eitaa logo
رسانه (۱۵ تا ۲۱ سالگی)
856 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
1.4هزار ویدیو
69 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم ارتباط با ادمین: @labaick کانال طبیب جان @Javaher_Alhayat استفاده از مطالب کانال آزاد است.
مشاهده در ایتا
دانلود
1_1220898241.mp3
12.53M
۳۵ 💭خیال‌های ما، تعیین کننده نمره‌ی رشد ماست. ※ هر چقدر ترازوی خیال ها و هوس‌هایمان در بخش انسانی سنگین‌تر می‌شود؛ ⚡️ از بخش‌های دیگر خالی تر شده و ضریب رشدمان بالاتر و سریعتر خواهد بود. 🎤 لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry15_21 ═══••••••○○✿ 🔚4650🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رسانه (۱۵ تا ۲۱ سالگی)
🔶خدا نماز رو گذاشته تا ببینه قسمت ناخودآگاه مغز تو کجاها میره! ببینه که آیا میتونی کنترلش کنی یا نه؟
برای 43 💢 قبلا هم گفته شد که خوبه آدم پای هر فیلمی نشینه. پای هر سریالی نشینه. به حرف هر کسی گوش نده. ✴️ زیاد دنبال این نباش که پای منبر هایی بری که خیلی جذاب سخنرانی میکنن! ⭕️ جذابیت ها سخنران که نباید تو رو به سمت خوبی ها بکشه! بلکه این تو هستی که باید ارزش های وجودی خودت رو نشون بدی و بری جلو... سخنران فقط باید یه تلنگر بزنه و بره. ⭕️ اگه قرار باشه که یه سخنرانی بیاد و جذاب صحبت کنه و تو به اندازه دو روز شارژ باشی ولی بعدش دوباره تا سخنرانی بعد بیکار باشی خب معلومه این ارزش وجودی تو نیست که داره تو رو به حرکت وادار میکنه 😒 بلکه این هنر سخنران هست که داره تو رو یه تکونی میده! ✴️ الانم که دیگه مد شده کلاسای جذابیت های سخنوری میذارن و سعی میکنن هر جور شده مخ مخاطب رو به کار بگیرن و مسحورش کنن!🎙 تقریبا همه روانشناسای غربی که میبینید معروف میشن و سخنرانی های جذاب دارن و حسابی ثروتمند میشن 💢 تنها کاری که میکنن از قدرت کلام و زبان استفاده میکنن برای جذب مخاطب! وگرنه واقعا مطلب خاصی هم به مخاطب نمیدن. سعی نمیکنن که انسان ها رو از درون فعال کنن و ارزش های وجودیشون رو بیرون بریزن 🌺 شما اهل نماز هستید. درسته؟☺️ افرین به شما.👌 معلومه که شما آدم حسابی هستید. "چون دارید تلاش میکنید در تکراری ترین وضعیت هم توجهتون به خدا باشه". ✅ کسی که توی نماز توجهش رو بتونه به خدا جلب کنه، معلومه که در سایر کاراش هم توجهش به پروردگار و مولای خوب خودش هست و لذتش رو میبره... - حاج آقا! میشه من یه چیزی یواشکی بگم؟🙃 - بفرمایید! - میگم که ما دوست داریم توجهمون به خدا جلب بشه ولی ذهنمون هی فرار میکنه! چیکار کنیم؟😢 - یه سوال؟ شما کارتون هم میبینید؟! - راستش بله! کارتون تام و جری خیلی دوست دارم!😍 لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry15_21 ═══••••••○○✿ 🔚4651🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم‌ الله الرحمن الرحیم🌿
