eitaa logo
هیأت خواهران فاطمیون قم
299 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
42 فایل
این کانال مربوط به هیأت خواهران فاطمیون قم زیر نظر سازمان تبلیغات اسلامی می‌باشد. ارتباط با ما: @fatemiioon251 کلیپ‌های کوتاه @cilip_f کانال آرشیو صوت‌ها @arshivesout صفحه آپارات https://www.aparat.com/fatemiioon135 https://eitaa.com/fatemiioon128
مشاهده در ایتا
دانلود
با سلام. خانواده های محترمی که فرزند سوم و یا بیشترشان متولد ۱۴۰۱ میباشد جهت دریافت هدیه مقام معظم رهبری (ستاد اجرایی فرمان امام ره )شامل بسته لبخند مادری (پوشاک و ملزومات کودک تا دوسالگی) در روزهای شنبه تا چهارشنبه ساعات ۸تا ۱۶به آدرس خ لواسانی بین کوچه ۲۷ و ۲۹ ستاد اجرایی استان قم، همراه با مدارک شناسایی والدین و کودک به آقای روزخوش مراجعه کنند. این هدیه هیچ قیدی ندارد. 14 ربیع الثانی/ 18 ابان 1401____
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑 قسمت 5⃣پنجم از سخنان استاد در اولین همایش محاکمه : 🔸 آیا حضور روح حسن روحانی را در دولت فعلی نمی‌بینیم❓ 🔸 دبیران هر سه شورای‌عالی فضای مجازی و انقلاب فرهنگی و امنیت ملی را حسن روحانی انتخاب و منصوب کرده‼️ 🔸 تبلور حسن روحانی در فضای مجازی ما ابوالحسن ، تبلور حسن روحانی در فرهنگ ما سعید رضا عاملی و تبلور حسن روحانی در سیاست خارجی و امنیت ملی ما شمخانی است 🔸 هر سه محور اصلی جمهوری اسلامی یعنی فرهنگ، فضای مجازی و امنیت را منصوبین حسن روحانی دارند مدیریت می‌کنند #⃣ http://eitaa.com/fatemiioon_news
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اولین سخنرانی امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)پس از اللهم عجل لولیک الفرج و فرجنا به http://eitaa.com/fatemiioon_news
✴️ پنجشنبه 👈 ۱۹ آبان /عقرب ۱۴۰۱ 👈 ۱۵ ربیع الثانی ۱۴۴۴👈۱۰ نوامبر ۲۰۲۲ 🎇 امور دینی و اسلامی👇 ❇️ روز خوش یُمن و خوبی برای امور زیر است: ✅امور ازدواجی خواستگاری عقد و عروسی ✅مسافرت ✅تجارت و داد و ستد ✅انجام معاملات کلان ✅شکار و صید و دام گذاری ✅و دیدار با روسا و درخواست از آن‌ها است. 🤒 مریض امروز زود خوب می‌شود. 👶 زایمان خوب نیست. 🚘 مسافرت: سفر خیلی خوب است. 🔭احکام نجوم👇 🌗 امروز قمر در برج جوزا و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است: ✳️آغاز کتابت و نگارش کتاب ✳️نو بریدن و پوشیدن ✳️مشارکت و امور شراکتی ✳️آغاز آموزش و امور تعلیمی مثل رانندگی ✳️خرید کردن ✳️معامله ملک ✳️مبادله اسناد و قباله و قولنامه کردن ✳️و ارسال کالاهای تجاری نیک است. ❤️ امشب: امشب (شبِ جمعه)، فرزند پس از فضیلت نماز عشاء امید است از ابدال و یاران امام عصر علیه السلام گردد إن‌شاءألله. 💇‍♂ اصلاح سر و صورت👇 طبق روایات، (سر و صورت) در این روز ماه قمری، باعث سرور و شادی می‌شود. 💉حجامت فصد👇 و فصد سلامت آفرین است. 🙄 تعبیر خواب👇 خوابی که (شب جمعه) دیده شود تعبیرش طبق آیه‌ی ۱۶سوره مبارکه "نحل" است. و علامات و بالنجم هم یهتدون... و مفهوم آن این است که برای خواب بیننده حالتی غیر از آن حالتی که داشت روی دهد و از جانب شخص خوب و بزرگی به عظمت و بزرگی برسد إن‌شاءألله و شما مطلب خود را دراین مضامین قیاس کنید. ✂️ ناخن گرفتن👇 🔵 پنجشنبه برای ، روز خیلی خوبی‌ست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است. 👕👚 دوخت و دوز👇 پنجشنبه برای بریدن و دوختن روز خوبی‌ست و باعث می‌شود شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد. ✴️️ وقت استخاره👇 در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر (وقت خوابیدن) ❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه موجب رزق فراوان می‌گردد. 💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸 زندگیتون مهدوی 🌸 📚 منابع مطالب ما: 📔تقویم همسران https://eitaa.com/fatemiioon128
هیأت خواهران فاطمیون قم
داستان واقعی👇👇👇 #رمان #فرار_از_جهنم نویسنده: #شهیدسیدطاهاایمانی #داستان_واقعی #فرار_از_جهنم قسمت
