eitaa logo
رسانه (۱۵ تا ۲۱ سالگی)
859 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
1.4هزار ویدیو
69 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم ارتباط با ادمین: @labaick کانال طبیب جان @Javaher_Alhayat استفاده از مطالب کانال آزاد است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🖼 دهه نودی‌ها کار را تمام کردند✌️🏻🚽 لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry15_21 ═══••••••○○✿ 🔚2615🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸نامزد دریافت بهترین بازخوانی برای فرزندی که عاشقانه برای مادر ناشنواش میخونه... پاکترین عشق عالم❤️ نابترین اشکهای عالم😭ازچه چیز این اشکها ترسیده اند؟! لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry15_21 ═══••••••○○✿ 🔚2616🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ ❤️ ❣❣ 💕💕 جان بِـفِشانم ز شـوق، در رھِ باد صبـا گربرساند بھ ما،صُبح‌دمۍ بوے دوست.. 🤲 سلام رفقای ناب جوان✋ 😊 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رسانه (۱۵ تا ۲۱ سالگی)
#قسمت_چهاردهم مزد خون #بر_اساس_واقعیت یا که اخوی دنبال یه دختر خانم به تکامل رسیده هستی !!!
مزد خون فکرش رو هم نمی‌کردم با کلی مخالفت رو به رو بشه! اون هم مسئله برپایی مراسم عروسی و مهریه بود و آداب و رسومی که نمی‌دونم از کجا وحی شدن!!! که جز سنگ انداختن جلوی پای جووون‌ها فایده‌ی دیگه‌ای ندارن! البته من برام خیلی مهم بود که نظر خود فاطمه خانم چیه؟! که خب با توجه به اینکه معرفشون سید هادی بودن مواضع شخصی ایشون تا حدودی برام قابل پیش بینی بود... اما با این حال به صورت شخصی ازشون پرسیدم و از اون‌جایی که میدونستم خانم‌ها ظرافت طبع دارند به خودم گفتم تا جایی که برام مقدور باشه، براشون کم نگذارم... ایشون هم از نوع پیگیری من ابراز خرسندی کرد منتها به لطف خدا هم عقیده با من بودند، در نهایت طبق نظر من و فاطمه خانم که با هم هماهنگ بودیم با یه مراسم ساده که یه جور قبح شکنی برای هر دو خانواده محسوب می‌شد ما رفتیم سر زندگیمون... بعد از ازدواجم سر همین قضیه رفت و آمد ما با خانوادم خیلی کمتر شده بود، هرچند که بابام چند وقتی یکبار زنگ می‌زد که کم و کسری نداشته باشم که کمکم کنه، ولی وجدان من اجازه نمی‌داد قبول کنم و عملاً در یک شرایط اقتصادی افتضااااح در حال سپری کردن دوران ناب اوایل ازدواج بودم!!!! فاطمه خانم، همسرم هم با این حال که بزرگوارانه من رو همراهی می‌کرد و چیزی نمی‌گفت، ولی بالاخره من در مقابلش احساس مسئولیت می‌کردم که چنین شروع رویایی رو برای زندگیش رقم زدم!!! بعضی وقت‌ها از شدت فشار مالی با خودم می‌گفتم شاید باید صبر می‌کردم... شاید نباید یه نفر دیگه رو این‌طوری اسیر خودم می‌کردم.... وسط همین بحران زندگیه تازه شروع شده بودم که یه روز گوشیم زنگ خورد... شیخ مهدی بود که جویای احوالم شده بود... دعوتمون کرد برای آخر هفته که با خانمم بریم منزلشون... حقیقتا