سینمایی که به برگشتن شاه دلخوش است
🔸کوکتل مولوتوف به کارگردانیِ حسین دوماری ناشیانهترین و بدترین ساختهی سینمای ایران از فرهنگِ قبل از انقلاب و وضعِ زیسته در آن است.
🔸مسئلهی سینمای ایران واپسگرایی در تعامل با نسلِ امروز شده. سینمایی که مدام شعار میدهد ما در گذشته وضعمان بهتر بود و اگر لُپلُپ نداشتیم با بلیطهای بختآزمایی میتوانستیم زندگی را متحول کنیم. از یک جایی به بعد سینما حقوقِ تماشاگر را زیر پا میگذارد. «کوکتل مولوتوف» دقیقاً با میخچهای که در پای چپِ حیایی فرو کرده به شعورِ مخاطباش توهین میکند.»
🔸 گاهی دلم برای عقیلیهای کشورم میسوزد. مهاجرت به بهانهی رعایتِ حدود شرعی و اخلاقی یک عمل کاملاً ضدِّ فرهنگی است که مجوز لازم را برای آنهایی که فکر میکنند با چُنین ساختههایی میتوانند مشروب و رقصیدن را به سینمای ایران بازگردانند، صادر کرده. اول با امام زمان و حضرتِ فاطمه شروع میکنیم و اسمِ این ریاکاری را اجبار میگذاریم و بعد مانند: آبیار «سووشون» را رو میکنیم.
🔸«کوکتل مولوتوف» مستقیماً در حالِ اشاعهی فحشایی از جنسِ رسانههای معاند است.
🔸هنرمند اگر کارِ فاخری برای پیشنهاد نداشته باشد هنرمند نیست بلکه کاسب است.
🔸دلیلِ این همه بد بودن چیست؟ فیلمنامه را هر که بخواند میفهمد هدف از ساختِ آن چه میتواند باشد. فیلم را هر که ببیند خواهد فهمید که چگونه میشود با سینما علیه فرهنگِ حاکم حرف زد.
🔸سینمایی که با جامعه قطعِ ارتباط کرده و دائماً جامعهای را که از جهاتِ مختلف، در فضاهای مجازی و حقیقی، در حالِ زخم خوردنِ فرهنگی از معاندین است، تحریک میکند؛ یک سینمای عقباُفتاده از جنسِ فیلمفارسیهای قبل از انقلابِ ایران است که خیلی راحت هم در دسترس عموم قرار میگیرد.
🔸متأسفانه «کوکتل مولوتوف» مایهی ننگِ سینمای ایران است. اصلاً چرا باید همچین آشغالی مجوز بگیرد؟
یادداشت علی رفیعی وردنجانی در فارس تعاملی را اینجا بخوانید
@Fars_Chb