eitaa logo
تکلیف بزرگ
573 دنبال‌کننده
654 عکس
692 ویدیو
186 فایل
🔸ارتباط @ste_gonabad5 جهت #روشنگری واجب فراموش شده.و #مطالبه گری فهرست کلی: https://eitaa.com/fatemi5/2772
مشاهده در ایتا
دانلود
👈مرحوم آیت الله العظمی مرعشی نجفی می گویند: 👌خونِ مثل خون این درخت، است. آن خونی که گفته شده نجس است، خون است، نه این خون ها، مثل خون نباتات. 👈بنابراین همه گریسته اند . مُلک عالم، ملکوت عالم، به خصوص آن هایی که بیشتر اهل بوده اند، مثل عالم ملائکه، آن ها بیشتر با مصیبت سید الشهدا(علیه السلام) درگیرند. 👌در روایت هست، سید ابن طاووس نقل می کند: وقتی حادثه عاشورا پیش آمد، ای در ملکوت عالم به پا شد که خدایا یک بنده مثل سیدالشهدا(علیه السلام) داری و این هم این گونه مورد تجاوز و ستم دشمنان قرار گرفته. 👈 خدای متعال سیمای مقدس امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) را به نشان داد و فرمود: 🌹«فَقالَ اللَّه عَزَّوَجَلَّ: بِذلِکَ الْقائِمِ انْتَقِمُ مِنْهُمْ». 🌹به واسطه این وجود مقدس و نورانی، انتقام این حادثه را می گیرم. آن گاه ملکوت عالم# آرام شد. ====== ◾️ملائکه در روز عاشورا: 👈در روایات متعددی در کامل الزیارات و غیر کامل الزیارات است که روز عاشورا ملائکه فوج می آمدند که از سیدالشهدا(علیه السلام) برای حضرت اجازه بگیرند. 👈حضرت نمی پذیرفت. چهار هزار ملک از ناحیه خدای متعال اذن گرفتند و برای نصرت حضرت آمدند، منتها دیر رسیدند. وقتی رسیدند که کار تمام شده بود. 👈 زمانی رسیدند که سید الشهدا(علیه السلام) به شهادت رسیده بود. 👈نقل است که این چهار هزار ملک در کربلا و تا ظهور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) آن جا هستند تا در کنار حضرت باشند. 👈عجیب این است که این چهار هزار ملک، صبح و شب مشغول هستند. این یعنی چه؟ این حادثه هزار و چند صد سال قبل اتفاق افتاده و این ها هنوز گریه می کنند. 👈در روایتی در کامل الزیارات نقل شده که آن قدر این ها بر امام حسین(علیه السلام) گریه می کنند که وقتی ملائکۀ روز و شب پستشان عوض می شود و جایشان را تغییر می دهند، می خواهند با این ها بیایند و صحبت کنند؛ این ها طوری مشغول عزاداری هستند که وگو با این ملائکه نیست. ◾️گریه انبیا ء برای عاشورا 👌تقریباً همۀ انبیای اولوالعزم به نحوی با ماجرای امام حسین(علیه السلام) آشنا بودند و بر این گریستند و از این گریه متنعّم و بهره مند بودند. 👈. بی دلیل پیغمبر خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) گریه نمی کند. خدای متعال برای انبیایش روضه سید الشهدا(علیه السلام) را خوانده است. 👌نقل است خدای متعال با اشاره، یک روضه برای (علیه السلام) خوانده است. 👌سه روز جناب زکریا(علیه السلام) در را به روی خودش بست و مشغول عزاداری شد و با احدی صحبت نکرد. 👈بعد هم از خدای متعال تقاضا کرد که خدایا یک فرزند به من عطا کن که فوق العاده باشد. 👈محبت او را در دل من قرار بده و به من توفیق بده این فرزند در راه تو به شهادت برسد و من در مصیبت نبی خاتم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) بر وجود مقدس سید الشهدا(علیه السلام) شریک بشوم. 👈خدای متعال چند حرف برای او نقل کرده. جبرئیل(علیه السلام) فرمود: «کهیعص». همین پنج حرف. کربلا و یزید و عطش، سید الشهدا(علیه السلام) و صبر سید الشهدا(علیه السلام) و شهادت سیدالشهدا(علیه السلام). ذکریا(علیه السلام) سه روز غذا نخورد و در را به روی خودش بست و مشغول عزاداری شد. ◾️شعر محتشم: این شعری که روی کتیبه ها می نویسند و در مُحرم بر در و دیوارها می زنند، اشعار محتشم است. اشعار ارزشمندی است. محتشم شاعری است که در اواخر قرن نهم می زیست. مهم ترین شعری که دارد، همین ترجیع بند است که برای امام حسین(علیه السلام) دارد؛ گرچه دیوان مفصلی دارد. آن گونه که نقل است این اشعار را به اشارت نبی خاتم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) گفته است. حضرت در خواب به او گلایه کرده اند، تو که شعر می گویی، چرا برای فرزند من مرثیه نمی گویی. گفت: آقا! نمی توانم. حضرت فرمودند: این طور بگو باز این چه شورش است که در خلق عالم است. نقل است که محتشم بیدار شد و این اشعار را گفته: باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است. یکی یکی مصیبت ها را گفته و بیان کرده. ماجرای گریۀ ماهی ها و پرنده ها که در روایات آمده، بسیار زیبا به