eitaa logo
🇮🇷قرارگاه کمیته های سعادت وصیانت از انقلاب اسلامی فارس _جهرم🇮🇷
162 دنبال‌کننده
15.1هزار عکس
16.5هزار ویدیو
45 فایل
کانال اطلاع رسانی، توضیحی، رفع ابهام به ما بپیوندید 🇮🇷 قرارگاه کمیته های سعادت و صیانت از انقلاب اسلامی فارس _جهرم @farsjahrom
مشاهده در ایتا
دانلود
📗ابن ابی الحدید میگوید: قِيلَ لِيُوسُفَ علیه السلام مَا لَكَ لاَ تَشْبَعُ وَ فِي يَدَيْكَ خَزَائِنُ مِصْرَ؟! به حضرت یوسف گفتند تو که توانایی و برخورداری ، چرا یک وعده سیر نمیخوری؟ قَالَ إِنِّي إِذَا شَبِعْتُ نَسِيتُ الْجَائِعِين گفت تا درد گرسنگان را فراموش نکنم. ❌نه افراط در پرخوری نه تفریط در گرسنگی. در حکمت ۱۰۸ در مورد انسان فرمود:انسان کسی است که إِنْ جَهَدَهُ الْجُوعُ قَعَدَ بِهِ الضَّعْفُ اگر گرسنگى پيدا كند ضعف زمين گيرش مى كند، وَ إِنْ أَفْرَطَ بِهِ الشِّبَعُ كَظَّتْهُ الْبِطْنَةُ و اگر پرخورى كند شكم پرورى او را به رنج انداخته راه نفس را بر او مى بندد. فَكُلُّ تَقْصِيرٍ بِهِ مُضِرٌّ وَ كُلُّ إِفْرَاطٍ لَهُ مُفْسِد. به طور كلى هرگونه كمبود و تفريط به او زيان مى رساند و هرگونه افراط او را فاسد مى سازد. 🟢حق شکم و بطن در رساله حقوق امام سجاد. وَ أَمَّا حَقُّ بَطْنِكَ فَأَنْ لاَ تَجْعَلَهُ وِعَاءً لِقَلِيل مِنَ الْحَرَامِ وَ لاَ لِكَثِير اما حقی که شکمت بر تو دارد آن است که از آن به عنوان ظرفی برای جمع شدن حـرام چه کم باشد یا زیاد استفاده نکنی. وَ أَنْ تَقْتَصِدَ لَهُ فِي الْحَلاَلِ وَ لاَ تُخْرِجَهُ مِنْ حَدِّ التَّقْوِيَةِ اِلَى حَدِّ التَّهْوِينِ بلکه حتی در خوراکی های حلال نیز حـد اعتـدال را کاملا رعایت کن و برای تقویت از خوراک استفاده کن. فَاِنَّ الشِّبَعَ الْمُنْتَهِيَ بِصَاحِبِهِ اِلَى التُّخَمِ مَكْسَلَة وَ مَثْبَطَة زیرا که نتیجه ی پرخوری تنبلی و کسالت است. وَ مَقْطَعَة عَنْ كُلِّ بِر وَ كَرَم و تو را از خیر و صلاح و نیکوئی و انجام اعمال صالحه باز میدارد. وَ اِنَّ الرَّيَّ الْمُنْتَهِيَ بِصَاحِبِهِ اِلَى السُّكْرِ مَسْخَفَة وَ مَجْهَلَة وَ مَذْهَبَة لِلْمُرُوَّةِ چنانکه نتیجهء زیاده روی در نوشیدن مایعات نیز سخافـت و جهالت و بی عقلی خواهد بود . 📕 در کتاب الهی نامه علامه حسن زاده آملی آمده است: الهی آزمودم تا شکم دائر است، دل بائر است. اللهم لا تجعل الدنیا اکبر همّنا به ما بپیوندید 🇮🇷🇵🇸 قرارگاه کمیته های سعادت و صیانت از انقلاب اسلامی فارس _جهرم🇱🇧🇮🇷 @farsjahrom
بسم الله الرحمن الرحیم 💢بخش دوم حکمت ۲۸۹💢 💠 كَانَ لِي فِيمَا مَضَى أَخٌ فِي اللَّهِ، وَ كَانَ [يُعَظِّمُهُ] يُعْظِمُهُ فِي عَيْنِي صِغَرُ الدُّنْيَا فِي عَيْنِهِ، وَ كَانَ خَارِجاً مِنْ سُلْطَانِ بَطْنِهِ، فَلَا يَشْتَهِي مَا لَا يَجِدُ وَ لَا يُكْثِرُ إِذَا وَجَدَ 🔵خلاصه بخش اول: من در گذشته برادرى الهى و دينى داشتم كه وصفش چنين بود. آنچه او را در نظرم بزرگ جلوه مى داد این بود که دنيا در نظر او کوچک بود. سلطان شکم نبود 💠وَكَانَ أَكْثَرَ دَهْرِهِ صَامِتاً بيشتر اوقات زندگانى اش ساكت بود. 💠فَإِنْ قَالَ بَذَّ الْقَائِلِينَ در عين حال اگرسخنى مى گفت بر گويندگان چيره مى شد، و پیشی می گرفت[بَذَّ] 💠 وَنَقَعَ غَلِيلَ السَّائِلِينَ و تشنگی وعطش [غَلِيلَ] سؤال كنندگان را فرو مى نشاند. و انان را سیراب می کرد [نَقَعَ] 🔻سومین صفت برادران علی🔻 🟢 در سومين وصف حضرت مى فرمايد: برادران من کسانی هستند که هرگاه سخن بگویند گزيده و حساب شده است به گونه اى كه همه مستمعين را بهره مند مى سازند و عطش آنها را فرو مى نشانند. ⏪ خود این وصف نیز از سه بخش تشکیل شده است: ◀️الف. وَكَانَ أَكْثَرَ دَهْرِهِ صَامِتاً اکثر اوقات ساکت بود راوی میگوید: دخلتُ على الرضا عليه السلام ··· فَوَعَظَنا خدمت امام رضا عليه السلام وارد شديم، حضرت ما را موعظه كرد و فرمود: ثمَّ قالَ : إنّ العابِدَ مِن بَني إسرائيلَ لَم يَكُن عابِدا حتّى يَصمُتَ عَشرَ سِنينَ ، فإذا صَمَتَ عَشرَ سِنينَ كانَ عابِدا عابد بنى اسرائيل عابد نمى شد تا اينكه ابتدا دَه سال خاموشى اختيار مى كرد و هرگاه دَه سال دم فرو مى بست، آنگاه عابد مى شد. اگر کسی میخواهد به مقام عبادت برسد باید قبلش دوره ی سکوت بگذراند. زبان خود را کنترل کند که دروغ نگوید، غیبت نکند، استهزاء نکند، حرف کم ارزش نزند، حرف غیر علمی نزند، مشاوره اشتباه ندهد، فحاشی نکند و... 🟢سخن انسان باید ذکر الهی باشد. پیامبر صلی الله علیه واله فرمود: لا تُكثِرُوا الكلامَ بغَيرِ ذِكرِ اللّه ِ در غير از ذكر خدا، زياده گويى نكنيد ؛ فإنَّ كَثرَةَ الكلامِ بغَيرِ ذِكرِ اللّه ِ قَسوَةُ القَلبِ زيرا زياده گويى در غير ذكر خدا، موجب سخت دلى مى شود، إنّ أبعَدَ الناسِ مِن اللّه ِ القَلبُ القاسي و دورترين مردم از خدا، سختدل است. ذکر معنای گسترده ای دارد از نماز و قرآن گرفته تا ذکر مصطلح را شامل میشود. انسان باید کلام های زائد را قطع کند و به ذکر الهی مشغول باشد. 🔴مقصود از سکوت، رفتن در هپروت نیست. مقصود از سکوت، ساکن شدن ظاهری و فرو رفتن در تخیلات و توهمات نیست. چون خود آن تخیل و توهم آفت زا و مشکل آفرین است. سکوت اگر برای حل مشکل باشد، برای تفکر و اندیشه و اصلاح باشد خوب است. سکوتی که در آن فکر نباشد غفلت است. امام کاظم علیه السلام فرمود : دَلِيلُ‏ الْعَقْلِ‏ التَّفَكُّرُ وَ دَلِيلُ التَّفَكُّرِ الصَّمْتُ هر چيزى را راهنمايى است و راهنماى عقل انديشيدن است و راهنماى انديشيدن خاموشى است. انسان تا به خاموشی نرسد، فرصت برای تفکر پیدا نکرده است. باید سکوت انسان تفکر ساز باشد نه اینکه سکوت کند تا در خیالات و توهمات فرو برود. امیرالمومنین علیه السلام فرمود: كلُّ سُكوتٍ لَيسَ فيهِ فِكْرَةٌ فهُوَ غَفلَةٌ هر سكوتى كه با انديشيدن همراه نباشد غفلت است.