داستان واقعی👇👇👇 نویسنده: قسمت بیست و هفتم: به من اعتماد کن روز قدس بود ... صبح عین همیشه رفتم سر کار ... گوشی روی گوش، مشغول گوش دادن قرآن، داشتم روی ماشین یه نفر کار می‌کردم ... اما تمام مدت تصویر حنیف و حرف‌های سعید توی سرم بود ... . . ازش پرسیدم: _از کاری که کردی پشیمون نیستی؟ ... خیلی محکم گفت: _نه، هزار بار هم به اون شب برگردم، بازم از اون زن دفاع می‌کنم ... حتی اگر بدتر از اینم به سرم بیاد... . . ولی من پشیمون بودم ... خوب یادمه ... یه پسر بیست و دو سه ساله، ماشین کارل رو ندید و محکم با موتور خورد بهش... در چپش ضربه دید ... کارل عاشق اون ماشین نو بود ... . اسلحه‌اش رو از توی ماشین در آورد ... نمی‌دونم چند تا گلوله توی تنش خالی کرد ... فقط یادمه کف خیابون خون راه افتاده بود ... همه براش سوت و کف می‌زدن ... من ساکت نگاه می‌کردم ... خیلی ترسیده بودم ... فقط ۱۵ سالم بود ... . . شاید سرگذشت‌ها یکی نبود ... اما اون بچه‌هایی رو که مسلمان‌ها شعارش رو می‌دادن ... من با گوشت و پوست و استخوانم وحشت، تنهایی و بی کسی شون رو حس می‌کردم ... . ترس، ظلم، جنایت، تنهایی، توی مخروبه زندگی کردن ... این‌ها چیزهایی بود که سعی داشتم فراموش شون کنم ... اما با اون حرف‌ها و تصاویر دوباره تمامش برگشت ... . . اعصابم خورد شده بود ... آچار رو با عصبانیت پرت کردم توی دیوار و داد زدم ... لعنت به همه تون ... لعنت به تو سعید ... . . رفتم توی رختکن ... رئیس دنبالم اومد ... _کجا میری استنلی؟ ... باید این ماشین رو تا فردا تحویل بدیم. همین جوری هم نیرو کم داریم ... . همین طور که داشتم لباسم رو عوض می‌کردم گفتم: _نگران نباش رئیس، برگردم تا صبح روش کار می‌کنم ... قبل طلوع تحویلت می‌دم ... . _می‌تونم بهت اعتماد کنم؟ ... . . اعتماد؟ ... اولین بار بود که یه نفر روم حساب می‌کرد و می‌خواست بهم اعتماد کنه ... محکم توی چشم‌هاش نگاه کردم و گفتم: _آره رئیس، مطمئن باش می‌تونی بهم اعتماد کنی ... ادامه دارد... https://eitaa.com/fatemiioon128
هیأت خواهران فاطمیون قم
داستان واقعی👇👇👇 #رمان #فرار_از_جهنم نویسنده: #شهیدسیدطاهاایمانی #داستان_واقعی #فرار_از_جهنم قسمت
داستان واقعی👇👇👇 نویسنده: قسمت بیست و هشتم: شرکت کنندگان روز عید فطر بود ... مرخصی گرفتم ... دلم می‌خواست ببینم چه خبره ... . . یکی از بچه‌ها توی آشپزخانه مسجد، داشت قرآن تمرین می‌کرد ... مسابقه حفظ بود ... تمام حواسم به کار خودم بود که یکی از آیات رو غلط خوند ... ناخودآگاه، تصحیحش کردم و آیه درست رو براش خوندم ... . با تعجب گفت: استنلی تو قرآن حفظی؟ ... . منم جا خوردم ... هنوز توی حال و هوای خودم بودم و قبلا هرگز هیچ کدوم از اون کلمات عربی رو تکرار نکرده بودم ... اون کار، کاملا ناخودآگاه بود ... . . سعید با خنده گفت: اینقدر که این قرآن گوش می‌کنه عجیب هم نیست ... توی راه قرآن گوش می‌کنه ... موقع کار، قرآن گوش می‌کنه ... قبلا که موقع خواب هم قرآن، گوش می‌کرد ... هر چند الان که دیگه توی مسجد نمی‌خوابه، دیگه نمی‌دونم ... . . حس خوبی داشت ... برای اولین بار توی کل عمرم یه نفر داشت ازم تعریف می‌کرد ... . . روز عید، بعد از اقامه نماز، جشن شروع شد ... . سعید مدام بهم می‌گفت: تو هم شرکت کن. مطمئن باش اول نشی، دوم یا سوم شدنت حتمیه ... اما من اصلا جسارتش رو نداشتم ... جلوی اون همه مسلمان... کلماتی که اصلا نمی‌دونستم چی هستن ... من عربی بلد نبودم و زبان من و تلفظ کلماتش فاصله زیادی داشت ... . . مجری از پشت میکروفن، اسامی شرکت کننده‌ها رو می‌خوند که یهو ... سعید از عقب مسجد بلند گفت ... یه شرکت کننده دیگه هم هست ... و دستش رو گذاشت پشتم و من رو هل داد جلو ... ادامه دارد... https://eitaa.com/fatemiioon128
✴️ جمعه 👈 ۲۰ آبان 👈 عقرب ۱۴۰۱ 👈۱۶ ربیع الثانی ۱۴۴۴👈۱۱ نوامبر ۲۰۲۲ 🏛مناسبت‌های اسلامی و دینی👇 📛امروز برای امور زیر مناسب نیست: 📛مسافرت 📛جابجایی و نقل و انتقال 📛و دیدار روسا خوب نیست. ✈️مسافرت خوف حادثه دارد و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد. 👶برای زایمان مناسب و نوزاد عاقل باشد. 🔭 احکام و اختیارات نجومی👇 🌓امروز قمر در برج جوزا و برای امور زیر مناسب است. ✳️آغاز کتابت و نگارش کتاب ✳️نو بریدن و نو پوشیدن ✳️مشارکت و امور شراکتی ✳️آغاز آموزش و امور تعلیماتی ✳️خرید کردن ✳️معامله ملک و خانه ✳️مبادله اسناد و قباله و قولنامه کردن ✳️و ارسال کالاهای تجاری نیک است. ❤️ انعقاد نطفه و مباشرت. ❤️امروز... مباشرت پس از فضیلت نماز عصر استحباب ویژه دارد و محصول آن فرزندی است که از دانشمندان مشهور با شهرت جهانی گردد و برای سلامتی مفید است إن‌شاءألله. ❤️امشب...   برای در جمعه شب (شب شنبه)دستوری برای تاثیر آن بر فرزند وارد نشده. 💇‍♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات، (سر و صورت) در این روز خوب نیست و باعث حزن و اندوه می‌شود. 