🔻مکالمه دو همسر🙈
#شعرطنز
🍂در همین روزهای پاییزی
یک عیال از برای دلسوزی
رفت نزد یار و با زبان بازی
گفت طفلکم میخواهد هم بازی
💗همسری کرد ناز و جبهه گرفت
ابتدا از برای لجبازی
هی بگفت دخل و خرج ناجور است
حاجی اقا نکن بلندپروازی
💚مرد زیرک سریع پاسخ داد
دیده ای بچه ای بود بی روزی
و خدا خود بگفته نحن نرزقکم
همسری جان نترس از روزی
💗زن بگفتا درست اقا جان
ولی اینها فکر مادران دیروزیست
مادرانی که سبکشان سحرخیزی
صبحانه به دست بچه ها غازی
بعد خبازی و منجوق و پولک دوزی
ظهر هم یک عدد دیگ قرمه ی سبزی
👜ولی اما مادران امروزی
سرکار میروند و مشغولند
رمقی نمانده در ان ها
همه افتاده اند به روغن سوزی
با خبر هستی از قیمت ها
مثلا یک ماشین اسباب بازی
💚مرد خندید و با شادی
گفت خوب میفرستیمشان به خاک بازی
💓زن که دید مرد توجیه نیست
هی بگفت از پوشک و شیر و کرد قصه پردازی
👌ولی در نهایت این اقا
همسرش را کرد قانع و گفت
همسری جان نترس از روزی
گر من و تو شویم هم دل و راز
کم کنیم ارزوهای دور و دراز
بگذریم از حرف های صد من و یک غاز
فرزند کمتر و زندگی بهتر
این حرف های فرنگی ساز
منطقی فکر کنیم و البت که
رد میشود روزهای پر نشیب و فراز
متوجه میشویم در اخر تکثر اولاد
میشود ما را چاره ی ساز
هر خانه ای چهار پنج تا بچه
به امید این چشم انداز.👏👏
#فرزند_آوری
#فرزند_بیشتر
╭═⊰🌸💠🌸⊱═╮
@farzande14