هدایت شده از فاطمه عارفنژاد
با بستنی، با توت، با عصرانه در ایوان
بار خودش را بست تعطیلات تابستان
از کوچه میآید صدای خندهٔ پاییز
با دخترانش ماهمهر و آذر و آبان
پیراهن چیندارشان زرد است و نارنجی
پیداست روی مویشان قرمزترین روبان
این رنگهای گرم ما را میبرد کمکم
تا برفبازی در خیابانهای یخبندان
امروز سردم شد کمی در مدرسه، فردا
حتما برایم شال گرمی میخرد مامان
من عاشق روبوسی ابر و زمین هستم
دیوانهٔ نور و صدای رعد و برق آن
از پنجره میبینمش هربار و میگویم:
بهبه! بفرما تو! صفا آوردهای باران!
بابا ولی مهمان نمیخواهد که میپرسد
خیسی چرا در این هوای سرد دخترجان؟!
#فاطمه_عارفنژاد
@fatemeh_arefnejad
خوابیده است دردسر طوفان
دنیا لطیف، طبع زمین جوشان
سوغات بادهای بهارانهست
عطر گل محمدی و ریحان
میبویمت نفس به نفس در دشت
با هایوهوی نیلبک چوپان
ذکرت به نبض گل ضربان داده
یادت دویده در رگ تاکستان
ای در حدیث قدسی چشمانت
تفسیر بینهایت الرحمن
ای روشنای باطن هر حکمت
ای حکم قاطعانهٔ هر برهان
ای تکیهگاه محکم کوه طور
ای ماه بیمحاق شب فاران
اینجا هنوز باور تو جاریست
اینجا هنوز شور تو در جریان
من عاشقی که بیدل و شوریده…
من شاعری که بی سر و بی سامان…
گفتم دوباره صل علیٰ خورشید
خواندم دوباره صل علیٰ باران
#فاطمه_عارفنژاد
@fatemeh_arefnejad
راه رفتم سالها، در جادهای مأوا نکردم
غیر آغوش تو هرگز مأمنی پیدا نکردم
رود رود از خود گذشتم در نبرد سنگ و صخره
هیچ کوتاهی برای دیدن دریا نکردم
سربهسر فریاد بودم در رجزگاه حوادث
جز سر سجاده و در گوش شب نجوا نکردم
اشکهایم را به روی خود نیاوردم، تو دیدی
راز را در خلوت آیینه هم افشا نکردم
مثل اهل مکه سرگرم طواف خود نماندم
مثل اهل کوفه با لبخند تو بد تا نکردم
با صداقت العجل گفتم تمام جمعهها را
پای دعوتنامهام را جز به خون امضا نکردم
دیدنت رؤیای دورم بود، اما روز موعود
چشمهایم را به تو بخشیدم و لب وا نکردم
مطمئنم امتحانها را برایم ساده کردی
مطمئنم کارهای سخت را تنها نکردم…
#فاطمه_عارفنژاد
#لبنان | #فلسطین | #مقاومت
طراح:
#حسین_براتی
@fatemeh_arefnejad
هدایت شده از تلویزیون اینترنتی کتاب
15.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌نگاه عمیق و اندیشهمحور فاطمه عارفنژاد در مجموعه شعر «شبانماه»!
📚برشی از برنامه اقالیم شعر | باحضور حسنا محمدزاده، منقد ادبی و افسانه غیاثوند، منقد ادبی
📁 آرشیو برنامه در سایت شبکه به آدرس زیر:
🔗 http://ketab.tv/v/2167
📱 @Ketab_tv
پاییز بازگشت و دلم بیبهار شد
فصل جنونِ باغچه، فصل انار شد
در چشم تو ستارهای از جنس شعر بود
کو آن ستاره؟ کو غزل من؟ غبار شد؟
رفتی و دور ماند از آغوش سرد من
آن دستهای گرم که پابند کار شد
رفتی و خندههای تو از دشت برنگشت
رفتی و کوه، معدن سنگ مزار شد
رفتی و با نیامدنت سوخت قلب ده
آتش، لباس مزرعه و کشتزار شد
با دست مرگ دستهگل افتاد روی خاک
ماهی به چنگ آمد و آهو شکار شد
آه ای شروع قصهٔ دلدادگی من!
