فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جدال دو اسلام بر سر آزادی زن
🔹گوردین ترولر مستندساز آلمانی به همراه همسرش کلود دفارژ، اواخر سال ۵۸ به ایران میآیند.
🔸آنها چند سالیست «وضعیت زنان در جهان» را سوژه مستندسازیشان کردهاند،و حالا یکسال پس از پیروزی #انقلاب_اسلامی به ایران آمدهاند تا وضعیت زنان ایرانی را در دوگانهی #آزادی و #حجاب به تصویر بکشند. دوگانهای که باعث جدال بین #اسلامگراها و #غربگراها شده است.
🔹اما مشاهدات میدانی و گفتوگوها،تصویر ذهنیشان را به هم میریزد.
🔸آنها که پیش از انقلاب هم چندبار به ایران سفر کرده بودند، اینبار با وضعیت جدیدی مواجه میشوند؛ زنانِ باحجابِ پس از انقلاب اسلامی، به شدت سیاسی هستند؛در فعالیتهای اجتماعی حضور پرشوری دارند و در حوادث مختلف نقشآفرینند.
🔹ترولر در توصیف این وضعیت میگوید: از زمانی که مذهب به مرکز #مبارزه_سیاسی بدل شده، #زنان در حال پیشروی هستند؛ در اسلامی که #خمینی ارائه میدهد آنچه پیشتر برای زنان خلاف مذهب دانسته میشد حالا میتواند بهنام اسلام مطالبه شود.[و این یعنی] جدال اصلی بین دو نوع قرائت از اسلام است؛ #اسلام_اصیل و #اسلام_تحریف_شده! و مبارزه تودهها در انقلاب اسلامی هم نه فقط با شاه بلکه با اسلام تحریف شده بود.
🔸تولد دوبارهای که #اسلام_ناب برای زنان به ارمغان آورده،افق نویی به روی کارگردان باز میکند تا او هم اسم مستندش را بگذارد: «آزادی با حجاب»
🔺پ ن:همان اسلام ناب واصیلی کهسال۵۷ بر جذابیت #آزادی_جنسی غلبه کرد و جوانان را به میادین مبارزه باانواع #استثمار کشاند،هنوز هم میتواند کارگشاباشد؛کافیست برگردیمبهاسلام ناب
🆔 @voinews |@voinews
قبل رسیدنش،
توی قبر نشستیم و زیارت عاشوراء خوندیم و یه روضه از محمود کریمی گذاشتیم.
تو حال و احوال خودمون بودیم که یه چهره تقریبا آشنا با ریش بلند و کلاه خاصش، توی شلوغی خودش رو رسوند و گفت میشه منم بیام پایین توی قبر پیشتون...
تو حالی نبودم که بخوام بپرسم کجا دیدمت و کجاها بودی! دستمو دراز کردم و کمکش کردم، اومد توی قبر ..
پارادوکس قشنگی رو با خودش آورد!
اون قیافه زمخت و اون ریش بلند کجا؟
و این اشک ریختن بچگانه کجا . .
.
.
.
#سیدعلی رو آوردن ..
با روحالله و رفیق ریشبلندمون! گرفتیمش و گذاشتیمش توی قبر و مشغول تلقین و .. شدیم.
شلوغ بود
خیلی..
صدا به صدا نمیرسید،
فقط وقتی روی صورت سیدعلی رو باز کردیم؛
ریشبلند! که حالا بالا وایستاده بود،
داد میزد:
اسمممممم! اسممو جلوی صورتش بنویسین!!
روبروی چشماش!!
گفتم اسمت چیه؟؟؟
دستاشو جمع کرد دور دهنش و محکم گفت:
#خمینی
پ.ن:دلنوشته ی دوست شهید سید علی زنجانی
تا حالا هر کی با این عمامه عکس انداخته شهید شده.چندتا شدن؟
#خمینی
سید و
سجاد و
امین و
سعید و
جواد و..
همه
سلام به ارباب برسون.🌹