فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بخشےازنامہشهیدعلےخلیلےبہرهبر:
آقاجان♥️!
مَنوهزارانمَندربرابردَردهاےشمٰا
سٰاکٹنمےنشینیم...❌
وَاگربارهاشٰاهرگمانرابزنندوهیچ
ارگانیخَرجمداوایمانرانَدهدبازهم
نمیگذاریمرگِغیرتوایمان،
درکوچہهایشَهرمانبخُشکَد😎✋
#شهیدانه🌱/#شهیدعلیخلیلی✨
#شهیدعلیخلیلی
#خاطراتشهدا
#روایت_عشق
پنجسالشکهبود،نمازمیخوند . . .
خیلیعلاقه ی شدیدینشونمیداد به مهروتسبیح . . .
مخصوصاتسبیحروخیلیدوستداشت!
هرجامیرفتیهتسبیـحمیخرید .
کلاسِاولابتدائیبود،اولیندوستیکه
پیداکرد؛حافظِقرآنبود :)
ازهمونکلاسسوم،چهارمِابتدائیروزهاییکه صبحیبود،ظھرمیرفتمسجد…
روزهاییکهبعدازظهریبود،
شبهامیرفتمسجد(:
پنجشنبه جمعههمکھ بایدحتمامسجدمیرفت .
همہمیگفتند،اصلاعلیمثلِیه مردِ
کوچكمیمونه'!
ماتوشبچگیندیدیم!همیشه یه
روحِبزرگیداشت،حرفایخیلیبزرگیمیزد . .🌱"
راوی:
مادرشهید
•┈┈•❀🌷❀•┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•
•
وقتـے ضارب علـے رو زد و ما اون رو بہ
گوشہ ای از خیابون کشیدیم، پیرمردی گفت:
خوب شد ؟ همینو میخواستـے ؟!
بہ تو چہ ، کہ دخالت کردی ؟!
علـے با همان بدن بـےجان گفت
حاج آقا فکر کردم دختر شماست !
من از ناموس شما دفاع کردم !
#شهیدعلیخلیلی✨
#شهیدامربهمعروف♥️