eitaa logo
شعر مداحی و مرثیه اهلبیت
4.1هزار دنبال‌کننده
70 عکس
67 ویدیو
36 فایل
فهرست https://eitaa.com/fatemi8/100 محرم https://eitaa.com/fatemi8/484 فهرست روضه ومداحی کانال اصلی https://eitaa.com/fatemi222/6620 اشعارویژه سفر عتبات https://eitaa.com/fatemi414/277
مشاهده در ایتا
دانلود
قلب مرا نرم کرد، دیدۀ بارانی‌ام تر شده سجاده از اشک پشیمانی‌ام از همه دل‌رحم‌تر، از همه نزدیک‌تر هرچه برنجانمت باز نمی‌رانی‌ام از تو چه پنهان پر از حسرت دنیا شدم از تو چه پنهان پر از بی ‌سر و سامانی‌ام عمر تباه مرا، بار گناه مرا باز بدان ای رئوف از سر نادانی‌ام بندۀ شرمنده‌ات عاشق تو بود و هست خواه ببخشایی‌ام، خواه بسوزانی‌ام ✍️ حسین_عباس‌_پور
✍ مناجات السّلامُ عَلی السَّیفِ الشّاهِر و القَمَر الزّاهِر و النّورِ الباهِر گذری نیست در این باغ ، که دیوار نشد کلبه ای نیست در این دشت ، که آوار نشد سینه‌ی تنگ من از دوده‌ی اندوه پُر است غُصّه‌ای در دلم اینگونه تلنبار نشد آخر و عاقبت دوری یوسف ، کوری ست بی جهت دیده‌ی یعقوبِ نبی ، تار نشد سعی کردم که دلم را بخری ، سود نداشت بخت با ظرف ترک‌خورده‌ی من یار نشد گیر افتاده ام از دست گناهان خودم هیچ‌کس مثل من این‌قدر گرفتار نشد آبروریزی من قلب تو را درد آورد آه! این پست کجا مایه‌ی آزار نشد؟! با همین بی خِرَدی سخت هواخواهِ تواَم عاشقت جذبِ زبان‌بازی اغیار نشد خواب دیدم که کف پای تو را می بوسم حیف شد دیدن رویای تو تکرار نشد شُغل اجدادی من گریه بر اجداد شماست چشمم از داغ تو یک ثانیه بی کار نشد در سرم عطر شبستان نجف پیچیده هیچ صحنی ، حرم حیدر کرار نشد لب به انگور ضریحش نَزَنم ، می میرم خواستم ترک شود عادتم ، انگار نشد! قبل مُردن برسانید مرا پیش حسین تا نگویند که او لایق دیدار نشد جان آن ساقی لب‌تشنه‌ی بی دست ،بیا... یَلی اندازه ی او اُسوه‌ی ایثار نشد ▪️ ▪️ پسر اُمّ بَنین آب شد از داغِ فرات عرق شرم به پیشانی اش انکار نشد قَدِ عباس سرآخر قَدِ اصغر شده بود... هرچه کردند ، بدن ، شکلِ علمدار نشد بردیا محمدی 📍اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت https://eitaa.com/fatemi222/6620
✍️ مناجات أَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذی لا إِلـهَ إِلاّ هو الْحَیُّ الْقَیُّومُ ، الرَّحْمنُ الرَّحیمُ ، بَدیعُ السَّماواتِ وَ الأَرْضِ ، مِنْ جِمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی و إِسْرافی عَلی نَفْسی وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ بینوا دستش نگیری بینواتر میشود این گدا را گر کنی طردش گداتر میشود های و هوهای خطاکار از سر بیچارگی است زود تحویلش نگیری بی حیاتر میشود آن جوانی که جوانی داده از دست آمده قامتم زیر گنه هر روز، تاتر میشود سائلی یک لاقبا پشت در این خانه است رد کنی او را اگر، یک لاقباتر میشود دست و پا گم کرده ام، چون دست و پاگیرت شدم گر نبخشی، بنده ات بی دست و پاتر میشود دست خالی مرا زهرا تصدّق می کند هرکه محتاجش شود، حاجت رواتر میشود با بدی هایم کنار آمد فقط شخصِ علی طفلِ شرمنده ز بابا دلرباتر میشود جانِ من بیتابِ وادی السلامِ حیدر است بین قبرم لطف مولا، برملاتر میشود سفره را با گریه می چینند خوبانت ولی سفره ات با روسیاهان باصفاتر میشود من به استقبال ماه توبه رفتم با حسین چون که با ارباب، آدم، باخداتر میشود روزه داران! شاه، عطشان و گرسنه کُشته شد پس بیادش نوکرِ او کم غذاتر میشود با نوک سرنیزه ها بر روی جسمش می روند آن لباس کهنه دارد نخ نماتر میشود پیش مادر، بسکه می تازند مرکب ها بر او استخوان سینه ی او جابجاتر میشود ساربان کمتر بکِشِ انگشترش را نیمه شب بند، بندِ دست او از هم جداتر میشود رضا دین پرور https://eitaa.com/fatemi8