خیلی خوشحال شدم، پیشنهاد رد نشدنی بود، کمترین اثرش این بود که با دیدن مهدی از حجم فشار روحیم کم میشه... روز مهمونی، خانمم یه کیک درست کرد که دست خالی نباشیم و راه افتادیم سمت خونه‌ی شیخ مهدی... جلوی در خونه‌ای که آدرسش را داده بود رسیدیم زنگ رو که زدیم مهدی خودش درب رو باز کرد و با روی خوش ازمون استقبال کرد ... خونه‌ی ساده و صمیمی داشت... خانم‌ها سریع با هم صمیمی شدن و رفتن توی آشپزخونه و مشغول صحبت با هم بودن... منم گوشه اتاق آروم نشسته بودم که شیخ مهدی گفت: چیه آقا مرتضی چی شده توی فکری؟ چرا کشتیات غرق شده؟! نفس عمیقی کشیدم و حرف دلم رو که چند ماه بود ذهنم رو حسابی درگیر کرده بود را زدم و گفتم: شیخ مهدی درسته فقه و اصول لازمه، لمعه و عقاید خوبه و باید باشه، اما مگه دین برای همه‌ی ابعاد زندگی آدم نیست!!!! مگه ما طلبه‌ها که ادعای دین داریم و میگیم دین برنامه‌ی کاملیه برای تمام ابعاد زندگی هست، واقعا چرا نقشی توی اقتصاد نداریم؟! توی روانشناسی نداریم؟! توی فلسفه خیلی کم رنگ وارد شدیم! سیاستم که دیگه هیچی نگم بالکل از دین جدا کردیم!!!! مگه غیر از اینه که امام علی علیه‌السلام که جونم فداش، ثروتمندترین شخص زمان خودش بود، اصلا همون فدک بی بی حضرت زهرا سلام الله علیها قیمت اون زمانش میلیاردها تومان بود که به داد دل فقرا می‌رسید یا اصلاً از اصل پیامبرمون بعد از نبوتش تشکیل حکومت اسلامی داد مگه این غیر از کار سیاسیه... خوب چرا باید ما که ادعای راه اون‌ها رو داریم این‌قدر لنگ بزنیم؟! چرا باید این‌قدر محدود باشیم؟! خصوصاً توی وضعیت خراب اقتصادی_ سیاسی الان ما! اصلا چرااااااا نباید توی تیم مذاکره کننده‌ی ما دو تا طلبه‌ی کاربلد سیاسی باشه که رو دست نخوریم!!!!! ادامه دارد... نویسنده:# سیده_زهرا_بهادر لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry15_21 ═══••••••○○✿ 🔚2617🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ اجرای سلام فرمانده توسط یک نوجوان دهه نودی در آمریکا 😊👏👏 لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry15_21 ═══••••••○○✿ 🔚2618🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┄┅✧🌜•◦❈ ﷽ ❈•◦🌛✧┅┄┄ 🔹بابت این جسارت‌هایی که میشود به ساحت قدسی آقا امام رضا علیه السلام و حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه، این روزها، با هم زیارت عاشورا میخوانیم. به نیت سلامتی و فرج امام‌ زمان علیه السلام 🤲🏻 💛تجدید عهد و پیمان می‌کنیم و صف مان را جدا می‌کنیم. سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم... (ع) (عج) @farzandetanhamasiry15_21 ┄┄┅✧🌜•◦❈☀️❈•◦🌛✧┅┄┄
هدایت شده از طبیبِ جان
meysam_motiee_ziyarat_ashora.mp3
12.64M
🎙حاج میثم مطیعی 💞به نیت سلامتی و فرج امام زمان علیه السلام (روز اول) https://eitaa.com/joinchat/3658612752C778c1803ba ✦••┈❁═══🌸═══❁┈••✦
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رسانه (۱۵ تا ۲۱ سالگی)
