eitaa logo
هیأت خواهران فاطمیون تهران
2.1هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
6.8هزار ویدیو
92 فایل
هیئت خواهران فاطمیون ارتباط @fatemiioon ✅دفترشعر#گهر @daftaresher110 ✅کلیپهای کوتاه @cilip_f ✅آرشیو صوت @arshivesout ✅خانواده و تربیت @kanevadevtarbiat اخبار @fatemiioonakhbar صفحه آپارات https://www.aparat.com/fatemiioon135 فروشگاه @f_fatemiioon
مشاهده در ایتا
دانلود
نمی‌دونم چرا رادیو و تلویزیون این ایام این‌قدر برای دکترا و پرستارایی که توی بیمارستان‌های کرونایی کار می‌کنن، تبلیغ و تشکر و قدردانی می‌کنن؟! دلتون براشون نسوزه! اولاً اینا وظیفه‌شونه، دوماً حقوق و اضافه‌کار می‌گیرن بابت کارشون، سوماً به بعضی‌هاشون وعده استخدام دادن. خیلی ذهنتون رو درگیرشون نکنید! اینها برای پول کار ‌می‌کنن، مزدشون رو هم می‌گیرن! دیدین جمله‌های بالا چقدر حال به‌هم‌زن و انزجارآور بود. هم‌وطن گرامی! همین حس رو خانواده‌های شهدای مدافع حرم داشتن؛ وقتی که بعضیا می‌گفتن مدافعان حرم برای پول می‌رن می‌جنگن. واقعاً شما برای پول حاضری بری جلوی گلوله؟! حاضری بری از بیماران ‌کرونایی پرستاری کنی؟! این بود تبلیغات مسموم علیه مدافعان حرم! پس دم همهٔ و ، اعم از دکترا، پرستارا، خدمه بیمارستان و نیروهای جهادی بیمارستان‌ها گرم! همه‌شون مشغول جهاد توی فضای کاری خودشون بودن و هستن و مرگ در این راه به‌منزله شهادته براشون ان‌شاءالله @fatemiioon135
—— . 🔳ماجرای ناسزا به دختر شهید مدافع حرم با جمعی از رفقا در محضر همسر شهید مدافع حرم بودیم؛ شهیدی از تیپ فاطمیون. اولین بار خبر شهادت همسرش را از فیلمی که در شبکه های مجازی منتشر شده بود، متوجه می شود. تصورش هم جان خراش و روح آزارست. اما مردانه و باصلابت سخن می گفت. شرح صدرش شعف انگیز بود. بماند که چه گفت. قلم قاصرست از بیان رنجش. مجلس در بهت بود و مهمان ها مضطرب از سنگینی این خانه غمین که یکی از رفقا از حال و روز بچه ها می پرسد:" دختر تان با شهادت پدر کنار آمد؟" دختر کوچکش گوشه ی اتاق زانو بغل گرفته و نظاره گر مهمان ها بود و هرازگاهی با گوشه چادرش بازی می کند. مادر که ازو می گوید کمی خجالت می کشد و دوزانو ادب می کند: "خیلی تلاش کردم با رفتن پدرش کنار بیاید. کم کم عادت کرده بود. روزها سرگرمش می کردم تا شب ها زودتر بخوابد و بهانه نگیرد. اما خب... خیلی هم به سادگی نگذشت. " حال و روز بانو تغییر می کند. گویی یاد خاطره ای میافتد که نمی داند بگوید یا رد شود. بغضش رو فرو می خورد و دل به آب می دهد: " یکی از آن روزها که بیرون خانه مشغول بازی بود، توپش وسط خیابان می افتد و او هم دنبال توپ. در همین اثنا یک موتورسوار از راه می رسد و به سختی موتورش را کنترل می کند که به دخترم نزند. بخیر می گذرد؛ اما راننده که از شیطنت دخترم حسابی شکار و عصبی شده ، قهرآلود و احتمالن بی اراده چنان سیلی به صورتش می زند که سرخی اش می ماند. بعد هم به بهانه بی توجهی کودکانه اش چند ناسزا به من و پدرش حواله می کند و می رود. " آرامش مادر تا اینجای قصه بود. صائب سخن می گوید و مثل کوه باصلابت است و خم به ابرو ندارد. اما با ادامه داستان او هم می شکند و مهمان ها که تا این لحظه چشم هایشان بارانی شده است را به هق هق می کشاند. دخترک گریه کنان وارد خانه می شود و ماجرا را برای مادر شرح می دهد. گریه ها امانش را بریده است. با نوازش ها و دلداری مادر مختصری آرامش می گیردو با همان حال وحشت زده و بغض آلود، شکوه ای می کند که تاب مادر را هم می برد. مادر می گوید:" نه از خشم موتور سوار گلایه کرد و نه از فریادها و دادو قالش و نه حتا از سیلی و دست سنگینی که به صورتش میرسد. در آغوشم که قرار و آرام گرفت، گفت: "مامان... مگه بابای من شهید نشده؟ پس چرا این آقا هه بهش توهین کرد؟ چرا فحشش داد؟".... . ◽️◾️◽️ . الحمدالله که اخوی روضه خوانم بین رفقا بود تا مجلس به مرثیه سه ساله کربلا خاتمه یابد... . من اگر دردانه ات هستم به جای من چرا باد دارد بین زلفت تاب بازی می کند؟... . @fatemiioon135
بچه‌هایی که این چند روز زحمت کشیدن توی هیأت... إن‌شاءالله بشن یاعلی!... @fatemiioon135
10.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 🎥کلیپ شهید مدافع حرم 🌷محل شهادت: منطقه خان طومان سوریه 🏴 🏴 🌷 را یاد کنیم با ذکر 🌷 @fatemiioon135
fatemie2r4t1402.mp3
35.28M
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 دهه دوم روز چهارم ۱۴۰۲/۰۹/۲۶ سخنران: سرکار خانم اسدیان موضوعات: احکام نماز جماعت بدعت در دعا مهریه ارزش زن در اسلام شهدا حضرت زهرا سلام الله علیها شهید ردانی پور شهید احمد هوشنگی مدافعان حرم زن الگو زن در جاهلیت فاطمیه غصب خلافت ماجرای کوچه‌ها شهادت حضرت زهرا روضه مقتل خوانی و... یاعلی!... 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 👇👇👇👇👇 برای دسترسی به تمام صحبت‌های این اواخر به کانال زیر مراجعه بفرمایید http://eitaa.com/arshivesout