◀️ب. فَإِنْ قَالَ بَذَّ الْقَائِلِينَ اگر صحبت میکرد، همه را ساکت میکرد سکوت مطلق خوب نیست، انسان باید توانایی سخن گفتن در موقع نیاز را داشته باشد. اگر جایی شبهه ای مطرح شد، یا حقی ناحق شد انسان باید توان سخن گفتن و اقناع دیگران را داشته باشد. امیرالمومنین فرمود : كُن صَموتاً مِن غَيرِ عِيٍّ خاموش باش ، نه از روى درماندگى. القَولُ بِالحَقِّ خَيرٌ مِن العِيِّ و الصَّمتِ سخن گفتنِ به حق ، بهتر است از درماندن و خاموشى . در حکمت ۱۸۲ فرمود: لَا خَيْرَ فِي الصَّمْتِ عَنِ الْحُكْمِ، خاموش ماندن از گفتار حكمت آميز فايده اى ندارد . كَمَا أَنَّهُ لَا خَيْرَ فِي الْقَوْلِ بِالْجَهْلِ همان گونه كه سخن گفتن نابخردانه بی فایده است. 🟢یک نمونه از پاسخ های حکیمانه: راوی میگوید: در مسجد النبی در مدينه در كنار امام كاظم نشسته بوديم و در مورد زنان گفت وگو مى‌كرديم و بسيار در موردشان سخن گفتيم. وَ هُوَ سَاكِتٌ لاَ يَدْخُلُ فِي حَدِيثِنَا بِحَرْفٍ ولى آن حضرت ساكت بود تا ما سخن مى‌گفتيم حتّى يك كلمه چيزى نفرمود. فَلَمَّا سَكَتْنَا قَالَ... فرمود: + زن خوب زنی است که تو به او اشتياق داشته باشى و او نيز عقل و ادب داشته باشد و نياز نداشته باشد كه امر و نهى كنى و خودش وظيفه‌هايش را تشخيص بدهد. + در درجۀ پايين‌تر زنی است كه تو او را مى‌خواهى ولى ادب ندارد و تو محتاج به دستور دادن و بازداشتن او هستى. وَ دُونَهَا مَا كَانَ لَكَ فِيهَا هَوًى وَ لَيْسَ لَهَا عَقْلٌ وَ لاَ أَدَبٌ فَتَصْبِرُ عَلَيْهَا لِمَكَانِ هَوَاكَ فِيهَا + ازاين پايين‌تر آن زنی است كه تو او را مى‌خواهى، ولى او عقل و ادب ندارد، ولى به خاطر اشتياقى كه به او دارى او را تحمّل مى‌كنى. + ولی زنی كه نه تو او را مى‌خواهى چون زیبا نبست ، و نه عقل و ادب دارد، از این زن به اندازه اقیانوسی فاصله بگیر. قَالَ فَأَخَذْتُ بِلِحْيَتِي ... لِمَا لَمْ نَقُمْ فِيهِ عَلَى شَيْءٍ وَ لِجَمْعِهِ اَلْكَلاَمَ راوى گويد: من ريش خود را به‌دست گرفتم و درفکز فرو رفتم چرا كه ما اين‌همه در اين مورد بحث كرديم، ولى به جايى نرسيديم، ولى آن حضرت تمام مطلب را با سخنى جامع و كامل بيان فرمود. 🔴مومن باید دستش از استدلال پر باشد. در زیارت جامعه کبیره که مستحب است در حرم اهل بیت خوانده شود خدمت امام عرض میکنیم: مُحَقِّقٌ لِمَا حَقَّقْتُمْ، مُبْطِلٌ لِمَا أَبْطَلْتُمْ من حق مى دانم و محققانه میتوانم اثبات کنم آن چه را شما حق دانستيد و اثبات کردید و باطل مى دانم و رد میکنم آن چه را شما باطل دانستيد و رد کردید. این محکم و مستدل حرف زدن است که حرف انسان را مقبول میکند. ❌فحش جای استدلال را نمی گیرد. در خطبه ۲۰۶ وقتی معاویه شریعه فرات را تصرف کرد، برخی از یاران حضرت فحاشی میکردند حضرت فرمود: إِنِّي أَكْرَهُ لَكُمْ أَنْ تَكُونُوا سَبَّابِينَ من خوش ندارم که شما دشنام دهنده باشيد؛ وَ لَكِنَّكُمْ لَوْ وَصَفْتُمْ أَعْمَالَهُمْ وَ ذَكَرْتُمْ حَالَهُمْ كَانَ أَصْوَبَ فِي الْقَوْلِ امّا اگر کردار معاویه را يادآور مى‌شديد و گمراهي‌ها و کارهاى ناشايسته آنان را بر مى‌شمرديد، به صواب نزديک‌تر وَ أَبْلَغَ فِي الْعُذْر و در عذرپذيري رساتر بود‌، به‌جاى دشنام آنان بهتر بود، مى‌گفتيد: خدايا خون ما و آن‌ها را حفظ کن،
◀️ج. قَالَ بَذَّ الْقَائِلِينَ وَنَقَعَ غَلِيلَ السَّائِلِينَ سخن باید تشنگی را برطرف کند. نوع حرف زدن و پاسخ دادن باید با نحوی باشد که مشکل را حل کند، نیاز مخاطب را بر آورده کند، بتواند نیاز علمی مخاطب را پاسخ گوید. اینکه مخاطب دانسته های خود را بدون توجه به نیاز مخاطب و عطش او بیان کند، با روش و مسیر برادران امیرالمومنین موافق و همراه نیست. ⏪نهج البلاغه آب گوارایی است بر جگر تشنگان حقیقت. فرمایشات امیرالمومنین در بخش خطبه ها و نامه ها و حکمت ها، چه آنجایی که با خدا مناجات مبکند، چه آنجایی که با دوستان صحبت میکند، چه آنجایی که با مخالفین احتجاج میکند، چه در وقت فریاد زدن بر سر تنبل ها، چه وقتی که از مرگ و قیامت صحب میکند، چه آنجایی که سیمای حکومت اسلامی را به تصویر میکشد و.... همه و همه بر طرف کننده تشنگی مشتاقان حقیقت است. 🟢در خطبه ۱۵۶در مورد قرآن فرمود: عَلَيْكُمْ بِكِتَابِ اللَّهِ، فَإِنَّهُ الْحَبْلُ الْمَتِينُ کتاب خدا را محکم بگيريد; چرا که رشته اى است مستحکم وَ النُّورُ الْمُبِينُ وَ الشِّفَاءُ النَّافِعُ و نورى است آشکار; شفابخش و پرمنفعت و سيراب کننده، وَ الرِّيُّ النَّاقِعُ و فرو نشاننده عطش تشنگان حقّ است. 