در یک جناح قرار میگیرد.
▫️پیغمبر مشخص کرده بود که اگر نظام اسلامی منحرف شد باید چه کار کرد. امام حسین (علیهالسلام) هم به همین فرمایش پیغمبر استناد میکند.
ادامه دارد ↓
•|کتاب انسان ۲۵۰ ساله📚|•#جهاد_تبیین @farhangi_esf
🔰کلاس درس حسینی
🔺پس تکلیف چه شد؟
تکلیف، "یُغَیِّر بِقَولِِ و لا فِعل" شد.
اگر انسان در چنین شرایطی قرار گرفت-البته در زمانی که موقعیت مناسب باشد- واجب است در مقابل این عمل قیام و اقدام کند.
به هر کجا میخواهد برسد؛ کشته شود، زنده بماند، به حسب ظاهر موفق شود یا نشود.
▫️هر مسلمانی در مقابل این وضعیت باید قیام و اقدام کند.
این تکلیفی است که پیغمبر فرموده است.
بعد امام حسین(علیهالسلام) فرمود:
" وَ اِنّی اَحَقُّ بِهّذا.(بحارالانوار.ج۴۴.ص۳۸۲)من از همه مسلمانان شایستهترم به اینکه این قیام و این اقدام را بکنم، چون من پسر پیغمبرم. اگر پیغمبر این تغییر یعنی همین اقدام را بر تک تک مسلمانان واجب کرده است، بدیهی است حسین بن علی پسر پیغمبر، وارث علم و حکمت پیغمبر، از دیگران واجبتر و مناسبتر است که اقدام کند. " و من به این خاطر است که اقدام کردم"، پس امام علت قیام خود را بیان میکند.
ادامه دارد ↓
•| کتاب انسان ۲۵۰ ساله📚|•#جهاد_تبیین @farhangi_esf
🔰 کلاس درس حسینی
در منزل عُذَیب که چهار نفر به حضرت ملحق شدند، بیان دیگری از امام حسین(علیه السلام) هست.
حضرت فرمود: به خدا قسم امید دارم آنچه را خداوند برای ما اراده کرده خیر است چه به صورت فتح باشد چه به شکل شهادت.( اعیان الشیعه.ج۱.ص۵۹۷)
این هم نشانه اینکه گفتیم فرقی نمیکند. چه به پیروزی برسند چه کشته شوند تفاوتی نمیکند. تکلیف تکلیف است. باید انجام بگیرد.
فرمود من امیدم این است که خدای متعال آن چیزی که برای ما در نظر گرفته است، خیر ماست؛چه کشته بشویم چه به پیروزی برسیم فرقی نمیکند. ما داریم تکلیفمان را انجام میدهیم.
📜در خطبه اول بعد از ورود به سرزمین کربلا فرمود:"قَد اَنزَلَ مِنَ الاَمرِ ما قَد تَرَون" بعد فرمود:
"اَلا تَرَونَ اِلیَ الحّقِّ لا یُعمَلُ بِهِ وَ اِلَی الباطِلِ لا یُتَنَاهَی عَنهُ لِیَرغَبِ الموءمِنُ فی لِقاءِ رَبِّهِ حَقَّا حّقّا" تا آخر.
ادامه دارد↓
•|کتاب انسان ۲۵۰ ساله📚|•#جهاد_تبیین @farhangi_esf
🔰 کلاس درس حسینی
پس امام حسین(علیهالسلام) برای انجام یک واجب قیام کرد. این واجب در طول تاریخ متوجه یکایک مسلمانان است. این واجب عبارت است از اینکه هروقت دیدند که نظام جامعه اسلامی دچار یک فساد بنیادی شده و بیم آن است که به کلی احکام اسلامی تغییر یابد، هر مسلمانی باید قیام کند.
البته در شرایط مناسب، آن وقتی که بداند این قیام اثر خواهد بخشید. جزو شرایط، زنده ماندن، کشته نشدن یا اذیت و آزار ندیدن نیست.
اینها جزو شرایط نیست.
لذا امام حسین(علیهالسلام) قیام کرد و عملا این واجب را انجام داد تا درسی برای همه باشد.