💉حجامت👇 خون دادن فصد و زالو انداختن... یا ، زالو انداختن خوب نیست باعث فرج و نشاط می‌شود. ✂️ ناخن گرفتن👇 جمعه برای ، روز بسیار  خوبی‌ست و مستحب نیز هست. روزی را زیاد ، فقر را برطرف، عمر را زیاد و سلامتی آورد. 👕👚  دوخت و دوز👇 جمعه برای بریدن و دوختن، روز بسیار مبارکی‌ست و باعث برکت در زندگی و طول عمر می‌شود. ✴️️ وقت استخاره👇 در روز جمعه از اذان صبح تا طلوع آفتاب و بعد از زوال ظهر تا ساعت ۱۶ عصر خوب است. 😴 تعبیر خواب... خواب و رویایی که امشب. (شبِ شنبه)دیده شود تعبیرش در آیه‌ی ۱۷ سوره مبارکه اسراء وکم اهلکنا من القرون من بعد نوح... و از مفهوم و معنای آن استفاده می‌شود که کاری که باعث آزردگی و حزن و اندوه خواب بیننده باشد پیش آید ولی عاقبت بخیر شود إن‌شاءألله. چیزی همانند آن قیاس گردد... کتاب تقویم همسران صفحه ۱۱۵ ❇️️ ذکر روز جمعه   اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهم ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۲۵۶ مرتبه موجب عزیز شدن در چشم خلایق می‌گردد. 💠 ️روز جمعه طبق روایات متعلق است به سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد 🌸زندگیتون مهدوی 🌸 📚 منابع مطالب تقویم همسران https://eitaa.com/fatemiioon128
هیأت خواهران فاطمیون قم
داستان واقعی👇👇👇 #رمان #فرار_از_جهنم نویسنده: #شهیدسیدطاهاایمانی #داستان_واقعی #فرار_از_جهنم قسمت
داستان واقعی👇👇👇 نویسنده: قسمت بیست و نهم: مسابقه بزرگ برگشتم با عصبانیت بهش نگاه کردم ... دلم می‌خواست لهش کنم ... مجری با خنده گفت ... بیا جلو استنلی ... چند جزء از قرآن رو حفظی؟ ... . . جزء؟ ... جزء دیگه چیه؟ ... مات و مبهوت مونده بودم ... با چشم های گرد شده و عصبانی به سعید نگاه می‌کردم ... . سرش رو آورد جلو و گفت: یعنی چقدر از قرآن رو حفظی؟... چند بخش رو حفظی؟ چند تا سوره؟ . . سوره چیه؟ مگه قرآن، بخش بخشه؟ ... . سری تکان دادم و به مجری گفتم: نمی‌دونم صبر کنید ... و با عجله رفتم پیش همسر حنیف ... اون قرآن ضبط شده، چقدر از قرآن بود؟ ... خنده‌اش گرفت ... همه‌اش رو حفظ کردی؟ ... آره ... پس بگو من حافظ ۳۰ جزء از قرآنم ... . . سری تکان دادم ... برگشتم نزدیک جایگاه و گفتم: من ۳۰ جزء حفظم ... . مجری با شنیدن این جمله، با وجد خاصی گفت: ماشاءألله یه حافظ کل توی مسابقه داریم ... . . مسابقه شروع شد ... نوبت به من رسید ... رفتم روی سن، توی جایگاه نشستم ... ضربان قلبم زیاد شده بود ... . داور مسابقه شروع کرد به پرسیدن ... چند کلمه عربی رو می‌گفت و من ادامه می‌دادم ... کلمات عربی با لهجه غلیظ انگلیسی ... همه در حالی که می‌خندیدند با صدای بلند ماشاء الله می‌گفتند ... . . آخرین بخش رو که خوندم، داور گفت: احسنت ... لطف می‌کنی معنی این آیه رو بگی ...؟ ادامه دارد... https://eitaa.com/fatemiioon128
هیأت خواهران فاطمیون قم
داستان واقعی👇👇👇 #رمان #فرار_از_جهنم نویسنده: #شهیدسیدطاهاایمانی #داستان_واقعی #فرار_از_جهنم قسمت
داستان واقعی👇👇👇 نویسنده: قسمت سی‌ام: بلد نیستم معنی؟ ... من معنی قرآن رو بلد نیستم ... . با تعجب پرسید ... یعنی نمی‌دونی این آیه‌ای که از حفظ خوندی چه معنایی داشت؟ ... . . تعجبم بیشتر شد ... آیه چیه؟ ... . با شنیدن این سوالم جمع بهم ریخت ... اصلا نمی‌دونستم هر مسلمانی این چیزها رو می‌دونه ... از توی نگاه شون فهمیدم به دروغم پی بردن... خیلی حالم گرفته شده بود ... به خودم گفتم تمام شد استنلی ... دیگه نمی‌ذارن پات رو اینجا بزاری ... . . از جایگاه بلند شدم ... هنوز به وسط سن نرسیده بودم که روحانی مسجد، بلندگو رو از داور گرفت ... استنلی، می‌دونی یه نابغه‌ای که توی این مدت تونستی قرآن رو بدون اینکه بفهمی حفظ کنی؟ ... . . بعد رو کرد به جمع و با لبخند گفت: می‌خندید؟ .... شماها همه با حروف و لغت‌های عربی آشنایی دارید ... حالا بیاید تصور کنید که می‌خواید یه کتاب 600 صفحه‌ای چینی رو فقط با شنیدنش حفظ کنید ... چند نفرتون می‌تونید؟ ... . . همه ساکت شده بودن و فقط نگاه می‌کردند ... یهو سعید از اون طرف سالن داد زد: من توی حفظ کردن کتاب‌های دانشگاهم هم مشکل دارم ... حالا می‌شه این ترم چینی نخونیم؟ ... و همه بلند خندیدن ... . . حاج آقا، نیم رخ چرخید سمت من ... نمی‌خواید یه کف حسابی براش بزنید؟ ... . و تمام سالن برام دست می‌زدند ... به زحمت جلوی بغضم رو گرفته بودم ... ادامه دارد... https://eitaa.com/fatemiioon128