#قسمت_پانزدهم مزد خون #بر_اساس_واقعیت فکرش رو هم نمی‌کردم با کلی مخالفت رو به رو بشه! اون هم
مزد خون شیخ مهدی لبخند تلخی زد و در حالی که لیوان شربت رو تعارف می‌کرد گفت: آقا مرتضی تمام حرف‌هات درسته! همشون هم حقه! ولی متأسفانه یه سیاستی که منفعت طلب هست ایجاب میکنه بگه: طلبه فقط باید کارش به درس و بحثش باشه! این سیاست بد از همون زمان اهل بیت(ع) بوده! اصلا مشکلی که با اهل بیت(ع) داشتن همین بود که اهل بیت(ع) می‌گفتن: دین برای تمام زندگیه که طعم بهتر زندگی رو توی همین دنیای محدود بهتون نشون بده تا بهتر لذت ببرید بهتر شاد باشید بهتر بهم محبت کنید بهتر کار کنید بهتر خرج کنید روابط بهتری داشته باشید.... اما خب در مقابلش همون منفعت طلب‌ها بهشون می‌گفتن: شما درس احکام و اخلاقتون رو بدید کاری به سیاست و اقتصاد و روحیه و بهتر زندگی کردن مردم نداشته باشید!!!! چراااا حالا این عده این‌جوری میگن؟! چون یه ویژگی بدی توی بعضی آدم‌ها هست داداش اسمش هست تک خوری! یعنی فقط خودم حالم خوب باشه! فقط خودم لذت ببرم! فقط خودم پولدار باشم! فقط خودم زندگی کنم بقیه به فنا.... خب الان هم این قضیه ادامه داره تا امام زمان بیاد دیگه! اصلا یکی از ویژگی‌های اصلی زمان ظهور اینه حکومت و تمام ابعاد زندگی مردم زیر سایه‌ی دین هست که همه‌ی مردم بهره‌مند میشن و همه چی عالی و متعالیه... ولی خب حضرررررت شیخ خودت که بهتر میدونی ظهور وقتی اتفاق می‌افته که به قول گفتنی چهار نفر باشن امامشون رو یاری کنن برای حکومت داری! یعنی به قول شما اقتصاد دینی بلد باشن، سیاست دینی بلد باشن، روانشناسی و فلسفه‌ی ديني بلد باشن... نذاشتم ادامه بده و معترض گفتم: خب مگه ما ادعا نداریم انقلاب ما مقدمه‌ی ظهور هست کو پس کو!!!! شیخ مهدی گفت: اول شربتت رو بخور دهنت شیرین بشه... بعد هم گفت: حالا چون شما خبر نداری که دلیل نمیشه بگیم هیچ کاری نشده اخوی... بععععله کم کاری هست قبول! دستای پشت پرده تلاششون رو میکنن که کاری پیش نره قبول! اما دیگه این‌جوریم نیست بگیم هیچ کاریم نکردیم و دست روی دست گذاشتیم! ما توی همین زمونه هم با همین وضعیت که گفتی افرادی رو داریم که مجموعه‌ی آموزشی قوی دارن با همین رویکردها... طلبه‌های متخصصی که تمام ابعاد دین رو در نظر میگیرن نه فقط یه بخش خاص! از دکتری اقتصاد اسلامی گرفته تا سیاست و روانشناسی اسلامی و فلسفه ی اسلامی و.... باورم نمیشد!!! گفتم: حاجی جدی میگی واقعا هست!!! با لبخند سری به نشانه‌ی تأیید تکون داد و گفت البته هنوز هم آدم‌های منفعت طلبی هستن که میگن طلبه چکار داره به این حرفا !!! این آخوندا به همه چی زندگی آدم کار دارن! ولی خب معلومه که غرضشون چیه! منفعت شخصی خودشون! اما هستن هر چند اندک کسانی مثل علامه مصباح که درک درستی از دین دارن و چنین مجموعه‌ی آموزشی قوی رو راه اندازی کردن... با این حرف شیخ مهدی انگار تمام نداری‌ها و فشارهای سخت اول زندگیم رو یادم رفت، کلی ذوق کردم و انگیزه گرفتم که منم یکی از همین