رسانه (۱۵ تا ۲۱ سالگی)
📌 عمود شماره ۱۰۷۰ 🏠 به خونهی برادرِ عراقی رسیدیم. همسر و بچههای صاحبخونه با احترام به استقبالمون
📌 عمود شماره ۱۱۸۰
💤 با فشار دستِ گرمِ آقا سید از خواب بیدار شدم. خیلی خسته بودم. سید، نگاه محبتآمیزی بهم کرد و گفت: «بلند شین نمازتون رو بخونین. باید راه بیوفتیم.» و اشاره کرد به لباسهامون که شُسته و تا کرده، کنار اتاق گذاشته شده بودن و ادامه داد: «خانمِ صاحبخونه راه زیادی رفته تا لباسهای ما رو با ماشین لباسشویی یکی از اقوامشون بشوره و به موقع برگردونه.» از خودم بدم اومد. راستی من شیعهی امام حسینم یا این عزیز عراقی و خونوادهاش؟!
👧 تو همین فکرا بودم که دو تا دختر بچه حدودا ۳ و ۵ ساله اومدن تو اتاق. آقا سید، با مهربانی بغلشون کرد و روی پاهاش نشوندشون و توی جیبِ پیراهنشون چیزی گذاشت. داداش خشایار هم که انگار منقلب شده بود دست کرد تو ساکش و کمی پسته درآورد و ریخت کفِ دستِ دختری که کوچیکتر بود؛ اما همهی پستهها یهو پخش شد روی زمین. دختر بزرگتر جلو اومد و دامن پیراهنش رو باز کرد و آقا سید پستهها رو ریخت توی دامنش.
🔻 من و خشایار ماتمون برده بود. هر دو دختر بچه، هیچ انگشتی نداشتند. آقا سید، پاکت پسته رو بهشون داد و دخترها با خوشحالی از اتاق رفتن بیرون. با کمک سید، روی ویلچر نشستم.
🔅 صاحبخونه برای خداحافظی اومد و ما رو بغل کرد. وقتی خواستم باهاش دست بدم، دیدم او هم مثل دخترهاش انگشت نداشت. نمیدونم چه مشکلی وجود داشت. نه میتونستم عربی حرف بزنم و بپرسم نه روم میشد از سید علت رو جویا بشم. صاحبخونه به عربی چیزهایی گفت که من فقط عبارت عجل لولیک الفرج رو متوجه شدم...
🏴 #همسفر_با_خورشید ؛ قسمت یازدهم
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال ۱۵ تا ۱۸ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_18
═══••••••○○✿
🔚2420🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام_صبحتون_پراز_عشق_و_محبت ☕😊🧡
سلامی پُرازمهر🧡
بر قلب هایی که جزعشق 🧡
و دوست داشتن 🧡
چیزی نیاموخته اند🍁🍂
چهارشنبه تون سرشار از🍁🍂
شادی و آرامش🍁🍂
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال ۱۵ تا ۱۸ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_18
═══••••••○○✿
🔚2421🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
#اربعین💔
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال ۱۵ تا ۱۸ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_18
═══••••••○○✿
🔚2422🔜
•|آیہ گࢪافے...
وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَة إِلاّ یَعْلَمُها
هیچ برگے از درخت جدا نمےافتد
مگر این ڪھ آن ࢪا مےداند
انعام۵۹
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ولےماڪہنمیدونیم...
امااگہامسالمرزهابازبود،
جایےکہحاجقاسمشھید
شدهبودچقدرشلوغمیشُد...💔
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال ۱۵ تا ۱۸ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_18
═══••••••○○✿
🔚2426🔜
رسانه (۱۵ تا ۲۱ سالگی)
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم 58 میشه سرنماز یادت بره کی هستی وکجا هستی ؟ 🔶🔷🔶 ادب نماز رو یه کمی رو
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم 59
✅🌺
استاد پناهیان؛
وقتی اذان میگویند اگه
توهمون موقع بلند شی ،
اون صفت بد حب دنیات
، اون گوشه ش زخمی میشه ازبین میره .
✅🔷
هر اذانی یه صدا زدن خصوصیه برای کندن تو از یک وضع بد .
لحظه ی فرصت طلایی رو از دست نده .
