eitaa logo
فصل فاصله
322 دنبال‌کننده
401 عکس
51 ویدیو
3 فایل
یادداشت‌ها و سروده‌های محمّدرضا ترکی تماس با ما: @Mrtorki
مشاهده در ایتا
دانلود
حکایت ما و هیبت‌اللهی به نام تلگرام! حکایت ما و تلگرام حکایت کسی است که اسم بچه‌اش را «هیبت‌الله» نهاده بود و خودش هم می‌ترسید صدایش کند! به نظر می‌رسد که بعد از کش و قوس‌های فراوان اینک اجماعی عمومی در میان مسئولان کشور بر سر تضعیف تلگرام در حال شکل گرفتن است و این امر وارد مراحل جدّی شده است. اینکه دولت محترم با وجود حمایت‌های گسترده از این پیام‌رسان و دراختیار نهادن بخش اعظم پهنای باند اینترنت کشور در اختیار آن کمابیش حاضر به پذیرش انسداد آن شده، خبر از حسّاسیّت اوضاع و احوال فعلی می‌دهد. باید بدانیم که اختصاص بخش عمده‌ای از پهنای باند و زیرساخت‌های فضای مجازی کشور به این پیام‌رسان، تاکنون هزینه‌ای گزاف و نجومی بر اقتصاد تحریم‌زدۀ کشور تحمیل و طبعاً پول کلانی به جیب صاحبان تلگرام واریز کرده است. تصوّر عمومی این است که انسداد تلگرام دلایل سیاسی و امنیّتی دارد، شاید تاحدودی اینچنین باشد،امّا دست کم دلیل اصلی این نیست. نباید در زمینۀ خطر امنیّتی این پیام‌رسان مبالغه کرد. خطرات امنیّتی ریشه در جاهای دیگر، ازجمله برخی نابسامانی‌ها و بی‌تدبیری‌ها دارد... دلایل برخورد با تلگرام عمدتاً دو دلیل ذیل است: 1. تلگرام به تعهّداتی که پیش از این داده و بر اساس آن به پیام‌رسان تقریباً بلامنازع کشور مبدّل شده عمل نکرده است. 2. دلیل دوم که خیلی مهم‌تر و اساسی‌تر است این است که تلگرام دارد وارد عرصۀ اقتصاد کشور می‌شود و با انتشار پول رمز‌پایه‌ قصد دارد در زیرساخت‌های اقتصاد کشور مداخله کند و این مداخله می‌تواند بسیار ویرانگر باشد. طبعاً هیچ کشور عاقل و مستقلّی در چنین شرایطی به یک پیام‌رسان خارجی اجازۀ چنین مداخله‌ای را نمی‌تواند بدهد و نمی‌دهد. از آغاز نهایت بی‌تدبیری بود که دست تلگرام را با ایجاد امکانات گسترده در فضای رسانه‌ای کشور باز بگذارند و آن را با هزینه‌ای گزاف به رسانۀ یکّه‌تاز مملکت تبدیل بکنند. در شرایط فعلی بیش‌تر و پیش‌تر از فیلترکردن تلگرام باید به دو راه‌کار توجّه جدّی شود: 1. خطر فعّالیّت‌های این پیام‌رسان برای زیرساخت‌های اقتصاد کشور برای مردم توضیح داده شود تا مردم خود داوطلبانه به سوی رسانه‌های دیگر، خصوصاً پیام‌رسان‌های داخلی بروند. متأسّفانه ذهن اغلب مردم و حتّی نخبگان از ابعاد این خطر جدّی و ویرانگر ناآگاه نگاه داشته شده است. 2. به نظر برخی از صاحب‌نظران با رفع فیلتر از برخی رسانه‌های دیگر می‌توان گشایشی در فضای رسانه‌ای کشور ایجاد کرد و آن را از انحصار یک پیام‌رسان بی‌مسئولیّت خارج ساخت. @faslefaaseleh
2365974.mp3Ali_Nasirnezhad
زمان: حجم: 8.97M
تصنیف طنز «بیا پایین» شعر: محمّدرضا ترکی آهنگ و اجرا: علی نصیرنژاد #محمد_رضا_ترکی @faslefaaseleh
فصل فاصله در پیام‌رسان سروش sapp.ir/faslefaaseleh #محمد_رضا_ترکی @faslefaaseleh
مومن قناعت شاعر مشهور تاجیک درگذشت
◾️زبان فارسی و زبان‌های محلی ◾️محمدرضا شفیعی کدکنی (سه‌شنبه، اوّل خرداد ۱۳۹۷)
عید آمده هرکس پیِ کارِ خویش ‌است می‌نازد اگر غنی و گر درویش است من بی‌تو به حالِ خود نظرها کردم دیدم که هنوزم رمضان در پیش است
فصل فاصله
زنده باد حامد عسکری شاعر
@theapll دریِ ویژۀ مطلق اشاره: چندی پیش مطلبی در صفحۀ «وادی ادبیات» روزنامۀ اطلاعات در باب فرهنگستان زبان و ادب فارسی به چاپ رسید. استاد احمد سمیعی (گیلانی)، عضو پیوسته و سردبیر مجلۀ نامۀ فرهنگستان، در پاسخ به آن مطلب یادداشتی را به دفتر روزنامۀ اطلاعات ارسال کرده است که در شمارۀ ۲۷۰۵۲ (۲۷ تیرماه ۱۳۹۷) منتشر شده است. آنچه در ادامه آمده متن یادداشت استاد سمیعی به نقل از روزنامۀ اطلاعات است. در شمارۀ مورَّخ ۱۴ تیر ۱۳۹۷ آن روزنامه، مطلبی عمدتاً در ستایش و ضرورت سره‌نویسی، به قلم آقای محمدرضا خسروی