طلبه‌ها باشم... خیلی جدی تصمیم گرفتم منم عضوی از مجموعشون بشم با همون حالت شعف که لیوان شربت رو سر می‌کشیدم و دلم احساس خنکی دلچسبی رو حس کرد، پرسیدم حاجی کجاست این موسسه و مجموعه‌ای که میگی؟! شرایطش چه جوریه؟! شیخ مهدی در حالی که لیوان‌های شربت رو جمع می‌کرد و بلند می‌شد گفت: خیلی دور نیست قم المقدسه... تا اسم قم اومد هم خوشحال شدم... هم دلم لرزید... اگه فاطمه همراهم نیاد چی... اگه بخواد پیش خانوادش بمونه... اگه خانوادهامون مخالفت کنن!!! مثل اینکه این چالش زندگی ما تمومی نداره... این فکرها حالت چهره‌ام رو دوباره ریخت بهم، که مهدی انگار فکرم رو خونده باشه گفت: تویی که من می‌بینم برای رسیدن به خواسته‌هات همیشه تلاش کردی، نگران نباش به قول گفتنی یا راهی خواهی یافت یا راهی خواهی ساخت... بعد هم به شوخی گفت هر چند که طول میکشه جاده جدید به قم بسازی!صبر لازم است صبر... و ادامه داد: حالا قیافت رو درست کن!! خوبه اومده مهمونی... ادامه دارد... نویسنده: لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry15_21 ═══••••••○○✿ 🔚2619🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry15_21 ═══••••••○○✿ 🔚2620🔜
مشهدالرضا(ع) ؛ ارض مقدس ❤️ بوی فردوس، هوای حرمت را دارد عرش از آمدنش روی زمین معذور است... لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry15_21 ═══••••••○○✿ 🔚2621🔜
هدایت شده از مشاوران ستاره مبین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ تصویری: پناه من با نوای: محمد حسین پویانفر ستاره مبین، کانال تخصصی مشاوره     ◣@Setare_mobin ◢ ࿐❁☘❒◌🌙◌❒☘❁࿐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از طبیبِ جان
meysam_motiee_ziyarat_ashora.mp3
12.64M
🎙حاج میثم مطیعی 💞به نیت سلامتی و فرج امام زمان علیه السلام ( روز دوم ) 🔸ان شاء الله به مدت ده روز به نیت دفع بلا از جامعه مسلمین و همچنین به نیت تسلی خاطر مبارک امام زمان علیه السلام بخاطر هتک حرمت ها به ساحت قدسی ایشان و هتاکی ها به بارگاه ملکوتی امام رضا علیه السلام، به مدت ده روز همگی باهم زیارت عاشورا قرائت میکنیم. (ع) https://eitaa.com/joinchat/3658612752C778c1803ba ✦••┈❁═══🌸═══❁┈••✦
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رسانه (۱۵ تا ۲۱ سالگی)
#قسمت_شانزدهم مزد خون #بر_اساس_واقعیت شیخ مهدی لبخند تلخی زد و در حالی که لیوان شربت رو تعارف
مزد خون لبخندی زدم و گفتم: بیا حاجی اینم قیافه‌ی خوب! ولی خدایش کاری ندارم، من فکر کنم کلا توی زندگیم با چالش مشکلات عقد اخوت خوندم!!! نشد من نیت یه کاری رو بکنم یه سنگی جلوی راهم نباشه!!! مهدی سفره رو داد دستم و گفت: زحمت پهن کردنش رو بکش تا من بقیه وسایل رو بیارم ضمناً داداش یعنی نمیدونی اگر چالش تموم بشه زندگی تموم میشه... انسان تا وقتی زنده است نبض قلبش مرتب بالا و پایین میره... وقتی هم میمیره که، قلبش به ثبات برسه! خب زندگیم همینه... برو خوشحال باش نبض زندگیت