🔶✅🔶
مربی تو خداست ،
مربیای بدنسازی رو دیدین ؟
دستشونو دستکش میگیرند، بعد شما میخواید چه ورزشی بکنی ؟
والیبال .فوتبال ؟
میگه خب ، حالا من بدنسازی متناسب با اونو برات میزارم .
🌺🔷
بعد دستشو میگیره میگه بزن دست منو...
میزنی ، هی میزنی ،هی پاتو میزنی به دست این.
هی دستشو میکشه بالا،
مربی بدن سازه دیگه ،
✅💠
اون میدونه چه جوری دستور بده تو اجرا کنی .
کدوم عضله های بدن تو حسابی فربه بشه ، کش بیاد.
🔶🔶💠
مربی اخلاقی تو خداست .
میدونه کی اذان بگه ،
با اذان گفتنش تورو از یک لحظه ای که ، اون لحظه باید ببری از دنیا ،
🔷🌺💠
همون لحظه، آدم میشی.
مربی تو خداست ،
لحظات قبل از نماز تو رو ،که خدا اذان میگه ، خودش برات طراحی میکنه .
✅🌺
مثال :
طرف مغازه داره ، خدا براش مشتری میفرسته میگه باهاش کل کل کن ،
بعد صدا میزنه ملائکه من
؛ وسط کل کلش اذان بگید ،
اگر امروز ، وسط کل کلی که داره میکنه با مشتری ، بلند شه ، خیلی نورانی خواهد شد .
🔶🌺
اذان میگه ...، بدبخت ، ول نمیکنه بره نماز بخونه .
سیاه باقی میمونه ، فقط کافیه شما سر اذان تا اونجایی که میشه... ،
ول کنید ، پاشید نماز بخونید .
یکی یکی بدیهای تو وجودتون از بین میره .
✅🌺
نبین اذان برای همه اس ، اذان برای تو هست .
پیغام خصوصیه ، تو بدو برو ... نماز .
🏃 ✅
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال ۱۵ تا ۱۸ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_18
═══••••••○○✿
🔚2427🔜
رسانه (۱۵ تا ۲۱ سالگی)
📌 عمود شماره ۱۱۸۰ 💤 با فشار دستِ گرمِ آقا سید از خواب بیدار شدم. خیلی خسته بودم. سید، نگاه محبتآمی
📌 عمود شماره ۱۱۸۶
📖 مشغولِ خوندن زیارت عاشورا بودم که صدای گریهی داداش خشی رو شنیدم. زیر لب چیزی زمزمه میکرد. حس کنجکاویم باعث شد کتاب دعا رو ببندم. گفتم: «داداش خشایار! چیزی شده؟» گفت: «نه، چیزی نیست.» گفتم: «چند روزه که میخواستم ازت یه سوالی بپرسم اما خجالت کشیدم. دوست دارم از خودت بگی. از اومدنت به راهپیمایی اربعین با پای پیاده. اصلا چی شد که اومدی؟»
🔅 خشی هم بینیاش رو بالا کشید و گفت: «حتما خودت هم فهمیدی من خیلی گروه خونم به اینجاها نمیخوره. توفیق اجباریه دیگه.» و بعد از کمی مکث ادامه داد: «آقام خدا بیامرز میوندار هیئتِ امام حسین بود. همیشه میگفت میخوام یه روز پشتِ سرِ خانم زینب کبری (س) پیاده برم زیارت ارباب. اما مریضی و اجل مهلتش نداد. اومدنِ منم فقط به خاطر وصیتِ آقامه. اما دیشب و امروز، اتفاقاتی افتاد، که انگار دلم زمینگیرِ کربلا شده.»
🏴 #همسفر_با_خورشید ؛ قسمت دوازدهم
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال ۱۵ تا ۱۸ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_18
═══••••••○○✿
🔚2428🔜
🌿لبخنـــــد ِخـــــدا در نفس ِصبح عیـــــان است
🌿بگذار خـــــدا دست بہ قلبت بگـــــذارد
🌱امروز برایش پُر ِلبخنـــــد و امیـــــد است
🌱هر ڪس ڪہ خودش را بہ خدایش بسپـــــارد...
سلام صبحتون بخیر.... ☺️✋
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال ۱۵ تا ۱۸ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_18
═══••••••○○✿
🔚2429🔜