❤️#سلام_فرمانده ❤️
❣#سلام_امام_زمانم❣
💕#سلام_پدر_مهربانم💕
جان بِـفِشانم ز شـوق، در رھِ باد صبـا
گربرساند بھ ما،صُبحدمۍ بوے دوست..
#اللهمعجللولیکالفرج🤲
سلام رفقای ناب جوان✋
#صبح_بخیر😊
رسانه (۱۵ تا ۲۱ سالگی)
#قسمت_چهاردهم مزد خون #بر_اساس_واقعیت یا که اخوی دنبال یه دختر خانم به تکامل رسیده هستی !!!
#قسمت_پانزدهم
مزد خون
#بر_اساس_واقعیت
فکرش رو هم نمیکردم با کلی مخالفت رو به رو بشه!
اون هم مسئله برپایی مراسم عروسی و مهریه بود و آداب و رسومی که نمیدونم از کجا وحی شدن!!!
که جز سنگ انداختن جلوی پای جووونها فایدهی دیگهای ندارن!
البته من برام خیلی مهم بود که نظر خود فاطمه خانم چیه؟! که خب با توجه به اینکه معرفشون سید هادی بودن مواضع شخصی ایشون تا حدودی برام قابل پیش بینی بود...
اما با این حال به صورت شخصی ازشون پرسیدم و از اونجایی که میدونستم خانمها ظرافت طبع دارند به خودم گفتم تا جایی که برام مقدور باشه، براشون کم نگذارم...
ایشون هم از نوع پیگیری من ابراز خرسندی کرد منتها به لطف خدا هم عقیده با من بودند، در نهایت طبق نظر من و فاطمه خانم که با هم هماهنگ بودیم با یه مراسم ساده که یه جور قبح شکنی برای هر دو خانواده محسوب میشد ما رفتیم سر زندگیمون...
بعد از ازدواجم سر همین قضیه رفت و آمد ما با خانوادم خیلی کمتر شده بود، هرچند که بابام چند وقتی یکبار زنگ میزد که کم و کسری نداشته باشم که کمکم کنه، ولی وجدان من اجازه نمیداد قبول کنم و عملاً در یک شرایط اقتصادی افتضااااح در حال سپری کردن دوران ناب اوایل ازدواج بودم!!!!
فاطمه خانم، همسرم هم با این حال که بزرگوارانه من رو همراهی میکرد و چیزی نمیگفت، ولی بالاخره من در مقابلش احساس مسئولیت میکردم که چنین شروع رویایی رو برای زندگیش رقم زدم!!!
بعضی وقتها از شدت فشار مالی با خودم میگفتم شاید باید صبر میکردم...
شاید نباید یه نفر دیگه رو اینطوری اسیر خودم میکردم....
وسط همین بحران زندگیه تازه شروع شده بودم که یه روز گوشیم زنگ خورد...
شیخ مهدی بود که جویای احوالم شده بود...
دعوتمون کرد برای آخر هفته که با خانمم بریم منزلشون...
حقیقتا خیلی خوشحال شدم، پیشنهاد رد نشدنی بود، کمترین اثرش این بود که با دیدن مهدی از حجم فشار روحیم کم میشه...
روز مهمونی، خانمم یه کیک درست کرد که دست خالی نباشیم و راه افتادیم سمت خونهی شیخ مهدی...
جلوی در خونهای که آدرسش را داده بود رسیدیم زنگ رو که زدیم مهدی خودش درب رو باز کرد و با روی خوش ازمون استقبال کرد ...
خونهی ساده و صمیمی داشت...
خانمها سریع با هم صمیمی شدن و رفتن توی آشپزخونه و مشغول صحبت با هم بودن...
منم گوشه اتاق آروم نشسته بودم که شیخ مهدی گفت: چیه آقا مرتضی چی شده توی فکری؟
چرا کشتیات غرق شده؟!
نفس عمیقی کشیدم و حرف دلم رو که چند ماه بود ذهنم رو حسابی درگیر کرده بود را زدم و گفتم: شیخ مهدی درسته فقه و اصول لازمه، لمعه و عقاید خوبه و باید باشه، اما مگه دین برای همهی ابعاد زندگی آدم نیست!!!!
