این غیرت دینی است که انسان نتواند تحمل بکند مرکز فساد ای در شهر باشد که مردم را به فساد بکشاند.
🌲پزشک یهودی
سلیمان برجيس، يك پزشک يهودى بود كه بهايى شده بود. او در کاشان علاوه بر کار طبابت، داروخانه هم داشت و به مسلمانهايى كه ضد بهائیت بودند داروى اشتباهى میداد و آنان را مىكشت. به وسيله اين شخص حدود صد نفر از مسلمانان در آن زمان كشته شده بودند. حقیقت كمكم به گوش عدهاى از مسلمانان باغیرت و متعهد كاشان رسيد و چون چارهاى نداشتند و از طرف دولت هم نااميد بودند، تصميم به قتل او گرفتند. آنها پى فرصت مىگشتند تا تصميم خود را عملى نمایند و هشت نفر هم پيمان شدند اين كار را به انجام رسانند، و سلیمان برجيس را به سزاى اعمالش برسانند.
🍁بالاخره موفق شدند و به بهانه طبابت، وی را به منزلی کشانده و او را به قتل رساندند. و سپس خودشان را در اختيار مأموران انتظامى قرار دادند. به مجرد دستگيرى آنها و اطلاع مردم، بازار كاشان بسته شد و مردم از علماى شهر تقاضاى آزادى آنها را نمودند. شهربانى كاشان براى رهايى از دست مردم آن هشت نفر را به تهران منتقل نمود. آيت الله بروجردى و چند تن از علمای دیگر اقداماتى را براى آزادى آنها انجام دادند. بهائیها وكيلى به نام دكتر عبدالله رازى داشتند. وى به دفاع از دكتر برجيس مىپرداخت. چند روز جريان محاكمه طول كشيد. روزى كه بنا بود دادگاه رأى خود را صادر نمايد، ناگهان سه نفر از گروه فدائيان اسلام وارد دادگاه شدند. شهید نواب صفوی به متهمان گفت: «مطمئن باشيد تا برادران شما زنده هستند، اين دادگاه هیچ غلطى نمىتواند بكند». باحضور نواب صفوی جلسه دادگاه به هم ریخت و زد و خورد بین مأموران و هوادان نواب درگرفت. جستجوی مأموران برای دستگیری نواب تا بازار ادامه یافت اما موفق به دستگیری وی نشدند. بالاخره در تاریخ ۲۱ شهریور ۱۳۲۹، دادگاه با شنیدن دفاعیات وکلای طرفین، رأی به تبرئه این مسلمانان باغیرت و متعهد داد.[۶]
🌷شهید نواب صفوی و یارانش غیرت دینی بسیار عجیبی داشتند. شهید نواب پول جمع کرد و اسلحهای خرید تا با آن کسروی -شخصی که به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و اهل بیت (علیهمالسلام) توهین کرد- را بکشد. تا کسی نتواند به این راحتی به مقدسات اهانت کند. این نمونه غیرت دینی است.
🌴ماجرای کتاب «کشف الاسرار»
به امام گفتند شخصی کتابی به نام اسرار هزار ساله بر ضد شیعه نوشته است. ایشان درسشان را دو ماه تعطیل کردند و کتاب «کشف الاسرار» را نوشتند.حاج احمد آقا میگویند بعد از انقلاب به امام گفتم: آقا در کتاب شما عصبانیت خیلی موج میزند. امام سرشان را پایین انداختند و گفتند: احمد نمیدانی قبل از انقلاب چه توهینی به پیامبر (صلی الله علیه و آله) کردند.
نمی تواند انسان ببیند که به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و بزرگان توهین میشود.
🌺رئیس ساواک به دیدن آیت الله قاضی طباطبایی آمده بود. مسئولین همه نشسته بودند. یکی از آنها گفت: اعلیحضرت به روحانیت خیلی علاقهمند است، فقط یک سید یاغیای هست که قیام کرده [منظورش امام خمینی رحمت الله علیه بود.] تا آیت الله قاضی این جمله را میشنوند، بلند میشوند و میخواستند صندلی را به سمت او پرت کنند[۷].
این غیرت دینی است که انسان نتواند ببیند و مرجع تقلید و توهین شد.
