eitaa logo
فاتحین شرق مازندران
465 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
2.8هزار ویدیو
389 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
27 🔵 تقابل دو دیدگاه مخالف و موافق با اجرای طرح عملیاتی والفجر۵ در محور بمو-دربندی‌خان؛ که از آن با عنوان «نامعادله‌ی بُزمرده-شیرکوهی» یاد می‌شود، صرفاً به واحدهای طرح‌ و شناسایی، اطلاعات-عملیات ۲۷ و فرماندهی این یگان محدود نمی‌شد. قرائت‌های متضاد حاصله از مطالعه و بررسی نتایج شناسایی‌های به عمل‌آمده توسط تیم‌های اکتشافیِ یگان‌های نیروی زمینی سپاه در راه‌کارهای محور بمو-دربندی‌خان، که موجب ایجاد تردید و ابهام در اذهان شماری از فرماندهان قرارگاه‌ عملیاتی نجف جهت اجرایی نمودن طرح عملیاتی والفجر۵ نیز شده بود، از روز دهم مهر ۱۳۶۲، به شکل دیگری در میان مسئولین ارشد قرارگاه نجف بروز نمود.☝️ در همین روز؛ به درخواست برخی از عناصر اطلاعاتی و رزمیِ لشکر۲۷، نشستی در قرارگاه نجف با حضور فرمانده نزاجا و قائم‌مقام فرماندهی کل سپاه تشکیل شد، که گزارش ارائه شده توسط عناصر واحد‌های طرح و شناسایی و اطلاعات-عملیات لشکر۲۷ در مورد آخرین وضعیت ارتفاعات کلیدی منطقه نظیر؛ بمو، سرتک، شاخ‌خُشیک، زیمناکوه و مشکلات آن، کلیت امکان‌پذیر‌بودن اجرای عملیات والفجر۵ را، در هاله‌ای از ابهام فرو برد. دیگر حاضرین آن نشست مهم، عبارت بودند از: عزیزجعفری؛ فرمانده قرارگاه عملیاتی نجف، سرهنگ جاودانی؛ فرمانده نزاجا در قرارگاه نجف، مهدی‌مبلّغ؛ فرمانده ستاد سپاه منطقه ۱۰ تهران، عبّاس‌کریمی؛ فرمانده تیپ۲ سلمان لشکر۲۷، اکبر‌ زجاجی؛ قائم‌مقام فرماندهی و مسئول واحد طرح و عملیات لشکر۲۷ به علاوه شماری از مسئولین شناسایی لشکر۲۷ شامل: سعید‌قاسمی؛ مسئول واحد اطلاعات-عملیات، حسین اللّه‌کرم؛ مسئول واحد طرح و شناسایی، مجید‌زادبود؛ معاون اطلاعات-عملیات، اصغر جعفری، محمّد جوانبخت، حجت‌اللّه معارف‌وند، محمّدمرادی و احمد استادباقر ( همگی سرتیم‌های شناسایی) ، برگزار شد.✅ مسئولین واحد‌های طرح و شناسایی، اطلاعات-عملیات و طرح و عملیات لشکر۲۷ در تشریح روند شناسایی‌های انجام شده، علاوه بر سه مشکل عمده:👇👇 ۱- صعب‌العبور بودن منطقه به دلیل جنس نامناسب ناهمواری‌ها ۲- فقدان جاده و نحوه تأمین نیروها - که پیش‌تر هم در خلال گزارش فرماندهان سپاه به آن اشاره شده بود - موارد و جزئیات جدیدی نظیر ۳- نبود مهتاب در شامگاه تعیین‌شده برای شروع عملیات و در نتیجه؛ مشکل انتقال گردان‌ها از قلّاجه به پای کار در تاریکی شب و همچنین؛ انسداد برخی معابر بر اثر تقویت مواضع کمین دشمن در محور بمو و زیمناکوه را، مطرح کردند.لازم به ذکر است است در این جلسه بخش عمده‌ی مسئولیت ارائه گزارش را حسین اللّه‌کرم؛ مسئول واحد طرح و شناسایی لشکر۲۷ به عهده داشت. ضمن آن که مذاکرات به عمل آمده در این نشست نیز؛ بیشتر به یک جلسه‌ی استماع آراء شباهت یافت و طبعاً به هیچ نتیجه‌‌ی مشخصی منجر نشد. در نهایت؛ مقرر گشت ضمن تشکیل جلسه‌ی دیگری با حضور افراد شرکت‌کننده در این نشست و با حضور شخص فرمانده کل سپاه، نسبت به تعیین تکلیف ابهامات و مشخص نمودن ضرورت اجراء و یا لغو طرح عملیاتی والفجر۵، تصمیم نهایی اتّخاد شود.🌹 🔥 کانال شهیدمحمدابراهیم‌همت👇 https://eitaa.com/kheiybar
‍ 💠گردان مرتضے به گردان لوطی‌ها معروف بود. هر یک از فرمانـدهانِ گردان‌ها کہ به دلایلےنیروهایشان را رد مےکردند، آن‌ها را به این گردان مے فرستادند. علی‌رغم شیطنت‌هاے رزمندگان این گردان، یکے ازبهترین گردان‌های خط شڪن بودند. این گروه درصبحگاه و آموزشے شرڪت نڪرده و نامنظم بود. قبل از آغاز عملیات والفجر یڪ، چندتن از فرماندهان شکایت گردان مرتضے را بہ شهید نجفی رستگار مے برند حاج کاظم گفت : ازشنیدن این سخنان ناراحت شدم و مرتضے راخواستم که برای توضیح بیاید. اولباس رزم مرتب و پوتین به‌ پا نمےکردلباسش را برروی شلوار مے انداخت وبایک کتانےگردانش رافرماندهےمیکرد.یک ربع بعد با همان نوع پوشش به اتاق فرماندهی آمد و گفت: سلام علیکم حاج آقا با دلخوری و صدای بلند شروع به اعتراض کردم و گفتم : «این چه وضع گردان است همه از گردان شما ناراضیند و شکایت دارند…» مرتضے تا انتهاے صحبت‌ها آرام بـود و به سخنانم گوش می داد. وقتی حرف‌هایم تمام شد جلوتـر آمد و گفت: ✨داداش! بسیجےاز مسجد آوردن هنر نیست اگر از کوچه و خیابان بسیجےرا به جبهه آوردی هنر است. اگر از من ناراضے هستید حکمم را تحویل مے‌دهم✨ حاج کاظم گفت: با حرف مرتضی گویے از خواب غفلت بیدار شدم و کمی آرام گرفتم.... ۱۰سیدالشهـدا
🌹به یاد سردار بی‌سر عملیات کربلای۵ پدرش روایت می‌کند: نصف شب از صدای ناله نماز شبش از خواب بیدار شدم. میان گریه‌هایش میگفت:خدایا اگر شهادت را نصیبم کردی، می‌ خواهم مثل امام حسین (ع) بی سر و مثل حضرت عباس(ع) بی‌دست باشم. وقتی پیکرش را آوردند نه سر داشت و نه یک دست گویا آن شب خدا می‌شنیدش...!!
🌹بارالها!پروردگارا و ... بسویت می ‌شتابم با تمام وجودم گرچه هیچگاه نتوانستم حسین(ع) باشم اما خشنودم که لااقل می‌توانند "حر" باشم. . 💢 از رسول درودی ؛ در امام محمد باقر ویژه ۲۵ کربلا_ ۲۲ ۱۳۶۴ .