•°
گمنام بودید
بینام و نشان و زاویهنشین.
بیحاشیه بودید و حامی و جانپناه حاشیهنشینها.
حالا میخواست آن حاشیهنشین هر که
و هر چه باشد.
اینجایی باشد یا آنجایی!
اصلا تو بگو هر جایی!
چه فرقی میکرد برای شمایی که نامتان،
راهتان، از خود صاحب داشت.
راستش صاحب که داشته باشی، کارت جور است.
جورِ دیگری جور است
سفت و قرص و محکم.
انگار که ریشه میدوانی و پر بار میشوی.
همین میشود که حالا همه چیز را باهم دارید
نام و جا و یار و اسم و رسم را یکجا در جوار
مولایتان یافتید.
گوارای وجودتان.
بودید و قلبتان برای قلبهای غمدیده تپید
و دل و جان هر غریبی را قریب کردید.
نیستید و قلوب ملت مسلمان را صدپاره کردید...
عمامه سفیدتان همای سعادتی شد تا صلح را
بر دلهای مسلمین این گیتی نشانه بگذارد تا ابد
آشنا کردید و آشتی دادید و وحدت بخشیدید
و دلها را یک دله کردید.
بینامهای پرآوازه
حاشیهنشینانِ بیحاشیه
چهزیبا سرانجامتان
در متنِ شهر و اصیلترین مکان
با شهادت رقم خورد.
اصل شدید و از همه داراتر.
آموختید که آقا بودن و آقایی کردن
و چشیدن طعم شهادت یک مسیر دارد: جهاد.
با رفتنتان این گفته پیرمان بیشتر برایمان به
یادگار میماند در این گنبد دوار:
- تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که
درد فقر و محرومیت و استضعاف را
چشیده باشند.
با خود میگوییم و میخوانیم
و دل قوی میداریم که:
- شرط شهید شدن شهید بودن است.
باشد که وعده ما با دعای شما
زیر بیرق سرخ مولایمان حسین.
آنجاست که قهقهه مستانه خوش میکیفد...
خوشی دمادم.
#محمداصلانی💔"
#محمدصادقدارایی🌱•