نظم آورده است. در بارگاه قدس که جای ملال نیست سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است واقعاً این طور است. همه گریسته اند. حتی یک بیتی است که من آن را در دیوان وی ندیدم، ولی در کتابی درباره تشرّفات محضر امام عصر(عجل الله تعالی فرجه) نقل شده، محتشم اشعارش را گفت تا به این جا رسید. (اعتقاد امامیه این است که صفاتِ مخلوق در خدا نیست. روایات فراوانی داریم که مواظب باشید خدا را به مخلوقاتش تشبیه نکنید. در روایات فراوان آمده که مواظب باشید بین تعطیل و تشبیه حرکت کنید. نه معرفت خدا ر ا تعطیل و نه خدا را تشبیه کنید.) مضمون آن این بود که خدای متعال غصه دار است. پیداست که می خواست
2⃣روایت دوم: 👈در روایت است موسی کلیم(علیه السلام)، چهل شبانه روز طور رفته، چون به او وعده دیدار داده بودند. 👈چهل شبانه روز در انتظار این وعده و چیزی نخورد و نیاشامید؛ یک وعده دیدار به او داده بودند. 👈می گویند یک کسی ادعای محبت می کرد؛ داشت. 👈بعد از مدت ها محبوبش به او وعده ملاقات داد. فلان جا می آیی، فلان ساعت، سر شب؛ سر شب آمد، این هم از دور او را می پایید. نشست، نشست، نشست. دم صبح برد. آمد یک مشت ریخت در دامنش و رفت. تو برو گردو بازی کن، تو از محبت چه می فهمی؟ 👌 محب که خوابش نمی برد. آدم محب سر موعد خوابش می برد؟ حالا کمی دیر شد. به تو وعده داده اند، باید غافل شوی؟ باید خوابت ببرد؟ 3⃣روایت سوم: 🌹در روایات هست که خدای متعال می فرماید: می گوید کسی که بگوید من خدا را دوست دارم و شب . مگر محبوب از گفت وگو با محبوبش سیر می شود؟ 👈بدش می آید که شب می خوابد. محبت ولی خدا، دیگری از محبت است. 👈 اصلاً از این نوع محبت ها نیست. انسان را زیر و رو می کند. 👈 اکسیر است. اگر آن محبت آمد، این محبت طریق مصیبت است. 👈یکی از ریشه های ، محبت است. محبت، مصیبت را در دل انسان ایجاد، منتقل می کند. 👈به میزان محبتی که انسان پیدا می کند مصیبت می شنود. وقتی کسی به می آید، آدم می شود؛ وقتی کسی از دنیا می رود، غصه می خورد. این صفت است. گفته اند زاهد باشید. محبت ولیِّ خدا خوب است و آدم را می کند. 👈 اصلاً هم به محبت دنیا ربطی ندارد. لذا کسی که محبت امام حسین(علیه السلام) در دلش آمد و اهل این شد، به میزان درجه اش، هزار سال دیگر هم که بگذرد، گریه می کند. 👈عاشورا تمام شدنی نیست. مگر عاشورا برمی گردد؟ قیامت هم که بیاید، مگر عاشورا برمی گردد؟ بالاخره این جنایات واقع شده. لذا 👌در روایت هست، آن هایی که برای امام حسین(علیه السلام) عزاداری می کنند، یک عده شان در دور امام حسین(علیه السلام) حلقه می زنند. 4⃣روایت چهارم: 🌹در کامل الزیارات هست، مردم در محشر حساب و کتاب پس می دهند. این ها دور امام حسین(علیه السلام) هستند. آن چنان غرق در کرامت خدا هستند که هرچه پیغام از بهشت برایشان می آید که بلند شوید، می گویند نه نمی شود. 🌹به یعقوب(علیه السلام) می گویند: یک بچه ای نه بود و چهل سال قبل او را در چاه انداختند و تو هنوز گریه می کنی؟! فرمود: 👌«یا بَنِیَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ یُوسُفَ وَ أَخیهِ وَ لا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ».[10] 👌این خاصیت محبت است. یوسف(علیه السلام) پیراهن را داد و گفت کنعان ببرید و به چشم پدر بمالید تا بینا شود. همین که پیراهن را در مصر از صندوق بیرون آوردند و به دست برادرها دادند، یعقوب(علیه السلام) در کنعان می گوید: «قالَ أَبُوهُمْ إِنِّی لَأَجِدُ ریحَ یُوسُفَ لَوْ لا أَنْ تُفَنِّدُونِ».[11] اگر مرا متهم نکنید، اگر نگویید است، دارم بوی یوسف(علیه السلام) را می شنوم. محب این گونه است. 👈جابر در اربعین به کربلا آمد. یک نقل این است که می گوید دیدم نزدیک قبور که رسید، نشست روی زمین و هی ها را برمی دارد و می بوید. به یک نقطه ای که رسید، خاک را برداشت و بویید و خودش را روی خاک ها انداخت. 👈 آن قدر گریست تا غش کرد. متوجه شد مرقد مطهر سید الشهدا(علیه السلام) است. 👈 اگر محبت امام حسین(علیه السلام) بیاید، آدم می فهمد، گریه برای امام حسین(علیه السلام) بس است یا بس نیست. 👈میان عاشق و معشوق رمزی است چه داند آنکه اشتر می چراند؟ 👈به امام سجاد(علیه السلام) می گویی گریه نکن؟ تو چه می فهمی امام سجاد(علیه السلام) چه می کشد. فرمود: یک فرزندش از جلو چشمش دور شده بود، ولی مگر یک فرزند بود؟ ولیِّ خدا بود، محبتِ ولی خداست. این محبتِ دیگری است.