مگه ما طلبهها که ادعای دین داریم و میگیم دین برنامهی کاملیه برای تمام ابعاد زندگی هست، واقعا چرا نقشی توی اقتصاد نداریم؟! توی روانشناسی نداریم؟! توی فلسفه خیلی کم رنگ وارد شدیم! سیاستم که دیگه هیچی نگم بالکل از دین جدا کردیم!!!!
مگه غیر از اینه که امام علی علیهالسلام که جونم فداش، ثروتمندترین شخص زمان خودش بود، اصلا همون فدک بی بی حضرت زهرا سلام الله علیها قیمت اون زمانش میلیاردها تومان بود که به داد دل فقرا میرسید یا اصلاً از اصل پیامبرمون بعد از نبوتش تشکیل حکومت اسلامی داد مگه این غیر از کار سیاسیه...
خوب چرا باید ما که ادعای راه اونها رو داریم اینقدر لنگ بزنیم؟! چرا باید اینقدر محدود باشیم؟!
خصوصاً توی وضعیت خراب اقتصادی_ سیاسی الان ما! اصلا چرااااااا نباید توی تیم مذاکره کنندهی ما دو تا طلبهی کاربلد سیاسی باشه که رو دست نخوریم!!!!!
ادامه دارد...
نویسنده:# سیده_زهرا_بهادر
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚2617🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ اجرای سلام فرمانده توسط یک نوجوان دهه نودی در آمریکا 😊👏👏
#سلام_فرمانده
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚2618🔜
┄┄┅✧🌜•◦❈ ﷽ ❈•◦🌛✧┅┄┄
🔹بابت این جسارتهایی که میشود به ساحت قدسی آقا امام رضا علیه السلام و حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه، این روزها، با هم زیارت عاشورا میخوانیم.
به نیت سلامتی و فرج امام زمان علیه السلام 🤲🏻
💛تجدید عهد و پیمان میکنیم و صف مان را جدا میکنیم. سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم...
#امام_رضا(ع)
#امام_زمان(عج)
#سلام_فرمانده
@farzandetanhamasiry15_21
┄┄┅✧🌜•◦❈☀️❈•◦🌛✧┅┄┄
هدایت شده از طبیبِ جان
meysam_motiee_ziyarat_ashora.mp3
12.64M
🎙حاج میثم مطیعی
💞به نیت سلامتی و فرج امام زمان علیه السلام
✨#زیــارت_عــاشــورا(روز اول)
https://eitaa.com/joinchat/3658612752C778c1803ba
✦••┈❁═══🌸═══❁┈••✦
رسانه (۱۵ تا ۲۱ سالگی)
#قسمت_پانزدهم مزد خون #بر_اساس_واقعیت فکرش رو هم نمیکردم با کلی مخالفت رو به رو بشه! اون هم
#قسمت_شانزدهم
مزد خون
#بر_اساس_واقعیت
شیخ مهدی لبخند تلخی زد و در حالی که لیوان شربت رو تعارف میکرد گفت: آقا مرتضی تمام حرفهات درسته! همشون هم حقه!
ولی متأسفانه یه سیاستی که منفعت طلب هست ایجاب میکنه بگه: طلبه فقط باید کارش به درس و بحثش باشه!
این سیاست بد از همون زمان اهل بیت(ع) بوده!
اصلا مشکلی که با اهل بیت(ع) داشتن همین بود که اهل بیت(ع) میگفتن: دین برای تمام زندگیه که طعم بهتر زندگی رو توی همین دنیای محدود بهتون نشون بده تا بهتر لذت ببرید بهتر شاد باشید بهتر بهم محبت کنید بهتر کار کنید بهتر خرج کنید روابط بهتری داشته باشید....
اما خب در مقابلش همون منفعت طلبها بهشون میگفتن: شما درس احکام و اخلاقتون رو بدید کاری به سیاست و اقتصاد و روحیه و بهتر زندگی کردن مردم نداشته باشید!!!!