🟢 خود حضرت فرمود من قرآن ناطق ام. در خطبه ۱۸۵ فرمود: ذَلِكَ الْقُرْآنُ، فَاسْتَنْطِقُوهُ وَ لَنْ يَنْطِقَ وَ لَكِنْ أُخْبِرُكُمْ عَنْهُ اين کتاب همان قرآن است. آن را به سخن آريد تا همه چيز را بازگو کند; هر چند هرگز براى شما نسبت به تمام اين امور سخن نمى گويد; ولى من از جانب او به شما خبر مى دهم. وقتی قرآن صامت سیراب کننده عطش تشنگان است، قرآن ناطق امیرالمومنین نیز سیراب کننده عطش مشتاقات حق و حقیقت است. ↙️ نکاتی در مورد سکوت: آیت الله جوادی: در اسلام اصل بر سکوت است مگر آنکه انسان دلیلی داشته باشد برای حرف زدن. در حکمت ۶۰ فرمود : اَللِّسانُ سَبُعٌ إِن خُلِّىَ عَنهُ عَقَرَ زبان درنده اى است که اگر رها شود، گاز مى گیرد. اگر انسان مراقب نباشد و هر حرفی بزند و سکوت را بشکند، این حیوان درنده هم به دیگران آسیب میزند هم به خود او. ↙️ خواری انسان گاهی از طریق حرفهایش ایجاد میشود. امام صادق علیه السلام فرمودند : إِذا أَرادَ اللّه بِعَبدٍ خِزیا أَجرى فَضیحَتَهُ عَلى لِسانِهِ هرگاه خداوند بخواهد بنده اى را رسوا کند، از طریق زبانش او را رسوا مى کند. ↙️سخن را مثل دارو استفاده کنید. امیرالمومنین علیه السلام : الکَلامُ کالدَّواءِ قَلیلُهُ یَنفَعُ وَ کَثیرُهُ یُهلِکُ سخن چون دوا است، اندکش سودمند و زیادش کشنده است. 📗در رساله حقوق امام سجاد علیه السلام آمده است : حَقُّ اللِّسانِ إِکرامُهُ عَنِ الخَنى حق زبان، دور داشتن آن از زشت گویى، وَ تَعویدُهُ الخَیرَ عادت دادنش به خیر و خوبى، وَ تَرک الفُضولِ ترک گفتار بى فایده، الَّتى لافائِدَةَ لَها وَ البِرُّ بِالنّاسِ و نیکى کردن زبانی به مردم وَ حُسنُ القَولِ فیهِم و خوشگویى درباره آنان است.
🔻چهارمین صفت برادران علی🔻 💠كَانَ لِي فِيمَا مَضَى أَخٌ فِي اللَّه... وَكَانَ ضَعِيفاً مُسْتَضْعَفاً به دليل نهايت تواضع بر حسب ظاهر انسان ضعيفى بود و مردم نيز او را ضعيف مى شمردند. 💠 فَإِنْ جَاءَ الْجِدُّ فَهُوَ لَيْثُ غَابٍ وَ صِلُّ وَادٍ ولى هرگاه كار مهم وجدى به ميان مى آمد همچون شير بيشه مى خروشيد و مانند مار افعی بيابانى به حركت درمى آمد. 🟢در چهارمين وصف حضرت مى فرمايد: برادر من کسی بود که اهل نمایش و غرور نبود، خود را به رخ دیگران نمی کشید و چه بسا از جهت ظاهری نیز ضعیف بود ولی او قدرت نهفته ای داشت که در لحظات سخت و جدی بروز پیدا میکرد. مانند شیر بیشه می غرید ، و مانند افعی از این سو به آن سوی میدان حرکت میکرد و کل میدان را تحت نظر داشت. 🔴 برادران امیرالمومنین کسانی هستند که اهل پرخوری نیستند، اهل نمایش و اظهار قدرت نیستند، جسم نحیفی دارند، از جهت جسمی شاید ضعیف به نظر برسند ولی به هیچ وجه از روی قلدری و غرور اهل ظالم نیستند. به تعبیر جناب حافظ: من از بازوی خود دارم بسی شکر/ که زور مردم آزاری ندارم. ⏪ مستضعف به چه معناست؟! قرآن کریم در مورد وارثین زمین میفرماید: 《وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ؛ قصص - ۵》 و ما اراده داشتیم که بر آن طایفه ضعیف و ذلیل کرده شده در آن سرزمین منّت گذارده و آنها را پیشوایان (خلق) قرار دهیم و وارث (ملک و جاه فرعونیان) گردانیم. ↙️ ضعیف اگر به باب استفعال برود و از آن اسم مفعول ساخته شود، میشود مستضعف. مستضعفین یعنی کسانی که بالقوه قوی هستند، توانمندند ولی فعلا شرایط ظهور و بروز آن توانمندی حاصل نشد. + برادران حضرت کسانی هستند که دشمن میخواهد آنان را تضعیف کند. دشمن به خاطر پتانسیل و قدرتی که آنها دارند، میخواهند آنان را تضعیف کنند ولی غافل از اینکه این نیرو و قدرت در زمان لازم ظهور و بروز پیدا میکند. + برادران امیرالمومنین همین بسیجی هایی هستند که کسی روی قدرت آنها حساب باز نمیکرد ولی وقتی پای چنگ به این کشور باز شد، هشت سال مقابل کل دنیا ایستادند. +برادران امیرالمومنین جوانهایی بودند که خیلی ها خیال میکردند اینها دنیا زده شده اند و جوان امروزی هستند و توان کار ندارند، ولی وقتی دفاع از حرم پیش آمد ریشه داعش را خشکاندند. + برادران امیرالمومنین یمنی ها و یمانی هایی هستند که مردم دنیا آنها را اصلا به حساب نمی آوردند و آنها را مردمی جنگ زده و پا برهنه حساب میکردند، ولی موقعیت مبارزه با اسرائیل که فراهم شد، همه دیدند که چگونه یکی از مهمترین مسیرهای آبی جهان را بر روی دشمنان خدا بستند و آنها را به ذلت کشاندند. + مومنین شاید از جهت ظاهری ضعیف باشند ولی روحیه و انگیزه و پتانسیلی که در اینها هست بیش از فکر و اندیشه ی دشمنان است.
