توصیه رهبر انقلاب به قرائت سوره فتح، دعای ۱۴ صحیفه سجادیه و دعای توسل برای پیروزی جبهه مقاومت 🖥 رسانه KHAMENEI.IR برای سهولت دسترسی مؤمنین، صوت این موارد را بازنشر می‌کند. 🎙بشنوید👇

✋ افزایش ۳۸ درصدی تعرفه برق خانگی از ابتدای پاییز 🔹بررسی تعرفه‌های جدید و مقایسه آن با تعرفه‌های پیشین (قبل از مهر ۱۴۰۳) در ماههای غیرگرم نشان می‌دهد که میزان رشد تعرفه‌ها به جز دو مورد، در محدوده ۳۸ درصدی است.

🔴اول گفته اصلا فرزندانم تابعیت ندارن بعد ۶ سال معلوم شده دروغه 🔹بعد گفته تابعیت قهری بوده، که معلوم شده دروغه 🔹بعد، از رهبری به نفع خودش نقل قول آورده که باز معلوم شد اونم ناقص و دروغهاین اگه بیشرف نبود تو این ۴۰ سال بجای اینهمه دروغ و فریب و وسط کشیدن پای رهبری و معطل کردن دولت و نماینده‌های مردم، درخواست سلب تابعیت میداد که پروسه‌اش کلا ۶ ماه طول میکشه. 🔹«ایلجـــــان» 🔴 به قرارگاه سایبری بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/2993881287C8cdf5526e6

🔴 امام خامنه‌ای: 🔹 امروز همه دنیای اسلام باید قضیه‌ی فلسطین را قضیه‌ی خود بداند؛ این کلید رمزآلودی است که در های فرج را به روز امت اسلامی می‌گشاید. 🔴 به قرارگاه سایبری بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/2993881287C8cdf5526e6

🔴حقوق نمایندگان مجلس لو رفت /چه خودروئی به نمایندگان داده شده است؟ /ماجرای وام ۵۰۰ میلیونی امیرحسین ثابتی نماینده تهران : 🔹 مجلس دو دریافتی دارد، یکی حقوق که مبلغ آن حدود ۳۰ میلیون تومان است و دیگری ماهانه ۱۰۰ میلیون تومان بابت دفاتر و بازدید و سایر هزینه هایی که دارد. 🔹 این مبلغ مربوط به کل نمایندگان تهران است اما در رابطه با اینکه آیا نمایندگان شهرستان دریافتی متفاوتی دارند توضیحی نداده است. 🔹 مبلغ ۵۰۰ میلیون تومان به نمایندگان مجلس به عنوان وام پرداخت شده و  به نمایندگان یک دستگاه سمند سورن پلاس داده شده که حدود ۵۰ نفر آن را نگرفته اند. 🔴 به قرارگاه سایبری بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/2993881287C8cdf5526e6

🔴خاطرات جدید منتشر شده جدید حسن روحانی و روایت او از نامزدی در انتخابات: خواب می‌دیدم دو بال داشتم آمادهٔ پرواز بودم 🔹‌️سایت حسن روحانی داستان نامزدی او تا ریاست‌جمهوری را در چند بخش منتشر کرده که شروع آن روایت خوابی است که او دیده: گرم خواب بودم. هنوز به سحر ساعتی مانده بود. خواب می‌دیدم: دو بال داشتم. آمادهٔ پرواز بودم. سیدی را دیدم؛ سیدمحمد خاتمی… محزون بود و در خود فرو رفته. خواستم سر صحبت را باز کنم تا او را از حزن بیرون آورم: بگذارید شما را ببرم به بالا، به آسمان! 🔹‌با بال چپم (هر دو دستم به بال بدل شده بود) آقای خاتمی را زیر بالم گرفتم و او را بردم به بالا، به آسمان! به باغی از گل‌های رنگارنگ و بسیار در افق. سید از حزن بیرون آمد. او را از آسمان به سرزمینی پر از گل بازگرداندم؛ سپس به سمت مسجدی روانه شدم. در ورودی مسجد ملخ‌های زیادی را دیدم؛ با بالم آن‌ها را راندم. پیرمردی به من گفت حیف نیست از این بال برای دور کردن ملخ‌ها استفاده می‌کنی! رهایشان کن! 🔹‌از خواب پریدم. سحر شده بود و هوا هنوز گرگ و میش بود. دقیق به یاد ندارم اما دی‌ماه ۱۳۹۱ بود. 🔴 به قرارگاه سایبری بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/2993881287C8cdf5526e6