پایان داستان چقدر ناگوار شد
با اشک و آه بدرقهات کردم و دریغ
در قاب عکس خاطرهات ماندگار شد
#فاطمه_عارفنژاد
#کارگران_معدن | #طبس
@fatemeh_arefnejad
هدایت شده از گنجشکهای پاییز
بایستیم و بجنگیم و دل قوی داریم
که صبحِ فتح نبودهست و نیست افسانه
#فاطمه_عارفنژاد
آوار، خون، بهت جوان و پیر
اندوهِ مسری، درد عالمگیر
دارد جهان میپاشد از هم؟ آه
دارد قیامت میشود تصویر
قاری در این محشر نفس دارد؟
قدری بخواند سورهٔ تکویر
پرپر شدن یک امر محتوم است
در لحظهٔ دیدار گل با تیر
یکسو بنفش جیغ مادرها
یکسو غرور قرمز آژیر
جانیترینهای جهان آزاد
آزادهها زنجیر در زنجیر
تأخیر جایز نیست ای یاران
میترسم آخر دیر باشد… دیر…
لالا علی اصغر! تحمل کن…
پاشو علی اکبر! بگو تکبیر…
اینک زمان صحبت تیغ است
اینک زمان خطبهٔ شمشیر
#فاطمه_عارفنژاد
#لبنان | #فلسطین | #مقاومت
@fatemeh_arefnejad
هزار سوگ چشیدیم و داغدار شدیم
چه شد که نسل خبرهای ناگوار شدیم؟
صدای شیون بیروت در جهان پیچید
شبی که باز پر از بهت انفجار شدیم
چقدر دیر به خود آمدیم وقت وداع
چقدر زود به نادیدنت دچار شدیم
دوباره روضه به سمت نیامدن رفت… آه
دوباره خیره به یک اسب بیسوار شدیم
آهای سیبِ سر نیزه! یاد ما هم باش
ببین چطور به خون جگر انار شدیم
نگاه تو همه را برد سمت سرچشمه
تو رفتی و همه با اشک، آبشار شدیم
اگر به خاک نشستیم، از شکست نبود
که گرم خواندن آیات سجدهدار شدیم
قسم به ماه که ما پیشمرگ حضرت صبح…
قسم به سرو که قربانی بهار شدیم
#فاطمه_عارفنژاد
#لبنان | #فلسطین | #مقاومت
@fatemeh_arefnejad
هدایت شده از بافتار
استوری عارف نژاد.jpg
1.23M
🔺رسانه بافتار
🆔https://eitaa.com/joinchat/4285857982C557b3c5b35
تمام پنجرههای ده آشنای تواند
چکاوکان همه دیوانهٔ صدای تواند
ستاره و سحر و ماه با تو همسایه
درخت و چشمه و گل اهل روستای تواند
هزار قطرهٔ بارانِ در صف بارش
هنوز در طلب بوسه بر عبای تواند
بدون بودنت ای کوه! گریه هم سخت است
که ابرها همگی جلد شانههای تواند
دویدهاند کسانی به سمت درک غمت
دویدهاند ولی تازه ابتدای تواند
بخوان! دوباره بخوان خطبهای به وسعت درد
خوشا به آن کلماتی که مبتلای تواند
به صبح خیره شو، از بزم آفتاب بگو
که سایهها همه افتاده پیش پای تواند
مباد فتحنکرده _نبُرده_ برگردند
جماعتی که به دنبال خونبهای تواند
#فاطمه_عارفنژاد
#لبنان | #فلسطین | #مقاومت
@fatemeh_arefnejad
خوشا شهیدِ تو بودن، خوشا انار شدن…
طراح: #زهرا_اللهوردی
| مناسب برای استوری |
@fatemeh_arefnejad
دریغ… سرخترین اتفاق سال شدی
همین که از شبِ آوارها سوال شدی
چه شد که دیدن تو حسرت مدامم شد؟
ای آرزوی قدیمی! چرا محال شدی؟
غمت چه آتش گستردهایست در عالم
چطور باعث این حجم از اشتعال شدی؟
به جشن چیده شدن پا گذاشتی، رفتی
و خواهش همهٔ سیبهای کال شدی
شکافتی افق شرق و غرب را با خون
ادامهدارتر از جبههٔ شمال شدی
زمانه خواست تو را در گذشته دفن کند
تو تا قیام قیامت زمان حال شدی
#فاطمه_عارفنژاد
#لبنان | #فلسطین | #مقاومت
@fatemeh_arefnejad