📗مرحوم مقنیه میفرماید: برادران امیرالمومنین کسانی هستند که: زَاهِداً مُتَوَاضِعاً يَحْسَبُهُ الْجَاهِلُ مِن اهلِ القِلَّهِ وَ الذِّلِّهِ بردران کسانی هستند زاهد متواضع که جاهلان گمان می کنند مردمان ذلیل هستند. وَ لَكِنَّهُ إِنْ جاءَ الجِدُّ يَحمِي حَوْزَتَهُ وَ يَصُونُ كَرَامَتَهُ ولیکن وقتی زمان تلاش باشد در همان حوزه حمایتگر شجاع و کرامت را حفظ می کردند. وَ يُسَخِّي بِنَفْسِهِ فِي سَبِيلِ اَلْحَقِّ وَ اَلاِنْسَانِيهْ در راه حق و انسانیت سخاوت بخرج می دادند 🟢علی علیه السلام، برادر مستضعفان است. پیامبر به امیرالمومنین فرمود: يَا عَلِيُّ إِنَّ اَللَّهَ وَهَبَ لَكَ حُبَّ اَلْمَسَاكِينِ وَ اَلْمُسْتَضْعَفِينَ فِي اَلْأَرْضِ اى على،خداوند،دوستى و محبّت بينوايان و ضعیفان در زمين را به تو بخشيده است. فَرَضِيتَ بِهِمْ إِخْوَاناً وَ رَضُوا بِكَ إِمَاماً تو به برادرى با آنها راضى شدی، و آنها به امامت و پيشوايى تو خشنود شدند. فَطُوبَى لِمَنْ أَحَبَّكَ وَ وَيْلٌ لِمَنْ أَبْغَضَكَ پس خوشا به حال كسى كه تو را دوست مى‌دارد و تصديقت مى‌كند و واى بر كسى كه با تو دشمن است و تكذيبت مى‌نمايد. 🔴حافظ در وصف چنین برادرانی میگوید: شاه منصور واقف است که ما/ روی همّت به هر کجا که نهیم دشمنان را زخون کفن سازیم / دوستان را قبای فتح دهیم رنگ تزویر پیش ما نبود / شیر سُرخیم و افعی سِیَهیم 🟢به امیرالمومنین هم میگفتند شما ضعیف هستی. حضرت در نامه ۴۵ فرمود : كَأَنِّي بِقَائِلِكُمْ يَقُولُ گويى يكى از شما را مى بينم كه مى گويد، إِذَا كَانَ هَذَا قُوتُ ابْنِ أَبِي طَالِبٍ فَقَدْ قَعَدَ بِهِ الضَّعْفُ عَنْ قِتَالِ الْأَقْرَانِ اگر قوت پسر ابو طالب چنين است، بايد كه ناتوانيش از پاى بيفكند و از نبرد با هماوردان و كوشيدن با دليران بازش دارد. وَ مُنَازَلَةِ الشُّجْعَانِ و كوشيدن با دليران بازش دارد. أَلَا وَ إِنَّ الشَّجَرَةَ الْبَرِّيَّةَ أَصْلَبُ عُوداً بدانيد، كه آن درخت كه در بيابانها پرورش يافته، چوبى سخت تر دارد. وَ الرَّوَاتِعَ الْخَضِرَةَ أَرَقُّ جُلُودا و بوته هاى سرسبز و لطيف، پوستى بس نازك. آرى، درختان بيابانى را به هنگام سوختن، شعله نيرومندتر باشد و آتش بيشتر. من و رسول خدا، مانند دو شاخه ايم كه از يك تنه روييده باشند و نسبت به هم چون ساعد و بازو هستيم. 
🔻پنجمین صفت برادران علی🔻 💠كَانَ لِي فِيمَا مَضَى أَخٌ فِي اللَّهِ.... فَإِنْ جَاءَ الْجِدُّ فَهُوَ لَيْثُ غَابٍ وَ صِلُّ وَادٍ لا يُدْلِي بِحُجَّةٍ حَتَّى يَأْتِيَ قَاضِياً پيش از حضور در مجلس داورى، دليلى اقامه نمى كرد. [«يُدْلِى» از ماده «ادلاء» در اصل به معناى فرستادن دلو در چاه براى كشيدن آب است و به معناى اقامه دليل در نزد قاضى نیز استعمال شده است.] 🟢با توجه به اینکه در دوران مورد نظر و بعد از زمان رسول الله حکومت به دست خلفا افتاد، امیرالمومنین میفرماید او ( برادر من) برای احقاق حق، نزد حاکمان و قاضیان حکومت ظلم نمیرفت. ❌رفتن پیش قاضی حکومت ظالم حرام است. مرحوم کلینی در کافی نقل میکند: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع- عَنْ رَجُلَيْنِ مِنْ أَصْحَابِنَا بَيْنَهُمَا مُنَازَعَةٌ فِي دَيْنٍ أَوْ مِيرَاثٍ از امام صادق پرسیدم: دو نفر از ما شیعیان نزاعی دارند، فَتَحَاكَمَا إِلَى السُّلْطَانِ وَ إِلَى الْقُضَاةِ أَ يَحِلُّ ذَلِكَ پس به نزد سلطان یا قاضیان حکومت‏های جور جهت حل آن می‏روند؛ آیا این عمل جایز است؟ قَالَ مَنْ تَحَاكَمَ إِلَيْهِمْ فِي حَقٍّ أَوْ بَاطِلٍ فَإِنَّمَا تَحَاكَمَ إِلَى الطَّاغُوتِ حضرت فرمود: هر کس در موارد حق یا باطل به آنان مراجعه کند؛ وَ مَا يَحْكُمُ لَهُ فَإِنَّمَا يَأْخُذُ سُحْتاً وَ إِنْ كَانَ حَقّاً ثَابِتاً در واقع به سوی طاغوت رفته و از او مطالبه قضاوت کرده است. لِأَنَّهُ أَخَذَهُ بِحُكْمِ الطَّاغُوتِ وَ قَدْ أَمَرَ اللَّهُ أَنْ يُكْفَرَ بِهِ از این رو آنچه بر اساس حکم او که خود فاقد مشروعیت است دریافت می‏دارد، به باطل اخذ نموده است؛ هر چند در واقع حق ثابت او باشد؛ زیرا آن را بر اساس حکم طاغوت گرفته است. قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ‏ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِه‏ خداوند امر فرموده است: باید به طاغوت کافر باشند و آن را به رسمیت نشناسند. 