غیرت دینی گاهی همین مسائل به ظاهر ساده است. احترام به مقدسات به خاطر غیرت دینی است؛ اینکه انسان در خیابان راه می رود میبیند روزنامه ای روی زمین افتاده است و اسم مقدسی در آن روزنامه نوشته شده است، سریع آن را بردارد. اینکه روزنامه ای که اسم مقدس در آن وجود دارد را کف خودروی پهن نکند. این احترام به مقدسات است که اگر میبیند روی زمین تکه نانی افتاده است آن را بردارد و در کناری بگذارد. این احترام به مقدسات است که اگر میبیند روی دیوار محله اش حرف زشت یا جمله بدی نوشته شده است سریع آن را پاک کند. اینها همه غیرت دینی است. دشمن امروز دارد ما را بی تفاوت بار میآورد. دارد کاری میکند که ما نسبت به دینمان بی تفاوت باشیم؛ شبهه وارد میکند؛ شایعه وارد میکند. خصوصا در همین شبکههای اجتماعی و گوشیهای تلفن همراه. ولی ساده از کنار آنها میگذرند انگار نه انگار که این ها توهین به مقدسات است.
🥀به آتش کشیدن چادر سیرک
خداوند حاج حسین علم الهدی را رحمت کند. روز شهادت ایشان روز شهدای دانشجو است. دانشجوی دانشگاه فردوسی در رشته تاریخ بودند. ایشان در سن ۱۴ سالگی در سال ۱۳۵۱ در جریان ورود یک سیرک مصری متشکل از رقصندههای مصری به اهواز، با کمک دوستانش ظهر هنگام پس از اینکه مطمئن میشوند که کسی در اطراف نیست چادر سیرک را به آتش میکشند و ساواک نمیتواند سرنخی از عاملین بیابد.
این غیرت دینی ایست این که انسان وقتی دید کاری نمیتواند بکند جلو فساد را باید بگیرد. در هر دورانی به شیوه خودش. در دوران شاهنشاهی جلوی فساد را آنطور میگرفتند الآن هم که باید توسط قانون جلو فساد ها را گرفت.
امام(رحمه الله علیه) و غیرت نسبت به اهل بیت (علیهم السلام)
در جلسهای امام (رحمه الله علیه) و عدهای از روحانیت و طلاب حضور داشتند. امام (رحمه الله علیه) نزدیک سماور نشسته بود. شخصی سخنی را بر زبان راند که در آن توهینی ضمنی به مقام حضرت زهرا (سلام الله علیها) بود. امام (رحمه الله علیه) چنان برآشفت که سماور را برداشت و به طرف گوینده پرتاب کرد.
اگر میخواهید ببینید کسی شجاعت دارد ببینید آیا او غیرت دینی دارد یا خیر. مراجع تقلید و علمای شیعه همیشه غیرت دینی بالایی داشتند و هر جا که میخواستند توهین به مقدسات کنند مراجع سریع با آن مقابله کردند.
نمونهای اندك از این تلاشهای عظیم
مؤلف كتاب «شیخ الباحثین آقا بزرگ تهرانى» مىگوید: «علت تألیف كتاب الذریعه، كار جرجى زیدان، مورخ معروف بود، او بدون غرض یا با غرض در كتاب مشهور خود تاریخ آداب اللغة العربیه، درباره شیعه سخنى بدین مضمون گفته: «شیعه طایفهاى بود كوچك و آثار قابل اعتنائى نداشت و اكنون شیعهاى در دنیا وجود ندارد». این شد كه آقا بزرگ و دو هم ردیف و دوست علمیاش، سید حسن صدر و شیخ محمد حسین كاشف الغطاء، هم پیمان شدند تا هر یك در باب معرفى شیعه و فرهنگ غنى تشیع كارى را بر عهده گیرند و سخن این نویسنده جاهل را به دهن او باز پس بكوبند.
