eitaa logo
فرهنگی فیروزآباد
70 دنبال‌کننده
14.8هزار عکس
8.5هزار ویدیو
753 فایل
نقل مطالب از دیگران به هیچ وجه به منزله تایید یا اطلاع از تمام افکار و وابستگی های احتمالی اشخاص نیست.
مشاهده در ایتا
دانلود
📸 https://b2n.ir/935831 / قسمت سوم ⭕️ دشمنان ولایت؛ از زنازادگی قاتلان امام حسین (ع) تا آمار بین‌المللی کشورها در جهان امروز!! 👤 عبیدالله بن زیاد کیست؟ 👤 عبیدالله در زمان حادثه عاشورا فرمانده‌ی کوفه بود که شهادت امام حسین -علیه‌السلام- و یاران او به دستور وی انجام گرفت. 🔻 ابن زیاد را «ابن مرجانه» هم می‌گویند! زیرا نام مادر او کنیزی زناکار و مجوسی به نام «مرجانه» بود. پس از عاشورا که اسرای اهل بیت -علیهم‌السلام- را در کوفه وارد دارالاماره کردند، حضرت زینب -علیهاالسلام- خطاب به ابن زیاد، او را «ابن مرجانه» خواند که این، اشاره به نسب ناپاک و زنازادگی او بود و رسواگر حاکم مغرور کوفه. 📍عبیدالله از سرداران مشهور اموی بود که در سال ۵۴ هجری از طرف معاویه به حکومت خراسان گمارده شد و در سال ۵۶ از آن‌جا عزل و به حکمرانی بصره منصوب شد. پس از مرگ معاویه و روی کار آمدن یزید و با حرکت مسلم بن عقیل به سمت کوفه، با حفظ سمت، والی کوفه نیز شد و اوضاع را تحت کنترل درآورد و مسلم بن عقیل را به شهادت رساند و پس از آن، فرمان قتل سید الشهدا -علیه‌السلام- و یاران او و اسارت اهل‌بیت -علیهم‌السلام- را به عمر بن سعد ـ که فرمانده سپاه کوفه در کربلا بود ـ داد. 🔻 عبیدالله، فرزند زیاد بن ابیه است؛ زیاد کسی بود که به خاطر ارتباط فراوان (گناه زنای) مردان با مادرش، کسی نتوانست نسب او را مشخص کند و نام پدر وی را ذکر کند! 📍از این رو، او را زیاد، پسر پدرش (زیاد بن ابیه) می‌نامیدند. معاویه می‌کوشید این حلقه مفقوده را مشخص کند و زیاد را از این ننگ دور سازد. بدین خاطر، او را زیاد بن ابی‌سفیان خطاب کرد. اما اقبال و استقبال از سوی عموم آشنایان با تاریخ خانوادگی زیاد، صورت نگرفت و باز هم او را زیاد بن ابیه می‌نامیدند. 📜 منابع: 🔹سفینة البحار، ج۱، ص۵۸۰ 🔸معارف و معاریف، ج۴، ص۱۵۳۰ 🔹دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۳، ص۶۴۰ 🔸فرهنگ عاشورا، ص۳۰۵ ✌️جنبش مردمی حلال‌زاده‌ها 📡 @Halalzadeha
فرهنگی فیروزآباد
📸 https://yun.ir/qoewf7 / قسمت ششم ⭕️ دشمنان ولایت؛ ⚫️ وقتی حسین (ع) تنها ماند ♨️ در حادثه عاشورا سه شهر مهم از شهرهای اسلامی از امام حسین(ع) حمایت و تبعیت نکردند که به سرنوشت بسیار آموزی دچار شدند: ⭕️ ۱. مردم مدینه در زمانی که باید از حسین(ع) تبعیت می‌کردند، نافرمانی کردند اما وقتی سیدالشهدا(ع) شهید شد، پشت سر "عبدالله ابن حنظله" قیام کردند ولی از یزید شکست خوردند. بعد از مسلط شدن یزید، سه روز جان، مال و ناموس مردم مدینه بر سپاه شام حلال شد. بسیار زنان و دخترانی که مورد تجاوز قرار گرفتند و صدها یا هزاران فرزند نامشروع این حادثه، امروز در تاریخ به *اولاد الحرّه* ‏مشهورند. 🔻 آن‌قدر مردم کشته شدند که خون، قبر پیامبر را نیز گرفته بود. تمام کسانی که زنده ماندند بر پیشانی‌شان داغ زدند و نوشتند: هذا عبد من عبید یزید؛ این بنده‌ای از بندگان یزید است.... در تاریخ به فرمانده سپاه یزید لقب «مسرف» به معنی «خونریز بی‌حدوحصر» دادند! ⭕️ ۲. بعد از مدینه نوبت به مکه رسید. لشكر خون‌خوار یزید به رهبری "حصین ابن نمیر" در بالاى كوه‏‌هاى مكه كه مشرف بر خانه‌ها و مسجدالحرام بود، اجتماع كردند و با منجنيق، پيوسته سنگ و مواد آتش‌زا بر مكه و مسجدالحرام می‌افكندند تا آن‌كه كعبه معظّمه سوخت و بناى آن منهدم شد و ديوارهاى آن فرو ريخت؛ خداوند بر مکیان رحم نمود و یزید به درک واصل شد و الا از کشتار مردمان مکه نیز داستان‌ها می‌نوشتند. ⭕️ ۳. مردم کوفه نیز که حاضر نشدند از سیدالشهدا(ع) تبعیت کنند؛ بعد از حسین(ع)سه قیام کردند که هر سه قیام‌شان به غیر از شکست چیزی نداشت: 🔻 ـ توابین یعنی همان مؤمنین بی‌بصیرت و وقت نشناس که حدودا ۴۰۰۰ نفر بودند؛ جز شکست و شهادت حدود ۱۰۰۰ نفرشان سودی نبردند. 