🟢ابوذر و مقابله با طاغوت حتی بعد از مرگ: لَمَّا حَضَرَتْ أَبَا ذَرٍّ الْوَفَاةُ وَ هُوَ بِالرَّبَذَةِ- بَكَتْ زَوْجَتُهُ أُمُّ ذَرٍّ هنگامی که مرگ ابوذر در ربذه نزدیک شد همسرش امّ ذر گریست. قَالَتْ فَقَالَ لِي مَا يُبْكِيكِ او گفت : چراگریه می کنی؟ فَقَالَتْ مَا لِي لَا أَبْكِي وَ أَنْتَ تَمُوتُ بِفَلَاةٍ مِنَ الْأَرْضِ وَ لَيْسَ عِنْدِي ثَوْبٌ يَسَعُكَ كَفَناً گفتم: چطور گریه نکنم وقتی تو( ابوذر) در بیابانی می­میری و من جامه­ هایی ندارم که به جای کفن تو را بپوشاند. ابوذر گفت: روزی پیامبر جمعی از ما را بشارت داد که از میان شما فردی در بیابان میمیرد و مومنین او را کفن میکنند. ناگهان جمعی در بیایان به ابوذر و همسرش میرسند و ابوذر خطاب به آنها میگوید: وَ لَوْ كَانَ عِنْدِي ثَوْبٌ يَسَعُنِي كَفَناً لِي أَوْ لِامْرَأَتِي لَمْ أُكَفَّنْ إِلَّا فِي ثَوْبٍ لِي أَوْ لَهَا اگر جامه ای داشتم که کفنی برای من یا زنم باشد جز در جامه خودم یا جامه او کفن نمی شدم. وَ إِنِّي أَنْشُدُكُمُ اللَّهَ أَنْ لَا يُكَفِّنَنِي رَجُلٌ مِنْكُمْ كَانَ أَمِيراً أَوْ عَرِيفاً أَوْ بَرِيداً أَوْ نَقِيباً من شما را به خدا قسم می دهم که کسی از میان شما اگر مسولیتی در حکومت ظالم داشته یا نامه رسان یا نگهبان بوده در غسل و کفن من مشارکت نکند ام ذر گفت: در بین آن ها کسی نبود که مرتکب برخی از آنچه ابوذر گفته بود نشده باشد ، مگر جوانی از انصار که به ابوذر گفت: ای عمو من تو را در این عبا و دو جامه ای که در بقچه دارم و مادرم بافته است کفن می کنم. ابوذر گفت: تو مرا کفن کن. سپس جان به جان آفرین تسلیم کرد و آن مرد انصاری او را کفن کرده و با کسانی که نزدش بودند او را غسل داد و بر او نماز خواندند و با گروهی که همگی اهل یمن بودند دفنش کردند. آن شخص مالک اشتر بود.
💠لا يُدْلِي بِحُجَّةٍ حَتَّى يَأْتِيَ قَاضِياً پيش از حضور در مجلس داورى، دليلى اقامه نمى كرد. ◀️ ب. دعوا را پیش مردم نمی برد، فقط در پیش قاضی حرف میزند اشاره به اينكه اگر حقى را مى خواست از ديگرى بگيرد، جار و جنجال به راه نمى انداخت و زمين و آسمان را از فرياد خود پر نمى ساخت فقط بعد از حضور در محضر قاضى دليل خود را ارائه مى كرد. به تعبير ديگر او پيوسته تابع قانون شرع بود و چيزى ماوراى قانون خدا از كسى نمى طلبيد. 🟢به شخصی گفتند با همسرت چه مشکلی داری که میخواهی او را طلاق دهی؟ گفت شما انتظار دارید من در مورد ناموسم با شما حرف بزنم؟!!! مدتی گذشت و به او گفتند چه شد که آن زن را طلاق دادی؟ گفت شما انتظار دارید من در مورد ناموس دیگران حرف بزنم؟! 🔴 روحیه جار و جنجال و استفاده از احساسات مردم برای نشاندن حرف خود به کرسی، روحیه خوبی نیست. یاران و برادران امیرالمومنین اهل جار و جنجال در امور شخصی نیستند. مومنین باید روحیه خویشتن داری و گذشت داشته باشند و از اینکه بخواهند با سر و صدا به حق خودشان برسند پرهیز کنند چه برسد به اینکه بخواهند با سر و صدا ناحقی را بگیرند. البته شاید در شرایط خاصی نیاز به این کار باشد، مثلا حقی اجتماعی ضایع شده و... ولی داشتن این روحیه زیبنده نیست. ◀️ج. استدلال را برای هر کسی اقامه نمیکرد. اگر چه استدلالی حرف زدن بسیار لازم و ضروری است. ولی هر کسی استدلال را نمی فهمد، هرکسی صلاحیت این را ندارد با او مستدل حرف زدن. 🔴امیرالمومنین به معاویه میگوید من تو را لایق جواب دادن و استدلال اقامه کردن نمی بینم ولی اگر حرفی میزنم و اقامه دلیل میکنم برای این است که بعدها اگر انسان های حق طلبی بودند ببینند حق با چه کسی بود. 📗 در حکمت ۳۱۷ یک یهودی به حضرت عرض کرد: مَا دَفَنْتُمْ نَبِيَّكُمْ حَتَّى اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ شما هنوز پيامبرتان را دفن نكرده بوديد درباره اش اختلاف كرديد! فَقَالَ (علیه السلام) لَهُ: إِنَّمَا اخْتَلَفْنَا عَنْهُ لَا فِيهِ ما درمورد جانشینی او اختلاف كرديم، نه درباره حقانیت و نبوت خودش، وَ لَكِنَّكُمْ مَا جَفَّتْ أَرْجُلُكُمْ مِنَ الْبَحْرِ حَتَّى قُلْتُمْ لِنَبِيِّكُمْ "اجْعَلْ لَنا إِلهاً كَما لَهُمْ آلِهَةٌ، اما شما پس از عبور از دريا و غرق شدن فرعونيان هنوز پاهايتان خشك نشده بود به پيامبر خود گفتيد: براى ما هم بتى بساز همانگونه كه اين قوم بت پرست بت هايى دارند. قالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ" و موسى به شما گفت: شما مردم نادانى هستيد كه بعد از اين همه معجزات الهى در توحيد شك مى كنيد. اینجا دیگر حضرت برای یهودی استدلال نمی آورد بلکه با یاد آوری یک واقعه به او میفرماید شما چه میگویید که هنوز خدا را قبول ندارید بعد آمده اید در مورد پیامبر ما اظهار نظر کنید.. اللهم الحقنا بالصالحین به ما بپیوندید 🇮🇷🇵🇸 قرارگاه کمیته های سعادت و صیانت از انقلاب اسلامی فارس _جهرم🇱🇧🇮🇷 @farsjahrom