چراااا حالا این عده اینجوری میگن؟! چون یه ویژگی بدی توی بعضی آدمها هست داداش اسمش هست تک خوری! یعنی فقط خودم حالم خوب باشه! فقط خودم لذت ببرم! فقط خودم پولدار باشم! فقط خودم زندگی کنم بقیه به فنا....
خب الان هم این قضیه ادامه داره تا امام زمان بیاد دیگه!
اصلا یکی از ویژگیهای اصلی زمان ظهور اینه حکومت و تمام ابعاد زندگی مردم زیر سایهی دین هست که همهی مردم بهرهمند میشن و همه چی عالی و متعالیه...
ولی خب حضرررررت شیخ خودت که بهتر میدونی ظهور وقتی اتفاق میافته که به قول گفتنی چهار نفر باشن امامشون رو یاری کنن برای حکومت داری! یعنی به قول شما اقتصاد دینی بلد باشن، سیاست دینی بلد باشن، روانشناسی و فلسفهی ديني بلد باشن...
نذاشتم ادامه بده و معترض گفتم: خب مگه ما ادعا نداریم انقلاب ما مقدمهی ظهور هست کو پس کو!!!!
شیخ مهدی گفت: اول شربتت رو بخور دهنت شیرین بشه...
بعد هم گفت: حالا چون شما خبر نداری که دلیل نمیشه بگیم هیچ کاری نشده اخوی...
بععععله کم کاری هست قبول!
دستای پشت پرده تلاششون رو میکنن که کاری پیش نره قبول!
اما دیگه اینجوریم نیست بگیم هیچ کاریم نکردیم و دست روی دست گذاشتیم!
ما توی همین زمونه هم با همین وضعیت که گفتی افرادی رو داریم که مجموعهی آموزشی قوی دارن با همین رویکردها...
طلبههای متخصصی که تمام ابعاد دین رو در نظر میگیرن نه فقط یه بخش خاص! از دکتری اقتصاد اسلامی گرفته تا سیاست و روانشناسی اسلامی و فلسفه ی اسلامی و....
باورم نمیشد!!!
گفتم: حاجی جدی میگی واقعا هست!!!
با لبخند سری به نشانهی تأیید تکون داد و گفت البته هنوز هم آدمهای منفعت طلبی هستن که میگن طلبه چکار داره به این حرفا !!!
این آخوندا به همه چی زندگی آدم کار دارن!
ولی خب معلومه که غرضشون چیه! منفعت شخصی خودشون!
اما هستن هر چند اندک کسانی مثل علامه مصباح که درک درستی از دین دارن و چنین مجموعهی آموزشی قوی رو راه اندازی کردن...
با این حرف شیخ مهدی انگار تمام نداریها و فشارهای سخت اول زندگیم رو یادم رفت، کلی ذوق کردم و انگیزه گرفتم که منم یکی از همین طلبهها باشم...
خیلی جدی تصمیم گرفتم منم عضوی از مجموعشون بشم با همون حالت شعف که لیوان شربت رو سر میکشیدم و دلم احساس خنکی دلچسبی رو حس کرد، پرسیدم حاجی کجاست این موسسه و مجموعهای که میگی؟! شرایطش چه جوریه؟!
شیخ مهدی در حالی که لیوانهای شربت رو جمع میکرد و بلند میشد گفت: خیلی دور نیست قم المقدسه...
تا اسم قم اومد هم خوشحال شدم...
هم دلم لرزید...
اگه فاطمه همراهم نیاد چی...
اگه بخواد پیش خانوادش بمونه...
اگه خانوادهامون مخالفت کنن!!!
مثل اینکه این چالش زندگی ما تمومی نداره...
این فکرها حالت چهرهام رو دوباره ریخت بهم، که مهدی انگار فکرم رو خونده باشه گفت: تویی که من میبینم برای رسیدن به خواستههات همیشه تلاش کردی، نگران نباش به قول گفتنی یا راهی خواهی یافت یا راهی خواهی ساخت...
بعد هم به شوخی گفت هر چند که طول میکشه جاده جدید به قم بسازی!صبر لازم است صبر...
و ادامه داد: حالا قیافت رو درست کن!!
خوبه اومده مهمونی...
ادامه دارد...
نویسنده:#سیده_زهرا_بهادر
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚2619🔜