قرار شد علامه سید حسن صدر درباره حركت علمى شیعه و نشان دادن سهم آنان در تأسیس و تكمیل علوم اسلامى تحقیق كند، ثمره كار او كتاب «تاسیس الشیعه لفنون الاسلام» شد. این كتاب به سال ۱۳۷۰ هجری قمری در ۴۴۵ صفحه چاپ شد، شیخ آقا بزرگ در چاپ آن نیز دخالت داشت، اما علامه شیخ محمد حسین كاشف الغطاء، قرار شد كتاب «تاریخ آداب اللغة» جرجى زیدان را نقد كند و اشتباهات وى را باز گوید و این كار را كرد و نقدى جامع و علمى بر هر چهار جلد آن كتاب نوشت و مطالب مشتبه را به اصول اصلى آنها باز گردانید و مولف را به اشتباهات و خطایش حتى خطابههاى املایى متوجه كرد، البته پس از آن به دستور این آیه قرآن «وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ»[۹] كوشش مولف را در تالیف آن كتاب ستود. اما شیخ آقا بزرگ از میان این سه یار علمى متعهد شد، فهرستى براى تألیفات شیعه بنویسد و كتاب «الذریعة الى تصانیف الشیعه» را فراهم آورد.[۱۰]
🌸شجاعت امام(رحمه الله علیه) در جوانی
شخصی به آیت الله بهاءالدینی گفت امام (رحمه الله علیه) در جوانی هم اینطور بود؟ اینقدر شجاع بود؟ ایشان گفت: در زمان رضاشاه، که کسی جرأت حرف زدن نداشت، در مدرسهی فیضیه نشسته بودیم که یکی از مأموران شاه وارد مدرسه شد و شروع به فحّاشی و توهین به مقدسات کرد. همه طلبهها از ترس به حجرههایشان رفتند. من شاهد بودم حضرت امام (رحمه الله علیه) که بیست و چند سال بیشتر نداشت، جلو آمد و چنان سیلی بر صورت او نواخت که عینکش چهارتکه شد.
کسی که در اواخر عمر چنان حکمی برای سلمان رشدی میدهد و میگوید آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند، در جوانی اینگونه بوده است.
💐حکم تاریخی امام خمینی رحمت الله علیه
۲۵ بهمن یکی از مهمترین روزهای تاریخ اسلام است، روزی که یک مرجع تقلید به خاطر غیرت دینی بالایی که داشت، حکم ارتداد سلمان رشدی را صادر کرد. معادلات دنیا به هم ریخت؛ دنیا هیچ وقت چنین چیزی را تصور نمیکرد که نویسنده کتاب آیات شیطانی نتواند از خانهاش بیرون بیاید. فقط در سال یک میلیون پوند باید برای حفاظت از او خرج شود. این نشان دهنده غیرت دینی حضرت امام (رحمه الله علیه) بود. چیزی که همه ما به آن نیاز داریم. چیزی که شیعه را سرپا نگه داشته همین غیرت دینی است.
پس از صدور فرمان قتل سلمان رشدى، مسئولان سياست خارجى كشور خدمت حضرت امام (رحمه الله علیه) رسيدند و عرض كردند: آقا اين فتواى شما با قوانين ديپلماسى و موازين بين المللى سازگار نيست. امام (رحمه الله علیه) فرمودند: «به درَك، آبروى رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله) رفت، هرچه مى خواهد به هم بخورد. اى كاش خودم جوان بودم، مىرفتم او را مى كشتم!»[۸].
این غیرت دینی است. بعد از آن هیچ کسی نتوانست اینگونه به شیعه و پیامبر (صلی الله علیه و آله) و ائمه (علیهم السَّلام) توهین کند. کتاب سلمان رشدی یک رمان بود و تماماً به پیامبر (صلی الله علیه و آله) توهین کرده بود. مصطفی مازح اولین شهید حکم حکومتی حضرت امام (رحمه الله علیه) شد. جوانی لبنانی که اقدام به ترور سلمان رشدی کرد، اما خودش به شهادت رسید. این غیرت دینی است که انسان توهین به پیامبر (صلی الله علیه و آله) و مقدسات را نتواند تحمل کند. امام(رحمه الله علیه) غیرت عجیبی روی دین داری داشتند.