بسم الله الرحمن الرحیم 💢بخش سوم حکمت ۲۸۹💢 💠كَانَ لِي فِيمَا مَضَى أَخٌ فِي اللَّهِ، اوصاف برادر الهی من در گذشته چنین بود. 🔻ششمین وصف برادران علی🔻 💠وَكَانَ لا يَلُومُ أَحَداً عَلَى مَا يَجِدُ الْعُذْرَ فِي مِثْلِهِ حَتَّى يَسْمَعَ اعْتِذَارَهُ برادر علی وصف او چنین بود که هيچكس را ملامت نمیکرد در انجام کاری كه میشد برای آن عذرى پیدا می کرد. تا وقتی عذر او را بشنود. حضرت وصف اين برادر الهى خود را ملامت نکردن، عذر تراشیدن و فرصت دادن به طرف مقابل برای دفاع از خود میداند. 🟢عذر تراشی برای همه مخصوصا عالم و عاقل: شتاب كردن در ملامت افراد كار عاقلانه اى نيست. چه بسا براى كار كه انجام داده اند عذرى داشته اند كه اگر انسان آن عذر را بشنود آنها را معذور مى دارد و از ملامتى كه قبلاً كرده پشيمان مى شود و ناچار از عذرخواهى مى گردد، بنابراين چرا عجله كند و پيش از شنيدن عذر طرف، زبان به ملامت وسرزنش او بگشايد. به خصوص اگر اينگونه مسائل در مورد افراد عالم و عاقل و فهميده باشد كه احتياط كردن بسيار سزاوارتر است. قرآن مجيد در داستان حضرت خضر و موسى نشان داده كه موسى عليه السلام در قضاوت عجله مى كرد وخضر را بر كارش سرزنش مى نمود ، اما هنگامى كه عذر او را شنيد دانست كه آنچه انجام داده، حق و به فرمان خدا بوده است. و این قضاوت زودهنگام باعث فراق و جدایی از خضر شد. 🔴در زندگی روزمره انسان اتفاقاتی می افتد که شاید باعث دلخوری یا سوء تفاهم و... شود. شریعت مقدس دو دستور متفاوت به هر کدام از طرفین داده است. ↙️ به کسی که وعده کرده و قول انجام کاری را داده است میگوید کاری نکن که عذر بخواهی. 📗در روایتی از امیرالمومنین که بخشی از آن در نامه ۳۳ نیز ذکر شده فرمود: إيّاكَ و ما تَعتَذِرُ مِنهُ ؛ فإنَّهُ لا يُعتَذَرُ مِن خَيرٍ بپرهیز از كارى كه به سبب آن پوزش بخواهى؛ چرا كه از كار خوب، پوزش خواهى نمى شود. در حکمت ۳۲۹ فرمود : الاستِغناءُ عَنِ العُذرِ أعَزُّ مِنَ الصِّدقِ بِهِ نياز نيافتن به پوزش خواهى، عزّت بخش تر از پوزش خواهى موجّه است . 📕در نامه ۶۹ به حارث همدانی فرمود: و احذَرْ كلَّ عَمَلٍ إذا سُئلَ عَنهُ صاحِبُهُ أنكَرَهُ أوِ اعتَذَرَ مِنهُ بپرهیز از هر كارى كه اگر از انجام دهنده آن درباره اش بازخواست شود، یا انكارش كند و يا پوزش خواهد. امام حسین علیه السلام فرمود : إيّاكَ و ما تَعتَذِرُ مِنهُ ؛ زنهار از كارى كه از آن پوزش بخواهى؛ فإنَّ المُؤمِنَ لا يُسيءُ و لا يَعتَذِرُ ، زيرا مؤمن نه بدى مى كند و نه پوزش مى خواهد و المُنافِقَ كُلَّ يَومٍ يُسيءُ و يَعتَذِرُ و منافق هر روز بدى مى كند ، و پوزش مى طلبد. پس بر انسان لازم است که وظیفه اش را به بهترین نحو انجام دهد که هیچ نیازی به عذر خواهی و عذر تراشی و دروغ گویی برای ماست مالی کردن کار پیدا نشود. ↙️به کسی که کارش انجام نشده یا سر قرار معطل شده میگوید عذر تراشی کن. 🟢مانند کسی که حق به گردنت دارد، عذر دوست را بپذیر. در نامه ۳۱ فرمود: اِحمِلْ نَفسَكَ مِن أخيكَ عِندَ صَرمِهِ عَلَى الصِّلَةِ اگر برادرت از تو گسست، تو خود را به او پيوند ده، و عِندَ جُرمِهِ عَلَى العُذرِ ؛ و اگر گناهى كرد، عذرش را بپذير؛ و كأنَّهُ ذو نِعمَةٍ عَلَيكَ چندان كه گويى تو غلام او هستى و او مولاى توست. 🔴عاقل عذر پذیر است. امیرالمومنین علیه الیلام فرمود: أعقَلُ النّاسِ أعذَرُهُم لِلنّاسِ خردمندترين مردم، عذر پذيرترين آنها از مردم است. در دعای ۳۸ صحیفه چنین آمده : اللّهُمَّ إنّي أعتَذِرُ إلَيكَ مِن مَظَلومٍ ظُلِمَ بِحَضرَتي فلَم أنصُرْهُ ··· بار خدايا! از تو عذر مى خواهم اگر در حضور من به كسى ستم شده و من ياريش نكرده باشم و مِن مُسيءٍ اعتَذَر إلَيَّ فلَم أعذِرْهُ . و كسى به من بدى كرده و عذر خواسته است و من عذرش را نپذيرفته باشم. امام سجاد از امور مهمی به خدا پناه میبرد، کمک نکردن به مظلوم. نپذیرفتن عذر افراد. 🟢نه تنها عذر را بپذیر، بلکه عذر تراشی کن. امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: اِقبَلْ عُذرَ أخيكَ ، عذر برادرت را بپذير، و إن لَم يَكُن لَهُ عُذرٌ فَالتَمِسْ لَهُ عُذرا و اگر عذرى نداشت برايش عذرى بتراش.