چاپ و منتشر شد که مخاطب اصلی آن ظاهراً نامۀ فرهنگستان بود. شرح پیوست حاوی توضیحاتی در آن باب تقدیم حضورتان می‌شود که چنانچه صلاح باشد، با چاپ در آن نشریه در دسترس علاقه‌مندان به موضوع قرار گیرد. احمد سمیعی (گیلانی)، سردبیر نامۀ فرهنگستان *** نامۀ سرگشادۀ یکی از سره‌گرایان را که در شمارۀ مورَّخ ۱۴ تیر ۱۳۹۷ آن روزنامۀ وزین به چاپ رسیده، می‌‌توان نوحه‌ای بر زبان «مظلوم» فارسی شمرد که «دشنه‌ای بر جگرگاهش خورده و هزار سال و بیش از هزار سال است که از تهیگاه آن برکشیده نشده است». این دشنه همان کلمات و تعبیرات دخیل عربی است که رفته‌رفته در زبان فارسی جاخوش کرده‌اند و با عناصر قاموسی فارسی وصلت کرده‌اند و ماندگار شده‌اند. این جریان از همان زمان فردوسی و هم در خود شاهنامه (سجّاد آیدنلو، فرهنگوارۀ لغات و ترکیبات عربی شاهنامه، انتشارات سخن، تهران ۱۳۹۶) آغاز شده و طیّ همۀ ادوار ادبی ادامه یافته و به جریان تاریخی برگشت‌‌ناپذیری بدل گشت. این جریان، در همان زمان فردوسی، مصادیق فراوان دارد: خدای سخت و قوی باش گفت آهن را از این که گفت دو بود اندر آهنش تقدیر یکی که تیغ شود زو به دست شاه اندر دگر که گردد بر گردنِ عدو زنجیر (عنصری) بُریدم این درشتناک بادیه که انتهای اوست ابتدای او (منوچهری) کاشکی اندر جهان شب نیستی تا مرا هجران آن لب نیستی (دقیقی) و در دورۀ دوم غزنوی، کلیله و دمنه، شاهکار نصرالله منشی که سرشار از کلمات دخیل و اشعار و عبارات عربی است. طُرفه آنکه با همین «زبانِ دشنه‌‌خورده» است که آثار سنائی و نظامی و عطّار و مولانا و سعدی و حافظ سروده و نوشته شدند و همگی منزلت ادبیّات جهانی یافتند. این جریان را در زبان‌های اروپائی نیز شاهدیم. در واقع، زبان مشترک جهان مسیحی، لاتینی، و زبان مشترک جهان اسلامی، عربی بوده و طبعاً برای پر کردن خلأ زبان‌‌های ملّی در سطح علمی و ادبی، از این دو زبان، بهره‌جویی ‌‌شده است. بدین قرار، کلماتِ از ریشۀ لاتینی در زبان‌های اروپایی و کلمات دخیلِ عربی در زبان فارسی مهمانان ناخوانده شمرده نمی‌شوند. همۀ اصطلاحات علمی و فلسفی و بلاغی در زبان‌های اروپایی و زبان فارسی از ریشۀ لاتینی و برگرفته از عربی‌اند. در مکتب‌های ما سوادآموزی با عَمَّ جزو آغاز می‌شد که زیر و زبر داشت و آسان‌تر خوانده می‌شد. همۀ اصطلاحات معارف قرآنی و اسلامی و عرفانی و تفسیری و هم اصطلاحات عروض و معانی و بیان و بدیع ما برگرفته از زبان عربی است. اصولاً کتب درسی این علوم و معارف به زبان عربی بود؛ منتها به زبان فارسی شرح و توضیح داده می‌شد. ما، هم شعرای ذواللّسانَیْن داشتیم، هم مؤلّفان و شارحان و مفسّران عربی‌‌نویس؛ با همۀ این احوال، زبان فارسی نمُرد و نه‌تنها ادامۀ حیات داد، بل روز‌ به روز و دوره به دوره نیرومندتر و نیرومندتر شد چنان‌که از عهدۀ بیان پیچیده‌ترین و هم لطیف‌ترین و ظریف‌ترین معانی در رشته‌های متعدد علوم و فنون و اندیشه‌های باریکِ ادبیات عرفانی برآمد. آیا بر سر این دستاوردهای گران‌بها به نوحه‌خوانی باید نشست یا جشن شادی و سرور باید به پا کرد؟ در تاریخ زبان فارسی، هر از چندی سره‌گرایی رخ نموده، آن‌هم به‌صورت منفرد، و اگر این تعبیر در این مقام شایسته باشد، به صورت تک‌‌مضراب ــ آتش مردابی که درست روشن نشده خاموش می‌‌شود. نقل پاره‌ای از مقدمۀ روضهالمنجمین (قرن پنجم)، اثر شهمردان بن ابی‌‌الخیر، دربارۀ سره‌گرایی در این مقام خالی از لطف نیست: «از همه طرفه‌تر آن است که چون کتابی به پارسی کنند، گویند ازبهر آن بدین عبارت نهادیم تا آن‌کس که تازی نداند بی‌بهره نماند. پس سخن‌ها همی گویند دریِ ویژۀ مطلق که از تازی دشوارتر است و اگر سخن‌‌های متداول گویند، دانستن آسان‌تر شود.» برای مشاهدۀ کامل این یادداشت به وبگاه فرهنگستان زبان و ادب فارسی به نشانی زیر مراجعه کنید: http://www.apll.ir/wp-content/uploads/2018/07/Y270497-800x480.jpg http://www.apll.ir/?p=3000