الغدیر، حاصل غیرت دینی
گفتند حدیث غدیری که شیعیان میگویند سند ندارد. علامه امینی در مدت ۴۰ سال از ۳۶۰ عالم اهل سنت سند غدیر را آورده است. ایشان میفرمایند: «برای نوشتن این کتاب، ۱۰ هزار کتاب را از باء بسم الله تا تا تمت خوانده ام. و به بیش از صدهزار کتاب مراجعه مکرر کرده ام». این تلاش شامل ۲۰ جلد کتاب الغدیر است که ۱۱ مورد آن چاپ شده است. هزاران نفر در همان زمان با خواندن این کتاب شیعه شده اند. کتابی که تا قیامت کسی نتواند غدیر را رد کند.
در تهران در دوران کشف حجاب، مدارس را مختلط کردند، زنان و دختران را مجبور کردند کشف حجاب کند و روحانیون را مجبور میکردند که در این چنین مجالس شرکت کنند خصوصا با همسرانشان. حضرت امام (رحمة الله علیه) تعریف میکنند که شخصی نزد آیت الله کاشانی آمد و گفت: گفتهاند که اگر میشود شما در یکی از این جلسات با همسر خود شرکت کنید. آیت الله کاشانی فرمود فلان خوردهاند که چنین چیزی گفتهاند. آن شخص با تعجب گفت این را اعلی حضرت گفتهاند! ایشان هم گفت من هم به اعلی حضرت گفتم که خورده! اینها همه غیرت دینی است.
به هنگام برگزاری جشن هنر شیراز در سال ۱۳۵۶ نمایش های بسیار شرم آوری انجام شد. بعدها آنتونی پارسونز سفیر وقت انگلیس در ایران نقلی کرده بود: «من به خاطر دارم این موضوع را با شاه در میان گذاشتم و به او گفتم: اگر چنین نمایشی به طور مثال در شهر منچستر انگلستان اجرا میشد، کارگردانان و هنرپیشگان جان سالم به در نمیبردند.» شاه فقط خندیده بود![۱۱]
عکس العمل در برابر توهین به حضرت زهرا سلاماللهعلیها
احتمالا زمستان سال ۶۸ بود که در تالار اندیشه فیلمی را نمایش دادند که اجازه اکران از وزارت ارشاد نگرفته بود. سالن پر بود از هنرمندان، فیلمسازان، نویسندگان و… . در جایی از فیلم آگاهانه یا ناآگاهانه، داشت به حضرت زهرا (سلام الله علیها) بیادبی میشد. من این را فهمیدم. لابد دیگران هم همین طور، ولی همه لال شدیم و دم بر نیاوردیم. با جهان بینی روشنفکری خودمان قضیه را حل کردیم. طرف هنرمند بزرگی است و حتماً منظوری دارد و انتقادی بر فرهنگ مردم است. اما یک نفر نتوانست ساکت بنشیند و داد زد: «خدا لعنتت کند! چرا داری توهین میکنی؟!» همه سرها به سویش برگشت. در ردیفهای وسط آقایی چهل و چند ساله با سیمایی بسیار جذاب و نورانی بود. کلاهی مشکی بر سرش و اورکتی سبز بر تنش بود. از بغل دستیام (سعید رنجبر) پرسیدم: «آقا را میشناسی؟» گفت : «سید مرتضی آوینی است».[۱۲]
به حضرت زهرا (سلام الله علیها) توهین شده بود! به شخصی توهین شد که خلقت تمام انسان ها به واسطه خلقت او است چرا غیرت دینی در برخی کم شده است چرا اینقدر شبهات شنیدیم که که دیگر آن قداستی که معصومین (علیهم السلام) برای ما داشته اند کمرنگ شده است. نباید این اتفاق میافتاد. این برای انسان بسیار خطرناک است.
امام صادق (علیه السلام) میفرمایند: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى غَيُورٌ يُحِبُّ كُلَّ غَيُورٍ»؛ خدا غیرتمند است و همه انسان های غیرتمند را دوست دارد.[۱۳] این که یک مردی نسبت به ناموس خود غیرت داشته باشد این ارزشمند است اینکه انسان نسبت به ناموس شیعه غیرت داشته باشد ارزشمند است.حضرت علی (علیه السلام) میفرمایند اگر برای آن حادثه که خلخال از پای یک دختر یهودی کشیده اند مسلمانان جان بدهند روا است؛ این غیرت است. «غَيرَةُ المُؤمِنِ بِاللّه سُبحانَهُ»؛ غیرت مومن به خاطر خداست.[۱۴] کسی که غیرت ندارد از خدا فاصله گرفته است.