🔻نکته: مقصود از پذیرش عذر یا عذر تراشی این نیست که کسی مدام خطا و اشتباه کند، وظیفه خودش را درست انجام ندهد و ما همیشه مامور به عذر تراشی برای او باشیم. مقصود آنجاست که شخصی در موقعیت خاصی، بنا بر اتفاق و گرفتاری یا فراموشی اگر خطایی مرتکب شده، آن خدا نادیده گرفته شود. 🔻نکته: 💠 وَكَانَ لا يَلُومُ أَحَداً عَلَى مَا يَجِدُ الْعُذْرَ فِي مِثْلِهِ حَتَّى يَسْمَعَ اعْتِذَارَهُ شنیدن عذر و اجازه حرف زدن خودش یک مرحله از اصلاح و درست شدن است. گاهی انسان به خاطر اتفاقی که افتاده اصلا اجازه حرف زدن به طرف مقابل نمیدهد. نه تنها عذر او را نمی شنود و به خطای خود پی نمیبرد؛ بلکه کینه ای در دل طرف مقابل ایجاد میکند که این اختلاف و دشمنی را دامنه دارتر میکند. حضرت درخطبه الغراء (خطبه 83) فرمود: جَعَلَ لَكُم أسماعا لِتَعِيَ ما عَناها خداوند به شما دو گوش داد تا آنچه را به آنها مربوط مى شود دريافت كنند . 🟢رحمت الهی در شنیدن حرف حق است. در خطبه ۷۶ فرمود: رَحِمَ اللّه ُ امرَأً سَمِعَ حُكما فَوَعى خدا رحمت كند مردى را كه سخن حكيمانه اى شنيد و آن را پذيرفت . عادت کنید به خوب شنیدن. در همین باب هم درغرر الحکم فرمود: عَوِّدْ اُذُنَكَ حُسنَ الاستِماعِ گوش خود را به خوب شنيدن عادت ده 🔻هفتمین صفت برادران علی🔻 💠وَكَانَ لا يَشْكُو وَجَعاً إِلاَّ عِنْدَ بُرْئِهِ او هرگز از درد خود شکایت نمیکرد مگر هنگامی که بهبودى پیدا کرده بود. هفتمين وصف برادران امیرالمومنین آن است که هنگام ابتلا به درد شكايت نمی کنند. 🔴حکایت درد یا شکایت از درد؟ وقتی انسان از دردها و نداری و کمبودها شکایت میکند، ناله میکند و فریادش بلند است؛ چنانچه ناله براى دوستان باشد سبب آزردگى خاطر آنها مى شود و اگر براى دشمنان باشد سبب شادى وشماتت آنها مى گردد. اما اگر به هنگام بهبودى باشد توأم با نوعى شكرگزارى است و به بيان ديگر حكايت است نه شكايت. 🟢دوستان امیرالمومنین کسانی هستند که دردشان برای خودشان است "الْمُؤْمِنُ بِشْرُهُ فِي وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ فِي قَلْبِهِ"؛ شادی مومن در صورت او ظاهر و حزن او در قلبش مخفی است. ولی وقتی بیماری و بی پولی و دردشان گذشت و کسی گلایه ای کرد، ابراز ناراحتی کرد به او میگویند نگران نباش، ما هم همین مشکل ها را داشتیم ولی الحمدلله برطرف شد. به جای اینکه دل مومنین را خالی کند و آنها را بترساند به آنها دلداری میدهد و قوت قلب دیگران میشود.
📕مرحوم كلينى در کافی ابوابی در مورد ثواب بیماری و تحمل بر دردهای آن آورده است. درد را باید با جان خرید. امام باقر علیه السلام فرمود : سَهَرُ لَيْلَةٍ مِنْ مَرَضٍ أَوْ وَجَعٍ أَفْضَلُ وَ أَعْظَمُ أَجْراً مِنْ عِبَادَةِ سَنَةٍ شبى از بيمارى و درد نخوابیدن، برتر و اجرش بزرگتر از يك سال عبادت است. 🟢 بیماری برکات خودش را دارد، بیقراری نکن. خداوند تعالی میفرماید: إِذَا مَرِضَ الْمُؤْمِنُ أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى صَاحِبِ الشِّمَالِ لَا تَكْتُبْ عَلَى عَبْدِي مَا دَامَ فِي حَبْسِي وَ وَثَاقِي ذَنْباً هرگاه مؤمن بيمار شود، خداوند عز و جل به فرشته دست چپ او وحى فرمايد كه براى بنده ام، تا زمانى كه در بند من است، گناهى ننويس. وَ يُوحِي إِلَى صَاحِبِ الْيَمِينِ أَنِ اكْتُبْ لِعَبْدِي مَا كُنْتَ تَكْتُبُهُ فِي صِحَّتِهِ مِنَ الْحَسَنَاتِ و به فرشته دست راست او وحى مى فرمايد كه همان حسناتى را كه در زمان سلامتى بنده ام مى نوشتى، برايش بنويس. ❌شکایت کردن از درد، ممنوع: قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَنْ مَرِضَ ثَلَاثاً فَلَمْ يَشْكُ إِلَى أَحَدٍ مِنْ عُوَّادِهِ اگر کسی سه روزی بیمار شود ولی از بیماری به عیادت کنندگان شکایت نکند. أَبْدَلْتُهُ لَحْماً خَيْراً مِنْ لَحْمِهِ وَ دَماً خَيْراً مِنْ دَمِهِ گوشتی بهتر از گوشت خودش و خونی بهتر از خون خودش به او میدهم. فَإِنْ عَافَيْتُهُ عَافَيْتُهُ وَ لَا ذَنْبَ لَهُ اگر او را از بیماری عافیت دهم، گناهانش را میریزم. وَ إِنْ قَبَضْتُهُ قَبَضْتُهُ إِلَى رَحْمَتِي و اگر او با بیماری از دنیا برود، او را به جوار رحمت خودم میبرم. ⁉️سوال گفتن چه حرفی، شکایت از بیماری است؟! 📗مرحوم کلینی در کافی "بَابُ حَدِّ الشِّكَايَةِ" دارد. راوی به امام صادق میگوید: سُئِلَ عَنْ حَدِّ الشِّكَايَةِ لِلْمَرِيضِ سوال شد از امام که حد شکایت مریض در چیست؟! فَقَالَ إِنَّ الرَّجُلَ يَقُولُ حُمِمْتُ الْيَوْمَ وَ سَهِرْتُ الْبَارِحَةَ فرمود: شكايت آن نيست كه شخص بگويد:ديشب بيمار شدم يا از شدّت مرض و رنج درد زيادى كشيدم. وَ قَدْ صَدَقَ وَ لَيْسَ هَذَا شِكَايَةً این ها را راست میگوید و شکایت نیستند. وَ إِنَّمَا الشَّكْوَى أَنْ يَقُولَ قَدِ ابْتُلِيتُ بِمَا لَمْ يُبْتَلَ بِهِ أَحَدٌ وَ يَقُولَ لَقَدْ أَصَابَنِي مَا لَمْ يُصِبْ أَحَداً ولكن شكايت آن است كه مثلا بگويد:به درد يا مشكلى دچار گشته‌ام كه ديگرى به آن مبتلا نگرديده است. 🔻نکته: در بیماری، افشای بیماری درست نیست، ولی گفتن درد به کسی که کاری از دستش بر می آید، یا دیدن او باعث نشاط بیمار میشود یا انسان امید به دعای او دارد ایرادی ندارد. اعلام بیماری به برادران دینی رجحان دارد. امام صادق علیه السلام فرمود: يَنْبَغِي لِلْمَرِيضِ مِنْكُمْ أَنْ يُؤْذِنَ إِخْوَانَهُ بِمَرَضِهِ فَيَعُودُونَهُ سزاوار است بيمارى كه از شما شيعيان است، برادران خويش را باخبر كند تا از او عيادت كنند فَيُؤْجَرُ فِيهِمْ وَ يُؤْجَرُونَ فِيهِ ... و عيادت‌كنندگانش به سبب او، و او به سبب آن‌ها از سوى خدا پاداشى گيرند. 🟢برادران دینی دعای مستجاب دارند، بیماری را به آنها اطلاع دهید. امام کاظم علیه السلام فرمود: إِذَا مَرِضَ أَحَدُكُمْ فَلْيَأْذَنْ لِلنَّاسِ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِ چون يكى از شما بيمار شود، بايد به مردم اطّلاع دهد تا نزد او آيند؛ فَإِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا وَ لَهُ دَعْوَةٌ مُسْتَجَابَةٌ چرا كه هر فردى دعاى مستجابى دارد.