حسین بن علی(علیهالسلام) کاری کرد که وجدان مردم بیدار شد.
لذا شما میبينيد بعد از شهادت امام حسین(علیهالسلام) قیامهای اسلامی یکی پس از دیگری به وجود آمد.
البته سرکوب شد؛ اما مهم این نیست که حرکتی از طرف دشمن سرکوب شود؛ البته تلخ است اما تلختر از آن این است که یک جامعه به جایی برسد که در مقابل دشمن حالِ عکسالعمل نشان دادن پیدا نکند.
❌این،خطر بزرگ است.
حسین بن علی(علیهالسلام)کاری کرد که در همهی دورانهای حکومتِ طواغیت کسانی پیدا شدند، و با اینکه از دوران صدر اسلام دورتر بودند، ارادهشان از دوران امام حسن مجتبی(علیهالسلام) برای مبارزه با دستگاه ظلم و فساد بیشتر بود. همه هم سرکوب شدند.
از قضیه قیام مردم مدینه که به "حَرّه" معروف است. شروع کنید تا قضایای بعدی و قضایای توّابین و مختار، تا دوران بنیامیه و بنیعباس؛مرتب در داخل ملتها قیام به وجود آمد. این قیامها را چا کسی به وجود آورد؟
حسین بن علی(علیهالسلام).
ادامه دارد↓
•|کتاب انسان ۲۵۰ ساله📚|•#جهاد_تبیین @farhangi_esf
🔰 کلاس درس حسینی
📌اگر امام حسین(علیهالسلام) قیام نمیکرد
آیا روحیه تنبلی و گریز از مسئولیت تبدیل به روحیهی ظلم ستیزی و مسئولیت پذیری میشد؟
چرا میگوئیم روحیهی مسئولیت پذیری مرده بود؟ به دلیل اینکه امام حسین(علیهالسلام) از مدینه که مرکز بزرگزادگان اسلام بود، به مکه رفت. فرزند عباس، فرزند زبیر، فرزند عمر، فرزند علمای بزرگ صدر اسلام، همه اینها در مدینه جمع بودند و هیچ کس حاضر نشد در آن قیام خونین و تاریخی به امام حسین(علیهالسلام) کمک کند. پس تا قبل از شروع قیام امام حسین(علیهالسلام) خواص هم حاضر نبودند قدمی بردارند.
اما بعد از قیام امام حسین (علیهالسلام) این روحیه زنده شد.
این، آن آدرس بزرگی است که در ماجرای عاشورا، در کنار درسهای دیگر باید بدانیم.
عظمت این ماجرا این است.
اینکه "کسی که پیش از به دنیا آمدنش، وعده و خبر شهادتش داده شده و آسمان و هرکس که در آن بود و زمین و هرکس بر روی آن بود بر او گریه کرد"(بحارالانوار.ج۴۴.ص۳۴۷)
حسین بن علی(علیه السلام) را در این عزای بزرگ مورد توجه قرار دادند و عزای او را گرامی داشتند و به تعبیر این دعا یا زیارت، بر او گریه کردند، به این خاطر است.
لذا شما امروز وقتی نگاه میکنید اسلام را زنده شدهِ دست حسین بن علی(علیهالسلام) میدانيد. او را پاسدار اسلام میدانید.
#پایان
•| کتاب انسان ۲۵۰ ساله📚|•#جهاد_تبیین @farhangi_esf
𑁍✨
این سه عنصرِ
قدرت انقلاب [یعنی] آن اقتدار عظیم انقلاب و آن قدرت جوشان انقلاب؛
و رهبری امام که عنصر بسیار مهم و مؤثّری بود؛
و خصوصیّات برجستۀ ملّت ایران،
موجب شد که این تهدید تبدیل بشود به فرصت. جنگ حادثۀ تلخی است، یک تهدید قطعی است امّا فوَران انقلاب و قدرت انقلاب و رهبری امام و خصوصیّات ملّت ایران توانست
این تهدید بزرگ را تبدیل کند به فرصت بزرگ.
۱۴۰۱/۰۶/۳۰
#بیانات | #جهاد_تبیین
#انقلاب_اسلامی | #بصیرت
@farhangi_esf