هیأت خواهران فاطمیون قم
داستان واقعی👇👇👇 #رمان #فرار_از_جهنم نویسنده: #شهیدسیدطاهاایمانی #داستان_واقعی #فرار_از_جهنم قسمت
داستان واقعی👇👇👇 نویسنده: قسمت سی و یکم: خدای مرده همه رفتن ... بچه‌ها داشتن وسایل رو جمع و مسجد رو مرتب می‌کردن ... . یه گوشه ایستاده بودم ... حاج آقا که تنها شد، آستین بالا زد تا به بقیه کمک کنه ... رفتم جلو ... سرم رو پایین انداختم و گفتم: من مسلمان نیستم ... همون طور که سرش پایین بود و داشت آشغال‌ها رو توی پلاستیک می‌ریخت گفت: می‌دونم ... . . شوکه شدم ... با تعجب دو قدم دنبالش رفتم ... برگشت سمتم ... همون اوایل که دیدم اصلا حواست به نجس و پاکی نیست فهمیدم ... . بعد هم با خنده گفت: اون دفعه از دست تو مجبور شدم کل فرش‌های مسجد رو بشورم ... آخه پسر من، آدم با کفش از دستشویی میاد روی فرش؟ ... مگه ندیده بودی بچه‌ها دم در کفش‌هاشون رو در می‌آوردن ... خدا رحم کرد دیدم و الا جای نجس نمی‌شه نماز خوند ... . . سرم رو بیشتر پایین انداختم. خیلی خجالت کشیده بودم ... اون روز ده تا فرش بزرگ رو تنهایی شست ... هر چی همه پرسیدن؛ چرا؟ ... جواب نداد ... . من سرایدار بودم و باید می‌شستم اما از نجس و پاکی چیزی نمی‌دونستم ... از دید من، فقط یه شستن عادی بود ... برای اینکه من جلو نرم و من رو لو نده ... به هیچ کس دیگه‌ای هم اجازه نداد کمکش کنه ... ولی من فقط به خاطر دوباره شستن اون فرش‌های تمییز، توی دلم سرزنشش کردم ... . . خیلی خجالت کشیدم ... در واقع، برای اولین بار توی عمرم خجالت کشیدم ... همین طور که غرق فکر بودم، حاج آقا یهو گفت: راستی حیف تو نیست؟ ... اینقدر خوب قرآن رو حفظی اما نمی‌دونی معنیش چیه ... تا حالا بهش فکر نکردی که بری ترجمه‌اش رو بخونی ببینی خدا چی گفته؟ ... . برام مهم نیست یه خدای مرده، چی گفته ... ترجیح می‌دم فکر کنم خدایی وجود نداره تا اینکه خدایی رو بپرستم که مسبب نکبت و بدبختی‌های زندگی منه... ادامه دارد... https://eitaa.com/fatemiioon128
هیأت خواهران فاطمیون قم
داستان واقعی👇👇👇 #رمان #فرار_از_جهنم نویسنده: #شهیدسیدطاهاایمانی #داستان_واقعی #فرار_از_جهنم قسمت
داستان واقعی👇👇👇 نویسنده: قسمت سی و دوم: گاو حیوان مفیدی‌ست هنوز چند قدم ازش دور نشده بودم که بلند وسط مسجد داد... هی گاو ... همه برگشتن سمت ما ... جا خورده بودم ... رفتم جلو و گفتم: با من بودی؟ ... باور نمی کردم آدمی مثل حاج آقا، چنین حرفی بزنه ... بله با شما بودم ... چی شده؟ ... بهت برخورد؟ ... . هنوز توی شوک بودم ... . چرا بهت برخورد؟ ... مگه گاو چه اشکالی داره؟ ... . دیگه داشتم عصبانی می‌شدم ... خیله خوب فهمیدم، چون به خدات این حرف رو زدم داری بهم اهانت می‌کنی ... . . اصلا فکرش رو هم نمی‌کردم چنین آدمی باشه ... بدجور توی ذوقم خورده بود ... به خودم گفتم تو یه احمقی استنلی ... چطور باهاش همراه شده بودی؟ ... در حالی که با تحقیر بهش نگاه می‌کردم ازش جدا شدم ... . . مگه فرق تو با گاو چیه که اینقدر ناراحت شدی؟ ... . دیگه کنترلم رو از دست دادم ... رفتم توی صورتش ... ببین مرد، به الانم نگاه نکن که یه آدم آرومم ... سرم رو می‌اندازم پایین، میام و می‌رم و هر کی هر چی می‌گه، می‌گم چشم ... من یه عوضیم پس سر به سر من نزار ... تا اینجاشم فقط به خاطر گذشته خوب مون با هم، کاری بهت ندارم ... . . بچه‌ها کم کم داشتن سر حساب می‌شدن بین ما یه خبری هست ... از دور چشم شون به من و حاجی بود ... . گاو حیوون مفیدیه ... گوشت و پوستش قابل استفاده است... زمین شخم می‌زنه ... . دیگه قاطی کردم ... پریدم یقه‌اش رو گرفتم ... . زورشم از تو بیشتره ... . . زل زدم تو چشم‌هاش ... فکر نکن وسط مسجدی و این‌ها مراقبت ... بیشتر از این با اعصاب من بازی نکن ... . ادامه دارد... https://eitaa.com/fatemiioon128