🔻نکته: در بحث بیماری مطالب زیادی قابل ذکر است. یک مطلب نگرانی و دلگیری افراد بیماری است که در ایام کسالت با خودشان فکر میکنند چقدر از اعمال و طاعات و برنامه های معنوی عقب افتاده اند و توان انجام برخی عبادات را ندارند. در حالی که اگر انسان ادب و آداب بیماری را رعایت کند، خداوند نیز نوع معامله اش با بیمار به نحو دیگری است ⏪ بشارتی برای پیران بیمار: پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود : إِنَّ الْمُسْلِمَ إِذَا غَلَبَهُ ضَعْفُ الْكِبَرِ هرگاه ناتوانى و پيرى بر مسلمان چيره شود، أَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْمَلَكَ أَنْ يَكْتُبَ لَهُ فِي حَالِهِ تِلْكَ مِثْلَ مَا كَانَ يَعْمَلُ وَ هُوَ شَابٌّ نَشِيطٌ صَحِيحٌ خداى متعال به فرشته فرمان مى‌دهد كه آن چه را در دوران نشاط‍‌ جوانى و تندرستى انجام مى‌داده است، برايش بنويسد. وَ مِثْلَ ذَلِكَ إِذَا مَرِضَ وَكَّلَ اللَّهُ بِهِ مَلَكاً يَكْتُبُ لَهُ فِي سُقْمِهِ مَا كَانَ يَعْمَلُ مِنَ الْخَيْرِ فِي صِحَّتِهِ هم‌چنين هرگاه مسلمان بيمار شود، خداوند فرشته‌اى را بر او مى‌گمارد تا كارهاى خوبى را كه در حال تندرستى انجام مى‌داده، براى او بنويسد، حَتَّى يَرْفَعَهُ اللَّهُ وَ يَقْبِضَهُ تا زمانى كه خداوند او را بالا برده، قبض روح نمايد. وَ كَذَلِكَ الْكَافِرُ إِذَا اشْتَغَلَ بِسُقْمٍ فِي جَسَدِهِ وهمینطور کافر هنگامی که به بیملری گرفتار شود. كَتَبَ اللَّهُ لَهُ مَا كَانَ يَعْمَلُ مِنَ الشَّرِّ فِي صِحَّتِهِ. خداوند فرشته‌اى را بر او مى‌گمارد تا كارهاى شر او را كه در حال تندرستى انجام مى‌داده، براى او بنويسد، 🔻هشتمین صفت برادران علی🔻 💠وَ كَانَ يَقُولُ مَا يَفْعَلُ وَلا يَقُولُ مَا لا يَفْعَلُ همواره سخنى مى گفت كه خود انجام مى داد و چيزى را كه انجام نمى داد نمى گفت. 🟢حضرت در هشتمين وصف برادر خدایی اش مى فرمايد: ظاهر و باطن او، قلب و زبان او یکی بود و دو رویی و دو زبانی نداشت. در خطبه ۱۰۱ میفرماید: شَهَادَةً يُوَافِقُ فِيهَا السِّرُّ الْإِعْلَانَ وَ الْقَلْبُ اللِّسَانَ‏. گواهى مى دهيم که معبودى جز او نيست و محمّد برگزيده و فرستاده اوست گواهى و شهادتى که درون و برون، و قلب و زبان در آن هماهنگ باشد. 🔴چرا انسان قلب و زبانش یکی نباشد، قول و فعلش یکی نباشد؟ درخطبه ۱۷۵ فرمود : أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي وَاللَّهِ مَا أَحُثُّكُمْ عَلَى طَاعَةٍ إِلاَّ وَأَسْبِقُكُمْ إِلَيْهَا وَلا أَنْهَاكُمْ عَنْ مَعْصِيَةٍ إِلاَّ وَأَتَنَاهَى قَبْلَكُمْ عَنْهَا اى مردم به خدا سوگند من شما را دعوت به اطاعتى نسبت به اوامر الهى نمى كنم جز اينكه خودم پيش از شما آن را انجام مى دهم و شما را از معصيتى نهى نمى كنم جز اينكه خودم قبلاً آن را ترك مى گويم. قرآن مجيد می فرماید : 《يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لاَ تَفْعَلُونَ * كَبُرَ مَقْتآ عِنْدَ اللهِ أَنْ تَقُولُوا مَا لاَ تَفْعَلُونَ ؛ صف - ۳》 اى كسانى كه ايمان آورده ايد! چرا سخنى مى گوييد كه عمل نمى كنيد؟! اين كار مايه خشم عظيم خداوند است كه سخنى بگوييد و عمل ننماييد. 📗شیخ عباس و عمل به مفاتیح: در حالات مرحوم شیخ عباس قمی نوشته اند او یک سال اجازه چاپ مفاتیح الجنان را نداد، وقتی علت را از او پرسیده بودند فرموده بود اول خواستم خودم یک بار به آنچه گفته ام عمل کنم بعد به مردم توصیه کنم. 📕اهل معروف باشید و به آن امر کنید. در خطبه ۱۲۹ فرمود: لَعَنَ اللّه ُ الآمِرينَ بِالمَعروفِ التّارِكينَ لَهُ ، و النّاهينَ عَنِ المُنكَرِ العامِلينَ بِه نفرين خدا بر كسانى كه به خوبى فرمان مى دهند و خود آن را فرو مى گذارند و بر كسانى كه از زشتى باز مى دارند و خود مرتكب آن مى شوند. 🔻نهمین صفت برادران علی🔻 💠وَكَانَ إِذَا غُلِبَ عَلَى الْكَلامِ لَمْ يُغْلَبْ عَلَى السُّكُوتِ اگر در سخن گفتن مغلوب مى شد هرگز در سكوت كسى بر او غلبه نمى يافت. حضرت در نهمين وصف برادر الهی خود مى فرمايد برادر من اگر چه در سخن ید طولایی داشت و مسلط به بیان بود ولی حتی اگر کسی در زبان و استدلال بر او پیشی میگرفت، کسی نمی توانست در سکوت بر او غالب شود. 🟢او كمتر سخن مىگفت و بيشتر سكوت مى كرد به گونه اى كه ديگران در سخن گفتن بر او پيشى مى گرفتند؛ ولى هيچكس در سكوت بر او پيشى نمى گرفت و اين درواقع نكوهش و مذمتى است از پرگويى و مدح وستايشى است درباره سكوت.