🔻 ـ در قیام مختار نیز ٦٠٠٠ نفر از یاران مختار از "مصعب ابن زبیر" امان خواستند و مختار را تنها گذاشتند. مصعب دستور داد که همگی را گردن زده و آن‌ها را به قتل رساندند. 🔻 ـ قیام سوم کوفیان هم که به رهبری زید فرزند امام سجاد بود جز شکست سود دیگری نبرد. 💢 عاقبت، مردمی که امام حسین(ع) را یاری نکردند، اسیر دست حجاج ابن یوسفی شدند که طبق گفته تاریخ، بیش از ۱۰۰هزار نفر از مسلمانان را به قتل رساند. 📌 این است عاقبت مردمانی که ولی برحق خود را به وقت نشناخته و تبعیت نکنند!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ اگر به تأثیر در ها معتقدید و از اجتناب می‌کنید، این کلیپ را 💢 برخی در مورد موضوعی که خودِ بنیان‌گذار بورس گفته ما بورس را بر اساس قمار ایجاد کردیم، زود می‌روند سراغ مراجع عظام تقلید و سؤالات جزئی و محدود از مراجع می‌پرسند و با این توجیه که ما از دفتر مرجع‌مون پرسیدیم و آن‌ها گفتند سرمایه‌گذاری در بورس اشکال نداره و مضاربه‌ست و چنین و چنان، کلاه شرعی سر خودشان می‌گذارند!! 🎥 این سخنان که بریده‌ای از سخنرانی‌های سال‌ها پیش استاد است گویی برای همین امروز است!! 📍 در مقتل‌ها به ما می‌گوید که برخی مسلمین، دیر فهمیدند در کربلا چه خبر بوده و صدای امام حسین(ع) را نمی‌شنیدند، چون گرفتار لقمه‌های حرام شده بودند!!
فرهنگی فیروزآباد
پول حرام دل آدم رو سنگ میکنه #لقمه_حرام #نسل_حرام_خوار #نسل_حرام_زاده #مال_حرام
/ قسمت هفتم ⭕️ دشمنان ولایت؛ از زنازادگی قاتلان امام حسین(ع) تا آمار بین‌المللی کشورها در جهان امروز!! 👤 شمر بن ذی‌الجوشن، سرباز جانباز نمازشب‌خوان سپاه امام علی(ع) و سردار امام حسن(ع)!! 👤 برای شمربن ذی الجوشن اسم‌های دیگری چون اوس یا شرحبیل نیز ذکر شده است. او را ذی الجوشن، صاحب زره و جوشن می‌گفتند؛ زیرا سینه او برآمده بود و همانند سپری بسته شده نشان می‌داد. 🔻 او نخست از یاران علی -علیه‌السلام- در جنگ صفین و از سربازان شجاع و نامدار کوفه بود که در کنار حسن و حسین و در رکاب امام حسن(ع) در جایگاه سردار سپاه ایشان حاضر بوده است. 👤 شمر جانباز جنگ صفین، داشت به درجه‌ی رفیع شهادت می‌رسید؛ وقتی وارد قتلگاه شد زانوهاش رو بسته بود، از بس که نماز شب خوانده بود، زانوهاش پینه‌ی شتری بسته بود!! 🔻 اما و سرشت ناپاک او به خاطر مادرش، بر محیط و آداب الهی و اجتماعی وی اثر گذاشت به گونه‌ای که شرّدوستی که از است، در او نهادینه شد و سرانجام در لشکر عبیدالله بن زیاد قرار گرفت و سر ولیّ خدا را از قفا برید!!! 📍روزی مادر شمر که زن بزچرانی بود و در بیابان به کار خود مشغول بود، از چوپانی که از کنار او می‌گذشت، تقاضای آب کرد تا با آن رفع عطش کند. چوپان تقاضای شیطانی خود را شرط دادن آب قرار داد و او نیز پذیرفت و از این طریق، نطفه شمر منعقد شد!! از این رو امام حسین -علیه‌السلام- در روز عاشورا خطاب به او فرمود: 🔻 «یابن راعیة المِعْزی»؛ ای پسر زن بزچران! قوم ما در قتلگاه روزگار می‌شمارد شمرهای بی شمار شمر یعنی زخمه‌ای برچنگ ما شمر یعنی تیغ در فرهنگ ما شمر یعنی هجو شبنم تا سراب شمر یعنی احتکار آفتاب شمر یعنی درد قولنج زمین شمر یعنی لعنة للعالمین 📜 (منبع شعر: کفش‌های مکاشفه، ص۲۰۵و۲۰۶) 🔹بحارالانوار، ج۴۵، ص۵، ۳۱، ۵۶ و ۳۳۶ 🔸کامل ابن اثیر، ج۴، ص۲۳۷ 🔹شفاءالصدور، ج۱، ص۳۷۵ ـ ۳۷۸