میزنه! اگه یه روز احساس کردی توی زندگیت چالشی نداری، همه چی جوره و به ثبات رسیدی بدون دیگه تموم شدی.... نفس عمیقی کشیدم و گفتم: بعععععله شیخنا... ما موجیم که آسودگی ما در عدم ماست... مهدی پارچ دوغ رو داد دستم و گفت: به به، راه افتادی شیخ مرتضی... سری تکون دادم و با نیش خند گفتم: راه افتادیم ولی مثل شما که نه حاجی! هنوز داریم تاتی تاتی می‌کنیم... مهدی گفت: بیا بشین غذا بخوریم، قم که بری راه هم می‌افتی اخوی... تمام مدتی که خونه‌ی مهدی بودیم ذهنم درگیر قم شده بود... دنبال یه راهی می‌گشتم بتونم سریع‌تر کارهام رو بکنم و بار سفر رو ببندم... یکدفعه نگاهم افتاد به مهدی که از حالت نگاهم متوجه شد چه درخواستی الان می‌خوام مطرح کنم! نگاه جدی‌تری بهم کرد و گفت: فکرشم نکن! این یکی رو دیگه من نمیتونم! توقع نداری که برم با خانوادت صحبت کنم بگم راضی باشید بذارید مرتضی و خانومش برن یه شهر دیگه!!! گفتم: حاجی نمیشه...راهی نداره... گفت: راهش خودتی... هیچی دیگه! با این حرف مهدی که بیراه هم نمی.گفت خودم باید فکری می‌کردم... از خونه‌ی مهدی که اومدیم دنبال یه فرصت مناسب بودم موضوع قم را با فاطمه در جریان بذارم... تصمیم گرفتم یه سفر با هم بریم قم هم زیارت بی بی، هم این‌که اون‌جا موقعیت راحت‌تری بود برای طرح این موضوع... فاطمه از پیشنهاد مسافرت خیلی استقبال کرد... به یک هفته نکشید بار سفر رو بستیم و از خانوادهامون خدا حافظی کردیم و راه افتادیم سمت شهر مقدس قم... قم که رسیدیم مدام دنبال یه فرصت بودم قضیه رو مطرح کنم... دست به دامن بی بی شدم و گفتم: خانم جان خودت یه شرایطی فراهم کن... دو سه روزی از اومدنمون گذشته بود و هنوز من حرفی نزده بودم، یه بار که توی صحنه آیینه‌ی بی بی( امام رضا) نشسته بودیم فاطمه گفت: خوش به حال آدم‌هایی که هم جوار بی بی حضرت معصومه(س) هستن! انگار خود بی بی(س) عنایت کرده بود... دیدم بهترین موقعیته... گفتم: دوست داری تو هم مجاور بی بی(س) باشی؟! گفت: خب معلومه! کیه که دوست نداشته باشه! شروع کردم باهاش صحبت کردن... از سیر تا پیازحرف‌هایی که بین من و شیخ مهدی رد و بدل شده بود رو گفتم و منتظر واکنشش موندم... انتظار نداشتم همون موقع پاسخ مثبت بده، چون خیلی وقت‌ها ما آدم‌ها یه آرزوهایی می‌کنیم که اگه همون موقع بهمون بدن شاید انتظارش رو نداشته باشیم!!! و طبیعی بود که فاطمه هم مثل همه‌ی آدم‌ها از پیشنهاد من جا بخوره... ادامه دارد.... نویسنده: لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry15_21 ═══••••••○○✿ 🔚2622🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
انگورهای زهرآلود مامون روزی گلوله توپ روس شد روی گنبدت روزی گلوله تفنگ رضاخانی روی سینه‌ی نمازگزار گوهرشادت روزی انفجار کینه‌ی دشمن تا خون عاشقانت جاری شود در طواف ضریحت روزی چاقوی داعش در قلب زائرت؛ حالا دوربینی شده است در دستِ بنی‌عباس و بنی امیه! تارهای عنکبوت شیطان؛ کجا می‌تواند نور خورشید گنبدت را پنهان کند؟