✴️ شنبه 👈 ۲۱ آبان / عقرب ۱۴۰۱ 👈۱۷ ربیع الثانی ۱۴۴۴👈 ۱۲ نوامبر۲۰۲۲ 🌙 احکام دینی و اسلامی👇 ❇️ امروز برای امور زیر مناسب است: ✅خواستگاری عقد و عروسی ✅خرید کردن ✅ختنه کودک ✅شراکت و امور شراکتی ✅نوشتن قرار دادهای تجاری ✅درختکاری ✅امور زراعی و کشاورزی ✅و دیدار روسا خوب است. 🚘مسافرت خوب نیست و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد. 👶 زایمان مناسب و نوزاد خوشبخت و زندگی پاکی خواهد داشت إن‌شاءألله. 🔭 احکام و اختیارات نجومی👇 🌓 امروز قمر در برج سرطان و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است: ✳️امور زراعی و کشاورزی ✳️بذر افشانی و کاشت ✳️غرس درخت ✳️خرید رفتن ✳️معامله املاک و مستقلات ✳️آغاز نگارش کتاب مقاله و پایان نامه ✳️استحمام ✳️و حفر چاه و قنات نیک است. 🔲 این اختیارات تنها یک سوم مطالب سررسید همسران است بقیه امور را در تقویم مطالعه بفرمایید. ❤️انعقاد نطفه و مباشرت👇 امشب: (شب یکشنبه)، حکمی مبنی بر کراهت یا استحباب وارد نشده است. 💇‍♂  اصلاح سر و صورت👇 طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری، میانه است. 💉💉 حجامت، فصد زالو انداختن در این روز از ماه قمری، باعث صحت بدن است. 😴😴 تعبیر خواب امشب: خواب و رویایی که شب یکشنبه دیده شود تعبیرش از ایه ۱۸ سوره مبارکه "کهف" است. و تحسبهم ایقاظا و هم رقود... و چنین برداشت می‌شود که خانه‌ای جدید یا ملکی جدید در تصرف خواب بیننده در می‌آید إن‌شاءألله شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. ✂️ ناخن گرفتن👇 شنبه برای ، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد. 👚👕دوخت و دوز👇 شنبه برای بریدن و دوختن، روز مناسبی نیست آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست.(این حکم شامل خرید لباس و پوشیدن نمی‌شود) 🙏🏻 استخاره👇 وقت در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر. 📿 ذکر روز شنبه ،یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه 📿 ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه که موجب غنی و بی نیاز شدن می‌گردد. 💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 📚 منبع مطالب: تقويم همسران https://eitaa.com/fatemiioon128
۲۰۲۲۱۱۱۲۰۱۱۸۲۶.mp3
4.88M
امام خمینی فرمودند حفظ نظام اسلامی از اوجب واجبات است حتی مهمتر از حفظ جان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف چرا؟ https://eitaa.com/fatemiioon128
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷حفظ جمهوری اسلامی از حفظ جان امام عصر اهمیتش بیشتر است.. 🌹امام روح الله خمینی 👆چون امام هم جانش را فدای زنده ماندن اسلام میکند. https://eitaa.com/fatemiioon128
۲۰۲۲۱۱۱۲۱۳۴۹۵۴.mp3
8.99M
امام خمینی فرمودند حفظ نظام اسلامی از اوجب واجبات است حتی مهمتر از حفظ جان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف چرا؟ قسمت دوم نکته‌ی بسیار مهم https://eitaa.com/fatemiioon128
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️مژده نزدیک بودن در خواب محمد تهرانی مقدم از برادر شهیدش 👌بسیار جالب و شنیدنی از دست ندید 🌷شهیدحسن تهرانی مقدم به همراه تعدادی از همکارانش در روز ۲۱ آبان سال ۹۰ در پادگان حضرت امیرالمومنین(علیه‌السلام)‌ ملارد و در حال آماده‌سازی آزمایش موشکی بر اثر انفجار زاغه مهمات، به یاران شهید خود پیوست 🌷یاد شهدا با صلوات https://eitaa.com/fatemiioon128
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آموزش انرژی درمانی حقیقی و مدیتیشن بدون عارضه! 🔻قوی ترین سبک انرژی درمانی در دنیا 🔻بدون ریسک افتادن در دام فرقه های انحرافی و خطرناک مثل عرفان حلقه و... 🔻بدون نیاز به استاد غیر معصوم! https://eitaa.com/fatemiioon128
✴️ یکشنبه👈 ۲۲ آبان / عقرب۱۴۰۱ 👈۱۸ ربیع الثانی ۱۴۴۴👈۱۳ نوامبر ۲۰۲۲ 🌙احکام دینی و اسلامی👇 ❇️اول تشرین ثانی: سی و یک روز است از نوشیدن زیاد آب در شب هنگام خودداری شود. از حمام رفتن و مجامعت کم شود. اول صبح نوشیدن آب گرم به صلاح است. از خوردن سبزی‌هایی مانند کرفس و نعناع اجتناب شود. ❇️امروز روز خوبی برای امور زیر است: ✅مسافرت ✅معاملات و تجارت ✅خرید رفتن ✅امور زراعی و کشاورزی ✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن ✅خرید ملک و خانه ✅و امور شراکتی و مشارکت خوب است. 👼مناسب زایمان و نوزاد زندگی خوبی خواهد داشت إن‌شاءألله. 🚘سفر: مسافرت خوب است. 🔭 احکام نجوم👇 🌓امروز: قمر در برج سرطان است و از نظر نجومی برای امور زیر نیک است: ✳️امور زراعی و کشاورزی ✳️خرید کردن ✳️معاملات ملکی ✳️آغاز نویسندگی و نگارش کتاب مقاله و پایان نامه ✳️بذر افشانی و کاشت ✳️غرس درخت ✳️حفر چاه و کانال و قنات ✳️و استحمام خوب است. 🔲 این مطالب تنها یک سوم اختیارات سررسید تقویم همسران است بقیه امور را در تقویم مطالعه بفرمایید. 💇‍♂ اصلاح سر و صورت👇 طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری، باعث غم می‌شود. 💉🌡 #زالو انداختن در این روز، از ماه قمری، موجب قوت بدن می‌شود. ❤️مباشرت: مباشرت امشب برای صحت جسم مفید و فرزند حاصل از آن حافظ قرآن گردد إن‌شاءألله. 😴😴تعبیر خواب: خوابی که امشب(شب دوشنبه) دیده شود طبق آیه‌ی ۱۹ سوره مبارکه "مریم علیها السلام" است. قال انما انا رسول ربک لاهب لک غلاما زکیا... و چنین استفاده می‌شود که فردی از جانب بزرگی نزد خواب بیننده بیاید و خبرهای خاطر خواه و دلپسند بیاورد و به این صورت مطلب خود رو قیاس کنید. ✂️ ناخن گرفتن: یکشنبه برای ، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد. 👕👚 دوخت و دوز: یکشنبه برای بریدن و دوختن روز مناسبی نیست. طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود‌(این حکم شامل خرید لباس نیست) ✴️️ استخاره: وقت در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب ❇️️ ذکر روز یکشنبه: یا ذالجلال والاکرام  ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه که موجب فتح و نصرت یافتن می‌گردد. 💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به و سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸به امید پرورش نسلی مهدوی إن‌شاءألله🌸 📚 منابع مطالب👇 کتاب تقویم همسران https://eitaa.com/fatemiioon128
هیأت خواهران فاطمیون قم
داستان واقعی👇👇👇 #رمان #فرار_از_جهنم نویسنده: #شهیدسیدطاهاایمانی #داستان_واقعی #فرار_از_جهنم قسمت
داستان واقعی👇👇👇 نویسنده: قسمت سی و سوم: انتخاب بچه‌ها حواسشون به ما بود ... با دیدن این صحنه دویدن جلو ... صورتش رو چرخوند طرف‌شون ... برید بیرون، قاطی نشید ... . یه کم به هم نگاه کردن ... مگه نمی‌گم از مسجد برید بیرون؟... دل دل کنان و با تردید رفتن بیرون ... . . زل زد توی چشم‌هام ... تو می‌فهمی، شعور داری، فکر می‌کنی ... درست یا غلط تصمیم می‌گیری ... اختیار داری الان این وسط من رو خفه کنی یا لباسم رو ول کنی .... ولی اون گاو؛ نه ... هر چقدر هم مفید باشه با غریزه زندگی می‌کنه ... بدون عقل ... بدون اختیار ... اگر شعور و اختیار رو ازت بگیرن، فکر می کنی کی بهتر و مفیدتره ... تو یا گاو؟ ... . . هم می‌فهمیدم چی می‌گه ... هم نمی‌فهمیدم ... . . من نمی‌دونم چی بهت گذشته و چه سرنوشتی داشتی... اما می‌دونم؛ ما این دنیا رو با انتخاب‌های غلط به گند کشیدیم ... ما تصمیم گرفتیم که غلط باشیم پس جواب‌ها و رفتارهامون غلط می‌شه ... و گند می‌زنیم به دنیایی که سهم دیگران هم هست ... مکث عمیقی کرد ... حالا انتخاب تو چیه؟ ... . یقه‌اش رو ول کردم ... . . خم شد، کت کتانم رو از روی زمین براشت، داد دستم و گفت ... به سلامت ... . من از در رفتم بیرون و بچه‌ها با حالت نگران و مضطرب دویدن داخل ... . . برگشتم خونه ... خیلی به هم ریخته و کلافه بودم ... ولو شدم روی تخت ... تمام روز همون طور داشتم به حرف‌هاش فکر می‌کردم ... به اینکه اگر مادرم، انتخاب دیگه‌ای داشت ... اگر من، از پرورشگاه فرار نکرده بودم ... اگر وارد گروه قاچاق نشده بودم ... اگر ... اگر ... تمام روز به انتخاب‌هام فکر کردم ... و اینکه اون وقت، می‌تونستم سرنوشت دیگه‌ای داشته باشم؟ ... چه سرنوشتی؟ ... . . همون طور که دراز کشیده بودم از پنجره به آسمان نگاه کردم ... . تو واقعا زنده‌ای؟ ... پس چرا هیچ وقت کاری برای من نکردی؟ ... چرا هیچ وقت کمکم نکردی؟ ... جایی قرار دارم که هیچ حرفی رو باور نمی‌کنم ... اگر واقعا زنده‌ای؛ خودت رو به من نشون بده ... اگر با چشم‌هام ببینمت ... قسم می‌خورم بهت ایمان میارم ... پ.ن: سعی کنین در مورد حاج آقا قضاوت نکنین کارشو بلده ادامه دارد... https://eitaa.com/fatemiioon128
هیأت خواهران فاطمیون قم
داستان واقعی👇👇👇 #رمان #فرار_از_جهنم نویسنده: #شهیدسیدطاهاایمانی #داستان_واقعی #فرار_از_جهنم قسمت
داستان واقعی👇👇👇 نویسنده: قسمت سی و چهارم: خدا نیامد اون شب دیگه قرآن گوش نکردم تا وضعیت مشخص بشه... نه تنها اون شب، بلکه فردا، پس فردا و ... . مسجد هم نرفتم و ارتباطم رو با همه قطع کردم ... . . یک هفته ... ۱۰ روز ... و یک ماه گذشت ... اما از خدا خبری نشد ... هر بار که از خونه بیرون می‌رفتم یا برمی‌گشتم؛ منتظر خدا یا نشانه از اون بودم ... برای خودم هم عجیب بود؛ واقعا منتظر دیدنش بودم ... . . اون شب برگشتم خونه ... چشمم به Mp3 player افتاد ... تمام مدت این یه ماه روی دراور بود ... چند لحظه بهش نگاه کردم ... نگه داشتنش چه ارزشی داشت؟ ... حرف‌های یک خدای مرده ... . با ناراحتی برش داشتم و بدون فکر انداختمش توی سطل زباله ... . . نهار نخورده بودم ... برای همین خودم رو به خوردن همبرگر دعوت کردم ... بعد هم رفتم بار ... اعصابم خورد بود ... حس می‌کردم یه ضربه روحی شدید بهم وارد شده ... انگار یکی بهم خیانت کرده بود ... بی حوصله، تنها و عصبی بودم ... تمام حالت‌های قدیم داشت برمی‌گشت سراغم ... انگار رفته بودم سر نقطه اول ... . . دو سالی می‌شد که به هیچی لب نزده بودم ... چند ساعت بعد داشتم بدون تعادل توی خیابون راه می‌رفتم ... بی دلیل می‌خندیدم و عربده می‌کشیدم ... دیگه چیزی رو به خاطر ندارم ... . . اولین صحنه بعد از به هوش اومدنم توی بیمارستان بود ... سرم داشت می‌ترکید و تمام بدنم درد می‌کرد ... کوچک‌ترین شعاع نور، چشم‌هام رو آزار می‌داد ... سر که چرخوندم، از پنجره اتاق بیمارستان، یه افسر پلیس رو توی راهرو دیدم... اومدم به خودم تکانی بدم که ... دستم به تخت دستبند زده شده بود ... . اوه نه استنلی ... این امکان نداره ... دوباره ... . بی رمق افتادم روی تخت ... نمی‌تونستم چیزی رو که می‌دیدم، باور می‌کردم ... ادامه دارد... https://eitaa.com/fatemiioon128
چگونگی به روایت فرمانده سپاه سلمان و شاهدان عینی فرمانده سپاه سلمان می گوید: سردار هاشمی چند دقیقه قبل از شهادت در یکی از داروخانه‌های سطح شهر که مورد هجوم اغتشاشگران قرار گرفته بود، حضور داشته و بانوان شاغل در داروخانه را از صحنه دور کرده است. ادامه👇 https://eitaa.com/fatemiioon128
به گزارش فارس از زاهدان، چند روز از حادثه روز جمعه می‌گذرد، جمعه‌ای که با شیطنت دشمنان و بدخواهان نظام، در آن خون شیعه و سنی در هم آمیخته شده و عده زیادی هم بیگناه شهید و مجروح شدند. در میان شهدای حادثه روز جمعه نام سردار حمیدرضا هاشمی می‌درخشد، معاون سازمان اطلاعات سپاه سلمان سیستان و بلوچستان که تا پای جان در خدمت به مردم استان بود. به گفته شاهدان عینی سردار هاشمی چند دقیقه قبل از شهادت جان چند نفر از بانوان را نجات داد و آنها را از صحنه درگیری‌های پر رعب و وحشت غروب جمعه دور کرد. سردار احمد شفاهی فرمانده سپاه سلمان سیستان و بلوچستان در گفت‌وگوی اختصاصی با خبرنگار فارس در زاهدان می‌گوید: روز جمعه سردار هاشمی در نقاط مختلف شهر در حال آرام سازی و پاکسازی نقاط شهر از دست اغتشاشگران بود، در همین راستا متوجه حضور اشرار مسلح در یکی از داروخانه‌ها می‌شود و با همرزمانشان برای پاکسازی به آن داروخانه مراجعه می‌کند، پس از اطمینان از پاکسازی محل، بانوان شاغل در داروخانه را به منزلشان می‌رساند و پس از پاکسازی و آرام سازی آن منطقه به خیابان خیام می‌رود و در درگیری‌های آنجا ابتدا بسیجی همراه وی هدف گلوله قرار می‌گیرد و با اختلاف چند دقیقه بعد خودشان به ضرب گلوله اشرار مسلح به ناحیه گردن و قفسه سینه به شهادت می‌رسد. به داروخانه مورد نظر مراجعه کردیم، یکی از کارکنان این داروخانه که زمان درگیری حضور داشته و شاهد ماجرا بوده به خبرنگار فارس می گوید: ساعت حدود ۶:۳۰ غروب بود به یک باره عده‌ای با سرو صورت بسته و لباس محلی شیشه‌های داروخانه را شکسته و وارد داروخانه شدند. به ما گفتند می‌خوایم اینجا را آتش بزنیم، ما تقلا کردیم که ما دولتی نیستیم داروخانه ما خصوصی هست، اما شیشه‌ها را شکستند و گفتن برق‌ها را خاموش کنید و کسی فیلم و عکس نگیرد، ما به شدت ترسیده بودیم. ادامه👇 https://eitaa.com/fatemiioon128
همزمان بانک ملت در آن سوی خیابان را تخلیه کرده وسایلش را در خیابان ریختند و داخل بانک بطری‌های آتش زا پرتاب کردن و ابتدا بانک را و سپس وسایل آن را که بیرون ریخته بودند آتش زدند. ادامه👇 https://eitaa.com/fatemiioon128
آن‌ها وارد داروخانه شدند و از ما چند گاز استریل و باند خواستند و مجبور بودیم به آن‌ها وسایلی که لازم دارند را بدهیم. ناگهان صدای تیراندازی از اطراف آمد و آن‌ها فرار کردند، ماموران وارد شدند، گفتند بانوان سریعا محل را ترک کنند که ما گفتیم وسیله حمل و نقل و خودرو نداریم، به ما گفتند از داروخانه بیاید بیرون ما شما را به منزل می‌رسانیم. با اینکه وسط درگیری بودند اما با یک خودروی سمند ما را سوار کردند به خانه یکی از همکارانمان که نزدیکتر بود رساندند. اگر آن روز نمی‌رسیدند این افراد آشوبگر به کار خود ادامه می‌دادند و احتمالا داروخانه را هم مانند بانک آتش می‌زدند. روز بعد متوجه شدیم فردی که جان ما را نجات داده، معاون اطلاعات سپاه سلمان سیستان و بلوچستان بوده و خود شده است، خیلی ناراحت شدیم، ایشان جان ما را نجات داده و ما را از صحنه درگیری دور کردند. آن روز به خوبی لمس کردیم افرادی هم هستند که جان خود را کف دستشان گرفته‌اند. https://eitaa.com/fatemiioon128
✴️دوشنبه 👈۲۳ آبان/ عقرب ۱۴۰۱ 👈۱۹ ربیع الثانی ۱۴۴۴👈۱۴ نوامبر ۲۰۲۲ 🌙 امور دینی و اسلامی👇 ❇️امروز روز خوبی برای امور زیر است: ✅شکار و صید و دام گذاری ✅آغاز آموزش و امور تعلیمی ✅آغاز نویسندگی و نگارش کتاب و... ✅ارسال نامه و مکاتبات ✅و دیدار بزرگان و روسا خوب است. 🚘سفر: مسافرت مکروه و در ضرورت همراه صدقه باشد. 🤕 مریض مراقبت بیشتری نیاز دارد.(منظوری مریضی است که امروز مریضیش شروع شود). 👶زایمان مناسب و نوزاد مبارک است. 🔭 احکام و اختیارات نجومی👇 🌓 امروز تا عصر قمر در برج سرطان و از نظر نجومی مناسب برای امور زیر است: ✳️امور زراعی و کشاورزی ✳️خرید کردن ✳️معامله املاک و مستقلات ✳️نویسندگی و نگارش ✳️استحمام ✳️بذرافشانی و کاشت ✳️غرس درخت ✳️وحفر چاه و قنات نیک است. ❤️ مباشرت و مجامعت: مباشرت امشب، (شب سه‌شنبه)، شهادت در راه خدا نصیب چنین فرزندی گردد إن‌شاءألله. 💇‍♂ اصلاح سر و صورت: طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری، باعث توانگری و ثروت می‌شود. 🔴 حجامت👇 یا در این روز از ماه قمری، باعث رفع درد بدن می‌شود. 🔵ناخن گرفتن: دوشنبه برای ، روز مناسبی است و برکات خوبی از جمله قاری و حافظ قرآن گردد. 👕دوخت و دوز لباس: دوشنبه برای بریدن و دوختن روز بسیار مناسبی است و آن لباس موجب برکت می‌شود. ✴️️ استخاره: وقت در روز دوشنبه: از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعداز ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ ظهر و از ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر(وقت خوابیدن) ❇️️ ذکر روز دوشنبه: یا قاضی الحاجات  ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۱۲۹ مرتبه لطیف که موجب یافتن مال کثیر می‌گردد. 💠 ️روز دوشنبه طبق روایات متعلق است به و سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 😴😴 تعبیر خواب👇 تعبیر خوابی که شب "سه‌شنبه" دیده شود طبق آیه‌ی ۲۰ سوره مبارکه "طه صلی الله علیه و آله" است. فالقاها فاذا هی حیه تسعی... و از معنای آن استفاده می‌شود که دلیلی قوی مانند عصای حضرت موسی یا ید بیضا در اختیار خواب بیننده قرار گیرد و کار خود را با آن پیش ببرد إن‌شاءألله و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. 🌸زندگیتون مهدوی🌸 📚 منبع مطالب ما👇 تقویم همسران https://eitaa.com/fatemiioon128
هیأت خواهران فاطمیون قم
داستان واقعی👇👇👇 #رمان #فرار_از_جهنم نویسنده: #شهیدسیدطاهاایمانی #داستان_واقعی #فرار_از_جهنم قسمت
داستان واقعی👇👇👇 نویسنده: قسمت سی و پنجم: غرامت به زحمت می تونستم توی راهرو رو ببینم ... افسر پلیس داشت با کسی صحبت می‌کرد ... . اومد داخل ... دستم رو باز کرد و یه برگه رو گذاشت جلوم ... آقای استنلی بوگان، شما تفاهمی و به قید ضمانت و مشروط به پرداخت غرامت آزاد هستید ... لطفا اینجا رو امضا کنید ... لازمه تفهیم اتهام بشید؟ ... . . برگه رو نگاه کردم ... صاحب یه سوپرمارکت به جرم صدمه به اموالش و شکستن شیشه مغازه‌اش ازم شکایت کرده بود ... 600 دلار غرامت مغازه دار و 400 دلارم پول نگهبانی که تا تعویض شیشه جدید اونجا بوده و هزینه سرویس اجتماعی و ... . . گریه‌ام گرفته بود ... لعنت به تو استنلی ... چرا باید توی اولین شب، چنین غلطی کرده باشی ... 1000 دلار تقریبا کل پس انداز یک سالم بود ... . . زودتر امضا کنید آقای بوگان ... در صورتی که امضا نکنید و تفاهم رو نپذیرید به دادگاه ارجاع داده می‌شید ... . . هنوز بین زمین و آسمون معلق بودم که حاجی از در اومد تو... یه نگاه به ما کرد و گفت ... هنوز امضا نکردی؟ ... زود باش همه معطلن ... . شما چطور من رو پیدا کردید؟ ... . من پیدات نکردم ... دیشب، تو مست پا شدی اومدی مسجد ... بعد هم که تا اومدم ببینم چه بلایی سرت اومده، پلیس‌ها ریختن توی مسجد ... . . افسر پلیس که رفت ... حاج آقا با یه حالت خاصی نگاهم کرد ... . - پول غرامت رو ... - من پرداخت کردم و الا الان به جای اینجا زندان بودی ... 1000 دلار بدهکاری ... چطور پسش می‌دی؟ ... . - با عصبانیت گفتم ... من ازت خواستم به جای من پول بدی؟ .... - نه ... . نشست روی مبل و به پشتیش لم داد ... چشم‌هاش رو بست ... می‌تونی بدی؛ می‌تونی هم بزنی زیرش ... اینکه دزد باشی یا نه؛ انتخاب خودته ... ادامه دارد... https://eitaa.com/fatemiioon128