مادر من حضرت زهراست…
آخرین بار در حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) دیدمش. اسلحه ای به کمر داشت. میگفت: «حسین علاء برای قراردادی در راه بغداد است. قرار است او را در تهران ترور کنیم. اگر نشد. من کارش را در اهواز تمام میکنم.» ولی او را در اهواز دستگیر کردند و سوء قصد به علاء هم نافرجام ماند. وقتی از اهواز به تهران منتقل اش کردند، بختیار رئیس ساواک به مادرش توهین کرد، او هم گفته بود: «به من فحشی نده، من سیدم و مادرم فاطمه زهر (سلام الله علیها) است.» ولی دوباره فحش میشنود. به سمت بختیار حمله میکند. صدای گلوله بلند میشود.
جواب دفاع عبدالحسین واحدی -یار نزدیک نواب- از عقیده و شرفش ۵ تیر بود.[۱۶]
واحدی شهید شد ولی از دین خود دفاع کرد آن چیزی که کربلا را زیبا کرد، عاشورا را زیبا کرد و جلوه جمال آن بود و حضرت زینب (سلام الله علیها) فرمودند که جز زیبایی ندیدم یکی از آن جلوهها همین غیرت دینی است. هر جایی که کسی خواست به امام حسین (علیه السلام) توهین کند یاران اباعبدالله سینه سپر کردند. بنی هاشم در تمام طول مسیر از مدینه تا مکه و از مکه تا کربلا به خاطر غیرتی که داشتند از حرم اهل بیت دفاع میکردند که نکند کسی چشمش به ناموس خدا بیفتد. امام حسین (علیه السلام) خودشان غیرت الله اند. تا در آخرین لحظات دغدغه امام همان غیرت ایشان است؛ زمانی که هنوز امام زنده بود و از طرفی به سمت خیمه ها حمله کردند امام حسین (علیه السلام) فرمودند فرزندان ابوسفیان اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید؛ من که هنوز زندهام … .
غیرت دینی و تقیّد به ضوابط شرعی
پدر شهید بروجردی تعریف میکند که روزهای شروع فعالیت محمّد بود که یک روز او را دیدم. مغازه آمد، در حالی که پیراهن سفیدش خونی بود. علت را پرسیدم. گفت: «داشتم با موتور از خیابان نظام آباد رد میشدم که یکی را دیدم به دنبال یک دختر راه افتاده و مزاحم او شده و قصد آزارش را دارد. خونم به جوش آمد. آن لکههای خونی که میبینی، نتیجهی درگیری با اوست».[۱۵]
نسبت به ناموس مردم اینگونه غیرت داشتند. همین شهید بزرگوار، شهید خلیلی که دید دختری را به زور سوار خودرو میکنند. ضاربش که گفته مشروب خورده بوده و مست بوده است. این شهید بزرگوار وقتی مانع میشود، او را با چاقو میزنند و به شهادت میرسد. غیرت دینی این شخص اجازه نمیدهد که چند انسان از خدا بیخبر بخواهند به ناموس دیگران تجاوز کنند، هر چند آن خانم از لحاظ حجابی هم وضعیت خوبی نداشته است. تاوان این بیحجابیها را این شهدای مظلوم پرداخت میکنند. با آن وضع بیرون میآیند، کسانی میخواهند به آنها تعرض کنند و از این جوانان مذهبی کمک میخواهند.
همینهایی که بیحجابها به آنها میگویند: لباس شخصی و تندرو! همینها باید از این مردم دفاع کنند. جنگ که میشود، همینها به دفاع از مردم برمیخیزند، در مجلس بمب گذاری میکنند، همینها باید دفاع کنند. در سوریه و عراق که جنگ میشود، همین ها به دفاع از اسلام و مرزهای کشور میروند. هرچه میشود همین افراد باید دفاع کنند ولی همیشه سنگ زیر آسیاب و گوشت قربانی همین سپاهیها و لباس شخصیهای مظلوم هستند.