➼‌┅═❥⛱⛱❥═┅┅───┄ سلام چهارشنبه تون عالی🌸 ان شاءالله امروز بـهترین روز🌸 زندگیتون باشه حـال خوب خوب🌸 دلخوشی فراوان 🌸 رزق و برکت بسیار🌸 موفقیت پی درپی و 🌸 نگاه مهربان خدا نصیبتون روزتـون زیبـا و در پنـاه خــدا 🌸 ➼‌┅═❥⛱⛱❥═┅┅───┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مگه نه مهربونا ؟ :) ☺️☺️🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹سلام بر ابراهیم🌹 این قسمت:پوريای ولی راوی:ايرج گرایی مسابقات قهرمانی باشگاه‌ها در سال 1355 بود. مقام اول مسابقات، هم جايزه‌ی نقدی می‌گرفت، هم به انتخابی کشــور می‌رفت. ابراهيم در اوج آمادگی بود. هرکس يک مسابقه از او مي‌ديد اين مطلب را تأييد مي‌كرد. مربيان می‌گفتند: امسال در 74 کيلو کسی حريف ابراهيم نيست. مسابقات شروع شــد. ابراهيم همه را يکی‌يکی از پيش رو برمي‌داشت. با چهار کشتی که برگزار کرد به نيمه‌نهایی رسيد. کشتی‌ها را يا ضربه می‌کرد يا با امتياز بالا مي‌برد. به رفقايم گفتم: مطمئن باشــيد، امسال يه کشتی‌گير از باشگاه ما ميره تيم ملی. در ديدار نيمه‌نهایی با اين‌که حريفش خيلی مطرح بود ولی ابراهيم برنده شد. او با اقتدار به فينال رفت. حريف پايانی او آقای «محمود.ك» بود. ايشان همان سال قهرمان مسابقات ارتش‌های جهان شده بود. قبل از شروع فينال رفتم پيش ابراهيم توی رخت‌کن و گفتم: من مسابقه‌های حريفت رو ديدم. خيلی ضعيفه، فقط ابرام جون، تو رو خدا دقت كن. خوب کشتی بگير، من مطمئنم امسال برا تيم ملی انتخاب ميشي. مربی، آخرين توصيه‌ها را به ابراهيم گوشــزد می‌کرد. در حالی‌که ابراهيم بندهای کفشش را م‌يبست. بعد با هم به سمت تشک رفتند. من ســريع رفتم و بين تماشاگرها نشستم. ابراهيم روی تشک رفت. حريف ابراهيــم هم وارد شــد. هنوز داور نيامده بود. ابراهيــم جلو رفت و با لبخند به حريفش سلام كرد و دست داد. حريف او چيزي گفت كه متوجه نشدم. اما ابراهيم سرش را به علامت تائيد تکان داد. بعد هم حريف او جایی را در بالای سالن بين تماشاگرها به او نشان داد! من هم برگشــتم و نگاه کردم. ديدم پيرزنی تنها، تســبيح به دســت، بالای سکوها نشسته. نفهميدم چه گفتند و چه شــد. اما ابراهيم خيلی بد کشــتی را شــروع کرد. همه‌اش دفاع مي‌کرد. بيچاره مربی ابراهيم، اي‌نقدر داد زد و راهنمائي کرد که صدايــش گرفت. ابراهيم انگار چيزی از فريادهای مربی و حتي داد زدن‌های من را نمي‌شنيد. فقط وقت را تلف مي‌کرد! حريف ابراهيم با اين‌که در ابتدا خيلی ترسيده بود اما جرأت پيدا کرد. مرتب حمله می‌کرد. ابراهيم هم با خونسردی مشغول دفاع بود. داور اوليــن اخطــار و بعد هم دومين اخطار را به ابراهيــم داد. در پايان هم ابراهيم سه اخطاره شد و باخت و حريف ابراهيم، قهرمان 74 کيلو شد! وقتی داور دســت حريف را بالا مي‌برد ابراهيم خوش‌حال بــود! انگار که خودش قهرمان شده! بعد هر دو کشتي‌گير يکديگر را بغل کردند. ِ حريف ابراهيم در حالی که از خوشــحالی گريه می‌کرد خم شــد و دست ابراهيم را بوســيد! دو کشــتی‌گير در حال خروج از سالن بودند. من از بالای سکوها پريدم پایین. باعصبانيت سمت ابراهيم آمدم. داد زدم و گفتــم: آدم عاقــل، اين چه وضع کشــتي بود؟ بعــد هم از زور عصبانيت با مشــت زدم به بازوی ابراهيم و گفتم: آخه اگه نمي‌خوای کشتی بگيری بگو، ما رو هم معطل نکن. ابراهيم خيلی آرام و با لبخند هميشگی گفت: اينقدر حرص نخور. لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry15_21 ═══••••••○○✿ 🔚4652🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا