۱_نماز
نیاز به رابطه معنوی با خداوند رحیم و کریم بدین جهت امروز برای مردم دنیا از همیشه حادتر و جدی تر است و نماز برترین و کارآمدترین وسیله برای تأمین این نیاز است.
۲_ایمان و بندگی
جوشش درونی یک مؤمن انقلابی آنست که در جهان هستی اثری از ظلم و جور نباشد، میخواهد که زورگویان و گردنکشان عالم میدان گردنکشی پیدا نکنند، دوست دارد که زندگی انسانها زندگی شیرین و سعادتمندانه باشد و عزت، شرف، توحید و اسلام ناب محمدی(صلی الله علیه و آله و سلم) بر سر همه مسلمانان مانند پرچم افتخار به اهتزاز در آید.
۳_جهاد و ایثار
راه پیشرفت ملتها در مادیات و معنویتها، تفکر، ابتکار، تحمل سختیها، مجاهدت، ایثار و فداکاری و ترس از خداست. به چنین ملتهایی خداوند همه چیز خواهد داد.
۴_راز و نیاز شبانه
دعاها پر است از نغمه های معنوی، دعاها سلاح اخلاص انسان و درس علمالنفس است.
انسان وقتی با خدا راز و نیاز می کند علاج مشکلات درونی و نفسانی را از خدا می خواهد. بیشترین و معروفترین دعاها، دعای کمیل، دعای عرفه و صحیفه سجادیه(زبور آل محمد)است
۵_خداشناسی و حب اهل بیت(علیهم السلام)
شناخت خود و خدای خویش و اتصال قلبی و پیوند معنوی با خدا پشتوانه ایمان ما و گوهر ارزندهایست که هویت انسانی و اسلامی ما را تشکیل می دهد. باید با اطاعت خدا و پیروی از کلام و طریق اهل بیت(علیهم السلام) سعادتمندی را طلب کنیم نه دنیایی شدن و مرگ بیحاصل را، که در غیر این صورت خسران عظیم اخروی گریبانگیرمان خواهد شد.
حضرت علی (ع)میفرمایند: بزرگترین افسوسها افسوس روز قیامت است.
منبرک فاطمی
✍شب دهم محرم ۱۴۰۰ 👇 👈با بهرهگیری از منابع غنی و عاشورا و سیره سیدالشهدا تأثیر #معنویت در خانواد
✍ در شب عاشورا
👈با بهرهگیری از منابع غنی عاشورا و سیره سیدالشهدا تأثیر #معنویت در خانواده و زندگی
کار عطش در خیمه ها بالا گرفته
هر تشنه ای در گوشه ای احیا گرفته
امشب تمام قلبها را غم گرفته
چون دختر شیر خدا ماتم گرفته
امشب سزد گر جان عالم بر لب آید
چون یک جهان ماتم سراغ زینب آید
یکسو دو چشم خواهری بر شش برادر
یکسو دو چشم شش برادر محو خواهر
یک شمع و شش پروانه دیدن دارد امشب
هر جمله ای آنجا شنیدن دارد امشب
حرف از سنان و از خدنگ و تیر آنجاست
حرف از گلوی پاره و شمشیر آنجاست
حرف از تن بی دست و چشم تیر خورده
حرف از تن صد پاره ی شمشیر خورده
حرف از گلوی تشنه و صد پاره آنجاست
حرف از به غارت بردن گهواره آنجاست
حرف از سر ببریده و روی سنان است
حرف از غل و زنجیر و پای کودکان است
شب است و بوی جدایی ز کربلا آید
صدای ناله زینب ز نینوا آید
صدای خواندن قرآن ز حنجر اکبر
برای دفعه آخر چه با صفا آید
هنوز ماه مدینه محافظ حرم است
کنار خیمه طفلان صدای پا آید
نشسته بانوی مظلومه با برادر خود
سخن ز غربت و هجران در آن سرا آید
هر آنچه دشت هراسش همیشه، خواهد دید
امان زلحظه فرداکه پر بلا آید
دوباره پهلوی بشکسته را عیان بیند
که روی خاک به صورت غم آشنا آید
هنور یار نرفته، چنین پریشان است
چه می کند که سر او به نیزه ها آید
جواد حیدری
شب است و خیمه ها از تاب رفته
به پشت ابرها مهتاب رفته
صدای پای عباس است این جا
که چشم کودکان در خواب رفته
--
در این سو آسمان مهتاب بار است
در آن سو آسمانی تار تار است
در این سو مادری بی تاب فرزند
در آن سو حرمله فکر شکار است
--
رباب است و دلی در خون تپیده
پر از دلشوره، از هستی بریده
چرا می بوسد امشب حلق اصغر
بمیرم باز هم کابوس دیده
--
خدا در دست سقا نهر داده
به چشمش جمع ناز و قهر داده
روایت است كه چون تنگ شد بر او میدان
فتاده از حركت ذوالجناح وز جــــولان
هوا ز جور مخالف چو قیرگون گردید
عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید
نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت
نه سیدالشهداء بر جدال طاقت داشت
كشید پا ز ركاب آن خلاصه ی ایجاد
به رنگ پرتو خورشید ، بر زمین افتاد
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد ..