#داستانک
- ماسک بزنید لطفا!
- به خودم مربوطه.
- ماسک نزدنتون بقیه رو به مخاطره می اندازه. شما در یک محیط عمومی هستید.
- هر کی سختشه از من فاصله بگیره. یا بره بیرون.
- چه ربطی داره! شما با زدن ماسک هم خودتون مصون از کرونا میمونید هم دیگران از شما.
- چرا فکر میکنید میتونید برای دیگران تعیین تکلیف کنید؟
- من تعیین تکلیف نکردم، متخصصین اینطور میگن.
- یعنی متخصصین منظورشون اینه که ما خودمون عقلمون نمیرسه و مثل یک بچه برای ما تصمیم میگیرن؟
- فهمش سخت نیست. شما اگر مبتلا باشید به دیگران سرایت میدید و اگر سالم باشید از دیگران ممکنه بگیرید این که مغلطه نداره. زدن ماسک موجب مصونیته.
- من به خودم مطمئنم شما اگه به خودت مطمئن نیستی پیش من واینستا. توهّم بیماری دارید. کلا اگه نمیتونی دیگرانو بدون ماسک قبول کنی خب مشکل خودته. من نمیتونم خودمو محدود کنم که شما راحت باشی.
✍️اگر کسی این مکالمه رو در این شرایط کرونا در یک مکان عمومی با فرد دیگری داشته باشه، تصور عمومی جامعه ازش چیه؟
🔹مشکل اینه که این قانون کلی، فراگیر و معقول، همه جای دنیا و در همه موضوعات، قابل فهمه و اگر کسی باهاش مخالفت کنه مورد شماتت دیگران قرار میگیره؛ اما در مورد حجاب و عفاف به این دلیل که تبلیغات منفی و مقابله فرهنگی با اون وجود داره و منافع عدهای را به خطر میاندازد، از سوی بعضی غیر قابل فهم تلقی میشه.
🔻 پینوشت
مقاومت برخی در برابر حجاب دو دلیل دارد: ۱. عدم تبیین مناسب فلسفه حجاب و فواید آن
۲. تبلیغات و هجمهی همه جانبهی تمدن غربی برعلیه آن
--------------------------
رسانه باشید و نشردهید📢
☑️کانال جامع پاسخ به شبهات وشایعات در #فضای_مجازی 👇
🆔➠ @Anti_Shayeat ◆
🔴💢داستانک💢🔴
🌼متروی تهران ایستگاهی دارد به نام جوانمرد قصاب
✍این جوانمرد، همیشه با وضو بود.میگفتند: عبدالحسین، چه خبر از وضع کسب و کار؟ می گفت: الحمدلله، ما از خدا راضی هستیم، او از ما راضی باشه! هیچکس دو کفه ترازوی عبدالحسین را مساوی ندیده بود، سمت گوشت مشتری همیشه سنگین تر بود. اگر مشتری مبلغ کمی گوشت میخواست، عبدالحسین دریغ نمی کرد. میگفت: «برای هر مقدار پول، سنگ ترازو هست.»
🌱وقتی که میشناخت که مشتری فقیر است، نمی گذاشت بجز سلام و احوالپرسی چیزی بگوید. مقداری گوشت می پیچید توی کاغذ و می داد دستش. کسی که وضع مالی خوبی نداشت یا حدس میزد که نیازمند باشد یا عائله زیادی داشت را دو برابرِ پول مشتری، گوشت می داد. گاهی برای این که بقیه مشتری ها متوجه نشوند، وانمود می کرد که پول گرفته است.گاهی هم پول را میگرفت و دستش را می برد سمت دخل و دوباره همان پول را می داد دست مشتری و می گفت: «بفرما مابقی پولت.»
🌱عزت نفس مشتریِ نیازمند را نمی شکست! این جوانمرد در ۴۳ سالگی و در یکی از عملیات های دفاع مقدس با ۱۲ گلوله به شهادت رسید.
🌸"شهید عبدالحسین کیانی" همان ''جوانمرد قصاب'' است! روحش شاد🌸
#داستانک
#معامله_با_خدا
@fatemiioon135